• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

معرفی سریال « پژمان »

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
تدوین سریال “پژمان” به کارگردانی سروش صحت و تهیه‌کنندگی محسن چگینی به پایان رسید و در نهایت تداد قسمت‌های آن به ۲۵ رسید. صداگذاری و ساخت موسیقی نیز توسط گروه دنگ شو آخرین مراحل خود را پشت سر می‌گذارد. “پژمان” ابتدا قرار بود ۱۵ قسمتی ساخته شود.

حمید درخشان سرمربی سابق تیم فوتبال داماش، بهروز رهبری‌فر و علی موسوی بازیکنان سابق تیم‌های فوتبال پرسپولیس و استقلال و تیم ملی و همچنین محمد محمدی دروازه‌بان فعلی تیم راه‌آهن و بازیکن سابق نیز از جمله چهره‌هایی هستند که در نقش خودشان مقابل دوربین این سریال رفته و چند سکانس بازی کرده‌اند.



“پژمان” ۱۳ بهمن سال گذشته در منطقه اختیاریه تهران کلید خورد و تصویربرداری آن اردیبهشت ۹۲ به پایان رسید.
در این سریال پژمان جمشیدی از فوتبالیست‌های سابق تیم ملی کشور نقش خودش یعنی ستاره سابق پرسپولیس را بازی می‌کند. او نقش فوتبالیستی را دارد که برای چهارمین فصل متوالی با وجود تلاش فراوان، موفق نشده تیمی را برای خود دست و پا کند. پژمان به تدریج وارد دورانی می‌شود که کمتر کسی او را در کوچه و خیابان می‌شناسد و دیگر نمی‌تواند از امتیازهای شهرت رو به زوالش استفاده کند، اما او هنوز در حال و هوای ستارگی‌اش است و نمی‌خواهد بپذیرد که عمر فوتبالش به پایان رسیده است.
با وجود این، شرایط مالی نامساعد و برخی مشکلات اقتصادی که گریبانگیر خانواده‌اش شده، او را مجبور می‌کند که قید زندگی لوکس و پرخرجش را بزند و پس از سال‌ها دوباره نزد خانواده‌اش بازگردد. پژمان حالا باید در ۳۵ سالگی خودش را آماده شروع یک زندگی جدید کند؛ زندگی‌ای که ماجراهای جدیدی را پیش‌روی او قرار خواهد داد.
سام درخشانى در این سریال نقش مدیر برنامه‌های پژمان را ایفا می‌کند و بهاره رهنما، شقایق دهقان، هوشنگ حریرچیان، بیژن بنفشه‌خواه، غلامحسین لطفی، رضا کریمى، اردشیر کاظمى و… دیگر بازیگران اصلی این سریال هستند.
پیمان و مهراب قاسم‌خانى فیلمنامه پژمان را نوشته‌اند. کارگردانی تلویزیونى بر عهده محمود رضایی و مدیر تولید رضا کریمى است. همچنین صدابردار علیرضا نوروزیان، مدیر تصویربردارى حسن اصلانى، طراح گریم ایمان امیدوارى، تدوین شهرام کیور، طراح صحنه ملودى اسماعیلى، طراح لباس رعنا امینى، برنامه ریز و دستیار یک زینب نصرالهى، مدیر تدارکات جعفر عبدلى، عکاس بهرنگ دزفولى و مشاور رسانه‌ای این سریال هادی داداشی است.



سریال “پژمان” احتمالا پس از ماه مبارک رمضان از شبکه سوم سیما روی آنتن می‌رود.



 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار

زندگي فوتباليست در قاب تلويزيون

پژمان عنوان سريالي است به كارگرداني محمود رضايي كه با نشان دادن خوبيها و بديهاي شهرت آن را مورد بررسي قرار مي دهد.جام جم آنلاين در گزارشي به پشت صحنه اين سريال مي پردازد.


