آن چه در تئاتر به رئالیسم سوسیالیستی یا واقع گرایی اجتماعی مشهور است تا حدود زیادی یک پدیده ی روسی است و آناتولی لوناچارسکی (١٩۳۳م) تئوری آن را بنیاد نهاد. زمینه مورد نظر وی به ویژه پیشرفت تئاتر شوروی بود.
پاگیری رئالیسم سوسیالیستی را با جریان شکلگیری انقلابهای کارگری و ایجاد حکومتهای سوسیالیستی همزمان میدانند. به عنوان نمونه بارز اطلاق این اصطلاح به به جریان ادبی بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه است. رئالیسم سوسیالیستی ریشههای خود را در رئالیسم جستجو میکند و با اصالت دادن به روایت واقعیت مرکزیت توجه خود را به زندگی مردمان فرودست، بیان مشکلات طبقاتی و بعضاً روند مبارزات و انقلابها معطوف میکند. بنیان این مکتب بر تأکید بر کار است.
پاگیری رئالیسم سوسیالیستی را با جریان شکلگیری انقلابهای کارگری و ایجاد حکومتهای سوسیالیستی همزمان میدانند. به عنوان نمونه بارز اطلاق این اصطلاح به به جریان ادبی بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه است. رئالیسم سوسیالیستی ریشههای خود را در رئالیسم جستجو میکند و با اصالت دادن به روایت واقعیت مرکزیت توجه خود را به زندگی مردمان فرودست، بیان مشکلات طبقاتی و بعضاً روند مبارزات و انقلابها معطوف میکند. بنیان این مکتب بر تأکید بر کار است.