پیشبینی براساس فکتها به ما میگوید مورینیو و فرگوسن در این استراتژیکترین منطقهی بازی، قمار-قمار را انتخاب خواهند کرد. دو مدافع رونده و دو بالِ هجومی
یادداشت فنی | فرزاد حبیب اللهی طاری| آنالیزور و تحلیلگر فوتبال
نکته: آمار و اعدادی که در نوشته آمده، بدونِ احتسابِ بازی رئال مادرید-سویا و یونایتد-اورتون است
1-جدولِ راست، بیلانِ کاریِ رئال مادرید در لالیگاست و جدولِ چپ عملکردِ یونایتد در لیگ برتر را پوشش میدهد. عددِ 60 را تقسیم کنید بر 293. یونایتد تا امروز 20.48% فرصتهای خود را تبدیل به گل کرده است. رئال مادرید در 22 بازی، 314 فرصتِ گل ایجاد کرده اما 5 گل کمتر از یونایتد زده است؛ استفادهی 17 درصدی از شانسها. میدانید سیتی هم در لیگ برتر 41 بار بیش از یونایتد شانسِ گل ساخته اما 13 گل کمتر از تیمِ فرگوسن زده است؟ یونایتد در زمینه ایجادِ شانسِ گل، پنجمین تیمِ لیگ جزیره است اما 9 گل بیش از دومین خط حملهی موثرِ لیگ(چلسی) زده است.2-مورینیو و فرگوسن دو بار در لیگ قهرمانان روبروی هم قرار گرفتند. مورینیو با پورتو، روی یک کاشته یونایتد را کنار زد. پیش از بازیِ برگشتِ یونایتد-اینتر، مورینیو در کنفرانس مطبوعاتی گفت:«ماتراتزی و چیوو مصدوم هستند. نگرانیِ من فقط روی ضربههای ایستگاهی است.» کوردوبا در قلبِ دفاع کنار والتر ساموئل قرار گرفت. دقیقه 5 ویدیچ روی کرنرِ گیگز، گل یونایتد را زد: مهمترین اتفاقِ بازی. اورا چرا اینقدر روی کاشتهها خوب عمل میکند؟ اول اینکه تا اواسطِ فصلِ پیش فردیناند و ویدیچ پیش میرفتند برای کرنر و کاشته و اورا اصلن جلو نمیرفت. باید عقب میماند. از فصلِ پیش فردیناند دیگر جلو نمیرود، باید انرژیاش را ذخیره کند و دوندگیهای طولیِ زیادی نداشته باشد. این تابستان باتنر آمد، یک رقیب برای اورا. مدافع چپ یونایتد باید کیفیتهای تازه رو میکرد. تا امروز موفق بوده است. ژابی الونسو و رونالدو آن طرف هستند. فاصلهی دو تیمِ بزرگ، گاهی یک ضربه کاشته است.
3--متوسطِ مالکیتِ توپِ رئال و یونایتد به تقریب برابر است. تنها در دهمِ درصد فاصله دارند. دو تیم در این فصلِ فوتبالِ اروپا هستند که توانستهاند مالکیتِ توپ را به بالای 60 درصد برسانند و به نُدرت مجبور به بازیِ واکنشی شوند: بارسلونا(69%) و بایرن مونیخ(63.9%). نزدیکیِ کیفیتِ تیمها، از شاخصههای اصلیِ لیگ برتر است. نزدیکیِ کیفی، به تدریج با خودش «تنوعِ تاکتیکی» را میآورد. تیمِ فرگوسن در این فصل، متوسطِ مالکیتِ توپاش از سیتی و لیورپول و آرسنال و حتا سوانسی کمتر است، اما: یکی از مهمترین دلایلِ ادامه تسلطِ نسبیِ یونایتد بر فوتبالِ جزیره، پذیرشِ الزامِ متنوع بازی کردن از سوی فرگوسن است. او از سالِ 2006 به این سو، فوتبالِ چندگانه و سیال را در تیماش جا انداخته است. چلسی و آرسنال و تاتنهام الزام به استراتژیهای دور از هم را درک نکردند و ثباتِ یونایتد را ندارند. به جدولی که میزانِ مالکیتِ توپِ یونایتد در بازیهای بزرگِ این فصل را نشان میدهد، نگاه کنید. در بازیِ رفت با تاتنهام، توانستند مالکیتِ توپِ بالایی داشته باشند. آن بازی شرایطِ خاصی داشت. تاتنهام نیمه نخست دو گل جلو افتاد و برای اینکه طلسمِ سالها پیروز نشدن در اولدترافورد را بشکند، از آغاز نیمه دوم حسابی عقب کشید و پیروز شد. یونایتد در دیگر بازیهای بزرگِ این فصل یا پیروز شده یا مساوی گرفته است. در بازی با چلسی، یونایتد حدود 30 دقیقه روبروی تیم 10 نفره(تورس اخراج شده بود) بازی کرد وگرنه به 51 درصد مالکیت نمیرسید. لیورپول و آرسنال هم در بازی رفت روبروی یونایتد، دقایقِ زیادی 10 نفره بودند اما بیش از تیمِ فرگوسن توپ داشتند. از این جدول دو نکته دستگیرمان میشود. اول: آنچه متوسطِ مالکیتِ توپِ منچستر را بالا برده، بازی با تیمهای متوسط و پایین جدول است و نکتهی دوم: یونایتد در شبهای سرنوشتساز، «واکنشی» بازی میکند.(این نکته در آیتمِ بعد باز خواهد شد.) لالیگا نزدیکیِ کیفیِ لیگِ برتر را ندارد اما آنچه رئال را مجبور کرده به داشتن پلانهای واکنشی، وجودِ «بارسلونا»است. رئال هم مانندِ یونایتد چندین سال است مجبور به پذیرشِ الزامِ بازیِ واکنشی در برخی بازیهای بزرگ شده است. جدولِ زیر نشان میدهد در این فصل رئال در خیلی بزنگاهها توپ را به حریف داده اما توانسته نتیجه بگیرد.
