الهه خورشید
متخصص بخش خانه و خانواده
ديد کلي
روان شناسها در کوشش براي خلق يک جامعه بهتر مي‌توانند نقش‌هاي خاصي را ايفا کنند؛ يافته‌هاي آنان را مي‌توان براي کمک به شناسايي مشکلات و سياست گذاري بکار برد، از تخصص آنان مي‌توان براي پرورش فنون دستيابي به اهداف اجتماعي استفاده کرد و خبرگي آنان مي‌تواند به تعيين اثرات و نتايج برنامه‌هاي مختلف کمک کند.
نقش‌هاي احتمالي روان شناسي
سياست گذار
همانگونه که عده‌اي معتقدند مي‌توان ويژگي‌هاي آرماني فرد را بطور علمي تعيين کرد، عده‌اي نيز بر اين باورند که مي‌توان به لحاظ علمي ويژگي‌هاي جامعه آرماني را مشخص نمود. همانگونه که شما نيز احتمالا حدس زده‌ايد، من با اين عقيده مخالفم زيرا معتقد نيستم که علم بتواند ارزش‌ها را تعيين کند.شاهد متخصص
روان شناسان مي‌توانند اطلاعاتي فراهم سازند که ديگران در سياست گذاري از آنها استفاده کنند. به عنوان نمونه ، بيانات روان شناختي در خصوص جداسازي نژادي بر تعميم دادگاه عالي ايالات متحده در سال 1954 راجع به لغو تبعيض نژادي در مدارس همگاني تاثير داشت. اما هيات قضات در اخذ اين تصميم بسياري از عوامل ديگر را نيز در نظر گرفته بودند.
فراهم آوردن اطلاعات براي تسهيل در تصميم گيري
روان شناسان مي‌توانند با تصميم گيرندگان کار کرده و به آنها کمک کنند تا خود فريبي را به حداقل برسانند، مهارت‌هاي حل کشمکش را بهبود بخشد و يا خلاقيت خود را به حداکثر برسانند. آزمورن (1948) شيوه استفاده از فن سيال سازي ذهن را به مجريان و مسئولان آموخت و بدين وسيله مهارت گشايي آنان را تسهيل کرد.
عامل غير مستقيم تغيير اجتماعي
وقتي يک هدف اجتماعي انتخاب شد، روان شناسان مي‌توانند درباره نحوه دستيابي به آن هدف پيشنهاداتي را ارائه کنند. اُلسن (1981) در طرحي برنامه‌اي که هدف آن تشويق مردم به صرفه جويي در انرژي بود به مقامات مسئول کمک کرد.
عامل مستقيم تغيير اجتماعي
روان شناسان به عنوان عامل اجتماعي مي‌توانند پيشنهاداتي ارائه کرده و مستقيما در ايجاد تغييرات مورد نظر دخالت کنند. براي مثال ، آي. روبين (1967) با داخل کردن گروهي از سفيد پوستان متعصب در يک گروه آموزش حساسيت دو نژادي باعث کاهش پيش داوري در آنها شد. به خاطر داشته باشيد؛ گروه حساسيت آميزي شرکت کنندگان را ترغيب مي‌کند تا آزادانه احساسهاي خود را در يک فضاي سرشار از اطمينان و پذيرش بيان کنند.
ارزيابي کارايي يک برنامه
هنگامي که برنامه‌اي آغاز شد، مي‌توان از روان شناسان خواست تا درجه پيشرفت آن را ارزيابي کنند. براي نمونه ، روان شناسان کوشيده‌اند تا اثر بخشي برنامه "سرآغاز" و ساير برنامه‌هاي مشابه را از لحاظ آماده سازي کودکان محروم براي ورود به مدرسه بسنجند. اين نقش کلي از با ارزشترين نقشهايي است که روان شناسان مي‌توانند ايفا کنند. گاه برنامه‌هاي بي‌خاصيت سالها ادامه مي‌يابند و برنامه‌هاي موثر به خاطر ارزيابي نادرست قطع مي‌شوند.