مشهورشدن جذاب است، اين كه هر جا ميروي با انگشت نشانت بدهند و از تو امضا بخواهند و به دنبالش كورشدن با نور فلاش. ته دلت قند آب ميشود. شهرت و محبوبيت موضوعي است كه هميشه و در هر برههاي مطرح بوده و خيليها براي به دست آوردن آن تلاش ميكنند. مهران مديري، شهرت را به سرطان تشبيه ميكند و بهرام رادان معتقد است بستگي به سرشت و ظرفيت آدمها دارد كه چقدر بتوانند شهرت را هضم كنند و مصطفي زماني ميگويد داشتن ظرفيت شهرت، كار هر كسي نيست.
براي همين است كه آدمهاي بزرگ انگشتشمارند. او معتقد است شهرت براي پيشرفت خوب است، اما زندگي با شهرت كار سادهاي نيست. بزرگان ميگويند شهرت و معروفيت زماني ماندگار است كه با محبوبيت همراه باشد و محبوبيت حتي به جايي ميرسد كه برخي را به اسطوره تبديل ميكند.
محبوبيت و شهرت نه به قيافه است و نه به سواد، بلكه به مرام آدمها بستگي دارد. در عالم هنر و حتي ورزش كساني ماندگار شده يا ميشوند كه رفتار و منش آنها زبانزد خاص و عام باشد.
شهرت دستيافتنيتر است. مثلا در عالم سينما كافي است كسي چند بار مقابل دوربين تلويزيون قرار بگيرد، طبيعتا چهره شناختهشدهاي براي مردم خواهد شد و امكان دارد آدمهاي بسياري جلويش را بگيرند، از او پرسشهايي كنند، امضا بگيرند يا با او عكس بيندازند.
موضوع شهرت در سينما و تلويزيون بيشتر از فعاليتهاي ديگر به چشم ميآيد، بنابراين نشان دادن خوبيها و بديهاي شهرت و بررسي آن نيز درهمين هنر موثرتر است. نمونه آن در فيلم «هنرپيشه» كاملا نمود دارد كه صاحب اثر، تعريف شهرت و عوارض آن را بخوبي نشان ميدهد. مشكل روحي و افسردگي از عمدهترين عوارض شهرت است كه پس از تمامشدن دوران طلايي هر فرد به سراغش ميآيد و همين عارضه، بزرگترين وجه تمايز آن با محبوبيت است، چرا كه افسردگي هيچگاه سراغ آدم محبوب نميرود.
پيمان و مهراب قاسمخاني با استناد به اين موضوع مورد توجه جامعه، هنر و ورزش را در تعامل با يكديگر قرار داده و با چاشني طنز، شهرت را در يك شخصيت ورزشي به چالش كشيدهاند و سناريوي مجموعهاي با نام «پژمان» را به ذهن پوياي سروش صحت سپردند تا ايام نوروز 92 را براي مخاطب شبكه سه سيما مفرح سازند.
وقتي تصميم گرفتم براي تهيه گزارش به سراغ گروه توليدكننده اين مجموعه تلويزيوني بروم، فهرست عوامل اين پروژه را مروري كردم كه به اين نامها برخوردم: سروش صحت به عنوان كارگردان جوان و خوشنامي كه آثارش همچون بازيگري او همواره ديدني است، محمود رضايي از كارگردانان تلويزيوني كه تجربهاش در جلوهگرشدن آثار تلويزيوني هميشه موثر بوده است، بهاره رهنما كه بازيهايش در آثار مختلف مخاطبپسند و شقايق دهقان كه نقشهايش ماندگار است، سام درخشاني كه در نقشهايش خوب ميدرخشد و در اين مجموعه به عنوان مدير برنامههاي پژمان حضور دارد، غلامحسين لطفي كه به عنوان پيشكسوت در زمينه بازيگري و كارگرداني محبوب مردم است، بيژن بنفشهخواه نيز از ديگر بازيگران مجموعه پژمان است و در كنار همه عوامل اين مجموعه نام پژمان جمشيدي را ميبينم كه از فوتبال به سراغ هنر آمده و با شجاعت در نقش فوتباليستي كه شهرت و پولش را از دست داده، بازي ميكند.
حالا افرادي كه از آنها ياد كردم در كنار شهرت، محبوبيت هم دارند يا نه قضاوتش با مردم است. وظيفه من تهيه گزارش از پشت صحنه مجموعه تلويزيوني پژمان به تهيهكنندگي محسن چگيني است. به سراغ گروه سازنده مجموعه تلويزيوني ميروم. لوكيشن، اتوبان ارتش است و نمايندگي اتومبيل كه پژمان شخصيت فوتباليست قصه، ماشين مدل بالاي خود را به آنجا برده موقع حساب و كتاب، كارت عابر خود را ميكشد؛ اما حسابش خالي است.
وارد نمايندگي ميتسوبيشي در اتوبان ارتش ميشوم. فضاي بزرگي است و ماشينهاي خيرهكننده و زيباي آن از همان اول نظرم را جلب ميكند.