4-کریستیانو رونالدو 21 گل از 54 گل رئال در لالیگا را زده است: 39%. فنپرسی 18 گل از 60 یونایتد: 30%. یونایتد با فنپرسی، در فازِ حمله «روباه صفتی»اش بیشتر شده است. مانچینی دو هفته پیش گفت:«فاصله کیفیِ منسیتی با یونایتد، فنپرسی است.» خبرنگاران روزِ بعد نظرِ فرگوسن را پرسیدند:«مانچینی درست میگوید. فن پرسی تیمِ ما را در حمله به بلوغ رسانده است.» یونایتد حدود 20 درصد از فرصتهایش را در این فصل گل میکند اما شکلِ زیر نشان میدهد که فنپرسی 26.5% فرصتهایش را به تور دروازه میرساند.
رئال بیشتر به رونالدو وابسته است، تا یونایتد به فنپرسی. 39 درصد گلهای رئال را رونالدو زده است. افتِ ایگواین و بنزما که به ترتیب 8 و 5 گل در لالیگا زدهاند، بارِ زدنِ ضرباتِ آخر را روی رونالدو و منطقه چپ انداخته است. رونالدو در زدنِ گل از مناطقِ مرکزی(مناطق 8 و 11) هم سهمِ زیادی دارد. اما وزنِ ضربهزنی روی سمتِ چپِ رئال سنگینی میکند: منطقهی سازمانیِ رونالدو.
5-فرمِ واکنشیِ یونایتد
یونایتد با این ترکیب و چینشای که در تصویر میبینید، روبروی چلسی و آرسنال و منسیتی ایستاد. هر سه تیم را هم بُرد. چنانکه در جدول دیدید، با مالکیتِ توپِ پایینتر از حریف هم پیروز شد. یونایتد با این چینش، عقب مینشست و هنگامِ ضدحمله، گرایش داست به حرکت از سمتِ راست. سیتی و چلسی هر دو مدافعانِ چپِ رونده و هافبک چپِ ضعیف در فاز انتقال از حمله به دفاع داشتند. کلیشی-سیلوا و اشلی کول-هازارد. رافائل در انتقال از دفاع به حمله عالی است. دوندگیهای انفجاریِ والنسیا و نزدیک شدنِ رونی یا فن پرسی به سمتِ راست برای برتریِ عددی پیدا کردن در کانالِ راست. روبروی رئال هم میتوان از این فرم استفاده کرد چون رونالدو سپرِ چپِ رئال، به ندرت حامیِ مدافعِ چپِ تیماش است. مورینیو احتمالن مدافعِ چپِ خود را نیز از میان مارسلو و کونترائو برای بازیِ سانتیاگوبرنابئو انتخاب میکند. هر دو گرایشِ هجومی دارند. فرگوسن اما به یک فرمِ دیگر هم فکر میکند. تازهترین فرمِ واکنشیِ یونایتد که سه هفته پیش در وایت هارت لین از آن رونمایی شد.
6-از لندن تا مادرید
غیر از تغییر چند بازیکنِ یونایتد، چه چیزی در این تصویر، متفاوت از تصویرِ قبلی است؟ بدونِ تردید، «فشردگیِ عرضی». این نخستین بار در فصلِ جاری بود که فرگوسن در یک بازیِ بزرگ از سه هافبکِ دفاعی در فرمِ بازیِ واکنشی استفاده کرد. این مهمترین آزمایشِ فرگوسن برای شبیهسازیِ بازی با رئال بود. به دو دلیل: توانِ سرعتی و فرمِ بازیِ تاتنهام در فازِ حمله به خصوص زمانی که میزبان است، قابل مقایسه است با رئال مادرید. دوم: تشابه نسبیِ کارکردِ گرت بیلِ تاتنهام و رونالدوی رئال. نخستین پی-آمدِ استفاده از این فرم یعنی بازی با سه هافبکِ دفاعی(کم کردنِ یک بالِ کناری) و بستن فضاهای عرضی برای یونایتد، بالا بردنِ مالکیت توپ بود(49% در یک بازیِ دشوار). از آن سو اما توانِ سرعتیِ یونایتد در انتقال از دفاع به حمله پایین آمد. طبیعی هم بود. در آن روز البته یانگ مصدوم بود و رونی هم تازه از مصدومیت رها شده و روی نیمکت بود. اکنون فرگوسن میانِ این دو فرم باید یکی را انتخاب کند. احتمالِ استفاده از دومی(فرمِ بازی با تاتنهام) بیشتر است. البته رونی در ترکیب اصلی قرار میگیرد و یانگ و والنسیا و نانی هم آماده هستند تا فرگوسن یکی را برای سمتِ راست گزینش کند. ترکیبِ هافبکهای دفاعی را تنها آسیبدیدگیِ یکی از آنها تغییر خواهد داد. استفاده از این فُرم، توانِ توپگیریِ یونایتد در زمینِ خودی و قطعِ ارتباط میانِ رئالیها در فضاهای مهم را بالا میبرد. مهمتر از آن، رونالدو چندان موقعیتِ یک به یک با رافائل نخواهد یافت؛ فیل جونز(اگر مصدوم نباشد) از مدافعِ راستِ تیماش حمایت خواهد کرد.
