• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مرداب انزلی

Nicol

متخصص بخش گردشگری
مرداب انزلی


در شمال ایران، واقع در استان گیلان و در کنار بندر انزلی است، در این تالاب گونه‌های مختلفی از آبزیان و پرندگان زندگی می‌کنند، هم چنین دارای نیلوفرهای آبی معروفی است.





1260173715.jpg


در حاشیهٔ جنوبی مرداب انزلی روستایی باقدمت تاریخی زیاد ودرعین حال بسیار زیبا و دیدنی با نام آشنای (آبکنار) خودنمایی می‌کند که بیشتر محصولات باغی وصیفی ودریایی منتصب به انزلی از دیر باز توسط کشاورزان وصیادان زحمت کش این روستا تامین می‌شده وهم اکنون نیز چنین است.گفتنی است روستای آبکنار در اصل شبه جزیره ایست که توسط مرداب ورودخانه سیاه گیشه(عروس سیاه)وتالاب هنده خاله واسفندسر(معروف به ماهروزه)در آب محاصره شده و از جنوب مرداب به گسکرات و جاده ترانزیت پونل و انزلی -آستارا راه دارد.





1260173693.jpg
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
موقعيت جغرافيائي



تالاب انزلي، در ساحل جنوب غربي درياي خزر، در غبر دلتاي سفيد رود و در جنوب بندرانزلي، در استان گيلان واقع شده و از قسمت غرب كپورچال و آبكنار، از جنوب به صومعه سرا و بخشهاي رشت محدود شده و در مختصات جغرافيائي 37 درجه و 28 دقيقه عرض شمالي و 49 درجه و 25 دقيقه طول شرقي قرار گرفته است. محدودة آب آن شامل چهار بخش يا حوضچه آبي به شرح زير است: تالاب ماهروزه كه سابقاً به نام خليج كپورچال ناميده ميشد در بخش غربي؛ تالاب سياه كشيم در جنوب غربي، تالاب شيجان در بخش شرقي و بخش مركزي. اين چهار بخش از نظر خصوصيات فيزيكوشيميائي، مرفولوژيك، فيتواكولوژي و جغرافيائي داراي تفاوتهاي چشمگير بوده و سيستمهاي متفاوتي را ارائه مينمايند.

محدودة آب تالاب انزلي را ميتوان در مساحتي بالغ بر 100 كيلومتر مربع تصور نمود و اختلاف نظر در ميزان وسعت آن به اين دليل است كه از آخرين محاسبات تعيين حريم آن سالهاي درازي ميگذرد و از حدود سي?سال قبل كه اين پهنه آبي و رسوبهاي آن را 400 كيلومتر مربع اعلام نموده?اند هنوز اقدام مهمياز طرف سازمانهاي مسئول براي تعيين مساحت دقيق آن به عمل نيامده و نوسانهاي آب درياي خزر نيز در برهم زدن كليه برآوردها مؤثر بوده است. اما محدوده آبريز آن داراي وسعتي معدل 3740 كيلومتر مربع ميباشد كه در حدود 2000 كيلومتر مربع آن دشت و بقيه زمينهاي كوهستاني و كوهپايه است كه از سمت شمال به درياي خزر، از جنوب و غرب به انتهاي شيب سلسله جبال البرز و كوههاي تالش و از جانب شرق به دلتاي رودخانه سفيد رود محدد ميگردد. آبهاي وارده به تالاب از طريق رودها، نهرها و زهكشهاي زراعي واقع در حوزه هاي آبريز كاسه اي شكل صورت ميگيرد. عمده رودهاي منتهي به آن از كوههاي تالش سرچشمه گرفته و در مسير پرشيب خود به دشت ميرسند. ديگر جريانهاي ورودي، مربوط به آبهاي اضافي و برگشتي مزارع تحت آبياري ميباشند كه بيشتر در شرق تالاب واقع شده اند.

از رودها و زهكشهاي طبيعي منتهي به تالاب، از غرب به شرق ميتوان كچلك، سياويزان، شيله سر، بهمبر، بيجار خاله، مرغك، خالكائي، اسفند (سيارودخان)، كلسر، چمثقال (ماسوله رودخان)، نرگستان (روكو)، كانال مادر (سيابي)، گاز رودبار (لاكسار)، سياه درويشان، هندخاله، گازگيشه، باغبان خاله، پيربازار و خمام رود را نام برد. رودهاي منطقه فومنات كه تأمين كننده بخش مهمي از آبهاي تالاب هستند پس از عبور از دره هاي تنگ و باريك و سنگي به مناطق دشتي رسيده در اراضي پست حاشيه تالاب به يكديگر متصل ميشوند و به صورت مجاري آبي وارد تالاب ميگردند. در سفرنامه ها و مدارك تاريخي از رودهاي متعدد ديگري نيز نام برده شده كه اكنون بسياري از آنها از جريان افتاده و از بين رفته اند.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری

1260154877.jpg



كليه آبهاي ورودي به تالاب توسط 5 روگا (مجراي آبي يا معبر) و از طريق كانال غازيان به دريا تخليه ميشوند. تفاوت اين روگاها با رودها و ديگر مجاري در تغييرات شديد آبدهي آنهاست و به ترتيب از غرب به شرق عبارتند از: تازه بكنده (شنبه بازار يا پاشاروگا)، نهنگ روگا، راسته خاله، پيربازار روگا و سوسرروگا. سه روگاي اخير در نزديكي زير پل غازيان به يكديگر متصل ميگردند و سپس با الحاق به نهنگ روگا و در محوطه بندرگاه به شنبه بازار روگا و عبور از كانال كشتيراني و گلوگاه دو موج شكن (تنها راه ارتباطي تالاب با دريا) وارد درياي خزر ميشوند. هرچند كه هر سال 4/2 ميليارد متر مكعب آب وارد اين پهنه آبدار ميگردد اما به دلايلي كه اشاره خواهد شد، عمق تالاب در فصل بهار به بيش از 5/2-5/1 متر و آنهم در قسمت غربي كه داراي حوضه آبي وسيع تري است نميرسد. بخش شرقي تالاب داراي حداقل عمق ميباشد. در بررسي مراحل تكوين و شكل گيري تالاب به نظرات و فرضيات مختلف و متعددي برخورد مينمائيم كه عمده ترين دليل پيدايش آن را با كاهش سطح آب درياي خزر در قرن سيزدهم ميلادي همزمان با شكل گيري شبه جزيره انزلي مرتبط دانسته اند. به تعبيري ديگر، تالاب انزلي گودرفتگي حاصله از تكتونيك ميباشد كه با پسروي آب درياي خزر تا حدودي از دريا جدا افتاد و با تيغه ماسه اي كه از حركات دريا و امواج آن ايجاد شده تشكيل گرديده است.

 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
اهميت و ارزش تالاب انزلي



تالابها در مجموع داراي ارزشها و فوائد بسيار زيادي بوده و از نظر اكولوژيكي و اقتصادي ميتوانند در ابعاد منطقه?اي و يا بين المللي مطرح باشند. تالاب انزلي جدا از اين ارزشها نبوده و اهميتهاي چندگانه آن چهاز نقطه نظر بين المللي و چه داخلي به جز مسائل اكولوژيك و زيست محيطي، نقش خاصي در جغرافيا و حيات اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي منطقه دارد.

