• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مفعول و مفعول معرفه

baroon

متخصص بخش ادبیات


مفعول و مفعول معرفه




فاعل دو نوع است.
گاهی کاری که انجام می دهد در وجود خودش باقی می ماند. مانند روییدن در جمله ی «گیاه می روید» و خوابیدن در جمله ی «احمد خوابید.» روییدن در خود گیاه باقی می ماند و خوابیدن در خود احمد انجام می شود.
امّا در جمله ی شما «می نویسید» نوشتن در وجود خود شما تمام نمی شود بلکه چیزی را می نویسید.
مثلاً نامه می نویسید.
عمل نوشتن از شما شروع می شود و به نامه ختم می رسد.
در جمله ی گاو چرید نیز چریدن از گاو شروع می شود و به گیاه می رسد.

به عبارت دیگر می توانیم بگوییم: نوشتن عملی است که از فاعل سر میزند و نتیجه ی آن در نامه تمام می شود یا نتیجه ی آن بر نامه واقع می شود. چریدن نیز عملی است که از گاو سر می زند و نتیجه ی عمل بر گیاه واقع می شود.

این کلمه ها را که نتیجه ی عمل فاعل بر آنها واقع می شود مفعول می گوییم.


در این جمله ها مفعول وجود دارد:

خورشید زمین را گرم می کند.
خورشید نور تاباند.
علی درس می خواند.
زمین گیاه رویانید.
ما دستور را یاد خواهیم گرفت.
کشاورز گندم کاشت.
احمد، حسین را دید.
ابو علی «شفا» را نوشت.

 

baroon

متخصص بخش ادبیات


فرمول های تشخیص مفعول:


فاعل + چه + فعل؟ ----»
مفعول
فاعل + چه چیز + فعل؟
----» مفعول
فاعل + چه چیز را + فعل؟
----» مفعول
فاعل + که + فعل؟
----» مفعول
فاعل + که را + فعل؟
----» مفعول
فاعل + چه کس را + فعل؟
----» مفعول


مثال:

شما چه می نویسید؟ نامه
زمین چه رویانید؟ گیاه
علی چه چیز را مرور کرد؟ درس را
احمد چه کسی را دید؟ حسین را

 

baroon

متخصص بخش ادبیات


مفعول معرفه




چنانکه دیدیم بعضی از مفعول ها همراه «را» آمده است.
«را» نشانه ی یک نوع مفعول است؛ ولی بعضی از مفعول ها بدون هیچ نشانه ای می آیند.


به این دو جمله دقت کنید:

کودک غذا خورد.
کودک غذا را خورد.



غذا در هر دو جمله مفعول است.
در جمله ی اوّل بدون همراهی «را» آمده و در جمله ی دوّم همراه «را» آمده. معنی این دو جمله چه فرقی با هم دارند؟

وقتی مفعول با «را» می آید که برای خواننده یا شنونده شناخته شده باشد.
وقتی می گوییم:
کودک غذا را خورد.
غذا برای شنونده شناخته شده و معلوم
[ معرفه ] است. او می داند که ما چه غذایی را می گوییم.

اما وقتی که می گوییم:
کودک غذا خورد.
منظور ما این است که غذا خوردن کودک را بیان کنیم، نه غذای معیّنی را.


به مفعولی که همراه «را» می آید می گوییم مفعول معرفه.







معرفه یعنی چیزی یا کسی که شناخته شده است. یعنی چیزی یا کسی که شنونده ی سخن ما آن را می شناسد.

در این جمله ها زیر مفعول معرفه با رنگ سبز مشخص شده و زیر مفعولی که معرفه نیست یک خط کشیده ایم:

از کتاب فروشی کتابی خریدم.
کتاب را به دوستم دادم.
از میوه فروشی انگور خریدم.
انگور را به خانه بردم.
زن روستایی فرش بافت.
فرش را در شهر فروخت.
مادرم غذا پخت.
غذا را با هم خوردیم.
پدرم نامه ای نوشت.
نامه را پست کرد.


در جمله هایی که مفعول دارند، اگر مفعول را برداریم، معنی جمله ناقص می شود. مثلاً اگر بگوییم:

زن روستایی بافت. شنونده می پرسد: چه چیزی؟
از میوه فروشی خریدم. شنونده می پرسد: چه چیزی؟
 
آخرین ویرایش:
بالا