7-رئالِ رونالدو، رونالدوی رئال
چه تفاوتی میانِ دو تصویر میبینید؟ وظیفهی سازمانیِ ژابی آلونسو(تصویر یک روبروی اتلتیکو مادرید)، پوشاندن فضای جلوی مدافعانِ میانی است اما در بازیهای بزرگ(تصویر 2 روبروی بارسا) باید زمانِ زیادی را بگذارد برای پوشش دادن پشتِ رونالدو و جلو یا پشتِ مدافعِ چپِ رئال. تفاوت دیگر: مورینیو هم مثلِ فرگوسن گرایش به استفاده از دو بالِ مایلِ به کنارهها دارد اما در بازی با تیمهای بزرگ، فشردگیِ عرضی را با نزدیک کردن بالها به کانالِ میانی بیشتر میکند. به گپِ پشتِ سرِ رونالدو در عکسِ یک دقت کنید و مقایسهاش کنید با فضای پشتِ رونالدو در تصویر دوم.
8- مهمترین نکته: رونالدو دفاع نمیکند
یونایتد گرایشِ تاریخی دارد به حمله از سمتِ راست. رئال با رونالدو گرایش به حمله از چپ. در این فصل یونایتد از راست، بازیهای بزرگ را برده(برگردید به آیتمِ شمارهی 5) و رئال با مورینیو، تکیه دارد به چپ. شاید سرنوشتِ بازیِ چهارشنبه در مناطقِ دیگرِ زمین روشن شود اما اکنون پیش از بازی، تحلیلِ تاکتیکی باید متمرکز شود روی چپِ رئال و راستِ یونایتد: جلوی رافائل، یکی از میانِ یانگ و والنسیا و نانی قرارخواهد گرفت. پشتِ رونالدو هم اولویت با یک دفاعِ رونده است: مارسلو یا کونترائو. نخستین بار جاناتان ویلسون بود که نور انداخت یه یک نکته جالب و کمتر تحلیلشده:«رونالدو نقطه قوتِ رئال است یا نقطه ضعف؟» در بازی با تیمهای کوچک و متوسط، دفاع نکردنِ رونالدو چندان مشکلساز نمیشود اما در بازیهای بزرگ، حضورش در سمتِ چپ برای رئال خطرناک است. فینال لیگ قهرمانانِ 2008-2007 را به یاد بیاوریم: رونالدو هافبکِ چپِ یونایتد در سیستم 2-4-4 بود. گلِ اول را زد. پس از نیمساعت، اسین دفاعِ راستِ چلسی بالا میآمد، سمتِ چپ یونایتد آسیبپذیر شد. اسین پاس گل به لمپارد را داد. فصلِ بعد در بازی رفت یونایتد-پورتو، رونالدو هافبک راست سیستم 2-4-4 بود. سیسوخو دفاع چپِ پورتو حسابی یونایتد را آزار داد. رونالدو برای بازیِ برگشت به مرکز خط حمله رفت. رونی و گیگز در راست و چپ قرار گرفتند تا مدافعانِ کناریِ یونایتد تنها نمانند. در فینال روبروی بارسا و پیش از آن در امیریتس هم رونالدو تک مهاجم بود و پارک و رونی در چپ و راست. کیروش و فرگوسن در نیمه نهایی فصل 2008-2007 برای نخستین بار این طرح را در نیوکمپ اجرا کرده بودند. آنان دو نکتهی مهم را در بازی گرفتن از رونالدو برای بازیهای بزرگ فهمیده بودند. اول اینکه رونالدو مشارکتِ دفاعی به خصوص در کانالِ طولی ندارد، پس بهتر است در نوکِ حمله باشد تا تنها بازیکنِ خارج از «الگوی دفاعی» مهاجمِ مرکزیِ تیم باشد، نه یک بازیکنِ کناری. نکته دوم اینکه رونالدو در بازیهای مختلف، در پستهای متفاوت به کار گرفته شود تا حریفانِ بزرگ هرگز نتوانند برای فاز حملهی خود براساسِ ضعفِ دفاعیِ رونالدو برنامهریزیِ مفصل بکنند. راست، چپ، مرکز خط حمله. رونالدو در یونایتد به تناوب در این سه پست بازی میکرد. زمانی که دفاع کردن خیلی مهم میشد(بازیهای حذفیِ لیگ قهرمانان) در پست شماره 9 آن جلو قرار میگرفت. کیروش در تیم ملی پرتغال هم رونالدو را در مرکز خط حمله بازی میداد. مورینیو اما این کار را نمیکند. رونالدو همیشه در چپ شروع میکند. در معدود شرایط، مثلِ زمانی که رئال نیاز به گل دارد، دیدهایم رونالدو به راست برود، کاکا به زمین بیاید در چپ و دو مهاجم مرکزی هم در زمین باشند.
