ahmadfononi
معاونت انجمن
يكي از پنج قلوها جان باخت
لحظات پرهيجان تولد پنج قلوها
زن 32 ساله قائمشهري كه در روستاي باغدشت زندگي ميكند، اواخر هفته گذشته به بيمارستان انتقال يافت و پنجقلو به دنيا آورد.لحظات پرهيجان تولد پنج قلوها

با اين حال يكي ازپنج قلوها ـ كه در 7 ماهگي به دنيا آمدهاند ـ 2 روز بعد از تولد بر اثر نارسايي ريوي فوت كرد.
در حال حاضر اين چهارنوزاد به دليل وزن كم در دستگاه نگهداري ميشوند و مادر اين كودكان مرخص شده است.
در ارتباط با تولد پنج قلوها، خبرنگار جامجم با پدر اين كودكان گفتوگويي انجام داده است كه در پي ميآيد.
چند سال است ازدواج كردهايد و شغل شما چيست؟
ما 15 سال پيش ازدواج كرديم و هزينه زندگيمان نيز از راه كشاورزي تامين ميشود.
چند فرزند داريد؟
پيش از به دنيا آمدن پنج قلوها، 3 دختر 13،14و 7 ساله داشتم.
وقتي شنيدي همسرت پنجقلو باردار است، چه احساسي داشتي؟
دقايقي من و همسرم مات و مبهوت مانده بوديم و خيلي شوكه شديم. پزشكان به ما گفتند صاحب 5 فرزند پسر ميشويد. با شنيدن اين خبر خوشحال شديم اما نگران بوديم؛ چون در يك خانه روستايي زندگي ميكنيم و تامين هزينه نگهداري از بچهها برايمان خيلي مشكل است.
فقط از خداوند ميخواهيم كمكمان كند تا از بچهها بخوبي نگهداري كنيم.
دخترانتان با شنيدن خبر تولد پنج قلوها، چه واكنشي نشان دادند؟
آنها ابتدا باورشان نميشد. بعد از آن كه من و مادرشان با آنها صحبت كرديم، خيلي خوشحال شدند و براي به دنيا آمدن برادرانشان روزشماري ميكردند.
آيا براي زايمان همسرت، دلهره داشتي؟
بله، دعا ميكردم او هنگام زايمان دچار مشكل نشود و بچهها نيز سالم به دنيا بيايند. مسوولان خانه بهداشت روستايمان در اين مدت خيلي به همسرم كمك كردند. آنها پرستاري را به خانهمان فرستادند تا از همسرم نگهداري كند كه صميمانه از آن پرستار و همچنين مسوولان خانه بهداشت تشكر ميكنم.
از تولد پنجقلوها بگوييد؟
ساعت 7 بامداد روز سهشنبه گذشته با شروع درد زايمان همسرم، او را به بيمارستان امام خميني (ره) شهر ساري بردم. پس از 3 ساعت كه او در اتاق عمل بود و من نيز نگران و دلواپس بودم، با مشاهده لبخندي كه بر لبان دكتر همسرم بود، متوجه شدم همه چيز به خير و خوشي تمام شده است و 5 فرزندم به دنيا آمدهاند.
اولين جملهاي را كه با مشاهده پنجقلوها به زبان آوردي؟
با مشاهده آنها نتوانستم خود را كنترل كنم و گريه كرده و خدا را شكر كردم.
بعد چه شد؟
پرستاران گفتند چون پنجقلوها 7 ماهه به دنيا آمدهاند، بايد در دستگاههاي ويژه نگهداري شوند تا كامل رشد كنند. بنابراين آنها را به 2 بيمارستان ديگر منتقل كردند تا تحت نظر پزشكان باشند.
بعد از زايمان همسرت، با او ملاقات داشتي؟
پشت در اتاق عمل منتظر بودم تا بههوش بيايد، خيلي ترسيده و نگرانش بودم. وقتي بههوش آمد و به بخش زنان منتقل شد، سراغ بچهها را از من گرفت كه دلدارياش دادم و گفتم بچهها همگي صحيح و سالم هستند. از مسوولان بيمارستان امام خميني(ره) ساري سپاسگزارم كه به ما كمك كرده و هزينه بيمارستان را كم كردند.
چه نامي براي پسرانتان انتخاب كرديد؟
محمد، علي، حسن، حسين و مهدي. در همين موقع به يكباره بغض كرد و گفت: اما پسرم حسن كه قل سوم بود، چهارشنبه شب فوت كرد و اكنون 4 پسر دارم. از اين موضوع ناراحتم؛ ولي همچنان خدا را شكر ميكنم.
چهارقلوها اكنون كجا هستند؟
سهقل آنها در يك بيمارستان و يكي هم در بيمارستاني ديگر، تحت درمان هستند. هنوز ماجراي مرگ يكي از بچهها را به همسرم نگفتهام و اميدوارم او با واقعيت كنار بيايد.
چند قلوزايي در خانواده شما و همسرتان وجود داشت؟
نه، تا به حال چندقلوزايي نه در بين خانواده من و نه اقوام همسرم نبود.
وزن بچهها چقدر است؟
از 900 گرم تا يك كيلو و 200 گرم.
از مسوولان چه درخواستي داري؟
من و همسرم تحت پوشش بيمه روستايي هستيم؛ اما اين نوع بيمه فقط در مراكز درماني خاص مورد تاييد است. هزينه زندگيام از راه كشاورزي تامين ميشود و هزينه بستري شدن 4 پسرم در بيمارستان ـ كه نارس به دنيا آمدهاند ـ بسيار بالاست و من از عهده آن برنميآيم. بنابراين از مسوولان بهداشت و درمان و دولت خدمتگزار ميخواهم از كمك به من و خانوادهام دريغ نكنند.
گفتوگو با پزشك معالج نوزادان
خانم دكتر زماني كياسري، پزشك معالج مادر پنجقلوها ميگويد: زن جوان در چهارمين بارداري صاحب پنجقلو شد كه يكي از آنها فوت كرده و چهار قل ديگر تحت مراقبتهاي ويژه پزشكي قرار دارند. وضعيت عمومي مادر نيز خوب بوده و از بيمارستان مرخص شده است.
دكتر زماني كياسري افزود: با توجه به اين كه نوزادان 7 ماهه به دنيا آمدهاند و ريههاي آنها در معرض عفونت قرار دارد، بايد مدتي تحت درمان باشند و پس از بهبود نسبي، تحويل والدينشان خواهند شد.