موزه آنا فرانک واقع در آمستردام یکی از محلهای بازدید توریستها میباشد. در این موزه میتوانید وجود دخترکی را حس نمایید که سالها قبل به خاطر فرار از نیروهای نازی بهترین سالهای زندگیش را در مخفیگاهی کوچک گذرانده بوده است.
"آنا فرانک" در ۱۲ ژوئن سال ۱۹۲۹ در شهر فرانکفورت آلمان به دنیا آمد. او یک یهودی آلمانی بود و بعلتچاپ دفترچه خاطراتش پس از مرگش به شهرت جهانی دست پیدا کرد.
"آنا فرانک" آرزو داشت که روزی نویسنده شود. اما او از کشتار نازی ها جان سالم به در نبرد. ولی در هر صورت او به شهرتی جهانی رسید و هماکنون دفترخاطرات او به عنوان پرفروش ترین کتاب جهان شناخته میشود.
پس از به قدرت رسیدن نازی ها در سال ۱۹۳۳ در آلمان اوتو فرانک پدرآنا به همراه خانواده اش به هلند گریختند. در تاریخ ۱۲ ژوئن ۱۹۴۲ آنا فرانک برای تولد ۱۳ سالگی خود، یک دفتر خاطرات هدیه گرفت. که بعدها این دفتر باعث معروف شدن او شد. ۹ سال قبل از این، خانواده یهودی او از دست نازی ها در آلمان به آمستردام فرار کرده بودند. از سال ۱۹۴۲ یهودی ها در آمستردام هم امنیت جانی نداشتند. "اوتو فرانک"(پدر آنا) از منشی خود، خانم "میپ گیس" و سه همکار دیگرش درخواست کمک کرد.
پس از تصرف هلند توسط آلمان ها در سال ۱۹۴۰ و جمع آوری یهودیان توسط نازی ها دوستان اوتو فرانک در پشت خانه ای در "پرینسن خراخت ۲۶۳" یک مخفیگاه برای خانواده فرانک و یک خانواده آشنای دیگر یافتند. ورودی این مخفیگاه در پشت یک قفسه کتاب قرار داشت.او به همراه خانواده اش حدود ۲ سال را مخفی از چشم مردم پنهانی در اتاق زیر شیروانی مغازه ای در آمستردام زندگی کردنند.
آنا مجبور بود همراه با هفت نفر دیگر در یک جای تنگ زندگی کند. جو مخفیگاه بسیار ملتهب بود و هر لحظه امکان داشت افراد داخل پناهگاه با هم به مجادله بپردازند. تنها یار و مونس آنا دفتر خاطرات وی بود. بین سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۴ او نظرات، امیدها و ترس های یک نوجوان را که هر روز بزرگتر و بیشتر می شدند را می نوشت:" من می دانم که امنیت ندارم. من از زندان و اردوگاههای کار اجباری وحشت دارم."
داستانهای دفترخاطرات او می باید به نخستین رمان او تبدیل می شدند. او حتی یک نام هم برای کتاب خود در نظر گرفته بود:
"Das Hinterhaus ". نوشتن دفترخاطرات را آنا فرانک در تنهایی و تنگنا انجام داد. وقتی مکان اختفای آنها در آگوست سال ۱۹۴۴ لو رفت، او و خانواده اش را به آلمان بازگرداندند. اما دفتر خاطرات در آمستردام باقی ماند. آنا و خواهرش "مارگوت" در مارس سال ۱۹۴۵، کمی قبل از پایان جنگ جهانی دوم،در اردوگاه کار اجباری برگن بلسین آلمان و بعلت تیفوس در گذشتند. دفترچه خاطرات وی به چندین زبان دنیا ترجمه شده است و جالب این است که بدانید این دفترچه خاطرات توسط آنا فرانک به زبان هلندی نوشته شده است.
دفترخاطرات آنا را خانم "میپ گیس" که در موقع مخفی بودن خانواده فرانک به آنها کمک می کرد و برای آنها خوراک و پوشاک تهیه می کرد ، پس از دستگیری در اتاق شیروانی یافت و این دفترچه را نزد خود نگاه داشت و در جایی امن نگهداری کرد. او دفترخاطرات را نخوانده به "اوتو فرانک"(پدر آنا) تحویل داد. "اوتو فرانک" تنها کسی از خانواده بود که از اردوگاه کار اجباری آلمانها جان سالم به در برد. او بعدها نوشته های دخترش را منتشر ساخت.
اوتو فرانک
جمله ای از دفترخاطرات آنا فرانک:"من نمی خواهم مانند خیلی از انسانها پوچ زندگی کنم. .... من می خواهم زندگی را ادامه دهم، حتی بعد از مرگم."