9- پی-آمدِ این رویکردِ مورینیو:
نخست اینکه یونایتد میتواند همچون دورتموند و بایرن و بارسا روی تقویتِ کارهای ترکیبی از راست(چپِ رئال) طراحی و تمرین کند. دوم اینکه بازیکنی از الگوی دفاعیِ رئال بیرون میرود که بازیکنِ کناری است و این در بازیهای بزرگ خطرساز میشود. الگوی دفاعی چیست؟ کمیتِ نیروها در فازِ دفاع و بعد چگونه دفاع کردن. در بازیهای آسان میتوان دو و یا سه بازیکن را بیرون از الگوی دفاعی نگه داشت اما در بازیهای سخت، اهمیتِ پوشاندنِ فضاهای کناری و ایستادن جلوی توپ ایجاب میکند که تنها یک نفر و آن هم مهاجمِ مرکزی بیرون از الگوی دفاعی باشد. به همین دلیل در بازیهایی چنین دشوار، عاشقانِ 2-4-4 هم این سیستم را کنار میگذارند.
10-همین دو هفته پیش، دنی آلوز در دقیقه 29 بازی با رئال یک شوت به چارچوب زد، بارها از راست پیشروی کرد و در دقیقه 69 رونالدو با خطای روی الوز کارت زرد گرفت. اگر خطا نمیکرد، گل زده میشد. رونالدو نیمه نهاییِ فصل گذشته، بازی برگشت را با دو گل به بایرن آغاز کرد اما پس از گذشت حدودِ 30 دقیقه، فیلیپ لام بارها از چپِ رئال پیشروی کرد و چندین فرصتِ گل ساخت. اسین و رونالدو مقابلِ سیژک و رویس در وستفالن بارها ناتوانیِ دفاعی بروز دادند. برداشتِ کادرفنیِ یونایتد احتمالن این است که باید در سمتِ راست بازیکنانی با گرایشِ هجومی به کار گرفت. در اینصورت: مثلِ بایرن و بارسا به رونالدو فضا میدهند برای زدن ضربه آخر، اما از آن سو فرصتهای زیادی هم خواهند داشت برای زدنِ ضربه به رئال. یک-یک یا 2-2 برای یونایتد بهتر است در مادرید تا صفر-صفر. بالا بردنِ احتمالِ رخداد در سمت راستِ یونایتد و چپِ رئال، به سودِ یونایتد است. پیشبینی براساس فکتها به ما میگوید مورینیو و فرگوسن در این استراتژیکترین منطقهی بازی، قمار-قمار را انتخاب خواهند کرد. دو مدافع رونده و دو بالِ هجومی. هردو اما یک هافبک دفاعی را میگذارند برای نشست کردن به این منطقه در فاز دفاع: الونسو در رئال، جونز(اگر مصدوم باشد، اندرسون یا کلورلی) در یونایتد. فرگوسن و مایک فلن در چند روز مانده تا بازی، روی توپ گیری در راست، انتقالِ طولی و مهمتر از همه، ارتباط ساختن از راست با فنپرسی و رونی کار خواهند کرد. مورینیو هم روی برتری عددی ایجاد کردن درکانالِ چپ، حمایتِ عرضی و طولی از رونالدو. تیمی که در این منطقهی استراتژیک، برتری عددی بسازد، شانسِ بیشتری خواهد داشت. راستی ممکن است مورینیو با تغییرِ پستِ رونالدو، همه را غافلگیر کند؟
11-مدیریتِ روانی، مدیریتِ رختکن برای مورینیو بارها دشوارتر از فرگوسن شده است. استراتژیِ روانیِ مورینیو، معمولن در چنین بازیهایی، ایجادِ تنش برای حریف و تبدیلِ تنش به هیجان در اردوی تیمِ خودش است. اکنون اما رئال چنان در شرایطِ سخت قرار گرفته که مورینیو هرگز دنبالِ تنشسازی نیست. رئال در این روزها احساسِ بدشانسی میکند و این احساس، برای یک بازیِ دشوار در لیگ قهرمانان سم است. مورینیو باید ظرافت و هنرِ زیادی به کار ببرد تا این شرایط را تا پایانِ بازی برگشت، مدیریت کند.
12-این از آن بازیهاست. آنقدر نکتهی فنی و تاکتیکی دارد که نوشته ناگزیر طولانی شد. این از آن بازیهاست.
