كشف سومين خرده سياره دوتايى تماسى
بهدخت عرفانيان
تصاوير رادارى رصدخانه راديويى آرسيبو از سيارك كلئوپاترا 216 به ستاره شناسان امكان داد كه اين مدل كامپيوترى را كه چرخش سيارك را نشان مى دهد، طراحى كنند. اين مدل نشان مى دهد كه ممكن است اين سيارك فقط يك جسم تنها باشد، اما هنوز هم اين امكان وجود دارد كه دوتايى تماسى باشد.
ستاره شناسان سومين خرده سياره دوتايى تماسى منظومه شمسى را هم شناسايى كردند. يكى از عجيب ترين ساكنان منظومه شمسى خرده سياره هاى دوتايى چسبيده به هم هستند. در اين سيستم هاى دوتايى، مدار دو سيارك به دور هم به قدرى كوچك است و آنقدر نزديك به هم حركت مى كنند كه انتهايشان در شكلى شبيه به بادام زمينى، كاملاً به يكديگر مى چسبد. ستاره شناسان تاكنون فقط دو سيستم دوتايى تماسى را با اندازه نسبتاً بزرگ پيدا كرده اند: يكى سيارك كلئوپاترا - 216 متعلق به كمربند اصلى سيارك ها و ديگرى سيارك هكتور- 624 متعلق به مجموعه سيارك هاى موجود در مدار مشترى است. اما به نظر مى رسد كه دو اخترشناس به نام هاى اسكات شپارد و ديويد جويت نمونه سومى را هم يافته اند: جسمى در كمربند كويى پر كه به دور پلوتون مى گردد. اين جسم، كه QG2982001 نام دارد، به قدرى از خورشيد دور است كه حتى تلسكوپ فضايى هابل هم هيچ شانسى براى مشخص كردن شكل بادام زمينى مانندش ندارد. اما پس از اندازه گيرى تغييرات درخشندگى آن، در سال هاى 2002 و 2003 كه توسط تلسكوپ هاى 2/2 مترى هاوايى و 10 مترى كك 1 انجام شد، شپارد و جويت متوجه چيزى غيرعادى شدند. درخشندگى اين جسم ، هر 6/89 ساعت، به ميزان 14/1 قدر تغيير مى كرد. فقط سه جرم ديگر متعلق به منظومه شمسى كه قطرى بيش از 50 كيلومتر دارند، درخشندگى شان بيش از 1 واحد قدر تغيير مى كند. دوتاى آنها همان هكتور و كلئوپاترا هستند و سومى هم ياپتوس، قمر عجيب زحل، كه يك نيمكره بسيار تاريك و يك نيمكره بسيار روشن دارد. QG2982001 با قطرى تقريباً برابر با 180 كيلومتر، به اندازه كافى بزرگ است تا شكل كروى داشته باشد ولى چون سرعت چرخش آن به قدر كافى زياد نيست شكلى كشيده پيدا كرده است. شپارد و جويت اجرام ديگرى را هم در كمربند كويى پر يافته اند كه مى توانند دوتايى تماسى باشند و آنها را هم KBO شمرده اند (مخفف واژه هاى انگليسى اجرام كمربند كويى پر). با احتساب KBOهايى كه آنها مشاهده كرده اند و در نظر گرفتن اين واقعيت كه ممكن است بقيه دوتايى هاى تماسى در كمربند كويى پر از روبه رو ديده شوند (كه اين موضوع دسته بندى آنها را دشوارتر مى كند) شپارد و جويت تخمين زده اند كه حداقل 10 تا 20 درصد از كل اجرام بزرگ كمربند كويى پر ممكن است دوتايى تماسى باشند. طبق گفته شپارد: « تعداد دوتايى هاى تماسى كه در آنها يكى از دو جرم از ديگرى بسيار بزرگتر است، خيلى بيشتر از تصور فعلى ماست. البته اختلاف اندازه مولفه هاى خرده دوتايى تماسى سبب مى شود كه تغييرات درخشندگى زيادى نداشته باشيم و همين هم تشخيص دادن آنها را دشوارتر مى كند.» اين جفت هاى نزديك به هم احتمالاً در اوايل تاريخ منظومه شمسى شكل گرفته اند. هنگامى كه دو جرم به يكديگر نزديك مى شدند و پس از تبادل انرژى مدارى شان با ديگر اجرام نزديك، در مدارى به دور هم قرار مى گرفتند.
