در اين مقاله، قصد دارم از اهميت محتوا بنويسم، موضوعي كه مورد توجه تعدادي از اعضاي خبرنامه قرار گرفته بود و از من خواسته بودند كه در اين باره بيشتر بنويسم.
همیشه، پیش از نوشتن مقاله و انعكاس آن در فهرست خبری و وارد ساختن آن به بایگانی مقالاتم در سایت، این سوالات را از خودم میپرسم كه آیا این مطلب، مورد نیاز خوانندگانم هست؟ اگر نه به همهی سوالات آنان اما آیا میتواند حتی الامكان به بخشی از سوالات آنان پاسخ دهد. آیا میتواند زوایای ذهن خواننده را بازتر كند و او را به مطالعهی بیشتر سوق دهد. اگر پاسخم به این سوالات و سوالاتی از این دست مثبت باشد، نوشتن را آغاز میكنم و آن را ادامه میدهم. در غیر اینصورت، نوشتن را به وقتی دیگر موكول میكنم وقتی كه مطمئن شده باشم كه از هدفم دور نشدهام و نمیشوم.
هنگامی كه صحبت از سیستمهای مدیریت محتوا میكردم و علی الخصوص بعد از جلساتی كه در این خصوص داشتم، برخی از دوستان، این سوال را مطرح میكردند كه محتوا خصوصاً محتوای یك سایت چرا و تا چه اندازه اهمیت دارد؟ شاید این سوال، سوال شما نیز باشد.
ببینید، برای آنان كه با مقولاتی چون بازاریابی دست به گریبانند، محتوا از اهمیت بسیاری برخوردار است. شاید شما هم شنیده باشید كه افراد شاخص در زمینهی بازاریابی، همیشه از اهمیت آنچه میگویید و مینویسید یاد میكنند. چرا؟ چون حقیقت این است كه محتوا بسیار مهم است. دلیل آن هم كاملاً واضح و روشن است. شما با محتوا است كه افراد را از وجود خود (وجود كالا یا خدماتتان) مطلع میسازید. اگر سایت یا و بلا گی روی اینترنت دارید (یك حضور الكترونیكی) این محتوای سایت شماست كه (توجه) افراد (بازدید كنندگان / مشتریان بالقوه) را به سایتتان جذب میكند. ممكن است، روی اینترنت نباشید، اما آگهی شما كه در روزنامه یا مجلهای (رسانهای) به چاپ میرسد یا مقالهای از شما كه در رسانهای منعكس میشود، همان محتوایی است كه در این مقاله آن اشاره داریم. مردم از طریق محتوای آن آگهی یا مقاله با شما آشنا میشوند و اگر توانسته باشید پیام را به درستی منتقل كنید، میتوانید توجه مخاطبتان را به خودتان (یا به عبارتی به كالا یا خدماتی كه عرضه میكنید) جلب كنید. قطعاً این تنها وسیله و ابزاری است كه در اختیار دارید و من میخواهم اینجا بگویم كه مهمترین ابزاری است كه در اختیار دارید. این ابزار، چنانچه درست عمل شده باشد، میتواند فروش بیشتری را برای شما به ارمغان آورد. وقتی صحبت از محتواست، به عنوان مثال محتوای یك سایت، دیگر جایی برای این نمیماند كه بخواهیم موضوع را شوخی بگیریم. یك محتوای غلط (كه در یك سایت قرار گیرد، یا در یك مقاله وارد شود، یا در متن یك آگهی قرار گیرد) میتواند دودمان وقت و سرمایهای كه برای سایتتان گذاشتهاید را بر باد دهد، باعث از دست رفتن مشتریان احتمالی شما (حتی برای همیشه) شود. برخی از فعالان و بازاریابهای اینترنتی تا آنجا پیش میروند كه میگویند ممكن است سر هر چیزی با شما كنار بیاییم یا به قولی سازش كنیم، غیر از محتوای سایت! این خیلی مهم است و من متاسفانه