از جنبه هاي اجتماعي، نقش علميآن در زمينه هاي مختلف جانورشناسي، گياه شناسي و اكولوژي ناشناخته نيست و محققين ميتوانند از آن به عنوان يك آزمايشگاه طبيعي رايگان در زمينه?هاي گوناگون استفاده نمايند.

نقش فرهنگي و تاريخي تالاب انزلي در فرايند زمان روشنگر اهميت بي شمار آن در زمينه شكل گيري اجتماعات انساني است به ويژه كه در سده هاي اخير اين ناحيه به عنوان گذرگاه فرهنگي ?دروازه اروپا? مطرح بوده و مؤثرترين معبر تماس و ارتباط با ديگر فرهنگهاي غربي را ايجاد نموده است. نبايد فراموش كرد كه گذر اكثريت سياحان، جهانگردان و تاريخ نويسان از اين طريق صورت ميگرفته است.

وجود مناظر و چشم اندازهاي كمياب و بديع موجود در تالاب همواره جذبه خاصي را براي علاقمندان به طبيعت و نيز گردشگران گريزان از غوغاي شهرها، ايجاد كرده است. اگر تفريح و تفرج و اساساً گذران اوقات فراغت را كه يكي از نيازهاي اصلي انسان بشمار ميرود در كنار ورزشها و سرگرميهائي چون ورزشهاي آبي در اين مناطق مورد بررسي قرار دهيم در مييابيم كه اين پهنه گسترده. آرامش روحي بسياري از گردشگران ايراني و حاشيه نشينان شهري و روستائي خود را فراهم نموده است.

از نظر هيدروليك، تالاب نقش مهمي در جذب سيلابها داشته و جريانهاي تند آن را كاهش ميدهد و آنها را به طور موقت به ذخيره هاي آب تبديل ميكند كه نتيجه لايه هاي آبده زمين نيز غني ميشود. وجود پديده آبي چون تالاب انزلي به عنوان مانعي در مقابل هجوم دهها رودخانه بزرگ و كوچك كه با شيب تند از كوههاي البرز و طالش به سمت اراضي پست ساحلي سرازير ميشوند ارزش فوق العاده زيادي دارد. طبيعت سيلابي اين رودها بدون وجود تالاب به مثابه يك مخزن با ثبات، قادر خواهد بود اختلالات آشكاري در كانونهاي جمعيتي و سكونتي متمركز در دشت گيلان پديد آورد.

با توجه به وجود گياهان مختلف آبزي در تالاب انزلي، اين بستر تقريباً متراكم از انواع رويشهاي گياهي به عنوان يك پالايشگاه طبيعي جهت جلوگيري از گسترش آلودگيهاي رو به تزايد مطرح ميشود زيرا تحقيقات علميانجام شده توسط دانشمندان نشان ميدهد كه برخي از گياهان آبزي قادر به جذب و تقليل تركيبات آلي و معدني موجود در فاضلابها بوده و با عمل خود پالائي به صورتهاي فيزيكي، شيميائي و بيولوژيكي مهمترين مشكل تالاب يعني آلودگي را كاهش ميدهند. گونه هاي گياهي نظير ني، پيزر آبي، عدسك ابي، اسپيرودلا و سراتوفيلوم شناور كه به ميزان و تراكم زياد در تالاب انزلي مشاهده ميشوند داراي چنين خصوصياتي هستند. پوشش گياهي موجود در تالاب، عامل مهمي در جلوگيري از فرسايش كرانه هاي ساحلي است. سيستمهاي ريشه اي اين گياهان به حفظ خاك كمك ميكند و حركات موئينه اي از عدم ثبات جلوگيري كرده و باعث ميشود تا لايه هاي سطحي شسته نشوند. براي آن كه تالاب انزلي به عنوان يك واحد اقتصادي در راستاي توليدي خود به نحو مطلوب قرار گيرد بايد توانهاي توليدي آن و نيز روشها و تكنيك بهره برداري اصولي از آن شناخته شود. اما از آنجا كه فرايند توليد اقتصادي تالاب به طور عمده توسط طبيعت صورت ميگيرد، تنها هزينه لازم براي تداوم روند توليد، سالم نگهداشتن آن و جلوگيري از درهم ريختن معادلات تعادل زيستي و محيطي آن است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
ارزش كشاورزي

نقش تالاب انزلي در افزايش محصولات كشاورزي انكار ناپذير است. استفاده از منابع ذخيره آب شيرين تالاب انزلي در امور آبياري و زراعت و در نتيجه رشد فعاليتهاي كشاورزي و دامداري در اراضي حاشيه اي و غرقابي اهميت و ارزش تالاب را روشن ميسازد. مراتع نيمه غرقابي حاشيه داخلي تالاب انزلي در فصول بهار و تابستان كه اراضي جلگه اي زير كشت برنج است مورد استفاده دامها قرار ميگيرد و حضور آشكار گاوميشها در اين مناطق را ميتوان نوعي سازگاري با اكوسيستم تالابي دانست. صدها سال است مراتع مزبور كه ?قرق? ناميده ميشوند مورد بهره برداري روستائيان حاشيه و حتي مناطق دور دست استان قرار ميگيرند و چنين قدمتي، دامداري منطقه را هرچند كه به صورت يك فعاليت جنبي است، رونق فراوان داده است.


1260109816.jpg
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
محل پرورش ماهيها:

وجود محيط آبي زنده اي مانند تالاب انزلي در كنار درياي خزر و امكان ارتباط وسيع آن با دريا عملاً، همانگونه كه در طول زمان معمول بوده، محيط مطلوبي براي تخم ريزي انواع ماهيان فراهم ميسازد. از گذشته هاي دور تا امروز پهنه آبدار تالاب و رودهاي ورودي به آن و كانال ارتباطي با دريا همواره پذيراي ماهيان با ارزش اقتصادي- شيلاتي بوده است. اين ماهيها با مرغوبيت غذائي ويژه، بر تأمين عوايدي براي اهالي، در انطبقا با ذائقه عمومياز كيفيت خوراكي برتري برخودار ميباشند. وجود 20 گونه ماهي در تالاب انزلي تأييد شده است؛ 11 گونه از اين ماهيها بومي، 8 گونه مهاجر و 1 گونه نيمه مهاجر هستند. ماهيان مهاجر نظير ماهي سفيد و سوف براي تخم ريزي و زاد و ولد به تالاب آمده و پس از تخم ريزي مجدداً به دريا باز ميگردند. ماهيان بومي مانند كپور و اردك ماهي بطور دائم در تالاب زيست ميكنند. مهمترين ماهيهاي تالاب انزلي عبارتند از: ماهي سفيد، سوف، سيم، اردك ماهي (شوك)، كلمه، ماش، كپور، سياه كولي، لاي ماهي (هشترخان كپور)، شاكولي، اسبله و چند ماهي ديگر.