شايد اين كار آخرم باشد
محمود رضايي، فارغالتحصيل كارگرداني از دانشكده صدا و سيماست. او سالهاست در اين حرفه كار ميكند و كارگردان منضبطي است و از سابقهاي كه از او سراغ دارم، بينظمي در كارها او را ميرنجاند.
وي از بينظمي، بيتجربگي و غيرتخصصي كاركردن برخي آدمها در اين حرفه صحبت ميكند و معتقد است، اين قضيه باعث رنجش و آزار قديميها شده است.
او ميگويد: كار ما تلفيقي از احساس و انديشه است كه اگر قرار باشد هر كدام به تنهايي استفاده شود كار لنگ ميزند و موفق نميشود.
رضايي با اشاره به اين كه به خاطر سروش صحت در اين كار حضور دارم، از بيدانشي برخي افراد در اين حرفه صحبت ميكند كه ظريفكاريهاي آن را رعايت نميكنند و ميگويد: خيلي دوست دارم اين كار، آخرين كارم باشد و از اين پس ذهنم را معطوف به كارهاي مستند كنم.
سروش صحت به عنوان يك كارگردان هنري با حوصله، بازيگران را براي اين سكانس توجيه ميكند و زينب نصراللهي، دستيار كارگردان براي آماده كردن صحنه به او كمك ميكند. پشت مانيتور كنار محمود رضايي و گل كوشان منشي صحنه ميايستم، بازيگران سرجاي خود قرار ميگيرند و سروش صحت نيز براي كنترل بازيها و ميزانسن به عوامل پشت مانيتور ميپيوندد.
دستيار كارگردان با صداي بلند سكوت را در فضا حاكم ميكند تا با اشاره كارگردان دستور حركت بدهد. عليرضا نوروزيان، صدابردار اعلام آمادگي ميكند و تصويربرداران براساس دكوپاژ، قابهاي مورد نياز را براي سوئيچ محمود رضايي ارائه ميكنند.