تصاوير رادارى رصدخانه راديويى آرسيبو از سيارك كلئوپاترا 216 به ستاره شناسان امكان داد كه اين مدل كامپيوترى را كه چرخش سيارك را نشان مى دهد، طراحى كنند. اين مدل نشان مى دهد كه ممكن است اين سيارك فقط يك جسم تنها باشد، اما هنوز هم اين امكان وجود دارد كه دوتايى تماسى باشد.
ستاره شناسان سومين خرده سياره دوتايى تماسى منظومه شمسى را هم شناسايى كردند. يكى از عجيب ترين ساكنان منظومه شمسى خرده سياره هاى دوتايى چسبيده به هم هستند. در اين سيستم هاى دوتايى، مدار دو سيارك به دور هم به قدرى كوچك است و آنقدر نزديك به هم حركت مى كنند كه انتهايشان در شكلى شبيه به بادام زمينى، كاملاً به يكديگر مى چسبد. ستاره شناسان تاكنون فقط دو سيستم دوتايى تماسى را با اندازه نسبتاً بزرگ پيدا كرده اند: يكى سيارك كلئوپاترا - 216 متعلق به كمربند اصلى سيارك ها و ديگرى سيارك هكتور- 624 متعلق به مجموعه سيارك هاى موجود در مدار مشترى است. اما به نظر مى رسد كه دو اخترشناس به نام هاى اسكات شپارد و ديويد جويت نمونه سومى را هم يافته اند: جسمى در كمربند كويى پر كه به دور پلوتون مى گردد. اين جسم، كه QG2982001 نام دارد، به قدرى از خورشيد دور است كه حتى تلسكوپ فضايى هابل هم هيچ شانسى براى مشخص كردن شكل بادام زمينى مانندش ندارد. اما پس از اندازه گيرى تغييرات درخشندگى آن، در سال هاى 2002 و 2003 كه توسط تلسكوپ هاى 2/2 مترى هاوايى و 10 مترى كك 1 انجام شد، شپارد و جويت متوجه چيزى غيرعادى شدند. درخشندگى اين جسم ، هر 6/89 ساعت، به ميزان 14/1 قدر تغيير مى كرد. فقط سه جرم ديگر متعلق به منظومه شمسى كه قطرى بيش از 50 كيلومتر دارند، درخشندگى شان بيش از 1 واحد قدر تغيير مى كند. دوتاى آنها همان هكتور و كلئوپاترا هستند و سومى هم ياپتوس، قمر عجيب زحل، كه يك نيمكره بسيار تاريك و يك نيمكره بسيار روشن دارد. QG2982001 با قطرى تقريباً برابر با 180 كيلومتر، به اندازه كافى بزرگ است تا شكل كروى داشته باشد ولى چون سرعت چرخش آن به قدر كافى زياد نيست شكلى كشيده پيدا كرده است. شپارد و جويت اجرام ديگرى را هم در كمربند كويى پر يافته اند كه مى توانند دوتايى تماسى باشند و آنها را هم KBO شمرده اند (مخفف واژه هاى انگليسى اجرام كمربند كويى پر). با احتساب KBOهايى كه آنها مشاهده كرده اند و در نظر گرفتن اين واقعيت كه ممكن است بقيه دوتايى هاى تماسى در كمربند كويى پر از روبه رو ديده شوند (كه اين موضوع دسته بندى آنها را دشوارتر مى كند) شپارد و جويت تخمين زده اند كه حداقل 10 تا 20 درصد از كل اجرام بزرگ كمربند كويى پر ممكن است دوتايى تماسى باشند. طبق گفته شپارد: « تعداد دوتايى هاى تماسى كه در آنها يكى از دو جرم از ديگرى بسيار بزرگتر است، خيلى بيشتر از تصور فعلى ماست. البته اختلاف اندازه مولفه هاى خرده دوتايى تماسى سبب مى شود كه تغييرات درخشندگى زيادى نداشته باشيم و همين هم تشخيص دادن آنها را دشوارتر مى كند.» اين جفت هاى نزديك به هم احتمالاً در اوايل تاريخ منظومه شمسى شكل گرفته اند. هنگامى كه دو جرم به يكديگر نزديك مى شدند و پس از تبادل انرژى مدارى شان با ديگر اجرام نزديك، در مدارى به دور هم قرار مى گرفتند.