كشف شواهد وجود دنياهاي موازي با جهان ما
در اوايل قرن بيستم، دانشمندان توانستند با خيره شدن به دوردستهاي عالم و مشاهده آنچه در حال وقوع است، نظريهاي براي نحوه شكلگيري جهان ارائه دهند. طبق اين نظريه، همه چيز با يك انفجار بزرگ آغاز شد، انفجاري كه بلافاصله با يك دوره كوتاه از انبساط فوق سريع كه تورم خوانده ميشود، همراه شد. شايد اين سرآغاز همه چيز باشد، اما اخيرا گروهي از دانشمندان اين فرضيه را مطرح كردهاند كه شايد چيزي قبل از آن وجود داشته كه شرايط اوليه را براي تولد جهان ما فراهم كرده است.
به گزارش نيوساينتيست، گروهي از محققان به رهبري استفان فيني در بررسي موضوع پيش مهبانگ، چهار الگوي دايرهاي را در تابش زمينه كيهاني كشف كردهاند كه وجود آنها از نظر آماري بسيار بعيد است.
دانشمندان تصور ميكنند كه اينها نشانههايي از كوفتگي دنياي ما هستند كه حاصل برخورد آن با دنياهاي ديگر است. اگر اين حدس درست باشد، اين يافته نخستين مدركي است كه وجود دنياهاي ديگري به غير از دنياي ما (دنياهاي موازي) را ثابت ميكند.
اين ايده كه دنياهاي ديگري در آن بيرون وجود دارد چيز تازهاي نيست. دانشمندان قبلا اين فرضيه را مطرح كردهاند كه شايد ما در شرايطي چند دنيايي زندگي ميكنيم كه از بينهايت دنيا تشكيل شده است. مفهوم چنددنيايي ريشه در مفهوم تورم ابدي دارد.
در اين مفهوم، دوره تورمي كه دنياي ما بلافاصله پس از مهبانگ آن را تجربه كرد، تنها يكي از بيشمار دورههاي تورمي است كه در قسمتهاي مختلف فضا اتفاق ميافتد و هنوز هم ادامه دارد.
همزمان با توقف تورم در بخشي از فضا، بخش ديگري از آن شاهد تورم خواهد بود. در اين حالت دنياهاي جديد به طور پيوسته در يك گستره وسيع و رو به رشد فضا-زمان به وجود ميآيند؛ همانطور كه يك حباب پس از توليد شدن به سرعت فضاي اطراف خود را با خصوصيات فيزيكياش پر ميكند.
تورم ابدي همانگونه كه از نام آن نيز بر ميآيد، بينهايت بار اتفاق ميافتد و بينهايت دنيا را به وجود ميآورد كه منجر به خلق چنددنيايي ميشود.
اين دنياهاي بينهايت گاهي اوقات دنياهاي حبابي ناميده ميشوند، ولو اينكه شكل نامنظمي داشته باشند. دنياهاي حبابي ميتوانند به اطراف حركت كنند و گهگاه با ساير دنياهاي حبابي برخورد ميكنند. اگر دنياي ما با يك دنياي حبابي ديگر برخورد كند، اين تصادف انفجارهاي عظيمي از انرژي به دنبال خواهد داشت.
اگر اين برخورد قبل از اتمام تورم دنياي ما رخ داده باشد، ممكن است از خود ردي به جاي گذاشته باشد كه تا امروز نيز قابل رديابي باشد. اين همان چيزي است كه فيني و همكارانش كشف كردهاند.
آنطور كه فيني و همكارانش در مقالهشان توضيح ميدهند، چنين برخوردي دوام تورم را در ناحيه برخورد تغيير ميدهد كه باعث ايجاد ناهمسانيهايي در كيهانشناسي داخل حباب ميشود كه در تابش زمينه كيهاني خود را نشان ميدهد. اگر تورم بيش از مقدار معمول طول بكشد، چگالي ماده در ناحيه برخورد كمتر از نواحي اطراف خواهد بود.
اين مساله خود را به شكل نقطهاي سرد در تابش زمينه كيهاني نشان ميدهد. به طور عكس، دوره كوتاهتري از تورم منجر به ايجاد يك نقطه گرم در اين تابش ميشود. اين دانشمندان با استفاده از الگوريتمي كه به دنبال برخوردهاي حبابي با مشخصات خاصي در تابش زمينه كيهاني ميگشت، توانستند چهار الگوي دايرهاي را كشف كنند.
با اين وجود، اين محققان تاييد ميكنند كه يافتن طيف وسيعي از مشخصات غيرمحتمل آماري در يك مجموعه داده بزرگ مانند تابش زمينه كيهاني كار سادهاي است. در نتيجه براي تاييد اين ادعا، تحقيقات بيشتري لازم است. موضوعي كه با استفاده از دادههاي ماهواره پلانك كه تفكيكپذيري آن سه برابر بهتر از ماهواره دبليومپ ناسا -كه نقشه فعلي تابش زمينه كيهاني توسط آن تهيه شده- است، در كوتاه مدت قابل دستيابي است.
اگر دادههاي آتي وجود يك برخورد حبابي را تاييد كنند، باعث تقويت نظريههاي ديگر مانند نظريه ريسمان ميشود كه مستلزم وجود تعداد بيشماري دنيا با مشخصات متفاوت هستند. چنين كشفي منجر به ايجاد يك بينش عميق نه فقط نسبت به دنياي خودمان، بلكه نسبت به تمام دنياهاي چندگانه ماوراي آن خواهد شد.
