از تهران میزنند بیرون. میروند به فیروزکوه. سراغ روستای ساواشی را میگیرند و از آن هم میگذرند.
به جایی میرسند که باید از ماشینها پیاده شد و پیاده رفت. اولش شاید مجبور نباشند اما کمی که میروند دیگر حتما باید دل و پا به آب بزنند. چندصدمتری را باید در آب سرد و از میان تنگهای زیبا عبور کنند تا اینکه به جایی میرسند که علیرغم سردی آب، باید بایستند و نگاه کنند.قاجاریها در چندین جای ایران کتیبه دارند. طاق بستان، چشمهعلی شهرری، تونل وانه جاده هراز و... یکی از کتیبههایشان که نقش شکار دارد همینجاست؛ درون تنگه اطراف روستای ساواشی.
نگاه میکنند و عکس میگیرند و ادامه میدهند. دو تا تنگه را باید رد کنند تا به آبشار برسند. به هیجان میآیند و به سمت آبشار میروند و هر چه فریاد دارند زیر آب این آبشار میزنند.
این زیبایی پنهان طبیعت روزگاری قرق شاهان و شاهزادگان قاجار بوده تا شکار کنند. آن کتیبه قاجاری هم به دستور فتحعلی شاه روی دیوار تنگه نقش شده و حدود 185 سالی قدمت دارد.
تنگه واشی از لحاظ پوشش گیاهی قابل توجه است و در آن حوالی گیاهی به نام باریجه میروید که کمیاب است و هنوز هم میتوان امیدوار بود که از آن حیواناتی که روزگاری شکار شاهان بود، در آن اطراف دیده شوند.