در بررسي علل روي آوردن ماهيهاي درياي خزر، به تالاب انزلي (غير از ماهي كفال و اكثر شك ماهيان) به اين نتيجه ميرسيم كه تغييرات درجه آب دريا و شرايط محيطي تالاب به صورتي است كه اين زيستگاه را مساعدترين محل براي تخم گذاري ماهيان و پرورش طبيعي بچه ماهيها ساخته است زيرا آب رودخانه ها در گذر از جنگل و جلگه انواع مواد مغذي و املاح مختلف و اكسيژن را به همراه برده در تالاب جاي داده اند. از سوي ديگر تالاب انزلي با داشتن آب شيرين و انواع گياهان و حيوانات آبزي از نظر تغذيه، زيستگاه بسيار مناسبي براي ماهيها بشمار ميرود. بدين جهت ميتوان گفت كه اين تالاب بطور سنتي و طبيعي، جولانگاه و محل تخم ريزي انواع ماهيان دريائي و رودخانه اي است. جريان ملايم آب و آرامش نسبي آن در تالاب، امكان آميزش اسپرم ماهي نر با تخم ماهي ماده را در شرايطي مطلوب فراهم ساخته است و ريشه و ساقة گياهان آبزي، محل چسبندگي خوبي براي *لاروها* بشمار ميآيند.

آب شفاف و زلال تالاب كه در نتيجه ته نشين شدن رسوبهاي محلول موجود در آن حاصل ميشود با امكان استفاده از نور و تابش آفتاب و همچنين داشتن گرماي مناسب محيط اكولوژيكي مناسبي براي باز شدن و تكامل لاروها ايجاد ميكند. بدين ترتيب هر سال گله هائي از انواع ماهيان براي تخم ريزي و توليد مثل به تالاب انزلي روي ميآورند. اين ماهيها منبع و منشأ عظيم صيدي هستند كه به وسيله صيادان به انواع مختلف در تالاب انزلي صورت ميگيرد.

در سالهاي بحران بر اثر عدم توجه كافي به امر حساس تخم ريزي ماهيها در تالاب نه تنها آمد و شد ماهي در تالاب كاهش يافته بلكه به دنبال آن امكان توليد مثل نيز به مراتب محدود و دشوار شده است. همانطور كه قبلاً گفته شد عواملي از قبيل رفت و آمد قايقهاي موتوري، آلوده شدن آبهاي مجاري ورودي (روگا) به روغن هاي سنگين و مواد شيميائي سمي، صيد بي رويه در زمان تخم ريزي، آلودگيهاي ناشي از مصرف سموم گياهي و كود شيميائي در مزارع اطراف، به مقدار زيادي، فعاليتهاي صيد و صيادي در تالاب را كاهش داده است. از اين رو جريان طبيعي تخم ريزي و صيد كه در گذشته معمول بوده امروزه با محدوديتها و مشكلات زيادي همراه است.

برقراري شرايط زيستي مساعد، فراهم آوردن امكانات روي آوري ماهيان به تالاب و تنظيم تقويم صيد مناسب و كارآمد، هرچند كه نيازمند برنامه ريزي و زمان بندي اجرائي نسبتاً درازي است ليكن تنها راه تجديد حيات و احياي نقش زيستي تالاب براي تخم ريزي ماهيان به طور طبيعي است. بازسازي اكولوژيكي تالاب ميتواند نه تنها اهميت اقتصادي تخم ريزي و صيد را در تالاب تجديد حيات بخشد بلكه همزمان با آن ميتوان با استفاده از روشهاي جديد، به امر تخم ريزي مصنوعي در تالاب نيز پرداخت. اين سرمايه گذاري با اندك هزينه اي به راحتي بازگشت خواهد شد.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
محل تخم ريزي آبزيان:

آبزياني نظير خرچنگ، قورباغه، زالو، كرم و امثال آنها در مرداب انزلي زيست ميكنند كه ارزشهاي اقتصادي و اكولوژيكي ويژه دارند؛ به عنوان مثال در سالهاي قبل صدور قورباغه و طي سالهاي اخير صدور خرچنگ دراز به خارج از كشور مبالغ قابل توجهي ارز وارد كشور ساخته است.
آبزيان بزرگ و كوچك كه در محيط مردابي، توليد مثل و رشد ميكنند، حتي اگر براي انسان نيز مستقيماً مورد مصرف نداشته باشند، در چرخة تغذية آن دسته از حيوانات آبزي كه به مصرف تغذية انسان ميرسند نقش بسيار مؤثري ارند. انواع كرمها، زالوها، حشرات و حيوانات كوچك ديگري كه در تالاب وجود دارند به مصرف تغذيه بسياري از ماهيان و پرندگان ميرسند. در چرخة طبيعي اكوسيستم محيط مردابي حتي اين جانوران كوچك نقشي بس مهم دارند از اين رو حفظ تالاب از ديدگاه مزبور نيز حائز اهميت فراوان است.




1260115882.jpg
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
زيستگاه پرندگان مهاجر

تالاب انزلي يكي از بهترين و مناسبترين زيستگاهها براي گونه هاي مختلف پرندگان آبزي مهاجر است. دهها گونه از پرندگان مهاجر در مسير مهاجرت و سفر زمستاني خود تالاب انزلي را براي زمستان گذراني انتخاب ميكنند. اصولاً حوضه درياي خزر از مهمترين مناطق زيستگاهي پرندگان آبزي مهاجر ميباشد كه در مركز توزيع جغرافيائي جمعيت غازها و اردكهاي غرب سيبري و خزر و نيل واقع شده و هر سال در اين مسير پرواز بيش از 10 تا 12 ميليون از پرندگان مهاجر نظير غاز، قو، اردك، مرغابي، چنگر، خوتكا و ديگر پرندگان شناگر به مهاجرت ميپردازند. اراضي پست مناطق جنوبي خزر، كه تالاب انزلي مهمترين واحد آبي داراي شرايط اكولوژيك آن است، بسياري از اين رندگان را جذب ميكند.

نقش ديگري كه پرندگان آبزي مهاجر به عهده دارند كنترل امراض و آفات گياهي در آب بندها و آبگيرهاي حاشيه تالاب است. پرندگان آبزي اروپا سطح بستر كم عمق آبگيرها را، كه در فصل زراعي به شاليزار تبديل ميشوند، در جستجوي دانه هاي گياهي و لاروها بر هم زده و نوعي مبارزه را با انواع آفتها به ويژه شايع ترين آنها، كه كرم ساقه خوار برنج است، شروع ميكنند. فضولات صدها هزار پرنده مهاجر از يك سو موجبات صرفه جوئي در مصرف انواع كودهاي شيميائي را فراهم ميسازد و از سوي ديگر خاك را به مراتب حاصلخيز تر و بارورتر مينمايد. اگر زيانهاي بيشمار مصرف كودهاي شيميائي نظير ايجاد اختلال در ميكرو ارگانيسمهاي خاك و آلودگيهاي مختلف و ساير خسارات محيطي را در نظر بگيريم اهميت كود حيواني يعني فضولات پرندگان مهاجر و منافع سرشاري را كه از اين طريق متوجه كشاورزي گيلان ميشود در مييابيم.