میبینم كه خیلی چیزها را در سایت های ایرانی خودمان روی اینترنت به دست فراموشی میسپاریم و از آن جمله پرداختن و در عین حال متعهد ماندن به اهمیت محتوا. اجازه دهید بار دیگر همان مثال را از برخی سایتها و و بلا گهای ایرانی بیاورم. آنچه كه اغلب در میان كاربران اینترنتی ایران ملاحظه میشود عدم یك درك صحیح از وب، و بلا گ و وب سایت است. ابتدا و حتی جلوتر از آن آموزشی و یا بستر سازی فرهنگییی در كار نبوده است و یا خیلی كم در این راه گام برداشتهایم، آنگاه، ابزار را به دست گرفتهایم و شروع كردیم به ساختن سایتها و و بلا گها و پر كردن آنها از محتوایی كه اكثراً تكراری، نامنظم و اغلب فاقد یك ساختار از پیش تعیین شده و استراتژیك است. به عقیدهی من، ایجاد یك محتوای خوب و محشر، مثلاً برای یك سایت وب یا یك و بلا گ، یك هدف بسیار مهم است كه نباید از آن غافل شویم. وجود یك مدیریت كارا یا رهبری كارا به عنوان عنصری موثر برای محتوای یك سایت یا یك و بلا گ بسیار مهم است. پر كردن سایتها و و بلا گها با متون و تصاویر و لینكهای متعدد به سایتهای دیگر حقیقتاً كار سادهای است و مخاطبین واقعی شما این را بخوبی میفهمند كه شما فقط صفحات وب را سیاه كردهاید یا اینكه دارید در جهت مشخصی، اطلاعاتی را كه ارزشش را دارد، به مخاطبینتان عرضه میكنید.
برای تهیهی یك محتوای حرفهای لازم است كه از اعتماد به نفس خوبی برخوردار باشیم. اگر كار خودمان را بخوبی بدانیم و بتوانیم متنی را تهیه كنیم كه جلب توجه مخاطبین هدفمان را موجب شود، آن هنگام است كه میتوانیم موفقیت را در كار حرفهای خود انتظار داشته باشیم. اگر چنین اعتماد به نفسی را در خودتان سراغ دارید، دست به كار شوید و محتوایی برای سایتتان بوجود آورید كه مخاطبین هدفتان را به سایتتان جذب میكند و ترافیك سایتتان را بالا میبرد، اما اگر این (اعتماد به نفس) را در خودتان نمیبینید كه محتوای قابل توجهی برای سایتتان فراهم آورید، بهتر است كه نویسندهای حرفهای (این حرفهای بودن را در ادامه بیشتر توضیح میدهم) برای این كار استخدام كنید.
با مدیران سایتهای اینترنتی بسیاری (خصوصاً در ایران) در ارتباط بودهام و این را بارها دیدهام كه گفتهاند : آقای خواجه نصیری، نوشتن كه كاری ندارد، خودمان مطالبی را تهیه میكنیم و مینویسیم و روی سایت قرار میدهیم، بازدیدكنندهها خودشان میآیند و تبدیل میشوند به مشتری و ... نه! به این سادگیها هم نیست! متن و مطلبی كه درست نوشته نشده باشد، یا اصطلاحاً اگر ژورنالیستی نباشد، نمیتوانید انتظار داشته باشید كه خوانده شود و خواننده داشته باشد. ممكن است كه صفحهی وب شما را باز كنند و یا وارد سایتتان شوند، یك پاراگراف را بخوانند و خسته شوند و پشیمان، بروند بیرون، دنبال زندگیشان! این اتفاق افتاده است و ما وارث یك دهه كار حرفهای جماعتی متخصص در سرتاسر این كرهی خاكی و البته در درون این گرداب گستردهی گیتی (اینترنت) بودهایم. همهی این گفتهها قبلاً در سایتهای متعدد، به كرات امتحان شده است و این حرفها، به قولی، امتحان خودش را پس داده است.
