:مشکل «نوروپاتي ايسکميک قدامي» يکي از شايع ترين بيماري هاي چشمي ، در افراد بالاي 50 سال است که در آن به صورت ناگهاني عصب بينايي دچار تورم مي شود و در نتيجه ديد بيمار کاهش مي يابد.
در واقع چنانچه بيماري قند کنترل نشود، در طول زمان بافتهاي غيرطبيعي در شبکيه به وجود مي آيد که باعث تشکيل مويرگ هاي خوني روي شبکيه مي شود و با ايجاد تورم در شبکيه ، ديد چشم را کاهش مي دهد. اما بتازگي پژوهشگران مرکز تحقيقات چشم پزشکي دانشگاه علوم پزشکي ايران با به کارگيري روش جديد ويترکتومي موفق به درمان اين بيماري بدخيم چشمي شده اند.
بيماري قند در صورتي که کنترل نشود موجب خواهد شد در طول زمان ، مويرگ هاي طبيعي در شبکيه به وجود آيد که باعث ايجاد بافتهاي فيبرو اسکولر روي شبکيه مي شود، آن را از جاي خود جدا مي کند و ديد چشم را بشدت کاهش مي دهد. زماني که اين مشکل براي چشم ايجاد مي شود، عمل ويترکتومي انجام مي شود که در اين عمل ، بافتها برداشته و شبکيه به جاي اول خود متصل مي شود. به گفته دکتر مهدي مدرس زاده ، عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران اين مشکل يکي از شايع ترين دلايل کاهش ديد ناگهاني در افراد بالاي 50 سال است و 20 درصد کاهش بينايي اين افراد ناشي از تورم عصب بينايي است ؛ اين در حالي است که استفاده از داروي اواستين قبل از عمل جراحي ، روي بيماران مبتلا به جداشدگي شبکيه ، موفقيت عمل را به مراتب افزايش مي دهد.
در واقع پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکي ايران پس از مطالعات فراوان روي درمان اين بيماري توانستند با انجام موفقيت آميز اين عمل ، گام جديدي در درمان اين بيماران بردارند. به طور کلي شبکيه ، داخلي ترين لايه چشم است که امواج نوراني را به پيامهاي عصبي تبديل مي کند و به سوي مغز مي فرستد. بنابراين آسيب اين قسمت از چشم باعث کاهش بينايي و کوري مي شود؛ اين در حالي است که آسيب شبکيه بر اثر ديابت در کشورهاي پيشرفته ، شايع ترين دليل کوري محسوب مي شود. البته سن بيمار هنگام تشخيص بيماري و مدت زماني که دچار بيماري است در به وجود آوردن آسيب شبکيه و شدت آن اثر دارد.
هر چه طول بيماري ديابت بيشتر باشد، احتمال آسيب بيشتر و شدت آن زيادتر مي شود. صد درصد بيماران ديابتي نوع يک و 75 درصد مبتلايان ديابت نوع دو، 20 سال پس از آغاز بيماري ديابت ، دچار آسيب شبکيه خواهند شد. در مراحل اوليه بر اثر ديابت ، عروق خوني شبکيه ضخيم و تنگ و پيچ خورده مي شود.
همچنين از ديواره آنها پلاسما نشت مي کند که باعث تاري ديد مي شود. در مراحل پيشرفته تر بيماري بر اثر برآورده نشدن نيازهاي غذايي و اکسيژن سلولهاي بينايي در شبکيه رگسازي شروع مي شود. رگهاي جديد بسيار شکننده هستند، درون چشم خونريزي مي کنند، باعث کندگي شبکيه مي شوند و در نهايت آسيب جدي به بينايي و کوري را باعث مي شوند.
عوارض چشمي بيماري قند
بيماري قند (ديابت) يکي از بيماري هاي نسبتا شايع و جدي است که به علت بالا بودن ميزان قند خون در طولاني مدت سبب تغييراتي در عروق خوني تمام اعضاي بدن مي شود که اين تغييرات باعث عوارض کوچک و بزرگ در ارگان هاي حياتي مانند مغز، قلب ، کليه ، چشم و ديگر اعضاي بدن مي شود که در نهايت ممکن است به مشکلاتي چون سکته مغزي ، سکته و نارسايي قلبي ، نارسايي کليوي و نابينايي منجر شود.گرفتاري چشمي بيماري قند، يکي از دلايل عمده نابينايي يا کم بينايي ، هم در کشورهاي پيشرفته و هم در کشورهاي غير پيشرفته است.
