مرد جوانی که مدعی بود همسرش در زمان ازدواج سن واقعیاش را به وی نگفته است، با حضور در دادگاه خانواده درخواست طلاق کرد.
این مرد جوان با بیان اینکه «من به دلیل این دروغ نمیتوانم با همسرم زندگی کنم»، به رییس دادگاه گفت: زمانی که من به خواستگاری همسرم رفتم، وی سن خود را ۱۸ سال معرفی کرد، در حالی که سن واقعیاش بیشتر بود.
وی با بیان اینکه «هرگز فکر نمیکردم همسرم به من دروغ گفته باشد و به همین دلیل هیچوقت شناسنامهاش را نگاه نکردم»، در مورد نحوه اطلاع یافتن از این موضوع اظهار کرد: پس از گذشت دو سال از زندگی مشترکمان به صورت اتفاقی شناسنامه همسرم را دیدم و متوجه شدم او برخلاف حرفی که در زمان خواستگاری به من زده بود، نه تنها از من کوچکتر نیست بلکه حتی یک سال هم از من بزرگتر است.
این مرد جوان در ادامه با بیان اینکه «نمیتوانم با کسی که درباره چنین مساله مهمی دروغ گفته زندگی کنم»، روی درخواست خود تاکید کرد.
در ادامه جلسهی دادرسی، همسر مرد جوان که در دادگاه حضور داشت، اظهار کرد: من به دلیل علاقه زیادی که به همسرم داشتم مجبور شدم به او دروغ بگویم؛ زیرا میدانستم او به مساله سن و سال من حساس است.
وی ادامه داد: من در زندگی مشترک با همسرم هرگز کم نگذاشتهام و او بهتر از هر فرد دیگری میداند که من چقدر به او علاقمندم.
در پایان جلسه دادرسی، رییس دادگاه پس از شنیدن اظهارات طرفین، با تشویق مرد شاکی به ادامه زندگی از او خواست از همسرش ناراحت نباشد و گلهها را کنار بگذارد و به این ترتیب حکم طلاق برای این زوج صادر نشد