من در تئوری گرداب گستردهی گیتی این را مطرح كردهام كه افراد برای دستیابی به موفقیت در این عصر، باید در كارشان حرفهای و سریع باشند. اینها دو واژهی ساده هستند كه در كنار یكدیگر، خوب قرار میگیرند، اما، واجد مفاهیمی عمیق هستند. اجازه دهید مثلاً اینطور توضیح بدهم كه وقتی میگوییم یك نویسندهی حرفهای منظورمان این نیست كه ما به رماننویس احتیاج داریم، یا یك روزنامهنگار از یكی از روزنامههای زرد. حرفهای بودن در روی وب، معنایش فراتر از این است، یعنی نویسندهای را باید انتخاب كنیم، كه وب و اینترنت را و پست الكترونیك را و یا كار كردن با پیام رسانی آنی (IM) را میداند، موتورهای جستجو را و جستجوی حرفهای را میداند، از بهینهسازی سایت برای موتورهای جستجو (SEO) و بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) مطلع است. نویسندهی حرفهای در این عصر، به خوبی میداند كه از چه واژگان كلیدی در متن حرفهای خود باید استفاده كند. شما یك تجارت یا بیزنس را روی اینترنت میبرید و این اهمیت دارد كه چگونه با مخاطبین هدف خود برخورد كنید و او را به طرف خود جلب كنید و نگاه دارید.
حال فكر میكنم كه مقولهی اهمیت محتوا برای شما روشنتر شده باشد. به همین ترتیب است، متن آگهیهایی كه مینوسیم، متن مقالههای علمی یا تبلیغی كه مینویسیم. یك دهه تجارت الكترونیكی در دنیا به ما نشان میدهد كه رویكردها چیست و چگونه باید پیش برویم و متاسفانه شاهد آن هستیم كه عدم آگاهی در بین مردم ما، صاحبان صنایع و حرفههای مختلف، ما را به سمت اختراع مجدد چرخ هدایت میكند. سایت های وب ایرانی روی اینترنت میروند بی آنكه محتوایی خاص و منحصر بفرد داشته باشند، گاه با محتوایی تكراری و كسل كننده، فاقد هرگونه ارزش اطلاعاتی، آموزشی یا آگاهی دهند. ما این اصل اساسی در بازاریابی را از یاد بردهایم كه اول آگاهی و بعد آگهی!
منبع: webfaqt.com
همیشه، پیش از نوشتن مقاله و انعكاس آن در فهرست خبری و وارد ساختن آن به بایگانی مقالاتم در سایت، این سوالات را از خودم میپرسم كه آیا این مطلب، مورد نیاز خوانندگانم هست؟ اگر نه به همهی سوالات آنان اما آیا میتواند حتی الامكان به بخشی از سوالات آنان پاسخ دهد. آیا میتواند زوایای ذهن خواننده را بازتر كند و او را به مطالعهی بیشتر سوق دهد. اگر پاسخم به این سوالات و سوالاتی از این دست مثبت باشد، نوشتن را آغاز میكنم و آن را ادامه میدهم. در غیر اینصورت، نوشتن را به وقتی دیگر موكول میكنم وقتی كه مطمئن شده باشم كه از هدفم دور نشدهام و نمیشوم.
هنگامی كه صحبت از سیستمهای مدیریت محتوا میكردم و علی الخصوص بعد از جلساتی كه در این خصوص داشتم، برخی از دوستان، این سوال را مطرح میكردند كه محتوا خصوصاً محتوای یك سایت چرا و تا چه اندازه اهمیت دارد؟ شاید این سوال، سوال شما نیز باشد.