متاسفانه شيوع عوارض چشمي بيماران ديابتي روز به روز بيشتر مي شود، چرا که با پيشرفت هاي جديد و کنترل بهتر بيماري قند بر طول عمر بيماران افزوده شده است و در نتيجه عوارض چشمي بيماري ديابت نيز بيشتر ديده مي شود. سالها قبل و پيش از ابداع روشهاي جديد درماني مانند ليزر، بسياري از بيماران ديابتي متاسفانه به دليل عوارض چشمي اين بيماري ، نابينا و در ميان سالگي خانه نشين مي شدند؛ اما امروز مي توان با تشخيص بموقع و درمان مناسب ، بخوبي از اين عارضه جلوگيري کرد.
عوارض چشمي بيماري قند مي تواند شامل مواردي همچون آسيب به عروق خوني شبکيه که در اصطلاح رتينوپاتي ديابتي خوانده مي شود و سبب ورم مرکز بينايي چشم (ماکولا)، خونريزي هاي متعدد در شبکيه و زجاجيه چشم مي شود، باشد و اگر بموقع درمان نشود، به کم بينايي يا نابينايي دائمي منجر مي شود. آب مرواريد (کاتارکت) زودرس يکي از اين عوارض است که خوشبختانه اين عارضه به خوبي با عمل جراحي آب مرواريد قابل درمان است و آب سياه (گلوکوم) که به علت افزايش فشار داخل چشم ايجاد مي شود و اگر بموقع درمان نشود، سبب آسيب دائمي به عصب چشم و کم بينايي يا نابينايي مي شود، از ديگر عوارض چشمي بيماري قند هستند.
شروع رتينوپاتي ديابتي معمولا بدون علامت است ، اما بتدريج پيشرفت کرده و سبب افت بينايي مي شود. البته اگر اين عارضه بموقع تشخيص داده شود و به موقع درمان شود، بيش از 90 درصد از بيماران مي توانند از خطر نابينايي نجات يابند.
قدرت بينايي بازمي گردد
به گفته مدرس زاده ، پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکي ايران پس از بررسي تمامي ملکول موجود و مدتها مطالعه روي اين بيماري ، اين نظريه را مطرح کردند که در بعضي از بيماران ممکن است کشش زجاجيه روي سر عصب بينايي ، باعث تورم آن و کاهش ديد شود که در اين صورت عمل جراحي و برداشتن کشش زجاجيه از روي عصب بينايي مي تواند باعث بهبود شود. وي مي افزايد: پس از طي مقدمات و کسب موافقت مراکز ذي ربط با عده اي از بيماران که در آنها چسبندگي زجاجيه روي عصب بينايي با معاينه و آزمايش هاي مختلف ازجمله اولترا سونوگرافي و oct اثبات شده بود مذاکره و در نهايت 17 نفر داوطلب شدند تا اين روش جديد در آنها اعمال شود. براساس نتايج اين تحقيق که در بيمارستان حضرت رسول اکرم ص انجام شد، رشته هاي زجاجيه از سر عصب بينايي برداشته شد و خوشبختانه در اکثريت آنها ديد به ميزان قابل توجهي بهبود يافت.
البته چنانچه داروي آنتي آنژيورانر (ضدعروق غيرطبيعي) به نام اواستين چند روز قبل از عمل در چشم بيماران تزريق شود، عروق غيرطبيعي کاهش مي يابند و در نتيجه خونريزي حين عمل را بسيار کاهش و موفقيت عمل را افزايش مي دهد. مدرس زاده با اشاره به اين که افراد مبتلا به ديابت بايد از بروز عوارض چشمي که بيماري ديابت در آنها ايجاد خواهد کرد، پيشگيري کنند و تحت کنترل باشند، مي افزايد: يکي از بافتهايي که به طور شايع در بيماران مبتلا به ديابت دچار اختلال مي شود، شبکيه يا همان پرده بينايي چشم است.
ازجمله مشکلاتي که در اين بيماران شيوع پيدا مي کند، رسوب ذرات چربي روي شبکيه ، انسداد عروق شبکيه ، پارگي و خونريزي رگها، ايجاد عروق غيرعادي در عصب بينايي و در نهايت ايجاد تورم در شبکيه و کاهش ديد بيمار است
اما يادمان باشد با وجود پيشرفت هايي که در تشخيص و درمان اين عارضه صورت گرفته است ، اغلب به علت بي توجهي بيماران و عدم مراجعه بموقع ، رتينوپاتي ديابتي هنوز يکي از دلايل نابينايي در بزرگسالان است.