در اوايل قرن بيستم، دانشمندان توانستند با خيره شدن به دوردستهاي عالم و مشاهده آنچه در حال وقوع است، نظريهاي براي نحوه شكلگيري جهان ارائه دهند. طبق اين نظريه، همه چيز با يك انفجار بزرگ آغاز شد، انفجاري كه بلافاصله با يك دوره كوتاه از انبساط فوق سريع كه تورم خوانده ميشود، همراه شد. شايد اين سرآغاز همه چيز باشد، اما اخيرا گروهي از دانشمندان اين فرضيه را مطرح كردهاند كه شايد چيزي قبل از آن وجود داشته كه شرايط اوليه را براي تولد جهان ما فراهم كرده است.
به گزارش نيوساينتيست، گروهي از محققان به رهبري استفان فيني در بررسي موضوع پيش مهبانگ، چهار الگوي دايرهاي را در تابش زمينه كيهاني كشف كردهاند كه وجود آنها از نظر آماري بسيار بعيد است.
دانشمندان تصور ميكنند كه اينها نشانههايي از كوفتگي دنياي ما هستند كه حاصل برخورد آن با دنياهاي ديگر است. اگر اين حدس درست باشد، اين يافته نخستين مدركي است كه وجود دنياهاي ديگري به غير از دنياي ما (دنياهاي موازي) را ثابت ميكند.
اين ايده كه دنياهاي ديگري در آن بيرون وجود دارد چيز تازهاي نيست. دانشمندان قبلا اين فرضيه را مطرح كردهاند كه شايد ما در شرايطي چند دنيايي زندگي ميكنيم كه از بينهايت دنيا تشكيل شده است. مفهوم چنددنيايي ريشه در مفهوم تورم ابدي دارد.
در اين مفهوم، دوره تورمي كه دنياي ما بلافاصله پس از مهبانگ آن را تجربه كرد، تنها يكي از بيشمار دورههاي تورمي است كه در قسمتهاي مختلف فضا اتفاق ميافتد و هنوز هم ادامه دارد.
همزمان با توقف تورم در بخشي از فضا، بخش ديگري از آن شاهد تورم خواهد بود. در اين حالت دنياهاي جديد به طور پيوسته در يك گستره وسيع و رو به رشد فضا-زمان به وجود ميآيند؛ همانطور كه يك حباب پس از توليد شدن به سرعت فضاي اطراف خود را با خصوصيات فيزيكياش پر ميكند.
تورم ابدي همانگونه كه از نام آن نيز بر ميآيد، بينهايت بار اتفاق ميافتد و بينهايت دنيا را به وجود ميآورد كه منجر به خلق چنددنيايي ميشود.
اين دنياهاي بينهايت گاهي اوقات دنياهاي حبابي ناميده ميشوند، ولو اينكه شكل نامنظمي داشته باشند. دنياهاي حبابي ميتوانند به اطراف حركت كنند و گهگاه با ساير دنياهاي حبابي برخورد ميكنند. اگر دنياي ما با يك دنياي حبابي ديگر برخورد كند، اين تصادف انفجارهاي عظيمي از انرژي به دنبال خواهد داشت.
اگر اين برخورد قبل از اتمام تورم دنياي ما رخ داده باشد، ممكن است از خود ردي به جاي گذاشته باشد كه تا امروز نيز قابل رديابي باشد. اين همان چيزي است كه فيني و همكارانش كشف كردهاند.
آنطور كه فيني و همكارانش در مقالهشان توضيح ميدهند، چنين برخوردي دوام تورم را در ناحيه برخورد تغيير ميدهد كه باعث ايجاد ناهمسانيهايي در كيهانشناسي داخل حباب ميشود كه در تابش زمينه كيهاني خود را نشان ميدهد. اگر تورم بيش از مقدار معمول طول بكشد، چگالي ماده در ناحيه برخورد كمتر از نواحي اطراف خواهد بود.
اين مساله خود را به شكل نقطهاي سرد در تابش زمينه كيهاني نشان ميدهد. به طور عكس، دوره كوتاهتري از تورم منجر به ايجاد يك نقطه گرم در اين تابش ميشود. اين دانشمندان با استفاده از الگوريتمي كه به دنبال برخوردهاي حبابي با مشخصات خاصي در تابش زمينه كيهاني ميگشت، توانستند چهار الگوي دايرهاي را كشف كنند.
با اين وجود، اين محققان تاييد ميكنند كه يافتن طيف وسيعي از مشخصات غيرمحتمل آماري در يك مجموعه داده بزرگ مانند تابش زمينه كيهاني كار سادهاي است. در نتيجه براي تاييد اين ادعا، تحقيقات بيشتري لازم است. موضوعي كه با استفاده از دادههاي ماهواره پلانك كه تفكيكپذيري آن سه برابر بهتر از ماهواره دبليومپ ناسا -كه نقشه فعلي تابش زمينه كيهاني توسط آن تهيه شده- است، در كوتاه مدت قابل دستيابي است.
اگر دادههاي آتي وجود يك برخورد حبابي را تاييد كنند، باعث تقويت نظريههاي ديگر مانند نظريه ريسمان ميشود كه مستلزم وجود تعداد بيشماري دنيا با مشخصات متفاوت هستند. چنين كشفي منجر به ايجاد يك بينش عميق نه فقط نسبت به دنياي خودمان، بلكه نسبت به تمام دنياهاي چندگانه ماوراي آن خواهد شد.