-- معمای هوش --

[amin khan]

سلام
تو این تاپیک هرکی معما یا سوال هوش داره میتونه طرح کنه.(البته با رعایت نوبت)


- معما ها و سوالات باید هوشی -فکری باشند نه یه چیستان ساده
-برا سوال گذاشتن حق تقدم با کسیست که معما قبلی رو جواب داده باشه
-کسایی که جواب معما رو از قبل بلد هستند لطفا جواب ندهند(البته این بند اختیاری بود:نیش
-اگه جواب معما رو کسی بلد نبود طراح معما بعد از (4 روز) باید جواب رو اعلام کنه و یه معما دیگه طرح کنه

 

[amin khan]

اتاقي داراي سه لامپ مجزا مي باشد كه كليدهاي آن در بيرون اتاق قرار گرفته اند اتاق مذكور تنها داراي يك درب ورودي است . چگونه ميتوان متوجه شد كه هر يك از كليد ها به كدام يك از لامپ هاي اتاق مورد نظر تعلق دارند در صورتي كه اجازه داشته باشيم كه تنها يك باردرب اتاق را باز كنيم و وارد اتا ق شويم و پس از اين يك بار ديگر اجازه ورود به اتاق را نداشته باشيم و درب دوباره قفل شود.!

 

[amininho]

الان من میدونم بگم مشکلی نیست؟:نیش:

 

[amininho]

خب بله جناب پروفسور امین جواب میده :بدجنس:
بسیار راحت
دو تا کلید رو میزنیم و یعنی دو تا لامپ روشن شده
بعد از چند دقیقه، یکی از اون ها رو خاموش میکنیم تا یکی از اونا روشن بمونه
بعدش چند دقیقه صبر میکنیم و در رو باز میکنیم
اونی که روشنه خب معلومه
میمونه دو تای دیگه
دست به لامپ ها میزنیم
اونی که گرم هستش همونی است که روشن بوده و تازه خاموش شده
اونی که سرد هستش اونیه که کاری بهش نداشتیم
معمای من در next post :بدجنس:

 

[amininho]

روی میز سبزی، نون، پنیر وجود داره
امین و احمد دو چیز متفاوت برداشتن. امین و مهدی دو چیز مشابه برداشتن. انتخاب امین و احمد سبزی نبود
اگر امین پنیر انتخاب کنه مهدی هم از اون پیروی میکنه
حالا هر کدوم از امین و احمد و مهدی چی برداشتن؟:نیش:
کاملا ابتکاریست طرح این معما:نیش:

 

[amin khan]

امین: نون
احمد: پنیر
مهدی: نون

:فکر:

 

[amininho]

با عرض پوزش یه جاش مشکل داشت
تصحیح شد

 

[amin khan]

روی میز سبزی، نون، پنیر وجود داره
امین و احمد دو چیز متفاوت برداشتن. امین و مهدی دو چیز مشابه برداشتن. انتخاب امین و احمد سبزی نبود
اگر امین پنیر انتخاب کنه مهدی هم از اون پیروی میکنه
حالا هر کدوم از امین و احمد و مهدی چی برداشتن؟:نیش:
کاملا ابتکاریست طرح این معما:نیش:

فکر کنم بازم یه جاش مشکل داشته باشه ولی

امین : پنیر
احمد :نون
مهدی : پنیر

 

[amininho]

درسته حالا:دست:

 

[amin khan]

یه نفر تو یه غار بزرگ اسیر شده ، این غار دوتا خروجی داره که یکی از خروجی ها به مرگ منتهی میشه و دیگری به آزادی ،هر خروجی یه نگهبان داره که یه کدوم دروغگو و اون یکی راستگوست. اسیر توی غار نمیدونه کدوم دروغگو و کدوم راستگوست و فقط میتونه یه سوال از یه کدوم بپرسه، حالا بگید اون تنها سوال چیه که میتونه باهاش راه درست رو پیدا کنه؟؟

 

[ASHKAN]

میره می پرسه ( از هر کدوم ) اگر از اون یکی نگهبان بپرسم درب آزادی کدوم طرفه ، کدوم رو نشون میده !
هر جوابی گرفت ، برعکسش رو عمل می کنه !

​

 

[amin khan]

میره می پرسه ( از هر کدوم ) اگر از اون یکی نگهبان بپرسم درب آزادی کدوم طرفه ، کدوم رو نشون میده !
هر جوابی گرفت ، برعکسش رو عمل می کنه !