بنابراين لازم است بيماران ديابتي حداقل سالي يک بار تحت معاينه کامل چشم قرار گيرند که با استفاده از قطره هاي گشادکننده مردمک صورت مي گيرد.
آسيب هاي شبکه اي چشم
در اين ميان ، گرفتاري شبکيه اي بيماري قند به 2مرحله تقسيم بندي مي شود: مرحله نخست که به نام رتينوپاتي ديابتي زمينه اي ناميده مي شود که در اين حالت ، بيماري محدود به شبکيه است و خونريزي هاي کوچک و تورم و رسوب چربي در شبکيه ديده مي شود. در اين مرحله اگر ناحيه مرکز بينايي (ماکولا) گرفتار نباشد، اين وضعيت بدون علامت است و بيمار ممکن است هيچ گونه علائم بينايي نداشته باشد و اغلب نياز به درمان هم ندارد. اما نکته مهم در اين مرحله ، اين است که بيمار بايد با فواصل نزديک تر (هر 4 ماه) مورد معاينه چشم قرار گيرد يا با ديدن اولين علائم بيماري بلافاصله به پزشک مراجعه کند. مرحله دوم هم به نام رتينوپاتي ديابتي پيشرونده ناميده مي شود که در اين حالت عروق خوني جديد و غيرطبيعي در شبکيه ، سر عصب و همچنين در زجاجيه ايجاد مي شود که به علت شکننده بودن اين عروق ، شانس خونريزي داخل شبکيه و زجاجيه بسيار بالاست و اگر در اين حالت درمان صورت نگيرد، در مدت کوتاهي به عوارض ثانويه ديگر يعني خونريزي داخل چشم ، پارگي شبکيه و آب سياه منجر مي شود که در نهايت سبب از بين رفتن کامل بينايي خواهد شد.
بنابراين مهم است که بيمار در شروع اين مرحله تحت درمان با ليزر قرار گيرد تا اين عروق جديد قبل از اين که سبب عوارض بعدي شوند، از بين بروند. بايد توجه داشت که در مرحله رتينوپاتي پيشرونده ، تعداد دفعاتي که بيمار ممکن است به ليزر احتياج داشته باشد، معمولا بيش از يک بار است و عمده اين بيماران براي کنترل بيماري بايد حدود 4 جلسه ليزرتراپي شوند. گاهي ليزر ممکن است به تنهايي کافي نباشد يا به علت خونريزي زجاجيه ، امکان انجام ليزر درماني وجود نداشته باشد که در اين صورت بيمار به عمل جراحي ويترکتومي نياز پيدا مي کند. اين عمل به علت طولاني بودن زمان عمل ، معمولا تحت بيهوشي عمومي انجام مي گيرد. البته انجام آن با بي حسي موضعي نيز امکان پذير است.
تاکنون بهترين روش درماني اين بيماري ، ليزردرماني بوده است. در واقع ليزرهاي مختلفي براي مقاصد متفاوت در چشم پزشکي استفاده مي شوند. به عنوان مثال ليزري که در درمان عوارض چشمي بيماري قند استفاده مي شود، متفاوت از نوعي است که براي درمان نزديک بيني کاربرد دارد. در اين ميان ، ليزردرماني يکي از اصلي ترين درمان هاي عوارض چشمي بيماري قند است.
از ليزردرماني هم در مرحله نخست بيماري يعني در رتينوپاتي زمينه اي در صورتي که تورم مرکز بينايي وجود داشته باشد، استفاده مي شود و هم در مرحله دوم که رتينوپاتي پيشرونده است ، به صورت فراگير استفاده مي شود. نکته اي که بايد توجه داشت ، اين است که ليزردرماني در درمان عوارض چشمي بيماري قند باعث کنترل بيماري مي شود، اما معمولا بينايي از دست رفته را نمي توان برگرداند. حتي ليزردرماني در بيماري قند تا حدودي موجب کاهش ديد محيطي ، کاهش قدرت تطابق ، کاهش ديد شب و کاهش تمايز رنگها مي شود.