ببینید، برای آنان كه با مقولاتی چون بازاریابی دست به گریبانند، محتوا از اهمیت بسیاری برخوردار است. شاید شما هم شنیده باشید كه افراد شاخص در زمینهی بازاریابی، همیشه از اهمیت آنچه میگویید و مینویسید یاد میكنند. چرا؟ چون حقیقت این است كه محتوا بسیار مهم است. دلیل آن هم كاملاً واضح و روشن است. شما با محتوا است كه افراد را از وجود خود (وجود كالا یا خدماتتان) مطلع میسازید. اگر سایت یا و بلا گی روی اینترنت دارید (یك حضور الكترونیكی) این محتوای سایت شماست كه (توجه) افراد (بازدید كنندگان / مشتریان بالقوه) را به سایتتان جذب میكند. ممكن است، روی اینترنت نباشید، اما آگهی شما كه در روزنامه یا مجلهای (رسانهای) به چاپ میرسد یا مقالهای از شما كه در رسانهای منعكس میشود، همان محتوایی است كه در این مقاله آن اشاره داریم. مردم از طریق محتوای آن آگهی یا مقاله با شما آشنا میشوند و اگر توانسته باشید پیام را به درستی منتقل كنید، میتوانید توجه مخاطبتان را به خودتان (یا به عبارتی به كالا یا خدماتی كه عرضه میكنید) جلب كنید. قطعاً این تنها وسیله و ابزاری است كه در اختیار دارید و من میخواهم اینجا بگویم كه مهمترین ابزاری است كه در اختیار دارید. این ابزار، چنانچه درست عمل شده باشد، میتواند فروش بیشتری را برای شما به ارمغان آورد. وقتی صحبت از محتواست، به عنوان مثال محتوای یك سایت، دیگر جایی برای این نمیماند كه بخواهیم موضوع را شوخی بگیریم. یك محتوای غلط (كه در یك سایت قرار گیرد، یا در یك مقاله وارد شود، یا در متن یك آگهی قرار گیرد) میتواند دودمان وقت و سرمایهای كه برای سایتتان گذاشتهاید را بر باد دهد، باعث از دست رفتن مشتریان احتمالی شما (حتی برای همیشه) شود. برخی از فعالان و بازاریابهای اینترنتی تا آنجا پیش میروند كه میگویند ممكن است سر هر چیزی با شما كنار بیاییم یا به قولی سازش كنیم، غیر از محتوای سایت! این خیلی مهم است و من متاسفانه میبینم كه خیلی چیزها را در سایت های ایرانی خودمان روی اینترنت به دست فراموشی میسپاریم و از آن جمله پرداختن و در عین حال متعهد ماندن به اهمیت محتوا. اجازه دهید بار دیگر همان مثال را از برخی سایتها و و بلا گهای ایرانی بیاورم. آنچه كه اغلب در میان كاربران اینترنتی ایران ملاحظه میشود عدم یك درك صحیح از وب، و بلا گ و وب سایت است. ابتدا و حتی جلوتر از آن آموزشی و یا بستر سازی فرهنگییی در كار نبوده است و یا خیلی كم در این راه گام برداشتهایم، آنگاه، ابزار را به دست گرفتهایم و شروع كردیم به ساختن سایتها و و بلا گها و پر كردن آنها از محتوایی كه اكثراً تكراری، نامنظم و اغلب فاقد یك ساختار از پیش تعیین شده و استراتژیك است. به عقیدهی من، ایجاد یك محتوای خوب و محشر، مثلاً برای یك سایت وب یا یك و بلا گ، یك هدف بسیار مهم است كه نباید از آن غافل شویم. وجود یك مدیریت كارا یا رهبری كارا به عنوان عنصری موثر برای محتوای یك سایت یا یك و بلا گ بسیار مهم است. پر كردن سایتها و و بلا گها با متون و تصاویر و لینكهای متعدد به سایتهای دیگر حقیقتاً كار سادهای است و مخاطبین واقعی شما این را بخوبی میفهمند كه شما فقط صفحات وب را سیاه كردهاید یا اینكه دارید در جهت مشخصی، اطلاعاتی را كه ارزشش را دارد، به مخاطبینتان عرضه میكنید.
برای تهیهی یك محتوای حرفهای لازم است كه از اعتماد به نفس خوبی برخوردار باشیم. اگر كار خودمان را بخوبی بدانیم و بتوانیم متنی را تهیه كنیم كه جلب توجه مخاطبین هدفمان را موجب شود، آن هنگام است كه میتوانیم موفقیت را در كار حرفهای خود انتظار داشته باشیم. اگر چنین اعتماد به نفسی را در خودتان سراغ دارید، دست به كار شوید و محتوایی برای سایتتان بوجود آورید كه مخاطبین هدفتان را به سایتتان جذب میكند و ترافیك سایتتان را بالا میبرد، اما اگر این (اعتماد به نفس) را در خودتان نمیبینید كه محتوای قابل توجهی برای سایتتان فراهم آورید، بهتر است كه نویسندهای حرفهای (این حرفهای بودن را در ادامه بیشتر توضیح میدهم) برای این كار استخدام كنید.
