تاريخ اوگاريت
مهمترين اشاره اى که در تاريخ به شهر اوگاريت شده است ، به سده هيجدهم پيش از ميلاد بر مى گردد . در بسيارى از نوشته هاى يافت شده در شهر مارى , از اين شهر ياد شده است . اين شهر توسط پادشاهان محلى اداره مى شد وبا بسيارى از شهرها وحکومت هاى سلطنتى سورى ديگر, از جمله حلب , مارى وايبلا همچنين مصر, قبرس وجزاير يونانى روابط ديپلماتيک وبازرگانى داشت.
اين شهر در حدود سال 1600 پيش از ميلاد تحت سيطره هيتى ها قرار گرفت و به مدت يک قرن اين سيطره ادامه يافت. بين سالهاى 1450 تا1350 پيش از ميلاد حکومت شهر اوگاريت از هيتى ها به ميتانى ها منتقل شد ولى هيتى ها توانستند دو باره اين شهر را از آن خود کنند تا اين که حدود سال 1187 پيش از ميلاد پايتخت آنها , يعنى حاتوستا , به اشغال قوميتهاى متحد منطقه در آمد وبه همراه اوگاريت مورد تخريب و ويرانى قرار گرفت و از آن پس اوگاريت براى هميشه به شهرى متروکه تبديل شد .
در شهر اوگاريت ابزار، مجسمه هاى برنزى طلاکارى شده وجواهرآلات فراوانى کشف شده است که در ميان آن، عاج هاى کنده کارى شده نيز يافت مى شود . همچنين حدود17000 کتيبه ميخى، که نخستين الفباى بشريت نيز در ميان آن وجود دارد، در اين شهر کشف شده است. اين الفبا از سى حرف تشکيل واز سمت چپ به راست نوشته مى شود.
جايگاه باستاني
نخستين بنايى که در شهر کشف شده اوگاريت به چشم مى خورد ، دروازه آن است . اين دروازه جزيى از باروى اريب شهر بود که به لحاظ دفاعى به اين شيوه بنا شده است . سمت چپ اين دروازه يک برج دفاعى بزرگى وجود دارد, که ارتفاع ديوارهاى آن 5 متر مى باشد . اين برج به عنوان استحکامات نظامى وبراى دفاع از دروازه شهر بود که کاخ پادشاهى را به بندر متصل مى کرد .
راه پر پيچ وخم ورودى شهر، ما را به ميدان کوچکى مى رساند که در برابر مهمترين ساختمان شهر , يعنى کاخ پادشاهى قرار دارد. اين حياط داراى نيمکت هاى متعدد ويژه زائران قصر است تا در انتظار رسيدن نوبت براى ورود , برروى آن مى نشستند .
کاخ سلطنتى:
اين کاخ داراى محله اى کامل و اساسى شهر بود . زيرا در درجه اول اقامتگاه يک انسان غير عادى و پادشاه شهر بود . همچنين کانون مذهبى ، بازرگانى وسياسى شهر بود که تمامى فعاليتها ومبادلات تجارى در آنجا صورت مى گرفت.
اين کاخ از دو طبقه تشکيل مى شود که طبقه همکف جهت اداره مملکت وفعاليتهاى سياسى ، اقتصادى واجتماعى شهر اوگاريت بود وطبقه بالا به اقامتگاه شاه اختصاص داده شده بود.
در مدخل ورودى کاخ، دو ستون چوبى وجود داشت که امروزه جز پايه هاى سنگى آن، چيزى بجا نمانده است. در نزديکى آن آرشيو غربى سلطنتى کشف شد که ويژه نگهدارى نوشته هاى ادارى همچنين کلاس آموزش خواندن و نوشتن بود.
تنظيم ورود وخروج زائران قصر زير نظر گروهى از سربازان بود که اتاق آنها نزديک به در ورودى کاخ بود. پس از آن به دهليز بدون سقف بزرگى مى رسيم که به چندين در منتهى مى شود. در موجود در سمت راست آن به يک برج دفاعى باز مى شود. همچنين مى توان بقاياى چاه, حوض آب وکانال فاضلاب را در قسمت جنوب غربى اين دهليز مشاهده کرد. يک در بزرگ در اين دهليز وجود دارد که در گذشته با دو ستون تزيين يافته بود. اين در به تالار عرش ختم مى شود که پادشاه مراجعه کنندگان را در آن به حضور مى پذيرفت. در مسير خود به سالن ويژه ميهمانها مى رسيم که تالار پذيرايى در کنار آن واقع است. اين سالن داراى حوضى بزرگ، چاه، کوزه بزرگ آب نوشيدنى و دستشويى بود. حوض بزرگ طبق تقليد گذشتگان براى خنک کردن فضاى سالن بود.