صرفنظر از منافعي كه وجود پرندگان مهاجر يعني مهمانان زمستاني تالاب انزلي براي گيلان دارند و در سطور بالا به آنها اشاره شد از نظر شكار و فروش اين پرندگان نيز سودهاي قابل توجهي عايد صيادان و ساكنان اطراف تالاب ميشود. در گذشته، شكارچيان با استفاده از روشهاي سنتي، پرندگان مهاجر را شكار كرده گذشته از تأمين نيازهاي غذائي خانواده مازاد مصرف خود را به بازار عرضه ميكردند. متأسفانه صيد و شكار در تالاب انزلي از صورت صحيح و اصولي خارج شد و موجبات ضررها و زيانهاي فراواني را فراهم ساخت كه در بسياري از موارد جبران ناپذير است. از نكاتي كه در اين زمينه بايد مورد توجه قرار گيرد فراهم آوردن امكاناتي براي تخم گذاري اين پرندگان و محافظت آنها در فصل تخم گذاري براي تداوم بهره برداري از اين منبع عظيم غذائي است. اگر در طي دوران تخم گذاري و كوچ پرندگان از شكال آنها در تالاب و اطراف آن جداً جلوگيري نشود چرخه و جريان طبيعي توليد مثل آنان مختل شده و آمار جمعيت آنها چنان كه ميبينيم هر سال كمتر از سال قبل خواهد شد.

 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
حاشيه تالاب:
منبع تأمين كننده آب تالاب انزلي، رودخانه هاي بزرگ و كوچكي هستند كه به آن ميريزند. با توجه به نظام بارندگي در ناحيه تالاب و حوزه آبخيز آن نوسانهاي سطح اب در فصول مختلف، تغيير مييابد. به تبعيت از حجم آب دريافتي نيز، سطح آب،بالا و پايين ميرد و در فصول مختلف، پسروي و پيشروي ميكند. در نتيجة چنين روندي، كناره هاي ساحلي تالاب - بخصوص در فصل تابستان- با برخورداري از قدرت رويش بسيار قابل ملاحظة خاك از گياهان مرتعي پوشيده ميشود. اين گياهان عمدتاً به مصرف تغذيه دامهاي محلي ميرسند و بدين طريق، نگهداري دام در جوار فعاليتهاي ديگر براي خانوارهاي روستائي ساكن كناره هاي تالاب، امكان پذير ميگردد.

هرچند امروزه استفاده از مراتع فصلي كناره هاي تالاب، در شكلي منظم انجام نميگيرد ليكن ميتوان با برنامه ريزي معين، توان چراگاهي و مرتعي زمينهاي حاشية تالاب را در سطح قابل ملاحظه اي افزايش داد. با توجه به اينكه دامهاي عمدة نگهداري شده در كنارة تالاب از نوع دام بزرگ (گاو و گاوميش) است، ميتوان به اهميت بازدهي اقتصادي تالاب، از نظر تأمين غذاي دام- و از اين طريق غذاي انسان- به عنوان يك توان اقتصادي پي برد.



1260134396.jpg





 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
منابع گياهي:


از ديرباز مسكن بسياري از مردمان اين ديار متكي بر مصالح بدست آمده از تالاب انزلي بوده است. وجود انواع گياهان آبزي نظير ني كه در اصطلاح محلي لوله نام دارد براي پوشش زير سقف بامهاي خانه هاي شهري و روستائي استفاده هاي متعددي را عرضه مينمايد و نيز حصاربنديهاي پيرامون خانه هاي روستائي و باغها با استفاده از انواع ني انجام ميگيرد. همچنين گياهاني كه در كناره?هاي تالاب ميرويند به طور سنتي مورد استفاده زيادي در صنايع دستي محلي دارند. ني و گياهان ساقه بلند علاوه بر كاربردي كه در كارهاي ساختماني دارند در توليد انواع صنايع دستي نيز مورد استفاده قرار ميگيرند.


نگاهي به گذشته و قابليتهاي كارآيي محصولات توليدي بخوبي نشان ميدهد كه قبل از عموميت يافتن محصولاتي نظير موكت، فرش ماشيني و... بافت و مصرف حصير به عنوان يك مفپوش متناسب با شرايط زيستي و آب و هوائي از اقبال زيادي برخوردار بوده است.
انواع گياهان موجود كاربردهاي متفاوتي براي توليد محصولات مختلف دارند. منابع گياهي هريك براي ساختن محصول معيني به كار ميروند. توليد كالاهائي نظير حصير، جارو، زنبيل، سبد، سفره و... از ديرباز در نواحي اطراف تالاب، معمول بوده است. صنايع دستي به عنوان يكي از اشتغالات فرعي خانوارهاي روستائي و حتي شهري در كنار مشاغل اصلي از منابع درآمد قابل توجه آنان به شمار ميآيد. هرچند كه امروزه با عموميت يافتن مصرف كالاهاي پلاستيكي، صنايع دستي به ركود گرائيده، ليكن توجه روزافزون به توليدات دستي مخصوصاً در ميان گروههاي جوان ميتواند بازار وسيع مصرف آن در گذشته را احيا كند. براي اين منظور لازم است كمكهاي فني و الگوئي و متناسب با فرهنگ مصرفي كشور در اختيار توليد كنندگان قرار گيرد.


نبايد فراموش كرد كه شيوة توليد كالاهاي حصيري و تكنيك هاي به كار برده شده در توليد آن نسبت به گذشته تغيير چنداني نيافته است، از اين رو لازم است پا به پاي تجديد توليد اين محصولات، نوعي كنترل كيفي و بهسازي مواد اوليه آن نيز صورت گيرد. تقويت و تشويق صنايع دستي متكي بر گياهان مردابي ميتواند به عنوان يكي از منابع درآمد مهم خانوارهاي روستائي، به ويژه براي زنان و دختران در سنين فعال، باشد. بديهي است كه سازمان يابي توزيع آن از طريق شركتهاي تعاوني و برآوردن خدمات مورد نياز متقابل از نكات برجستة توجه به اين امر به شمار ميرود. با حمايت از سنايع دستي حصيري كه سنت ديرينه اي در كناره هاي تالاب انزلي دارد نه تنها يك صنعت محلي و ملي احيا ميشود بلكه فرهنگ مصرفي مردم، از كالاهاي وارداتي مشابه به كالاهاي محلي و كارآمد سوق داده شده، بدين ترتيب اقتصاد ناحيه اي بيش از پيش تقويت ميگردد.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
حمل و نقل در تالاب
قبل از آن كه حمل و نقل زميني و استفاده از وسائط نقليه موتوري عموميت يابد حمل و نقل آبي در تالاب انزلي نه تنها اهميت محلي داشت بلكه داراي ارزش برون مرزي نيز بود.

