سلام
سلام به همه دوستاي عزيز
اين داستاني رو كه الان دارين ميخونين همين امروز برا من اتفاق افتاد
وقتي يه همچين صحنه اي رو ديدم خيلي دلم گرفت
يه زني رو ميشناسم كه حدود 6 7 سالي ميشه كه مشتريمونه
از رفت و امدن هاش تقريبا ديگه اعضاء خانوادش رو ميشناسم
اين زنه بسته به موقعيتش داره ديگه يه موقع ميومد چيزي ميخريد و بعد از يه مدت مياورد ميفروخت و ميگفت كه مثلا پسرم پول لازم داره و ميخوام بدم بهش و بعد از مدتي ميومد باز با پول خودش دوباره يه چيزي ميخريد و ديدي بعد چند ماه اورد كه ميخوام بدم به دخترم فلان كار رو بكنه
خلاصه اين طي اين چند سال طلا هايي كه با پول خودش ميخريد رو هر سري واسه كمك به بچه هاش مياورد ميفروخت و ميداد بهشون تا كارشون راه بيوفته
ولي امروز يه چيزي ديدم كه باور نميشد
پسرش اورده بود طلا هاي خود مادره رو بفروشه ...!
چرا ؟
چون مادره مريض شده بود و تو بيمارستان بستري بود و نيازمند پول... !
حالا معني مادر بودن رو شايد بشه فهميد ..!
تقديم به همه مادران زحمت كش و فداكار :گل:
سلام به همه دوستاي عزيز
اين داستاني رو كه الان دارين ميخونين همين امروز برا من اتفاق افتاد
وقتي يه همچين صحنه اي رو ديدم خيلي دلم گرفت
يه زني رو ميشناسم كه حدود 6 7 سالي ميشه كه مشتريمونه
از رفت و امدن هاش تقريبا ديگه اعضاء خانوادش رو ميشناسم
اين زنه بسته به موقعيتش داره ديگه يه موقع ميومد چيزي ميخريد و بعد از يه مدت مياورد ميفروخت و ميگفت كه مثلا پسرم پول لازم داره و ميخوام بدم بهش و بعد از مدتي ميومد باز با پول خودش دوباره يه چيزي ميخريد و ديدي بعد چند ماه اورد كه ميخوام بدم به دخترم فلان كار رو بكنه
خلاصه اين طي اين چند سال طلا هايي كه با پول خودش ميخريد رو هر سري واسه كمك به بچه هاش مياورد ميفروخت و ميداد بهشون تا كارشون راه بيوفته
ولي امروز يه چيزي ديدم كه باور نميشد
پسرش اورده بود طلا هاي خود مادره رو بفروشه ...!
چرا ؟
چون مادره مريض شده بود و تو بيمارستان بستري بود و نيازمند پول... !
حالا معني مادر بودن رو شايد بشه فهميد ..!