یادداشت فنی | فرزاد حبیب اللهی طاری| آنالیزور و تحلیلگر فوتبال
نکته: آمار و اعدادی که در نوشته آمده، بدونِ احتسابِ بازی رئال مادرید-سویا و یونایتد-اورتون است
1-جدولِ راست، بیلانِ کاریِ رئال مادرید در لالیگاست و جدولِ چپ عملکردِ یونایتد در لیگ برتر را پوشش میدهد. عددِ 60 را تقسیم کنید بر 293. یونایتد تا امروز 20.48% فرصتهای خود را تبدیل به گل کرده است. رئال مادرید در 22 بازی، 314 فرصتِ گل ایجاد کرده اما 5 گل کمتر از یونایتد زده است؛ استفادهی 17 درصدی از شانسها. میدانید سیتی هم در لیگ برتر 41 بار بیش از یونایتد شانسِ گل ساخته اما 13 گل کمتر از تیمِ فرگوسن زده است؟ یونایتد در زمینه ایجادِ شانسِ گل، پنجمین تیمِ لیگ جزیره است اما 9 گل بیش از دومین خط حملهی موثرِ لیگ(چلسی) زده است.2-مورینیو و فرگوسن دو بار در لیگ قهرمانان روبروی هم قرار گرفتند. مورینیو با پورتو، روی یک کاشته یونایتد را کنار زد. پیش از بازیِ برگشتِ یونایتد-اینتر، مورینیو در کنفرانس مطبوعاتی گفت:«ماتراتزی و چیوو مصدوم هستند. نگرانیِ من فقط روی ضربههای ایستگاهی است.» کوردوبا در قلبِ دفاع کنار والتر ساموئل قرار گرفت. دقیقه 5 ویدیچ روی کرنرِ گیگز، گل یونایتد را زد: مهمترین اتفاقِ بازی. اورا چرا اینقدر روی کاشتهها خوب عمل میکند؟ اول اینکه تا اواسطِ فصلِ پیش فردیناند و ویدیچ پیش میرفتند برای کرنر و کاشته و اورا اصلن جلو نمیرفت. باید عقب میماند. از فصلِ پیش فردیناند دیگر جلو نمیرود، باید انرژیاش را ذخیره کند و دوندگیهای طولیِ زیادی نداشته باشد. این تابستان باتنر آمد، یک رقیب برای اورا. مدافع چپ یونایتد باید کیفیتهای تازه رو میکرد. تا امروز موفق بوده است. ژابی الونسو و رونالدو آن طرف هستند. فاصلهی دو تیمِ بزرگ، گاهی یک ضربه کاشته است.
گل از ضربه ایستگاهی 21 | گل خورده 31 | گلهای زده 60 |
متوسطِ پیروزی در نبردِ هوایی 58% | متوسطِ شوت در چارچوب 53% | تعداد کلِ شانسِ گل 293 |
متوسطِ مالکیتِ توپ 55% | متوسطِ پاسِ سالم 86% | متوسطِ طولِ پاس 19 متر |
گل از ضربه ایستگاهی 17 | گل خورده 21 | گل زده 54 |
متوسطِ پیروزی در نبردِ هوایی 60% | متوسطِ شوت در چارچوب 56% | تعداد کلِ شانسِ گل 314 |
متوسطِ مالکیتِ توپ 55% | متوسطِ پاسِ سالم: 80% | متوسطِ طولِ پاس: 19 متر |
3--متوسطِ مالکیتِ توپِ رئال و یونایتد به تقریب برابر است. تنها در دهمِ درصد فاصله دارند. دو تیم در این فصلِ فوتبالِ اروپا هستند که توانستهاند مالکیتِ توپ را به بالای 60 درصد برسانند و به نُدرت مجبور به بازیِ واکنشی شوند: بارسلونا(69%) و بایرن مونیخ(63.9%). نزدیکیِ کیفیتِ تیمها، از شاخصههای اصلیِ لیگ برتر است. نزدیکیِ کیفی، به تدریج با خودش «تنوعِ تاکتیکی» را میآورد. تیمِ فرگوسن در این فصل، متوسطِ مالکیتِ توپاش از سیتی و لیورپول و آرسنال و حتا سوانسی کمتر است، اما: یکی از مهمترین دلایلِ ادامه تسلطِ نسبیِ یونایتد بر فوتبالِ جزیره، پذیرشِ الزامِ متنوع بازی کردن از سوی فرگوسن است. او از سالِ 2006 به این سو، فوتبالِ چندگانه و سیال را در تیماش جا انداخته است. چلسی و آرسنال و تاتنهام الزام به استراتژیهای دور از هم را درک نکردند و ثباتِ یونایتد را ندارند. به جدولی که میزانِ مالکیتِ توپِ یونایتد در بازیهای بزرگِ این فصل را نشان میدهد، نگاه کنید. در بازیِ رفت با تاتنهام، توانستند مالکیتِ توپِ بالایی داشته باشند. آن بازی شرایطِ خاصی داشت. تاتنهام نیمه نخست دو گل جلو افتاد و برای اینکه طلسمِ سالها پیروز نشدن در اولدترافورد را بشکند، از آغاز نیمه دوم حسابی عقب کشید و پیروز شد. یونایتد در دیگر بازیهای بزرگِ این فصل یا پیروز شده یا مساوی گرفته است. در بازی با چلسی، یونایتد حدود 30 دقیقه روبروی تیم 10 نفره(تورس اخراج شده بود) بازی کرد وگرنه به 51 درصد مالکیت نمیرسید. لیورپول و آرسنال هم در بازی رفت روبروی یونایتد، دقایقِ زیادی 10 نفره بودند اما بیش از تیمِ فرگوسن توپ داشتند. از این جدول دو نکته دستگیرمان میشود. اول: آنچه متوسطِ مالکیتِ توپِ منچستر را بالا برده، بازی با تیمهای متوسط و پایین جدول است و نکتهی دوم: یونایتد در شبهای سرنوشتساز، «واکنشی» بازی میکند.(این نکته در آیتمِ بعد باز خواهد شد.) لالیگا نزدیکیِ کیفیِ لیگِ برتر را ندارد اما آنچه رئال را مجبور کرده به داشتن پلانهای واکنشی، وجودِ «بارسلونا»است. رئال هم مانندِ یونایتد چندین سال است مجبور به پذیرشِ الزامِ بازیِ واکنشی در برخی بازیهای بزرگ شده است. جدولِ زیر نشان میدهد در این فصل رئال در خیلی بزنگاهها توپ را به حریف داده اما توانسته نتیجه بگیرد.