كشتيهاي حامل كالا از بندرهاي روسيه براي تخلية بار و بارگيري كالاهاي خود از طريق روگاههاي موجود وارد تالاب شده خود را به پيربازار (پيش بندر شهر رشت) ميرساندند و پس از تخلية بارگيري مجدداً از همان راه به دريا باز ميگشتند. با اتمام ساختمان اسكله و لنگرگاه انزلي و احداث موج شكن آن بتدريج رفت و آمد كشتيها به داخل تالاب متوقف شد. در مقابل آمد و شد قايقها براي حمل و نقل داخلي بويژه بعد از موتوريزه شدن قايقها تشديد يافت. اهميت ارتباطي تالاب ضمن دارا بودن ارزش اقتصادي به دليل موتوريزه شدن آن صدمات و ضايعات زيست محيطي فراواني به بار آورده است. رفت و آمد قايقهاي موتوري از يك طرف براي نقل و انتقال كالا، ضرورتي اجتناب ناپذير است. از طرف ديگر بسياري از قايقها براي گشت و گذار در تالاب در حركتند كه توجه به آنها نيز به جاي خود حايز اهميت است. هرچند كه هر دو مورد، ارزش اقتصادي خود را دارد، ليكن توجه به ايمني و رعايت ضوابط زيست محيطي به ويژه از نظر ايجاد سر و صدا و يا آلودگي آب به روغنهاي سينگين و سبك نفتي از جمله مسائلي هستند كه در بهره گيري از توان اقتصادي حمل و نقل تالاب بايد مورد توجه قرار گيرند.


براي جلوگيري از آسيبهاي احتمالي ناشي از سر و صدا و آلودگي شيميايي حاصل از رفت و آمد قايقها همچنين براي اينكه گردش امر ارتباطات آبي معمول بر روي تالاب در شكل خود دچار اختلال نگردد، ميتوان مسيرهاي حمل و نقل و رفت و آمد قايقها را با تهية نقشه هاي مربوط بدان مشخص ساخت و هريك از مسيرها را به مقاصد و هدفهاي معين اختصاص داد.


 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
ارزش فراغتي و جهانگردي:
تالاب انزلي با جزاير متعدد خويش داراي چشم انداز بسيار زيبائي است كه مشتاقان طبيعت را به خود جلب ميكند. وجود جاذبه هاي طبيعي در تالاب از يك سو و نياز فزاينده شهر نشينان به استفاده از طبيعت از سوي ديگر كشش عظيميميان عرضه و تقاضاي فراغتي در تالاب بوجود آورده است.

به راه انداختن برخي امكانات و تأسيسات مربوط به فعاليتهاي فراغتي در تالاب ميتواند زمينة اشتغال فراواني براي ساكنان كناره هاي تالاب فراهم سازد. توان جهانگردي و فراغتي موجود در تالاب را ميتوان با تقاضاي عظيم آن در شهرهاي ساحلي گيلان و مازندران ارتباط داد و از آن براي بهبود شرايط زندگي و فعال تر كردن محيط اقتصادي تالاب استفاده كرد. حضور انبوه جمعيت مسافر و افراد غير بوميميتواند در به جريان انداختن چرخهاي اقتصادي فعاليت در زمينه هاي حمل و نقل، اقامت، مصرف كالاهاي توليد و صنايع دستي و ديگر موارد، بطور جدي مؤثر باشد.


سازماندهي سفرها و گشت و گذارها، در صورت برخورداري از يك نظم سيستماتيك و برنامه ريزي اصولي ميتواند انبوهي از فعل و انفعالات اقتصادي را به حركت در آورد و در زنجيره اي از مناسبات اقتصادي با يكديگر قرار دهد.


لازمة تبديل اين توان بالقوه به توان بالفعل، داشتن يك آگاهي درست از كم و كيف جريانهاي فراغتي و مستلزم ايجاد تأسيسات ساده اي در زمينه هاي خدماتي اقامتي و پذيرائي ميباشد. بديهي است با سرمايه گذاري اندك در زمينه هاي فوق و تشويق سرمايه هاي كوچك محلي و جلوگيري از انحصارات و اعمال نفوذ سرمايه هاي كلان براي سودبري فراوانميتوان اقتصاد ناحية تالاب را از بعدي ديگر مورد استفاده قرار داد.
نظارت بر توزيع عادلانة امكانات و پراكندگي متناسب خدمات عرضه شده در زمينه هاي فراغتي و كنترل و هدايت درست ولي غير مستقيم آن توسط مديران ورزيده و كارآمد در سازمان مراكز ايرانگردي و جهانگردي از حساسيت ويژه اي برخوردار است. اين بخش از فعاليت اقتصادي تالاب، زمينة پايان ناپذيري از توان اقتصادي محيط است كه با گذر زمان، بازدهي و حجم آن بيش از پيش تنوع و افزايش مييابد. بديهي است كه سهم اشتغالات و حجم مبادلة كالائي و خدمات را از طريق اين بخش نبايد ناديده گرفت. تقويت نقش فراغتي و جهانگردي تالاب از جمله سازنده ترين و كارآمدترين بخشهاي اقتصادي آن به شمار ميرود.


از آنچه كه گفته شد ميتوان نتيجه گرفت كه حفظ و نگهداري تالاب انزلي به عنوان يك سرماية ملي و محلي نه يك وظيفه كه يك رسالت تاريخي براي تمام كساني است كه خود را در قبال جامعه مسئول ميدانند. زمينه هاي اشاره شده در اين بخش، فقط شاخصهاي عمده اي از توانهاي فراوان اقتصادي تالاب هستند. هرچه اين زمينه ها بازتر شوند و حيات و فعاليت در آن گسترش يابد مسلماً زمينه هاي بهره برداري جديدتري نيز به وجود خواهند آمد. تنها از طريق يك چنين شناختي است كه ميتوان محيط اقتصادي تالاب را به يك محيط فعال تبديل كرد و با بهره گيري از امكانات آن، تالاب را به دليل نياز وسيع بدان، از آسيب و خطراتي كه متوجه آن است حفظ كرد.

رها كردن تالاب به حال خود يعني پوشيده ماندن توانها و ارزشهاي بالقوة موجود در آن و عدم استفاده از اين توانها يعني نشان دادن ضعف و انفعال فرهنگي و عجز در مقابل طبيعت و سرانجام كمك به مرگ تدريجي تالاب.

حركت در باز زنده سازي تالاب انزلي و جلوگيري از به هدر رفتن توانهاي اقتصادي عظيم آن پويشي است كه نشان دهندة قدرت خلاقيت و ابتكار انسان است. با بهره گيري از امكانات فني وسيعي كه در اختيار داريم، جاي دارد با استفادة درست و اصولي از تالاب انزلي حيات آن را نيز در گردش طبيعي و دور از آلودگيهاي ناشي از روند صنعتي شدن، تداوم بخشيد. رسيدن به چنين هدفي نه تنها به نيت خوب و حسن نظر زياد، بلكه به حوصله و مديريت بنيادي و واقع گرايانه نياز دارد.