ما مثل يك خانواده هستيم
سروش صحت با اشاره به اين كه از نوشتههاي پيمان و مهراب قاسم خاني خوشش ميآيد و سالهاست با چگيني كار ميكند اين گروه را يك خانواده ميداند و دليل پذيرفتن كارگرداني اين مجموعه را همين موضوع عنوان ميكند.
وي ميگويد: موضوع مجموعه ما درباره فوتبال نيست، بلكه قصه ما در مورد زندگي يك فوتباليست است.
صحت كه بيشتر ترجيح ميدهد به جاي حرف زدن به كارش بپردازد با جوابهاي كوتاه سعي ميكند مصاحبه زودتر به پايان برسد و با اشاره به اين كه كار طنز را دوست دارد، ميگويد: خارج از اين علاقه، هميشه كارهاي طنز هم به من پيشنهاد ميشود، ولي در حال حاضر كاري با عنوان «خاطرات مردناتمام» در حال پخش است كه نقش من در آن شيرين است، ولي با شخصيتي جدي.
او از اين كه كار را دير شروع كردهاند، ناراحت است؛ اما اعتقاد دارد به دليل حضور گروه حرفهاي جايي براي نگراني نيست و اميدوار است كار به موقع براي پخش آماده شود و مردم هم در ايام نوروز از ديدن آن لذت ببرند.
دستيار كارگردان با اشاره صحت حركت ميدهد و سكانس 71 از قسمت چهارم ضبط ميشود.
پژمان براي تسويه حساب مخارج تعمير اتومبيلش وارد نمايندگي ميشود. او به دفتر تعميرگاه مراجعه ميكند. خانم منشي كه اولين بار است جلوي دوربين رفتن را تجربه ميكند با لباس فرم اداري و چهرهاي گشاده صورتحساب و كارت عابر را از پژمان ميگيرد.
رمز عابر را از پژمان ميپرسد، ولي قبل از اين كه او جوابي بدهد رئيس نمايندگي رمز را ميگويد. پژمان با تعجب از رئيس ميپرسد رمز عابر مرا شما از كجا ميدانيد كه در جواب ميشنود از مراجعه قبل همچنان يادش مانده است.
دراين فاصله كه منشي ميخواهد از كارت عابر، حساب تعميرگاه را كسر كند، رئيس نمايندگي با پژمان گپ فوتبالي ميزند.
جمالي، رئيس نمايندگي از وضع فوتبال سوال ميكند و پژمان كه دل پري دارد، ميخواهد خود را بيتفاوت نشان دهد، اما نميتواند و به او ميگويد: چي بگم خودت كه ميبيني. اين از وضع باشگاهها، اون از وضع تيم ملي! يه مشت بيتعصب گذاشتن توزمين راه ميرن.
جمالي حرف او را تائيد و ابراز نارضايتي ميكند از فوتبال كه ديگر رغبت نميكند هيچ فوتبالي ببيند.
پژمان ميگويد: همه چي شده پول، ماها فعل خواستن رو صرف ميكرديم، ميرفتيم تو زمين و سرمونو ميگذاشتيم جلوي توپ.
او كه به قول معروف شور يا همان جو ميگيردش يكباره از جا بلند شده و پيراهنش را بالا ميزند تا زخمهاي بدنش را نشان دهد كه منشي وارد ميشود و خبر از كم بودن موجودي در حساب عابر پژمان ميدهد.
پژمان كه ميخواهد كم نياورد، ميگويد: اي بابا باز چي خريدم كه كارتم خالي شده (كمي فكر ميكند)... آهان به زلزله زدهها كمك كردم.
او مورد تشويق رئيس قرار ميگيرد و براي اين كه جو را عوض كند و حواسها را از بيپولياش منحرف كند، ميگويد: حالا ديگه گفتن نداره، براتون چك مينويسم و در ادامه حركت قبلياش بعد از بيرون رفتن منشي دوباره از جا برخاسته و پشت ميز رئيس ميرود و با نگاهي به اطراف، پيراهنش را بالا زده و زخمهاي بدنش را نشان ميدهد كه البته در فيلمنامه توضيح داده شده در اين پلان دوربين مديوم شات ميگيرد و بدن زخمي پايين قاب دوربين قرار ميگيرد تا موقع پخش گرفتار مميزي نشود.
همه اين سكانس به همين راحتي كه تعريف ميكنم گرفته نشد، چون بابت هر حركت و ديالوگ زاويه هر دو دوربين متناسب با دكوپاژ تغيير ميكند و مابين هر تغيير جاي دوربين علاوه بر اين كه نور تغيير ميكرد، گريمور نيز براي تجديد گريم پژمان پا به ميدان ميگذارد.
قبلا مجموعههاي مثل «2-5-3» درباره فوتبال ساخته شدهاند، ولي همان گونه كه صحت هم گفت اين مجموعه درباره فوتبال نيست، ولي عوارض شهرت را در يك فوتباليست نشان ميدهد كه در نوع خود جديد و بديع است.
پژمان جمشيدي از فوتباليستهاي سابق تيم ملي كشورمان كه در واقع در اين سريال به نقش خودش يعني ستاره سابق پرسپوليس بازي ميكند، نقش فوتباليستي را دارد كه براي چهارمين فصل متوالي با وجود تلاش فراوان، موفق نشده تيمي را براي خود دست و پا كند.
پژمان بتدريج وارد دوراني ميشود كه كمتر كسي او را در كوچه و خيابان ميشناسد و ديگر نميتواند از امتيازات شهرت رو به زوالش استفاده كند، اما او هنوز در حال و هواي ستارگي اش است و نميخواهد بپذيرد كه عمر فوتبالش به پايان رسيده است.
با وجود اين، شرايط مالي نامساعد و برخي مشكلات اقتصادي كه گريبانگير خانوادهاش شده، او را مجبور ميكند قيد زندگي لوكس و پرخرجش را بزند و پس از سالها دوباره نزد خانوادهاش برگردد. پژمان حالا بايد در سي و پنج سالگي خودش را آماده شروع يك زندگي جديد كند؛ زندگياي كه ماجراهاي جديدي پيش روي او قرار خواهد داد.
ساير عوامل اصلي مجموعه پژمان عبارتند از نويسندگان: پيمان قاسم خاني و مهراب قاسمخاني، كارگردان تلويزيوني: محمود رضايي، مدير توليد: رضا كريمي، صدابردار: عليرضا نوروزيان، مدير تصويربرداري: حسن اصلاني، طراح گريم: ايمان اميدواري، تدوين: شهرام كيور، طراح صحنه: ملودي اسماعيلي، طراح لباس: رعنا اميني، برنامهريز و دستيار يك: زينب نصراللهي، مدير تداركات: جعفر عبدلي، عكاس: بهرنگ دزفولي و مشاور رسانهاي: هادي داداشي.
مجموعه پژمان محصول گروه فيلم و سريال شبكه سه سيماست.

