• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

من لاله ی آزادم ، خود رویم و خود بویم

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
من لاله ی آزادم ، خود رویم و خود بویم
در دشت مکان دارم، هم فطرت آهویم
آبم نم باران است ، فارغ ز لب جویم
تنگ است محیط آن جا، در باغ نمی رویم

از خون رگ خویش است ، گررنگ به رخ دارم
مشّاطه نمی خواهد زیبایی رخسارم
بر ساقه ی خود ثابت ، فارغ ز مددکارم
نی در طلب یارم ، نی در غم اغیارم

هر صبح نسیم آید ، بر قصد طواف من
آهو برگان را چشم، از دیدن من روشن
سوزنده چراغستم ، در گوشه ى این مامن
پروانه بسى دارم ، سرگشته به پیرامن

ازجلوه ى سبز و سرخ ، طرح چمنى ریزم
گشته است ختن صحرا ، از بوى دلاویزم
خم مى شوم از مستى، هرلحظه و مى خیزم
سر تا به قدم نازم ، پا تا به سر انگیزم

جوش مى و مستى بین، در چهره ى گلگونم
داغ است نشان عشق، در سینه ى پرخونم
آزاده و سرمستم ، خو کرده به هامونم
رانده ست جنون عشق ، از شهر به افسونم

از سعى کسى منّت بر خود نپذیرم من
قید چمن و گلشن ، بر خویش نگیرم من
بر فطرت خود نازم ، وارسته ضمیرم من
آزاده برون آیم ، آزاده بمیرم من






محمد ابراهیم صفا


 
بالا