بارسلونا1(67%) | رئال 1(33%) |
رئال5(44%) | والنسیا0(56%) |
دورتموند2(35%) | رئال2(65%) |
رئال1(43%) | دورتموند2(57%) |
رئال 2(55%) | مالاگا3(45%) |
رئال2(30%) | بارسا2(70%) |
منسیتی2(45%) | رئال3(55%) |
والنسیا1(39%) | رئال1(61%) |
یونایتد1(49%) | تاتنهام1(51%) |
لیورپول1(54%) | یونایتد2(46%) |
یونایتد3(44%) | سیتی 2(56%) |
ارسنال1(52%) | یونایتد2(48%) |
یونایتد3(51%) | چلسی2(49%) |
تاتنهام3(31%) | یونایتد2(69%) |
یونایتد2(47%) | لیورپول1(53%) |
4-کریستیانو رونالدو 21 گل از 54 گل رئال در لالیگا را زده است: 39%. فنپرسی 18 گل از 60 یونایتد: 30%. یونایتد با فنپرسی، در فازِ حمله «روباه صفتی»اش بیشتر شده است. مانچینی دو هفته پیش گفت:«فاصله کیفیِ منسیتی با یونایتد، فنپرسی است.» خبرنگاران روزِ بعد نظرِ فرگوسن را پرسیدند:«مانچینی درست میگوید. فن پرسی تیمِ ما را در حمله به بلوغ رسانده است.» یونایتد حدود 20 درصد از فرصتهایش را در این فصل گل میکند اما شکلِ زیر نشان میدهد که فنپرسی 26.5% فرصتهایش را به تور دروازه میرساند.
رئال بیشتر به رونالدو وابسته است، تا یونایتد به فنپرسی. 39 درصد گلهای رئال را رونالدو زده است. افتِ ایگواین و بنزما که به ترتیب 8 و 5 گل در لالیگا زدهاند، بارِ زدنِ ضرباتِ آخر را روی رونالدو و منطقه چپ انداخته است. رونالدو در زدنِ گل از مناطقِ مرکزی(مناطق 8 و 11) هم سهمِ زیادی دارد. اما وزنِ ضربهزنی روی سمتِ چپِ رئال سنگینی میکند: منطقهی سازمانیِ رونالدو.
5-فرمِ واکنشیِ یونایتد
یونایتد با این ترکیب و چینشای که در تصویر میبینید، روبروی چلسی و آرسنال و منسیتی ایستاد. هر سه تیم را هم بُرد. چنانکه در جدول دیدید، با مالکیتِ توپِ پایینتر از حریف هم پیروز شد. یونایتد با این چینش، عقب مینشست و هنگامِ ضدحمله، گرایش داست به حرکت از سمتِ راست. سیتی و چلسی هر دو مدافعانِ چپِ رونده و هافبک چپِ ضعیف در فاز انتقال از حمله به دفاع داشتند. کلیشی-سیلوا و اشلی کول-هازارد. رافائل در انتقال از دفاع به حمله عالی است. دوندگیهای انفجاریِ والنسیا و نزدیک شدنِ رونی یا فن پرسی به سمتِ راست برای برتریِ عددی پیدا کردن در کانالِ راست. روبروی رئال هم میتوان از این فرم استفاده کرد چون رونالدو سپرِ چپِ رئال، به ندرت حامیِ مدافعِ چپِ تیماش است. مورینیو احتمالن مدافعِ چپِ خود را نیز از میان مارسلو و کونترائو برای بازیِ سانتیاگوبرنابئو انتخاب میکند. هر دو گرایشِ هجومی دارند. فرگوسن اما به یک فرمِ دیگر هم فکر میکند. تازهترین فرمِ واکنشیِ یونایتد که سه هفته پیش در وایت هارت لین از آن رونمایی شد.