1260183416.jpg
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
بهره برداري از رسوبها:

حوضه آبريز تالاب انزلي محل رسوب گذاري نهشته هاي ريز و نرمياست كه رودهاي منتهي به آن در كف تالاب برجاي گذاشته اند. اين رسوبها به سبب همراه داشتن مواد معدني كه گاه از نقاط دوردست به تالاب آورده ميشوند ارزش كاربري زيادي براي تقويت زمينهاي زراعي به صورت كود دارند. رسوبهاي موجود در كف تالاب عمدتاً از ذرات نرميتشكيل يافته اند كه به همراه ماسه هاي نرم بستر تالاب و عناصر گياهي تخمير شده در آن قابليت رويش فراواني دارند. انباشتهاي رسوبي موجود در كف تالاب كه به هنگام لايروبي جا به جا ميشوند ميتوانند براي استفاده در مزارع اطراف به كار روند. اين انباشتها اگر هم به طور مستقيم داراي ارزش اقتصادي نباشند، بطور غير مستقيم ميتوانند در بالا بازدهي محصولات كشاورزي در زمينهاي اطراف كمك مؤثري به شمار آيند.







1260156961.jpg
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
روند كاهش سطح تالاب انزلي طول تاریخ



فوائد و ارزشهاي مادي و معنوي تالابها هيچ گاه با ارقام پولي و در معيارهاي اقتصادي قابل سنجش نيست اما متأسفانه در فرايند رشد جمعيت و توسعه اقتصادي، به ويژه در كشورهاي جهان سوم، تالابها نخستين قربانيان اهداف ترقي و پيشرفت محلي بشمار رفته و فعاليتهاي انساني در راستاي اقدامات عمراني و نيل به توسعه، چنان در تخريب آنها مؤثر بوده است كه اكنون شاهد ناپديد شدن و يا انهدام تدريجي اين اكوسيستمهاي حياتي ميباشيم. از زمانهاي دور، تالابها همواره به عنوان اراضي بلامصرف، ناسازگار و مضر براي تندرستي و سلامت و منشأ بروز بسياري از امراض واگير تلقي شده اند. چنان كه مرداب انزلي را از عواملي بشمار ميآورند كه بدي آب و هواي منطقه را تشديد ميكرده است.

هرچند تالاب در روند تكاملي خود به بستري خشك و عاري از آب مبدل ميشود اما فعاليتهاي انسان چنان كه در تالاب انزلي شاهد آن هستيم، اين روند را تسريع نموده و آن را به مرگ زودرسي مبتلا نموده است. انسانهاي اين ديار با فعاليتهاي مخرب خويش در تخريب مستقيم (عملكرد در خود ناحيه) و يا به طور غير مستقيم (در حوزه آبريز و در مسافاتي بس دورتر) با اعمالي نظير سدسازي بر رودخانه هاي ورودي، جنگل تراشي، انحراف آب جاري جهت مصارف آبياري و نيز جداسازي و خشك نمودن آن در اثر زهكشي، حفاري، لايروبي، تخليه انواع فاضلابها و زباله هاي شهري و صنعتي و غيره به همراه صيد و شكار بي رويه، تعادل اكولوژيك جهت ذخائر جانوري و حياتي و زنجيره هاي غذائي در تالاب را بر هم زده و ارزشهاي ذاتي و اقتصادي آن را از بين ميبرند. به عبارت ديگر ميتوان ادعا نمود كه فعاليتهاي انساني به جهت بهره گيري از الگوهاي رشد اقتصادي، تالاب انزلي را به عنوان يك مخزن و سرمايه بيولوژيكي در مرحله انهدام قرار داده است.

در بررسي تغييراتي كه در تالاب انزلي به وقوع پيوسته، صرفنظر از مشاهدات ظاهري و يا گزارشهاي علمي موجود در سالهاي اخير، مدارك و اسناد تاريخي قابل دسترس و مستند و نيز اظهارات معمّرين منطقه در كليه موارد، دلالت بر كاهش سطح و در نتيجه مرگ زودرس تالاب مينمايد.

جهانگردان سفرنامه نويس داخلي و خارجي و محققين متعدد در كتابها و گزارشهاي خويش اشارات زيادي به تالاب انزلي نموده اند كه ذكر كليه آنها در اين مبحث نميگنجد و هدف از ذكر برخي از مطالب نيز تنها به دليل آشنائي با رخدادهاي اسف انگيزي است كه در صد سال اخير بر اين پديده حيات بخش منطقه وارد شده است. حاج شيخ محمد مهدوي لاهيجاني (م. م. لاهيجي) در كتاب جغرافياي گيلان، مرداب (تالاب) انزلي را عبارت از بركه وسيعي دانسته كه آبهاي حدود چهل و شش رودخانه به آن وارد شده و دو حاشيه باريك شني، آن را از بحر خزر جدا ساخته است. او مينويسد:

"آب مرداب در موقع طغيان رودخانه ها شيرين و قابل آشاميدن است و فقط در حوالي انزلي و ميان پشته شور ميباشد... عرض مرداب از پيربازار تا انزلي 10 كيلومتر و طول آن از مغرب به مشرق 30 كيلومتر ميباشد و تمامي اين مقدار طول به زبانه هاي خاكي منتهي ميشود كه فاصله بين دريا و مرداب بوده و آن نيز به وسيله يك بغاز از وسط قطع و به دو نيمه مساوي تقسيم ميگردد. عرض بغاز 540 متر و سه برابر همين مقدار طول آن است يعني 1620 متر است. عميق ترين نقاط مرداب 8/20 متر است ولي عمق متسوط آن حدود 90-30 سانتيمتر است... با وجود اين عمق مرداب به واسطه اين دو موج شكن، كشتيها ميتوانند داخل آن شده و محفوظ بمانند... در ديگر نقاط مرداب نيز جزايري است كه به تدريج آنها را خشك و تبديل به مزارع و باغ نموده اند".

"رابينو"، كه در سالهاي 12-1906 ميلادي سمت كنسولي را در گيلان بر عهده داشته با ذكر يادداشتها و نوشته هاي ديگر كساني كه ديداري از تالاب نموده اند در كتاب خويش اشارات جغرافيائي دقيقي به اين مكان داردكه ذكر آنها بي مناسبت نميباشد. او مينويسد:

"مرداب هميشه در حال خشكيدن است. به نظر ميرسد كه ارتفاع آن به حد شگفت آوري پائين تر از سطح درياهاي آزاد است. در طول سال در مدخل مرداب آنجا كه ساحل شني تقريباً وسيع ميشود، درخت و جنگل بنظر ميرسد ولي قسمت شرقي تقريباً به صورت خرابه اي ديده ميشود." رابينو در ادامه نقل چنين جملاتي از جيمس بيلي فريزر جهانگرد انگليسي كه در سالهاي 34-1821 از تالاب گذر نمود اظهار ميدارد كه:

"جزيره اي كه معمولاً كشتيها در آن لنگر مياندازند قلم گوده نام دارد كه در امتداد خارجي يا جنوبي و انتهاي شرقي ساحل گسترش يافته و معبري عميق شبيه به رودخانه اي كه 125 متر عرض و طول زيادي دارد به جا ميگذارد."