روان شناسها در کوشش براي خلق يک جامعه بهتر مي‌توانند نقش‌هاي خاصي را ايفا کنند؛ يافته‌هاي آنان را مي‌توان براي کمک به شناسايي مشکلات و سياست گذاري بکار برد، از تخصص آنان مي‌توان براي پرورش فنون دستيابي به اهداف اجتماعي استفاده کرد و خبرگي آنان مي‌تواند به تعيين اثرات و نتايج برنامه‌هاي مختلف کمک کند.
نقش‌هاي احتمالي روان شناسي
سياست گذار
همانگونه که عده‌اي معتقدند مي‌توان ويژگي‌هاي آرماني فرد را بطور علمي تعيين کرد، عده‌اي نيز بر اين باورند که مي‌توان به لحاظ علمي ويژگي‌هاي جامعه آرماني را مشخص نمود. همانگونه که شما نيز احتمالا حدس زده‌ايد، من با اين عقيده مخالفم زيرا معتقد نيستم که علم بتواند ارزش‌ها را تعيين کند.شاهد متخصص
روان شناسان مي‌توانند اطلاعاتي فراهم سازند که ديگران در سياست گذاري از آنها استفاده کنند. به عنوان نمونه ، بيانات روان شناختي در خصوص جداسازي نژادي بر تعميم دادگاه عالي ايالات متحده در سال 1954 راجع به لغو تبعيض نژادي در مدارس همگاني تاثير داشت. اما هيات قضات در اخذ اين تصميم بسياري از عوامل ديگر را نيز در نظر گرفته بودند.
فراهم آوردن اطلاعات براي تسهيل در تصميم گيري
روان شناسان مي‌توانند با تصميم گيرندگان کار کرده و به آنها کمک کنند تا خود فريبي را به حداقل برسانند، مهارت‌هاي حل کشمکش را بهبود بخشد و يا خلاقيت خود را به حداکثر برسانند. آزمورن (1948) شيوه استفاده از فن سيال سازي ذهن را به مجريان و مسئولان آموخت و بدين وسيله مهارت گشايي آنان را تسهيل کرد.
عامل غير مستقيم تغيير اجتماعي
وقتي يک هدف اجتماعي انتخاب شد، روان شناسان مي‌توانند درباره نحوه دستيابي به آن هدف پيشنهاداتي را ارائه کنند. اُلسن (1981) در طرحي برنامه‌اي که هدف آن تشويق مردم به صرفه جويي در انرژي بود به مقامات مسئول کمک کرد.
عامل مستقيم تغيير اجتماعي
روان شناسان به عنوان عامل اجتماعي مي‌توانند پيشنهاداتي ارائه کرده و مستقيما در ايجاد تغييرات مورد نظر دخالت کنند. براي مثال ، آي. روبين (1967) با داخل کردن گروهي از سفيد پوستان متعصب در يک گروه آموزش حساسيت دو نژادي باعث کاهش پيش داوري در آنها شد. به خاطر داشته باشيد؛ گروه حساسيت آميزي شرکت کنندگان را ترغيب مي‌کند تا آزادانه احساسهاي خود را در يک فضاي سرشار از اطمينان و پذيرش بيان کنند.
ارزيابي کارايي يک برنامه
هنگامي که برنامه‌اي آغاز شد، مي‌توان از روان شناسان خواست تا درجه پيشرفت آن را ارزيابي کنند. براي نمونه ، روان شناسان کوشيده‌اند تا اثر بخشي برنامه "سرآغاز" و ساير برنامه‌هاي مشابه را از لحاظ آماده سازي کودکان محروم براي ورود به مدرسه بسنجند. اين نقش کلي از با ارزشترين نقشهايي است که روان شناسان مي‌توانند ايفا کنند. گاه برنامه‌هاي بي‌خاصيت سالها ادامه مي‌يابند و برنامه‌هاي موثر به خاطر ارزيابي نادرست قطع مي‌شوند.