​

اه اه گوگل رو باید ***** کنن
حداقل فونتش رو عوض میکردی تابلووووو:21:

 

[ASHKAN]

اه اه گوگل رو باید ***** کنن
حداقل فونتش رو عوض میکردی تابلووووو:21:

فونت چی امین جان گوگل چیه یک ساعت فکر می کنم سریع جوابو نوشتم

 

[ASHKAN]

این معما سخته ولی من می نویسمش فکر نکنم کسی جوابشو بده اگه بده که ........ ندادن تا حالا

یک روز سه پسر برای خرید سه کلاه آفتابی به مغازه ای می روند بهای هر کدوم از این کلاه ها 10000 تومان است هر سه به طور جدا بهای آن را می پردازند و به صاحب مغازه
می دهند یعنی هر سه مبلغ 30000 تومان و هر نفر مبلغ 10000 تومان به فروشنده می دهند فروشنده بعدا می فهمد که اشتباه کرده و باید مبلغ
5000 تومان به هر سه آن ها باز گرداند پول را به شاگرد خود می هد تا به آن ها بدهد اما شاگرد مغازه مبلغ 2000 تومان برای خودش
بر می دارد و مبلغ 3000تومان را که باقی مانده تقسیم می کند و به هر نفر آن ها 1000 تومان می دهد
اگر ما حساب کنیم هرکلاه برای هر یک از آنها مبلغ9000 تومان می شود که اگر در مجموع حساب کنیم
هر سه آن ها مبلغ 27000 تومان به فروشنده داده اند و با 2000 تومانی که دست شاگرد است 29000 تومان
می شود ولی کل پول 30000 تومان بوده 1000 تومان باقی کجاست

 

[سنجاقي]

امین نه اینکه تو معماها رو خودت ابداع و اختراع کردی ... :مشکوک:
اشکان هم جواباش رو خودش فکر کرد...:18::18:
آفرین اشکان... احسن ... :نیش2:

 

[amin khan]

گر ما حساب کنیم هر ساعت برای هر یک از آنها مبلغ9000 تومان می شود​

یعنی چه؟

 

[پارسا مرزبان]

اگر ما حساب کنیم هر ساعت برای هر یک از آنها مبلغ9000 تومان می شود

یعنی چه؟

درود امین خان گرامی

این چیستان پیش از این برای ساعت ساخته شده بود. گویا اشکان جان به جای ساعت کلاه را برگزید، تنها اینکه در یک جای معما فراموش کرد آن را جایگزین کند. همین!:سوت:

 

[سنجاقي]

درود بر آقا پارسا مرزبان شما به روز هستید... از دست این بچه ها :نیش2::نیش2:

 

[amin khan]

درود امین خان گرامی

این چیستان پیش از این برای ساعت ساخته شده بود. گویا اشکان جان به جای ساعت کلاه را برگزید، تنها اینکه در یک جای معما فراموش کرد آن را جایگزین کند. همین!:سوت:

با کمکی که آقا پارسا عزیز :احترام: کردند مسئله به صورت زیر تغییر پیدا میکنه

یک روز سه پسر برای خرید سه ساعت مچی به مغازه ای می روند بهای هر کدوم از این ساعت ها 10000 تومان است هر سه به طور جدا بهای آن را می پردازند و به صاحب مغازه
می دهند یعنی هر سه مبلغ 30000 تومان و هر نفر مبلغ 10000 تومان به فروشنده می دهند فروشنده بعدا می فهمد که اشتباه کرده و باید مبلغ
5000 تومان به هر سه آن ها باز گرداند پول را به شاگرد خود می هد تا به آن ها بدهد اما شاگرد مغازه مبلغ 2000 تومان برای خودش
بر می دارد و مبلغ 3000تومان را که باقی مانده تقسیم می کند و به هر نفر آن ها 1000 تومان می دهد
اگر ما حساب کنیم هر ساعت برای هر یک از آنها مبلغ9000 تومان می شود که اگر در مجموع حساب کنیم
هر سه آن ها مبلغ 27000 تومان به فروشنده داده اند و با 2000 تومانی که دست شاگرد است 29000 تومان
می شود ولی کل پول 30000 تومان بوده 1000 تومان باقی کجاست




​

​

اینم اصل مسئله

سه نفر برای خرید ساعتی به یک ساعت فروشی مراجعه میکنند. قیمت ساعت 30 هزار تومان بوده و هر کدام نفری 10 هزار تومن پرداخت میکنند تا آن ساعت را خریداری کنند…

بعد از رفتن آنها ، صاحب مغازه به شاگردش میگوید قیمت ساعت 25 هزار تومان بوده. این 5 هزار تومان را بگیر و به آنها برگردان

شاگرد 2 هزار تومان را برای خود بر میدارد و 3 هزار تومان باقیمانده را به آنها برمیگرداند. (نفری هزار تومان)

حال هر کدام از آنها نفری 9 هزار تومان پرداخت کرده اند . که 3*9 برابر 27 میشود

این مبلغ به علاوه آن 2 هزار تومان که پیش شاگرد است می شود 29 تومان

هزار تومان باقیمانده کجاست؟


طراح سوال: دکتر حسابی

 

[ASHKAN]

سلام امین جان باریکلا ولی من طراح سوالو نخواستم جوابو خواستم اینو به معلم حساب دیفرانسیلمون گفتم یک هفته تو فکر بود :خنده2:آخر اومد بعد از کلاس ازم پرسید:50:

درست این معمای دکتر حساب هست این معما رو دکتر حسابی به اولین شاگردش گفت ولی او نتونست جواب این سوالو بده تا شاگرد چهارمش که جواب این سوال رو داد

اما مسئله اصلی ساعت که من فقط صورت مسئله رو عوض کردم و کلاه اش کردم همین