Reza Sharifi
مدير ارشد تالار
نویسنده و کارگردان : ریکی ژروه، متیو رابینسون
تاریخ اکران :2 اکتبر 2009
بازیگران: ریکی ژروه، جنیفر گاردنر، جونا هیل، تینا فی
درجه بندی فیلم : PG-13
ژانر : کمدی
زمان فیلم :100 دقیقه
چند وقتی بود که فیلم خوبی ندیده بودم، فیلمی که بیننده را به چالشی شناختی بکشد، و اندیشه را بخراشد! و آن را ساعتی است که دیدم. «اختراع دروغ» و چه نام بجایی و چه موضوع پر کاربردی!!
دیدن این فیلم را به آنانی که از اندیشه و خراش آن خوششان می آید توصیه می کنم و به خودم دوباره دیدنش را.
این فیلم از برخی جهت ها حرفهایی (نه یک حرف) برای گفتن داشت، ممکن است بسیاری از دوستان اهل دین با دیدن این فیلم بسیار آزرده خاطر شوند (که البته به ایشان حق می دهم) چرا که در برخی جاها نویسنده محترم چشم خود را بر روی بسیاری از وقایع می بندد و یکطرفه به قاضی می رود و اگر بیننده زودباور باشد ممکن است در نگاه اول کل سوالات مطرح شده از سوی محتوای فیلم را بپذیرد و با همه آنها هم احساسی کند.
البته باید این نکته را ذکر کرد که بسیاری از این سوالات سوالات همه انسانها در همه اعصار بوده و خواهد بود و از این منظر چیز جدیدی نیست اما یکی از خلاقیت های بالای فیلم در به تصویر کشیدن اجتماعی است که انسانهای آن اصلاً نمی توانند بهم دروغ بگویند و صادقانه باهم حرف میزنند! و این کار هر انسان را در به خیال آوردن چنین اجتماعی بسیار آسان می کند.
اما اگر بخواهم آنچه از این فیلم در مورد قدرت یا اثرات دروغ فهمیدم برای شما بازگو کنم این 5 مورد می باشند:
1- یکی از راههای پولدار شدن.
2- ایجاد احساس امید و توانایی و اعتماد به نفس در افراد.(هم خود فرد دروغگو و هم برای کسی که به دروغ او را به عنوان مثال به آینده امیدوار می کنیم).
3- تحریف تارخ.
4- ایجاد روابط با دیگر انسانها از سطح یک دوستی ساده تا سرآغاز عاشقی.
5- و البته موردی که ممکن است بسیاری از دوستان دیندار من را آزرده خاطر کند این است که نویسنده این اثر متافیزیک و مابعدالطبیعه را قبول ندارد از جمله مرگ، بهشت و دوزخ و در نهایت خداوند متعال را.(در این مورد توضیحات بیشتر خواهد آمد)
در قسمتی از فیلم نویسنده با زیرکی سعی در زیر سوال بردن پیامبران الهی دارد، در فیلم صحنه ای است که یادآور دو لوحی را که حضرت موسی(ع) از کوه با خود پایین می آورد و بر روی آنها مثل ده فرمان حضرت موسی(ع) ده فرمان من درآوردی از شخصیت اول فیلم است و مردم ساده دلی را نشان می دهد که
چطور گوش و بعد از آن دل می سپارند به حرفهای شخصیت اول داستان و او می شود اولین پیغمبر زمان خودش که از قِبل آن به پول و ثروت و شهرت فراوان ی رسد!
و نکته ای که نویسنده آنرا نادیده می گیرد آن رنج مرارتهایی است که پیامبران الهی در راه دین خود دیده اند و برخی از آنها حتی آنقدرها هم امر نکرده اند تا ثمرات آن را ببینند، نمونه اش هم حضرت مسیح(ع) است و یا پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) است که 3 سال را در دره ای به سختی تمام زندگی کردند و همسر خود ام المومنین خدیجه را در آنجا از دست دادند؛ و نویسنده این فیلمنامه چشم به روی تلاشها و رنجهای عظیم پیامبران نام آشنایی جهانی می بندد و به راحتی به چگونه سوپر استار شدن شخصیت داستان خودش می پردازد!!!
