زندگینامه
سالهای ۱۹۴۹- ۱۹۵۷ میلادی به عنوان کارگردان تلویزیون جنوب آلمان به اجرای برنامههای مختلف اشتغال داشت و سپس به کار نویسندگی پرداخت.
آثار او ابتدا پیرامون جامعه مرفه آلمان بعد از جنگ ، مانند رمان «زوجهای فلیپسبورگ» که در سال ۱۹۵۷ میلادی به رشته تحریر در آورد ، دور میزند. تصویر لحظهای و انتقادی از قشر متوسط و پیوند آن به شخصیتهای رمانش که بدون پرده فساد اخلاقی جامعه را منعکس میکنند ، از ویژگیهای والزر است ، مانند رمانهای «نیم وقت» ، «اسب یک شاخ»(۶) و «سقوط»(۷).
در پایان سالهای هفتاد والزر به خلق رمانهای تک شخصیتی و اختلاف بین زن و شوهر پرداخت که در رمان «اسب فراری» به تصویر کشیدهاست.
رمانهای دیگر این نویسنده به نام «دفاع از دوران کودکی»(۹) و «فواره»(۱۰) داستان هائی از تاریخ معاصر آلمان؛ رمان «بدون یکدیگر»(۱۱) طنز نامهای در باره رسانههای گروهی است. در رمان «شرح حال عشق»(۱۲) مارتین والزر باز هم روایتی از سرنوشت فردی یک زن و پیوند هنرمندانه آن با روند تاریخ اجتماعی کشورش به نثر کشیدهاست.
جنجالیترین رمان والزر داستان «مرگ یک منقد»(۱۳) است که به عنوان ضد یهود(۱۴) مورد انتقاد بعضی محافل واقع شد. والزر با قلمی هنرمندانه مشاهیری مانند فرانتس کافکا، گئورگ بوشنر و فریدریش هولدرلین را به نقد گرفتهاست. زبان مارتین والزر در روند ادبی خود به لحاظ تغییر لایههای گفتاری و طنز پوشیده ، به جذابیت خاصی دست یافتهاست.
والزر بیشترین جوایز ادبی، من جمله جایزه گئورگ بوشنر، در سال ۱۹۸۱ میلادی و جایزه صلح انتشارات کتاب در آلمان، در سال ۱۹۹۸ را به دست آورد. سخنرانی وی در مراسم اهدای این جایزه که بخشی از آن به انتقاد از برخورد به تاریخ گذشته آلمان تخصیص داشت باعث ایجاد بحثی شدید در افکار عمومی شد که به «گفتمان والزر- بوبیز»(۱۵) معروف است.