با مدیران سایتهای اینترنتی بسیاری (خصوصاً در ایران) در ارتباط بودهام و این را بارها دیدهام كه گفتهاند : آقای خواجه نصیری، نوشتن كه كاری ندارد، خودمان مطالبی را تهیه میكنیم و مینویسیم و روی سایت قرار میدهیم، بازدیدكنندهها خودشان میآیند و تبدیل میشوند به مشتری و ... نه! به این سادگیها هم نیست! متن و مطلبی كه درست نوشته نشده باشد، یا اصطلاحاً اگر ژورنالیستی نباشد، نمیتوانید انتظار داشته باشید كه خوانده شود و خواننده داشته باشد. ممكن است كه صفحهی وب شما را باز كنند و یا وارد سایتتان شوند، یك پاراگراف را بخوانند و خسته شوند و پشیمان، بروند بیرون، دنبال زندگیشان! این اتفاق افتاده است و ما وارث یك دهه كار حرفهای جماعتی متخصص در سرتاسر این كرهی خاكی و البته در درون این گرداب گستردهی گیتی (اینترنت) بودهایم. همهی این گفتهها قبلاً در سایتهای متعدد، به كرات امتحان شده است و این حرفها، به قولی، امتحان خودش را پس داده است.
من در تئوری گرداب گستردهی گیتی این را مطرح كردهام كه افراد برای دستیابی به موفقیت در این عصر، باید در كارشان حرفهای و سریع باشند. اینها دو واژهی ساده هستند كه در كنار یكدیگر، خوب قرار میگیرند، اما، واجد مفاهیمی عمیق هستند. اجازه دهید مثلاً اینطور توضیح بدهم كه وقتی میگوییم یك نویسندهی حرفهای منظورمان این نیست كه ما به رماننویس احتیاج داریم، یا یك روزنامهنگار از یكی از روزنامههای زرد. حرفهای بودن در روی وب، معنایش فراتر از این است، یعنی نویسندهای را باید انتخاب كنیم، كه وب و اینترنت را و پست الكترونیك را و یا كار كردن با پیام رسانی آنی (IM) را میداند، موتورهای جستجو را و جستجوی حرفهای را میداند، از بهینهسازی سایت برای موتورهای جستجو (SEO) و بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) مطلع است. نویسندهی حرفهای در این عصر، به خوبی میداند كه از چه واژگان كلیدی در متن حرفهای خود باید استفاده كند. شما یك تجارت یا بیزنس را روی اینترنت میبرید و این اهمیت دارد كه چگونه با مخاطبین هدف خود برخورد كنید و او را به طرف خود جلب كنید و نگاه دارید.
حال فكر میكنم كه مقولهی اهمیت محتوا برای شما روشنتر شده باشد. به همین ترتیب است، متن آگهیهایی كه مینوسیم، متن مقالههای علمی یا تبلیغی كه مینویسیم. یك دهه تجارت الكترونیكی در دنیا به ما نشان میدهد كه رویكردها چیست و چگونه باید پیش برویم و متاسفانه شاهد آن هستیم كه عدم آگاهی در بین مردم ما، صاحبان صنایع و حرفههای مختلف، ما را به سمت اختراع مجدد چرخ هدایت میكند. سایت های وب ایرانی روی اینترنت میروند بی آنكه محتوایی خاص و منحصر بفرد داشته باشند، گاه با محتوایی تكراری و كسل كننده، فاقد هرگونه ارزش اطلاعاتی، آموزشی یا آگاهی دهند. ما این اصل اساسی در بازاریابی را از یاد بردهایم كه اول آگاهی و بعد آگهی!
منبع: webfaqt.com