اما از این نکته (که البته بسیار مهم است و بنظر بنده فیلم را تا حد یک فیلم تخیلی دور می کند، حال چرا می گویم تخیلی؟ دلیلش آن است که دروغ مسئله ای روزمره و واقعی و همه گیر است و انتظار میرود که داستان همان طور که سعی می کند برای سوالهایی که در ذهن بیننده ایجاد می کند دلیلهایی از احساسات و اتفاقات روزمره بیاورد، ولی در مورد نکته اخیر از این مهم بسیار دور می افتد!!!) که بگذریم سوالات خوبی را هم در ذهن پدید می آورد که باعث می شود بیننده کنجکاو در پی یافتن پاسخ سوالات اساسی هر انسانی برآید و به کتب مختلف وحی ای، دینی، نقلی، فلسفی، اخلاقی و... رجوع کند و بسیاری از مسائل را دوباره مورد بازنگری قرار دهد تا دلائل منطقی مربوط به اعتقاد و سبک زندگی اش را تقویت یا از نو بنیاد نماید و تنها یک دست نگاه کن بی تفکر نباشد و شاید تفکر در مورد دروغ نقطه خوبی برای شروع باشد.
همچنین پیامهای خوبی هم برای آنهایی داشت که دستی در ارشاد انسانها دارند و آن هم اینکه اگر اندیشه دنیای باقی بد جا بیفتد خود مانعی می شود کاملا غیر منطقی اما بنظر افراد موجه برای عدم تلاش برای داشتن زندگیی بهتر.
ولی جدای از حرفهای بسیاری که این فیلم برای گفتن داشت شاید بتوان پیام آن را این 2 مورد دانست:
1- انسان دروغگو در نهایت تنها می ماند.
2- به عشق نباید دروغ گفت (پس اگر به کسی که دوستش دارید دروغ گفتید مطمئنا می توان گفت شما او را تنها دوست دارید اما عاشقش نیستید!).
پوريا برز علي
كافه نقد
تاریخ اکران :2 اکتبر 2009
بازیگران: ریکی ژروه، جنیفر گاردنر، جونا هیل، تینا فی
درجه بندی فیلم : PG-13
ژانر : کمدی
زمان فیلم :100 دقیقه
چند وقتی بود که فیلم خوبی ندیده بودم، فیلمی که بیننده را به چالشی شناختی بکشد، و اندیشه را بخراشد! و آن را ساعتی است که دیدم. «اختراع دروغ» و چه نام بجایی و چه موضوع پر کاربردی!!
دیدن این فیلم را به آنانی که از اندیشه و خراش آن خوششان می آید توصیه می کنم و به خودم دوباره دیدنش را.
این فیلم از برخی جهت ها حرفهایی (نه یک حرف) برای گفتن داشت، ممکن است بسیاری از دوستان اهل دین با دیدن این فیلم بسیار آزرده خاطر شوند (که البته به ایشان حق می دهم) چرا که در برخی جاها نویسنده محترم چشم خود را بر روی بسیاری از وقایع می بندد و یکطرفه به قاضی می رود و اگر بیننده زودباور باشد ممکن است در نگاه اول کل سوالات مطرح شده از سوی محتوای فیلم را بپذیرد و با همه آنها هم احساسی کند.
البته باید این نکته را ذکر کرد که بسیاری از این سوالات سوالات همه انسانها در همه اعصار بوده و خواهد بود و از این منظر چیز جدیدی نیست اما یکی از خلاقیت های بالای فیلم در به تصویر کشیدن اجتماعی است که انسانهای آن اصلاً نمی توانند بهم دروغ بگویند و صادقانه باهم حرف میزنند! و این کار هر انسان را در به خیال آوردن چنین اجتماعی بسیار آسان می کند.
اما اگر بخواهم آنچه از این فیلم در مورد قدرت یا اثرات دروغ فهمیدم برای شما بازگو کنم این 5 مورد می باشند:
1- یکی از راههای پولدار شدن.
