چشم بادامی ها این روز ها همه جا هستند. فکر نکنید تنها ایران را تصرف کرده اند خیر اروپایی ها و حتی آمریکایی ها هم از دست آنها آسایش ندارند. فقط کفاش های تبریز نیستند که به خاطر کالاهای ارزان چینی در معرض ورشکستگی قرار گرفتند. تولید کنندگان لباس های جین اروپا و آمریکا از دست چینی ها در عذاب اند.
فعالان اقتصادی این کشور یک میلیاردی در همه جا دستی برآتش دارند و هر روز دارند مسیر های موفقیت را طی می کنند. در این گزارش تلاش می کنیم به جای اعتراض به آنها در پی کشف رموز برتری آنها بر آییم.
کارشناسان اقتصادی مهمترین عامل توسعه چین را برنامه های منسجم اقتصادی و حمایت همه جانبه دولت چین از برنامه های اصلاحی اقتصادی می دانند.
چینی ها برای دست یافتن به بازارهای جهانی سیاست توسعه مناطق آزاد تجاری را عملی کردند و با پیروی از قوانین تجارت بین المللی سعی کردند راهی در جامعه جهانی برای خود بگشایند کارشناسان معتقدن گسترش مناطق آزاد ، تغییر تفکر اقتصادی و همسویی اقتصاد ملی این کشور با اقتصاد جهانی راز موفقیت آنهاست.
چین برای دستیابی به این هدف تلاش کرد قوانین تجارت خودش را تغییر دهد و با اصلاح ساختاری آنچه سال ها به کار می بست مسیر حرکش را هموار نماید.
سیاست آرامش
چینی ها به خوبی دریافتند که با پافشاری بر مواضع سیاست خارجی شان و درگیری به جایی نمی رسند به همین دلیل سعی کردند با برقرای فضای آرامش و رابطه نزدیک با همسایه ها به اهداف خود برسند.آنها می کوشند از هر گونه برخورد نظامی و تنش ----- اجتناب کنند تا در مسیر تجارت آزادانه حرکت نمایند.آنها تمایل دارند در عرصه بین المللی نقش فعالی در حوزه بین الملی ایفا کنند.
آزادی سرمایه گذاران
چین به عنوان یک کشور کمونیستی سالها بیشترین نظارت را بر اقتصاد اعمال کرده بود و می کوشید همه چیز را تحت کنترل بگیرد اما تنها زمانی موفق شد در عرصه اقتصادی جهان به موفقیت برسد که سیاست افزایش آزادی سرمایه گذاران را در پیش گرفت و از سوی دیگر فشار ها و نظارت ها را کاهش داد.
طرح های منسجم
طرح های منسجم در زمینه علوم و فنون از دیگر رازهای موفقیت چینی هاست. طرح هایی که آنها برای رسیدن به آن تمام تلاش خود را به کار می بندند و در راه تحقق طرح هایشان از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند.
بخش خصوصی
برای اقتصادی که سالها دولتی اداره می شد مفهوم بخش خصوصی تا سال ها غیر ملموس بود اما چین در یک برنامه ریزی منسجم موفق شد طی چند سال نقش بخش خصوصی را که پیشتر وجود خارجی نداشت در عرصه تجاری و اقتصادی تا 75 درصد افزایش دهد.
به این ترتیب چینی ها در اثر ورود به سازمان های مهم بین المللی ، همکاری با قدرت های برتر جهان چون ژاپن که در همسایگی اش قرار داشت و بهره گیری از عوامل موجود چون جمعیت زیاد، موقعیت جغرافیای حساس، دسترسی به آبهای آزاد و... به برتری دست یافت.
فعالان اقتصادی این کشور یک میلیاردی در همه جا دستی برآتش دارند و هر روز دارند مسیر های موفقیت را طی می کنند. در این گزارش تلاش می کنیم به جای اعتراض به آنها در پی کشف رموز برتری آنها بر آییم.
کارشناسان اقتصادی مهمترین عامل توسعه چین را برنامه های منسجم اقتصادی و حمایت همه جانبه دولت چین از برنامه های اصلاحی اقتصادی می دانند.
چینی ها برای دست یافتن به بازارهای جهانی سیاست توسعه مناطق آزاد تجاری را عملی کردند و با پیروی از قوانین تجارت بین المللی سعی کردند راهی در جامعه جهانی برای خود بگشایند کارشناسان معتقدن گسترش مناطق آزاد ، تغییر تفکر اقتصادی و همسویی اقتصاد ملی این کشور با اقتصاد جهانی راز موفقیت آنهاست.
چین برای دستیابی به این هدف تلاش کرد قوانین تجارت خودش را تغییر دهد و با اصلاح ساختاری آنچه سال ها به کار می بست مسیر حرکش را هموار نماید.
سیاست آرامش
چینی ها به خوبی دریافتند که با پافشاری بر مواضع سیاست خارجی شان و درگیری به جایی نمی رسند به همین دلیل سعی کردند با برقرای فضای آرامش و رابطه نزدیک با همسایه ها به اهداف خود برسند.آنها می کوشند از هر گونه برخورد نظامی و تنش ----- اجتناب کنند تا در مسیر تجارت آزادانه حرکت نمایند.آنها تمایل دارند در عرصه بین المللی نقش فعالی در حوزه بین الملی ایفا کنند.
آزادی سرمایه گذاران
چین به عنوان یک کشور کمونیستی سالها بیشترین نظارت را بر اقتصاد اعمال کرده بود و می کوشید همه چیز را تحت کنترل بگیرد اما تنها زمانی موفق شد در عرصه اقتصادی جهان به موفقیت برسد که سیاست افزایش آزادی سرمایه گذاران را در پیش گرفت و از سوی دیگر فشار ها و نظارت ها را کاهش داد.
طرح های منسجم
طرح های منسجم در زمینه علوم و فنون از دیگر رازهای موفقیت چینی هاست. طرح هایی که آنها برای رسیدن به آن تمام تلاش خود را به کار می بندند و در راه تحقق طرح هایشان از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند.
بخش خصوصی
برای اقتصادی که سالها دولتی اداره می شد مفهوم بخش خصوصی تا سال ها غیر ملموس بود اما چین در یک برنامه ریزی منسجم موفق شد طی چند سال نقش بخش خصوصی را که پیشتر وجود خارجی نداشت در عرصه تجاری و اقتصادی تا 75 درصد افزایش دهد.
به این ترتیب چینی ها در اثر ورود به سازمان های مهم بین المللی ، همکاری با قدرت های برتر جهان چون ژاپن که در همسایگی اش قرار داشت و بهره گیری از عوامل موجود چون جمعیت زیاد، موقعیت جغرافیای حساس، دسترسی به آبهای آزاد و... به برتری دست یافت.