6-از لندن تا مادرید
غیر از تغییر چند بازیکنِ یونایتد، چه چیزی در این تصویر، متفاوت از تصویرِ قبلی است؟ بدونِ تردید، «فشردگیِ عرضی». این نخستین بار در فصلِ جاری بود که فرگوسن در یک بازیِ بزرگ از سه هافبکِ دفاعی در فرمِ بازیِ واکنشی استفاده کرد. این مهمترین آزمایشِ فرگوسن برای شبیهسازیِ بازی با رئال بود. به دو دلیل: توانِ سرعتی و فرمِ بازیِ تاتنهام در فازِ حمله به خصوص زمانی که میزبان است، قابل مقایسه است با رئال مادرید. دوم: تشابه نسبیِ کارکردِ گرت بیلِ تاتنهام و رونالدوی رئال. نخستین پی-آمدِ استفاده از این فرم یعنی بازی با سه هافبکِ دفاعی(کم کردنِ یک بالِ کناری) و بستن فضاهای عرضی برای یونایتد، بالا بردنِ مالکیت توپ بود(49% در یک بازیِ دشوار). از آن سو اما توانِ سرعتیِ یونایتد در انتقال از دفاع به حمله پایین آمد. طبیعی هم بود. در آن روز البته یانگ مصدوم بود و رونی هم تازه از مصدومیت رها شده و روی نیمکت بود. اکنون فرگوسن میانِ این دو فرم باید یکی را انتخاب کند. احتمالِ استفاده از دومی(فرمِ بازی با تاتنهام) بیشتر است. البته رونی در ترکیب اصلی قرار میگیرد و یانگ و والنسیا و نانی هم آماده هستند تا فرگوسن یکی را برای سمتِ راست گزینش کند. ترکیبِ هافبکهای دفاعی را تنها آسیبدیدگیِ یکی از آنها تغییر خواهد داد. استفاده از این فُرم، توانِ توپگیریِ یونایتد در زمینِ خودی و قطعِ ارتباط میانِ رئالیها در فضاهای مهم را بالا میبرد. مهمتر از آن، رونالدو چندان موقعیتِ یک به یک با رافائل نخواهد یافت؛ فیل جونز(اگر مصدوم نباشد) از مدافعِ راستِ تیماش حمایت خواهد کرد.
7-رئالِ رونالدو، رونالدوی رئال
چه تفاوتی میانِ دو تصویر میبینید؟ وظیفهی سازمانیِ ژابی آلونسو(تصویر یک روبروی اتلتیکو مادرید)، پوشاندن فضای جلوی مدافعانِ میانی است اما در بازیهای بزرگ(تصویر 2 روبروی بارسا) باید زمانِ زیادی را بگذارد برای پوشش دادن پشتِ رونالدو و جلو یا پشتِ مدافعِ چپِ رئال. تفاوت دیگر: مورینیو هم مثلِ فرگوسن گرایش به استفاده از دو بالِ مایلِ به کنارهها دارد اما در بازی با تیمهای بزرگ، فشردگیِ عرضی را با نزدیک کردن بالها به کانالِ میانی بیشتر میکند. به گپِ پشتِ سرِ رونالدو در عکسِ یک دقت کنید و مقایسهاش کنید با فضای پشتِ رونالدو در تصویر دوم.
8- مهمترین نکته: رونالدو دفاع نمیکند
یونایتد گرایشِ تاریخی دارد به حمله از سمتِ راست. رئال با رونالدو گرایش به حمله از چپ. در این فصل یونایتد از راست، بازیهای بزرگ را برده(برگردید به آیتمِ شمارهی 5) و رئال با مورینیو، تکیه دارد به چپ. شاید سرنوشتِ بازیِ چهارشنبه در مناطقِ دیگرِ زمین روشن شود اما اکنون پیش از بازی، تحلیلِ تاکتیکی باید متمرکز شود روی چپِ رئال و راستِ یونایتد: جلوی رافائل، یکی از میانِ یانگ و والنسیا و نانی قرارخواهد گرفت. پشتِ رونالدو هم اولویت با یک دفاعِ رونده است: مارسلو یا کونترائو. نخستین بار جاناتان ویلسون بود که نور انداخت یه یک نکته جالب و کمتر تحلیلشده:«رونالدو نقطه قوتِ رئال است یا نقطه ضعف؟» در بازی با تیمهای کوچک و متوسط، دفاع نکردنِ رونالدو چندان مشکلساز نمیشود اما در بازیهای بزرگ، حضورش در سمتِ چپ برای رئال خطرناک است. فینال لیگ قهرمانانِ 2008-2007 را به یاد بیاوریم: رونالدو هافبکِ چپِ یونایتد در سیستم 2-4-4 بود. گلِ اول را زد. پس از نیمساعت، اسین دفاعِ راستِ چلسی بالا میآمد، سمتِ چپ یونایتد آسیبپذیر شد. اسین پاس گل به لمپارد را داد. فصلِ بعد در بازی رفت یونایتد-پورتو، رونالدو هافبک راست سیستم 2-4-4 بود. سیسوخو دفاع چپِ پورتو حسابی یونایتد را آزار داد. رونالدو برای بازیِ برگشت به مرکز خط حمله رفت. رونی و گیگز در راست و چپ قرار گرفتند تا مدافعانِ کناریِ یونایتد تنها نمانند. در فینال روبروی بارسا و پیش از آن در امیریتس هم رونالدو تک مهاجم بود و پارک و رونی در چپ و راست. کیروش و فرگوسن در نیمه نهایی فصل 2008-2007 برای نخستین بار این طرح را در نیوکمپ اجرا کرده بودند. آنان دو نکتهی مهم را در بازی گرفتن از رونالدو برای بازیهای بزرگ فهمیده بودند. اول اینکه رونالدو مشارکتِ دفاعی به خصوص در کانالِ طولی ندارد، پس بهتر است در نوکِ حمله باشد تا تنها بازیکنِ خارج از «الگوی دفاعی» مهاجمِ مرکزیِ تیم باشد، نه یک بازیکنِ کناری. نکته دوم اینکه رونالدو در بازیهای مختلف، در پستهای متفاوت به کار گرفته شود تا حریفانِ بزرگ هرگز نتوانند برای فاز حملهی خود براساسِ ضعفِ دفاعیِ رونالدو برنامهریزیِ مفصل بکنند. راست، چپ، مرکز خط حمله. رونالدو در یونایتد به تناوب در این سه پست بازی میکرد. زمانی که دفاع کردن خیلی مهم میشد(بازیهای حذفیِ لیگ قهرمانان) در پست شماره 9 آن جلو قرار میگرفت. کیروش در تیم ملی پرتغال هم رونالدو را در مرکز خط حمله بازی میداد. مورینیو اما این کار را نمیکند. رونالدو همیشه در چپ شروع میکند. در معدود شرایط، مثلِ زمانی که رئال نیاز به گل دارد، دیدهایم رونالدو به راست برود، کاکا به زمین بیاید در چپ و دو مهاجم مرکزی هم در زمین باشند.
