• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

معرفی و نقد فيلم راشمور | Rushmore

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
حرف اول :


تشخیص اینکه وس اندرسون در فیلمهایش دقیقا چه میگوید کمی سخت است . نمونه ی آن همین فیلم راشمور که هیچ روایت مشخصی برای خود ندارد و آنچه که مشهود است اتفاقاتی پشت سر هم چیده شده است تا شاید بتواند شخصیت هایی را بازگرداند . این که چگونه شخصیت ها به نقطه ای برسند که نیاز به بازگشت را پیدا بکنند ، همان اصلی ترین نکته ی فیلم است که در اینجا این نکته ، میل به بازگشت به راشمور است . یعنی مجموعه اتفاقاتی باعث میشود که شخصیت ها از راشمور ( یا ذات و تفکر و روحیات خود ، در زمانی که در راشمور بودند ) دور بشوند ، حال برای بازگشت به وضعیت قبلی خود تلاش کنند . که البته در اینجا به طور قاطع نمیتوان نتیجه گرفت که پایان این تلاش ها به کجا میرسد - از روابط کاراکترها با هم بگیر تا ترک سیگار مکث که از همان سنی آغاز میشود که خود به رزماری کراس هشدار داده بود ! - اما با توجه به نگاه شاد و فانتزی وس اندرسون به راشمور ، بیننده میتواند پایان خوشی را برای فیلم تصور کند . همان طور که پایان آخرین نمایش مکث نیز خوش بود.نمایشی که مقیاس کوچکی بود از نمایش بزرگ وس اندرسون . نمایشی که در خارج از راشمور اجرا میشود و راشمور را به پشت پرده میفرستد . اما حقیقتاً راشمور کجاست ؟
.................................................. ..........................................

مدرسه ی راشمور :


راشمور مدرسه ای است که رسیدن به آن سخت است . مکث با نوشتن یک نمایشنامه ( و به سختی ) به آن وارد میشود و با اجرای یک نمایش ذهناً از آن خارج میشود ( باز هم به سختی ) . شاید این تنها حس تشابه در این فیلم پر از تضاد باشد چرا که راشمور سراسر تضاد است . جدای از تضاد هایی که در لوکیشن و ریتم آهنگ ها وجود دارد ( دو عنصر همیشگی وس اندرسون ) این تضاد در قالب شخصیت ها و کنش ها نیز ظاهر میشود که نمونه ی بارز آن خود مکث است . مکثی که رویای حل مسائل سخت را در راشمور دارد ، اما برای رسیدن به این امر تلاشی نمیکند و تصمیم میگرد که برای مشروط نشدن ( و متعاقب آن اخراج نشدن ) به جای اینکه درس بخواند ، مدیر را تحت تاثیر قرار بدهد ! از این تضاد ها و ناهنجاری ها در راشمور پر است . وس اندرسون عادت دارد که سرزمین فیلم هایش را از جامعه جدا کند ( در اینجا مدرسه ی راشمور ) و پس از آن ، این سرزمین را تبدیل به محیطی ناهنجار و ناپایدار کند . محیطی که اکثر افراد تشکیل دهنده آن ( بعضاً همه ) افرادی مشکل آفرین و عقده ای و سرگشته هستند . با کمی دقت میتوانیم دریابیم که تک تک شخصیت ها ( حتی جزئی ترین آنها ) دچار عقده هایی هستند . حتی ممکن است کاراکتری فقط یک دیالوگ در فیلم بگوید ، اما مضمون آن دیالوگ چیزی جر عقده ی شخصیتی او نیست که در اکثر اوقات باعث ایجاد گره ای هم در داستان میشود . نکته ی جالب اینجاست که همین راشمور ، باعث شکل گیری کلیت داستان میشود ، حوادث را در بر میگیرد ، شخصیت ها را از خود بیرون میکند و هوس بازگشت را در ذهنشان می پروراند ، شخصیت ها را به اوج میبرد و به عرش میکشد و ...
به قول هرمان در راشمور باید استقامت به خرج داد . این دیالوگ بیانگر این است که نویسنده بیننده را از همان ابتدا آگاه میکند که قرار است قهرمان هایی خلق بشوند که این استقامت را دارند . حال در درون راشمور یا خارج از آن .
.................................................. ..........................................

عدم هویت :