شرايط مناسبي كه تالاب جهت پهلو گرفتن كشتيها داشت باعث گرديد كه بارها سربازان روسي از اين طريق و از سوي رودخانه پيربازار به رشت و گيلان وارد شده و به چپاول بپردازند. ?ن- فيليپو? در كتاب "جغرافياي دريائي كاسپين" به لشكركشي سربازان روسي به امر پطر كبير در سال 1722 ميلادي و پياده كردن مهمات ونفرات در پيربازار اشاره ميكندو رابينو مينويسد كه قواي روس با دو كشتي كهنه تحت فرماندهي كلنل شيبوف به قصد اشغال اين ناحيه عزيمت نموده و با كشتي از انزلي به پيربازار رفت. قبلاً نيز در سالهاي 1363، 1660 و 1667 روسها چند بار گيلان را مورد تجاوز قرار دادند و بعدها در ساحل غربي مرداب قلعه اي به نام اكتاترينوپل ساختند كه بدون شك همان است كه ?كوك? ويرانه هاي آن را در سال 1746 در نزديكي گوراب گسگر ديده است. زماني كه مجدداً در ربيع الاول سال 1220 هجري قمري (1805 ميلادي) روسها در انزلي قواي خود را سوار كشتيها نمودند تا از راه پيربازار به سمت رشت پيشروي كنند تفنگداران گيلان به فرماندهي ميرزا موسي منجم باشي حاكم گيلان در پيله دار بن آنها را متوقف ساخته مجبور به عقب نشيني نمودند. طبيعي است كه كم عمق بودن تالاب در اين زمان عامل مهميدر ايجاد مشكلات حمل و نقل مهمات روسها بشمار ميرفته و در شكست آنها نقش عمده اي داشته است. ?اس. جي. گملين? نيز كه در سالهاي 72-1770 به مسافرت در شمال ايران پرداخته مينويسد: كشتيهاي روسي، به رودخانه پيربازار. واقع در كرانه جنوبي مرداب انزلي وارد شده در آنجا بارگيري ميكردند.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
"بوهلر" از معلمين فرانسوي دارالفنون كه در سال 1852 و در زمان ناصرالدين شاه در اين كشور بسر ميبرده حداكثر عرض تالاب را از انتهاي رود پيربازار تا انزلي 3 فرسخ و نهايت طول آن را بين شرق و جنوب و مابين شمال و غرب پنج فرسخ و نيم ذكر كرده است. حداكثر عمق اظهار شده توسط او يك ذرغ و نيم الي دو ذرع است. در سفرنامه ايران و روسيه تأليف ملگونف روسي كه طي سالهاي 60-1858 ميلادي به تشريح جنبه هاي جغرافيائي نواحي شمال ايران پرداخته اشاره شده است كه "به علت گودي كم مرداب بين 4 تا 8 قلاج (واحد طولي معادل درازاي هر دو دست) كشتي قادر به دخول در مرداب بين 4 تا 8 قلاج (واحد طولي معادل در ازاي هر دو دست) كشتي قادر به دخول در مرداب نيست و تنها ميتوان از سمت ميان پشته به انزلي رسيد."

ميرزا ابراهيم مؤلف سفرنامه استرآباد و مازندران و گيلان و... كه در سال 1276 هجري (معادل 1860 ميلادي) از اين منطقه گذر نموده است چنين مينويسد:

"از شهر رشت به سر حد انزلي پنج فرسخ ميباشد. يك فرسخ از روي خشكي به پيربازار و از آنجا به كشتي سوار شده، روي آب رودخانه و مرداب كه درياچه باشد، پنج فرسخ است به انزلي."

در سالهائي كه عمق تالاب انزلي رو به كاهش گذاشته ورود كشتيهاي بزرگ به آن امكان پذير نبوده بازهم ارتباط بين رشت و انزلي از راه آبي آن صورت ميگرفت. ابراهيم فخرائي در مورد اين ارتباط آبي مينويسد:

"مسافرين و كالاهاي بازرگاني وسيله كرجيهاي بادبان دار، يا يك نوع كشتي تجاري كوچك كه باركار نام داشت از انزلي به پيربازار ميرسيدند." و سپس توضيح ميدهد كه انتهاي مسير بار كاز تا دهانه رودخانه بود و از آنجا مسافرين را به علت كمي عمق رودخانه به كرجيها منتقل ميكردند و به بندر پيربازار ميرسانيدند. كرجيها و مسافرين رشت به انزلي كه ميبايست برخلاف جريان آب حركت كنند وسيله چند نفر *مزدور* كه شانه هايشان را به وسيله طناب به هم بسته بودند تا محل توقف بار كاز كشيده ميشدند و اين عمل زبيلاكشي نام داشت. خانم كارلاسرنا جهانگرد ايتاليائي كه در سال 1878 ميلادي از تالاب انزلي ديدن كرده است به ?لتكه? يا قايقهاي بزرگي اشاره ميكند كه هم توسط پارو و هم وسيله بادبان حركت ميكردند و قادر بودند 12 نفر مسافر را در شرائط مساعد بودن باد طي دو ساعت از پيربازار به انزلي كه به عقيده او 12 مايل مسافت داشته برسانند.

در سال 1915 ميلادي، عمق تالاب در طرف شرق مقابل دهانه (روشن آب) و در جنوب مقابل دهانه (پيربازار) 30 سانتي متر و در مقابل رودخانه بهمبر 2 متر بوده است و عمق آب در قسمت اخير در سال 1930 به كمتر از 1 متر رسيد و عمق متوسط تالاب حدود 60 سانتي متر بوده است. گزارشهاي مدون و مستند دولتي حداكثر ميزان عمق آب در بخش غربي را بيش از 5/2 متر ذكر مينمايند. طبق نظر ?كيمبال? محقق خارجي و همچنين طرف قرارداد سازمان حفاظت محيط زيست ايران در سال 1345 مساحت تالاب با حواشي مرتعي آن كه در زمان بالا آمدن آب حالت غرقابي پيدا ميكند، حدود 218 كيلومتر مربع بوده است. گزارش ديگري كه توسط سازمان تحقيقاتي شيلات به چاپ رسيده مساحت آن را در سال 1350 بين 9500 تا 19100 هكتار نشان داده است. در گزارش مقدماتي عمران دشت گيلان و فومنات، طول تالاب را 25 كيلومتر و عرض آن را 3 كيلومتر مربع را در خارج از حدود كناره داشته است و بر اساس برداشت پلانيمتريك از نقشه هاي 1 سال 1346 وسعت آن 257 كيلومتر مربع (در اراضي زير منحني تر از 25- متر كه حدود 90 درصد از اراضي با خصوصيات تالابي را در بر ميگيرد) اعلام شدهاست. متأسفانه گزارشهاي متعدد سازمانهاي دولتي و كارشناسان بخشهاي مختلف مساحت دقيقي از تالاب انزلي را به دست نميدهند ولي آنچه كه عيان و آشكار بوده و تنها تا چند سال قبل يعني پيش از آثار مشهود پيشروي آب خزر بر تالاب به عينه مشاهده ميگرديد، نابودي و انهدام سريع تالاب بوده است و در برخي از بخشهاي آن، تنها گياهان به سان يك مزرعه آمادة درو در يك عمق بسيار كم از آب و عمدتاً در وضعيت مرتعي در حال خشكيدن خودنمائي ميكردند و در حال حاضر با تغييرات سطح آب دريا، بسياري از مناطق حاشيه كه خشك شده و يا در حال خشك شدن بودند با عمق قابل ملاحظه اي به زير آب رفته و حيات دوباره اي به دست آورده اند.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
علل مرگ تدريجي تالاب

مهمترين عوامل مؤثر در كاهش سطح تالاب انزلي و بروز مرگ زودرس آن عبارتند از: كاهش سطح آب درياي خزر، رسوبگذاري و افزايش گياهان آبزي، آلودگيها، استفاده از سموم و كودهاي مختلف در فعاليتهاي زراعي و بهره برداري بي رويه از منابع و ذخاير آبزي در اشكال صيد و شكار.