جمشيدي: جسارت نميكنم خود را هنرمند بنامم
قصهاي كه در مجموعه پژمان به تصوير كشيده ميشود، زماني برايم جذابتر شد كه در گپ كوتاهي با پژمان جمشيدي متوجه ميشوم طرح اين قصه را خودش با پيمان قاسمخاني مطرح كرده است.
جمشيدي درباره حضورش در اين طرح ميگويد: طرح اين كار را خودم با پيمان قاسمخاني در ميان گذاشتم و چون نويسندگي اين مجموعه را پيمان و مهراب انجام دادند و سروش صحت هم كه از دوستان قديمي من است و سالهاست با هم فوتبال بازي ميكنيم، كارگرداني آن را پذيرفت. ارادت به اين سه نفر و همچنين تهيهكنندگي آقاي چگيني باعث شد وقتي از من دعوت كردند، قبول كنم با اين پروژه همكاري كنم.
او ضمن ابراز خرسندي از همكاري با اين گروه يكپارچه و صميمي ادامه ميدهد: وقتي طرح را با پيمان در ميان گذاشتم، خوشش آمد و زماني كه تصميم گرفته شد، نگارش آن شروع شود براي اين كه به كسي توهين نشود و فردي از جامعه فوتبال به دلنگيرد از من اجازه گرفتند اسم شخصيت اصلي پژمان جمشيدي باشد و نام سريال را هم پژمان گذاشتند. من جسارت نميكنم كه خودم را هنرمند بنامم.
اميدوارم مردم از اين كار خوششان بيايد و اگر كاستياي در آن ميبينند به حساب اين بگذارند كه اساسا بازيگر نيستم، ولي تجربه شيريني بود و با توجه به اين كه تاكيد ميكنم من هنرمند نيستم اگر شرايطش ايجاد شود، دوست دارم دوباره جلوي دوربين بروم.
نوبت جمشيدي است كه مقابل دوربين برود؛ دو دوربين با طراحي محمود رضايي به عنوان كارگردان تلويزيوني در دو طرف گذاشته ميشود. يكي از دوربينها رئيس نمايندگي را در قاب خود دارد و دوربين ديگر به سمت پژمان قرار ميگيرد تا رضايي با تلفيق تكنيك و احساس كه حاصل سالها تجربه اوست، كار را سوئيچ كند.
 
بالا