یکی از نکات بارز شخصیت های فیلم بی هویتی آن هاست . مکث درباره ی رابطه اش با کراس نمیتواند جایگاه هویت خود را بیابد و همچنین هویت پدر خود را نیز دستکاری میکند که البته این مسئله ی دروغ گفتن ریشه در عقده های درونی مکث نیز دارد . کراس نیز به قول هرمان هنوز هویت گذشته ی خود را رها نکرده و از سردرگمی رنج میبرد . همچنین کراس هیچ کمکی به مکث نمیکند تا شاید هویت مکث را بهبود ببخشد و به جای اینکار خود را از مکث پنهان میکند و بعد هم به دوست مکث ( هرمان ) پناه می برد . هرمان نیز دارای شخصیتی سردرگم و نامطمئن است . وقتی در آغاز فیلم فقط مکث برای او دست میزند ، مکث را فردی باهوش تلقی میکند و بعد هم به او پیشنهاد کار میدهد . جالب اینجاست که بعد از اینکه مکث این پیشنهاد را رد میکند ، با کمک کردن به مکث باز خود را به او نزدیک میکند . رفتار های هرمان در تولد پسرانش و رابطه ناموفق او با زن اولش و بعد هم با کراس و همچنین ماجرای دعوای کودکانه اش با مکث ( آنچه که کراس نیز تشخیص داد ) ، باز ریشه در سردرگمی خصیتی او دارد .
حتی شخصیت هایی مانند بوکن ( پسر قلدری که با مکث لج است و او را کتک نیز میزند ) و درک ( دوست کوچک مکث ) و خانم بلوم ( همسر هرمان ) نیز از این عدم هویت رنج میبرند .
به طور خلاصه افرادی که در راشمور هستند و یا به نوعی از آن تاثیر پذیرفته اند ، همه زشت و بیمار طراحی شده اند ، اما این روند کمیک داستان است که باعث میشود تمامی این افراد بیننده را آزار ندهند و بیننده به امید بهتر شدن اوضاع همه ، فیلم را تا پایان دنبال کند و نتیجه اش را هم ببیند . البته طراحی کودکانه شخصیت ها نیز به ارتباط بیشتر بیننده با این افراد کمک میکند . در تمامی فیلم های وس اندرسون شخصیت ها به نقطه ای میرسند که با نگاه و سکوتشان ، حالت معصومی پیدا میکنند و مانند یک کودک در حسرت اشتباه هایی که انجام دادند یا کارهایی که میخواهند انجام بدهند ، بیننده را وادار به بخشش میکنند .
.................................................. ..........................................

نقاط مثبت فیلم :


بهترین ویژگی راشمور جذاب بودن آن است . فیلمی که بتواند بیینده را به خود مجذوب کند ، در هر صورت ارزشمند و قابل تقدیر است . آنچه که راشمور را جذاب میکند چیست ؟ جزئیات . همین نگاه ظریف به جزئیات و فراموش نکردن کلیات باعث شده که فیلمی منسجم و هماهنگ ساخته بشود که بیینده را راضی نگه دارد .
.................................................. ..........................................

نقاط منفی فیلم :


شخصیت پردازی کاراکتر مکث از ایرادات فیلم است . جدای از مسئله بی هویتی او که به درستی به آن پرداخت شده ، شخصیت مکث کمی احمق و مغرور جلوه میکند که خب این کمی غیرعادی به نظر میرسد . توان اجرایی مکث در انجام کارهای گروهی و اجتماعی بودن شخصیت او مهر تاییدی است بر هوش بالای او . اما مکث در بعضی سکانس ها رفتارهایی انجام میدهد که بیشتر بر حماقت و غرور او تاکید میکند . مثل پیش بردن رابطه اش با کراس و اصرار بر ادامه داشتن آن و همچنین دعوایش با هرمان و راندن مارگارت یانگ از خودش و بی اهمیت جلوه دادن یانگ ، نه به او بلکه به خودش ! مکث آدم خاصی است درست . نوجوانی پانزده ساله که از قضا نقش اول وس اندرسون هم درآمده و خاصتر هم میشود . مکث در کلاس صحبت میکند و موقع خرابکاری در هتل ژست خاصی به خود میگیرد و موقع وارد شدن به خانه کراس سریع نوار میگذارد و .... پس مکث یک حالت غیرمنطقی اصولی دارد . اما تناقض در هوش او نمیتواند ربطی به خاص بودنش داشته باشد . تناقض در رفتار چرا ( گاهی موقعیت ها باعث میشود که شخصیت ها رفتارهایی عجیب انجام دهند ) اما کسی که چنان نمایش های جنایی و جنگی مبهوت کننده ای طراحی میکند ( که در سینمای ما هم تا به حال به این خوبی طراحی نشده ! ) چرا باید خنگ هم جلوه کند ؟
از دیگر نقاط ضعف فیلم میتوان به نبود گره های اساسی در داستان اشاره کرد . گره های داستان به دلیل زیاد بودن ، همه کم جان جلوه میکنند . این مسئله باعث میشود که اگر کسی شوخی های فیلم برایش جذاب نباشد ، تنها چیزی که ببیند مجموعه ای از اپیزودها باشد که چینشی یکدست دارند اما کلیت مشخصی ندارند . در واقع برعکس نمایش پایانی مکث که بسیار بزرگ بود ، نمایش پرده ای رنگارنگ و فصلی وس اندرسون چندان برگ جلوه نمیکند ( البته برای آن دسته از افراد ! ) .
.................................................. ..........................................

حرف آخر :


با اینکه راشمور نقطه پیرنگ مشخصی ندارد و داستان واحدی را جلو نمیبرد ، اما به شدت قصه گوست . وس اندرسون با هوشمندی تمام از تمام جزئیات فیلم ( تا حد توان ) یک موقعیت خلق کرده است و تعداد این موقعیت ها انقدر زیاد است که حتی به بیننده این حس القا میشود که فیلم به شدت ضد قصه است !
طنز به شدت خنده دار و به شدت تلخ راشمور ، به هیچ کس و به هیچ وضعی اعتراض نمیکند . پس این چگونه طنزی محسوب میشود ؟ به شما میگویم : طنز با طعم وس اندرسون ! اساس سینمای وس اندرسون ( خوب یا بد ) سینمای هوشمندانه ای است و این غیرقابل انکار است . نگاه او به کاراکترهای داستانش و فضای فیلم ، سراسر تضاد و سراسر ناهنجاریست . درواقع قهرمان فیلم از یک قاب پلید و مایوس کننده بیرون می آید که نه تنها این قاب خاکستری نیست ، بلکه بسیار رنگارنگ و فانتزی هم هست .
امتیاز من به این فیلم 3.8 از 5 است .


شهريار حنيفه
كافه نقد
 
بالا