تغييرات تراز آب درياي خزر:

تالاب انزلي به طور كلي تحت تأثير نوسانهاي سطح آب درياي خزر قرار دارد. با توجه به اين كه تغييرات سطح دريا در تكوين تالاب نقش اصلي را داشته، بسياري از خصوصيات فيزيوگرافي و جنس خاك كف و كناره هاي آن ميتواند با نوسانهاي دريا توجيه شود، مطالعات انجام شده در اين رابطه نشان م يدهد كه وضعيت آبي تالاب نيز در شعاع قابل ملاحظه اي همواره با اين نوع تغييرات نوسان داشته است. از مهمترين آثار عقب نشيني آب درياي خزر در گذشته خشك شدن نواحي اطراف غازيان، جزيره ميان پشته، كناره هاي بلوار و مناطق ديگر انزلي بوده كه سبب كشش آب تالاب به طرف دريا و سرعت بخشيدن به خشك شدن آنها گرديده است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
رسوب گذاري و افزايش رشد گياهان آبزي:

مقادير زيادي از رسوبهاي تالاب انزلي مربوط به محيط خارج، يعني رودهاي منتهي به آن است. با توجه به اين نكته كه تالابها اصولاً داراي ساختار شديد رسوبي ميباشند، تغييرات و دگرگونيهاي اساسي تالاب انزلي را ميتوان ناشي از رسوبگيري آن دانست. سرعت چنين فرايندي، توأم با رشد گياهان نقش اصلي را در ايجاد منطاق ماندابي، پيوستگي اراضي و تبديل به جزاير كوچك و بزرگ يا به اصطلاح محلي *گوده* ايفاء مينمايد. ايجاد جزاير يا گوده ها در تالاب دقيقاً در اثر رسوبگذاري توسط رودخانه هاست و اگر خانم كارلاسرنا در 120 سال قبل به تراكم روزافزون رسوبها اشاره ميكند بيراه نيست. جزايري نيز كه رابينو از آنها نام ميبرد اكنون يا وسعت گرفته اند و يا با پيوستن به اراضي خشك كناره از محيط آبي پيرامون آنها اثري ديده نميشود. اگر در سال 1915 ميلادي در اين گسترة آبي تنها 10 جزيره وجود داشته باشد، در روند خشك شدن تدريجي تالاب، به سال 1937 تعداد مزبور تا 22 جزيره افزايش يافته است و در حال حاضر جز چند جزيره (گوده) بزرگ بقيه به خشكيهاي مجاور متصل شده اند. لذا با تسريع رسوبگذاري توسط رودها كه از سالهاي بسيار دور تداوم داشته و به ياري عوامل ديگر، عمق تالاب كاهش يافته و آثار متعددي در اين اكوسيستم بر جاي گذاشته است كه نخستين نتيجه آن برهم زدن شرايط زيستي و تركيب گونه هاي جاندار آن است و با به وجود آمدن شرايط باطلاقي، فعاليتهاي زيستي و موجودات آبزي به شدت كاهش مييابد. مسلم است كه رسوبها به دليل دارا بودن مواد مغذي مناسب رشد گياهان به گسترش آنها كمك مينمايند. هرچند از يك سو، رويش گياهان آبزي در محيطهاي آبي نظير تالاب انزلي امري طبيعي به شمار ميرود و تداوم زندگي حياتي موجودات در اين پهنه آبي، در شرايط متعادل، به وجود گياهان وابسته است اما از طرف ديگر ازدياد گياهان مزبور همواره از مهمترين عوامل مرگ اين اكوسيستم به شمار آمده است. در واقع، بيش از 83 درصد از سطح كل تالاب پوشيده از انواع مختلف گياهان آبزي است و ميتوان گفت كه اكوسيستم تالابي در مرحله تبديل به اكوسيستم گياهي قرار گرفته و بخش وسيعي از آن به شكل مزرعة آمادة درو درآمده است! در حقيقت، گياهان و رسوبها دور تسلسل بسته اي را در تالاب تشكيل ميدهند. گياهان با انجام عمل صافي و كاهش جريان آب، باعث رسوب مواد معلق ورودي از طريق رودها شده و شرايط را جهت رشد و تكثير گياهان ريشه داري نظير ني مساعد ميكنند و خود اين گياهان متقابلاً عمل رسوبگذاري را تشديد مينمايند.

رسوبها و گياهان هريك به سهم خود، از نفوذ نور خورشيد در آب كه براي ادامه حيات موجودات زنده لازم است ممانعت به عمل ميآورند. با پوشيده شدن سطح آب از گياهان و كدر شدن از ذرات معلق رسوبي، اكسيژن محلول در آب كاهش مييابد و با كم شدن عمق، قابليت حمل اكسيژن از دست ميرود. خلل و فرج سنگها در بستر آب به وسيله رسوبها مسدود ميشود و زيستگاههاي كفزيان و ديگر جانوران آبزي از بين رفته و برانش ماهيان به رسوبگيري مبتلا ميگردد. تخم ماهيان را رسوبها ميپوشانند و در زيستگاههاي پرندگان مهاجر آبزي اختلال ايجاد كرده موجب ميشوند كه آبگيرها قطعه قطعه بر جاي بمانند. اراضي زراعي حاشيه نيز غرقابي ميشود و كف مجاري بالا آمده و نهايتاً مسير رودها تغيير پيدا ميكند. مشكلاتي كه در سالهاي اخير به نام غرقابي اراضي حاشيه تالاب بروز نموده، دقيقاً مربوط به رسوبهاست، چون با انباشته شدن آنها در دهانه ها، مجاري ورودي مسدود ميگردد و با طغيان آب رودها به خصوص در ايام بارندگيهاي سنگين و طويل المدت و عدم ظرفيت تالاب، آبها برگشته به اراضي حاشيه و بالادست سرريز ميشوند؛ چنانچه اين امر با فصل زراعت همزمان باشد خسارت اقتصادي فراواني برجاي ميگذارد. از ديگر سو، گذرگاههاي آبي به مرور كم عمق تر شده و ادامه تردد روستائيان مقيم حاشيه تالاب را كه به وسيله قايق رفت و آمد مينمايند دشوار ميسازد.




تبديل اراضي و زهكشي:

در روند كاهش عمق و خشك شدن اراضي حاشيه تالاب
 
بالا