گل همیشه بهار
متخصص بخش اینترنت
10 سال پيش در چنين روزهايي شايعهاي در محافل سينمايي دهان به دهان نقل مي شد. داستان گيتاريست گروه آرين كه با حمايت يك سوپراستار ، تجربه سينمايي خود را ميخواست آغاز كند.
از تهيهكنندگاني ميگفتند كه از شرطگذاري سوپراستار معروف براي دادن نقش اول به گيتاريست جوان آرين عصباني بودند و حتي قراردادشان را لغو كرده بودند اما سماجت آن سوپراستار جواب داد و آن گيتاريست جوان وخوش قيافه راهي سينما شد. اتفاقي كه سينماي تجاري ايران هرگز از آن متضرر نشد. در بهمن سال 81 تماشاگران اولين بار او را در فيلم شام آخر فريدون جيراني ديدند .
در مقابل هانيه توسلي و كتايون رياحي. نامش محمدرضا گلزار بود، با چهرهاي معصوم كه بلافاصله همراهي تماشاگر را به دست ميآورد و بياني متوسط...او جاي خالي سوپراستار مرد در سينماي تماشاگر پسند را به سرعت پر كرد.كاري كه هيچكس حتي بازيگران ماهرتر و قدرتري مثل فروتن ،عربنيا و رادان نتوانستند انجام دهند. در يك دههاي كه متعاقب شام آخر آمد، نام گلزار همواره مترادف اقبال تماشاگران و موفقيت فيلم در گيشه بود. او يك تنه ميلياردها تومان سود براي سينماي ايران درآمد داشت و البته دستمزدهاي نجومي خودش هم شهره آفاق شده بود.
مثل چند صد ميليوني كه براي يك هفته كار در دموكراسي در روز روشن گرفت يا دستمزد نجومياش براي بازي در سريال ساخت ايران. مهندس و گيتاريست سابق، بچه محله انديشه عباسآباد ،در اين يك دهه جزيره اطمينان درياي متلاطم سينماي ما بود. جلوتر از مهنازافشار و امين حيايي و الناز شاكردوست.
او به ندرت نقش آفريني متمايزي انجام داد(به جز بوتيك).به لحاظ هنري برخلاف رادان و فروتن و حامد بهداد و شهاب حسيني كوچكترين جاهطلبي سينمايي نداشت. مهناز افشار از يك همبازي مناسب گلزار تا سطح بهترين بازيگران زن سينماي ايران پيش رفت اما گلزار در همان دايره قديم چرخ ميزد. شايد تن آسا بود...شايد هم سينما دغدغه اصلياش نبود...شايد هم اين تله تهيهكنندهها بود تا گلزار آن شمايل مردم پسند معمول را رها نكند. هرچه بود تماشاگران دوستش داشتند حتي به قيمت اينكه بسياري او را نماد احياي سينماي فارسي ميدانستند.
اما شايد دوره او هم تمام شده باشد. پس از شكست پروژه سريال شبكه خانگي ساخت ايران ،آخرين فيلم او تو و من با يك فروش حقيرانه آخرين نفسهايش را در سينماهاي تهران ميكشد. با فروش روزانه كمتر از كمدي جنگي ضد گلوله. با فروشي معادل يك دوازدهم كلاه قرمزي در هر روز. آن هم در فيلمي كه سازندگانش در همه زمينهها سنگ تمام گذاشتهاند.
از ميكس الناز شاكردوست و بهنوش بختياري گرفته تا غمزههاي گل درشت و كرشمههاي پر آب و تاب و البته فاميل بازي درجه يك !دوران گلزار تمام شده است؟پس از يك دهه؟بازيگر 37 ساله سينماي ما در سني كه همه ستارگان بزرگ تازه قدرت نمايي اصليشان شروع ميشود به حاشيه سينما خواهد رفت؟راستي گلزار الان كجاست؟
از تهيهكنندگاني ميگفتند كه از شرطگذاري سوپراستار معروف براي دادن نقش اول به گيتاريست جوان آرين عصباني بودند و حتي قراردادشان را لغو كرده بودند اما سماجت آن سوپراستار جواب داد و آن گيتاريست جوان وخوش قيافه راهي سينما شد. اتفاقي كه سينماي تجاري ايران هرگز از آن متضرر نشد. در بهمن سال 81 تماشاگران اولين بار او را در فيلم شام آخر فريدون جيراني ديدند .
در مقابل هانيه توسلي و كتايون رياحي. نامش محمدرضا گلزار بود، با چهرهاي معصوم كه بلافاصله همراهي تماشاگر را به دست ميآورد و بياني متوسط...او جاي خالي سوپراستار مرد در سينماي تماشاگر پسند را به سرعت پر كرد.كاري كه هيچكس حتي بازيگران ماهرتر و قدرتري مثل فروتن ،عربنيا و رادان نتوانستند انجام دهند. در يك دههاي كه متعاقب شام آخر آمد، نام گلزار همواره مترادف اقبال تماشاگران و موفقيت فيلم در گيشه بود. او يك تنه ميلياردها تومان سود براي سينماي ايران درآمد داشت و البته دستمزدهاي نجومي خودش هم شهره آفاق شده بود.
مثل چند صد ميليوني كه براي يك هفته كار در دموكراسي در روز روشن گرفت يا دستمزد نجومياش براي بازي در سريال ساخت ايران. مهندس و گيتاريست سابق، بچه محله انديشه عباسآباد ،در اين يك دهه جزيره اطمينان درياي متلاطم سينماي ما بود. جلوتر از مهنازافشار و امين حيايي و الناز شاكردوست.
او به ندرت نقش آفريني متمايزي انجام داد(به جز بوتيك).به لحاظ هنري برخلاف رادان و فروتن و حامد بهداد و شهاب حسيني كوچكترين جاهطلبي سينمايي نداشت. مهناز افشار از يك همبازي مناسب گلزار تا سطح بهترين بازيگران زن سينماي ايران پيش رفت اما گلزار در همان دايره قديم چرخ ميزد. شايد تن آسا بود...شايد هم سينما دغدغه اصلياش نبود...شايد هم اين تله تهيهكنندهها بود تا گلزار آن شمايل مردم پسند معمول را رها نكند. هرچه بود تماشاگران دوستش داشتند حتي به قيمت اينكه بسياري او را نماد احياي سينماي فارسي ميدانستند.
اما شايد دوره او هم تمام شده باشد. پس از شكست پروژه سريال شبكه خانگي ساخت ايران ،آخرين فيلم او تو و من با يك فروش حقيرانه آخرين نفسهايش را در سينماهاي تهران ميكشد. با فروش روزانه كمتر از كمدي جنگي ضد گلوله. با فروشي معادل يك دوازدهم كلاه قرمزي در هر روز. آن هم در فيلمي كه سازندگانش در همه زمينهها سنگ تمام گذاشتهاند.
از ميكس الناز شاكردوست و بهنوش بختياري گرفته تا غمزههاي گل درشت و كرشمههاي پر آب و تاب و البته فاميل بازي درجه يك !دوران گلزار تمام شده است؟پس از يك دهه؟بازيگر 37 ساله سينماي ما در سني كه همه ستارگان بزرگ تازه قدرت نمايي اصليشان شروع ميشود به حاشيه سينما خواهد رفت؟راستي گلزار الان كجاست؟