9- پی-آمدِ این رویکردِ مورینیو:
نخست اینکه یونایتد میتواند همچون دورتموند و بایرن و بارسا روی تقویتِ کارهای ترکیبی از راست(چپِ رئال) طراحی و تمرین کند. دوم اینکه بازیکنی از الگوی دفاعیِ رئال بیرون میرود که بازیکنِ کناری است و این در بازیهای بزرگ خطرساز میشود. الگوی دفاعی چیست؟ کمیتِ نیروها در فازِ دفاع و بعد چگونه دفاع کردن. در بازیهای آسان میتوان دو و یا سه بازیکن را بیرون از الگوی دفاعی نگه داشت اما در بازیهای سخت، اهمیتِ پوشاندنِ فضاهای کناری و ایستادن جلوی توپ ایجاب میکند که تنها یک نفر و آن هم مهاجمِ مرکزی بیرون از الگوی دفاعی باشد. به همین دلیل در بازیهایی چنین دشوار، عاشقانِ 2-4-4 هم این سیستم را کنار میگذارند.
10-همین دو هفته پیش، دنی آلوز در دقیقه 29 بازی با رئال یک شوت به چارچوب زد، بارها از راست پیشروی کرد و در دقیقه 69 رونالدو با خطای روی الوز کارت زرد گرفت. اگر خطا نمیکرد، گل زده میشد. رونالدو نیمه نهاییِ فصل گذشته، بازی برگشت را با دو گل به بایرن آغاز کرد اما پس از گذشت حدودِ 30 دقیقه، فیلیپ لام بارها از چپِ رئال پیشروی کرد و چندین فرصتِ گل ساخت. اسین و رونالدو مقابلِ سیژک و رویس در وستفالن بارها ناتوانیِ دفاعی بروز دادند. برداشتِ کادرفنیِ یونایتد احتمالن این است که باید در سمتِ راست بازیکنانی با گرایشِ هجومی به کار گرفت. در اینصورت: مثلِ بایرن و بارسا به رونالدو فضا میدهند برای زدن ضربه آخر، اما از آن سو فرصتهای زیادی هم خواهند داشت برای زدنِ ضربه به رئال. یک-یک یا 2-2 برای یونایتد بهتر است در مادرید تا صفر-صفر. بالا بردنِ احتمالِ رخداد در سمت راستِ یونایتد و چپِ رئال، به سودِ یونایتد است. پیشبینی براساس فکتها به ما میگوید مورینیو و فرگوسن در این استراتژیکترین منطقهی بازی، قمار-قمار را انتخاب خواهند کرد. دو مدافع رونده و دو بالِ هجومی. هردو اما یک هافبک دفاعی را میگذارند برای نشست کردن به این منطقه در فاز دفاع: الونسو در رئال، جونز(اگر مصدوم باشد، اندرسون یا کلورلی) در یونایتد. فرگوسن و مایک فلن در چند روز مانده تا بازی، روی توپ گیری در راست، انتقالِ طولی و مهمتر از همه، ارتباط ساختن از راست با فنپرسی و رونی کار خواهند کرد. مورینیو هم روی برتری عددی ایجاد کردن درکانالِ چپ، حمایتِ عرضی و طولی از رونالدو. تیمی که در این منطقهی استراتژیک، برتری عددی بسازد، شانسِ بیشتری خواهد داشت. راستی ممکن است مورینیو با تغییرِ پستِ رونالدو، همه را غافلگیر کند؟
11-مدیریتِ روانی، مدیریتِ رختکن برای مورینیو بارها دشوارتر از فرگوسن شده است. استراتژیِ روانیِ مورینیو، معمولن در چنین بازیهایی، ایجادِ تنش برای حریف و تبدیلِ تنش به هیجان در اردوی تیمِ خودش است. اکنون اما رئال چنان در شرایطِ سخت قرار گرفته که مورینیو هرگز دنبالِ تنشسازی نیست. رئال در این روزها احساسِ بدشانسی میکند و این احساس، برای یک بازیِ دشوار در لیگ قهرمانان سم است. مورینیو باید ظرافت و هنرِ زیادی به کار ببرد تا این شرایط را تا پایانِ بازی برگشت، مدیریت کند.
12-این از آن بازیهاست. آنقدر نکتهی فنی و تاکتیکی دارد که نوشته ناگزیر طولانی شد. این از آن بازیهاست.