2- ایجاد احساس امید و توانایی و اعتماد به نفس در افراد.(هم خود فرد دروغگو و هم برای کسی که به دروغ او را به عنوان مثال به آینده امیدوار می کنیم).
3- تحریف تارخ.
4- ایجاد روابط با دیگر انسانها از سطح یک دوستی ساده تا سرآغاز عاشقی.
5- و البته موردی که ممکن است بسیاری از دوستان دیندار من را آزرده خاطر کند این است که نویسنده این اثر متافیزیک و مابعدالطبیعه را قبول ندارد از جمله مرگ، بهشت و دوزخ و در نهایت خداوند متعال را.(در این مورد توضیحات بیشتر خواهد آمد)
در قسمتی از فیلم نویسنده با زیرکی سعی در زیر سوال بردن پیامبران الهی دارد، در فیلم صحنه ای است که یادآور دو لوحی را که حضرت موسی(ع) از کوه با خود پایین می آورد و بر روی آنها مثل ده فرمان حضرت موسی(ع) ده فرمان من درآوردی از شخصیت اول فیلم است و مردم ساده دلی را نشان می دهد که
چطور گوش و بعد از آن دل می سپارند به حرفهای شخصیت اول داستان و او می شود اولین پیغمبر زمان خودش که از قِبل آن به پول و ثروت و شهرت فراوان ی رسد!
و نکته ای که نویسنده آنرا نادیده می گیرد آن رنج مرارتهایی است که پیامبران الهی در راه دین خود دیده اند و برخی از آنها حتی آنقدرها هم امر نکرده اند تا ثمرات آن را ببینند، نمونه اش هم حضرت مسیح(ع) است و یا پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) است که 3 سال را در دره ای به سختی تمام زندگی کردند و همسر خود ام المومنین خدیجه را در آنجا از دست دادند؛ و نویسنده این فیلمنامه چشم به روی تلاشها و رنجهای عظیم پیامبران نام آشنایی جهانی می بندد و به راحتی به چگونه سوپر استار شدن شخصیت داستان خودش می پردازد!!!
اما از این نکته (که البته بسیار مهم است و بنظر بنده فیلم را تا حد یک فیلم تخیلی دور می کند، حال چرا می گویم تخیلی؟ دلیلش آن است که دروغ مسئله ای روزمره و واقعی و همه گیر است و انتظار میرود که داستان همان طور که سعی می کند برای سوالهایی که در ذهن بیننده ایجاد می کند دلیلهایی از احساسات و اتفاقات روزمره بیاورد، ولی در مورد نکته اخیر از این مهم بسیار دور می افتد!!!) که بگذریم سوالات خوبی را هم در ذهن پدید می آورد که باعث می شود بیننده کنجکاو در پی یافتن پاسخ سوالات اساسی هر انسانی برآید و به کتب مختلف وحی ای، دینی، نقلی، فلسفی، اخلاقی و... رجوع کند و بسیاری از مسائل را دوباره مورد بازنگری قرار دهد تا دلائل منطقی مربوط به اعتقاد و سبک زندگی اش را تقویت یا از نو بنیاد نماید و تنها یک دست نگاه کن بی تفکر نباشد و شاید تفکر در مورد دروغ نقطه خوبی برای شروع باشد.
همچنین پیامهای خوبی هم برای آنهایی داشت که دستی در ارشاد انسانها دارند و آن هم اینکه اگر اندیشه دنیای باقی بد جا بیفتد خود مانعی می شود کاملا غیر منطقی اما بنظر افراد موجه برای عدم تلاش برای داشتن زندگیی بهتر.
ولی جدای از حرفهای بسیاری که این فیلم برای گفتن داشت شاید بتوان پیام آن را این 2 مورد دانست:
1- انسان دروغگو در نهایت تنها می ماند.
2- به عشق نباید دروغ گفت (پس اگر به کسی که دوستش دارید دروغ گفتید مطمئنا می توان گفت شما او را تنها دوست دارید اما عاشقش نیستید!).
پوريا برز علي
كافه نقد