بهاره صفوي
در واقع چنانچه بيماري قند کنترل نشود، در طول زمان بافتهاي غيرطبيعي در شبکيه به وجود مي آيد که باعث تشکيل مويرگ هاي خوني روي شبکيه مي شود و با ايجاد تورم در شبکيه ، ديد چشم را کاهش مي دهد. اما بتازگي پژوهشگران مرکز تحقيقات چشم پزشکي دانشگاه علوم پزشکي ايران با به کارگيري روش جديد ويترکتومي موفق به درمان اين بيماري بدخيم چشمي شده اند.
بيماري قند در صورتي که کنترل نشود موجب خواهد شد در طول زمان ، مويرگ هاي طبيعي در شبکيه به وجود آيد که باعث ايجاد بافتهاي فيبرو اسکولر روي شبکيه مي شود، آن را از جاي خود جدا مي کند و ديد چشم را بشدت کاهش مي دهد. زماني که اين مشکل براي چشم ايجاد مي شود، عمل ويترکتومي انجام مي شود که در اين عمل ، بافتها برداشته و شبکيه به جاي اول خود متصل مي شود. به گفته دکتر مهدي مدرس زاده ، عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران اين مشکل يکي از شايع ترين دلايل کاهش ديد ناگهاني در افراد بالاي 50 سال است و 20 درصد کاهش بينايي اين افراد ناشي از تورم عصب بينايي است ؛ اين در حالي است که استفاده از داروي اواستين قبل از عمل جراحي ، روي بيماران مبتلا به جداشدگي شبکيه ، موفقيت عمل را به مراتب افزايش مي دهد.
در واقع پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکي ايران پس از مطالعات فراوان روي درمان اين بيماري توانستند با انجام موفقيت آميز اين عمل ، گام جديدي در درمان اين بيماران بردارند. به طور کلي شبکيه ، داخلي ترين لايه چشم است که امواج نوراني را به پيامهاي عصبي تبديل مي کند و به سوي مغز مي فرستد. بنابراين آسيب اين قسمت از چشم باعث کاهش بينايي و کوري مي شود؛ اين در حالي است که آسيب شبکيه بر اثر ديابت در کشورهاي پيشرفته ، شايع ترين دليل کوري محسوب مي شود. البته سن بيمار هنگام تشخيص بيماري و مدت زماني که دچار بيماري است در به وجود آوردن آسيب شبکيه و شدت آن اثر دارد.
هر چه طول بيماري ديابت بيشتر باشد، احتمال آسيب بيشتر و شدت آن زيادتر مي شود. صد درصد بيماران ديابتي نوع يک و 75 درصد مبتلايان ديابت نوع دو، 20 سال پس از آغاز بيماري ديابت ، دچار آسيب شبکيه خواهند شد. در مراحل اوليه بر اثر ديابت ، عروق خوني شبکيه ضخيم و تنگ و پيچ خورده مي شود.
همچنين از ديواره آنها پلاسما نشت مي کند که باعث تاري ديد مي شود. در مراحل پيشرفته تر بيماري بر اثر برآورده نشدن نيازهاي غذايي و اکسيژن سلولهاي بينايي در شبکيه رگسازي شروع مي شود. رگهاي جديد بسيار شکننده هستند، درون چشم خونريزي مي کنند، باعث کندگي شبکيه مي شوند و در نهايت آسيب جدي به بينايي و کوري را باعث مي شوند.
عوارض چشمي بيماري قند
بيماري قند (ديابت) يکي از بيماري هاي نسبتا شايع و جدي است که به علت بالا بودن ميزان قند خون در طولاني مدت سبب تغييراتي در عروق خوني تمام اعضاي بدن مي شود که اين تغييرات باعث عوارض کوچک و بزرگ در ارگان هاي حياتي مانند مغز، قلب ، کليه ، چشم و ديگر اعضاي بدن مي شود که در نهايت ممکن است به مشکلاتي چون سکته مغزي ، سکته و نارسايي قلبي ، نارسايي کليوي و نابينايي منجر شود.گرفتاري چشمي بيماري قند، يکي از دلايل عمده نابينايي يا کم بينايي ، هم در کشورهاي پيشرفته و هم در کشورهاي غير پيشرفته است.
متاسفانه شيوع عوارض چشمي بيماران ديابتي روز به روز بيشتر مي شود، چرا که با پيشرفت هاي جديد و کنترل بهتر بيماري قند بر طول عمر بيماران افزوده شده است و در نتيجه عوارض چشمي بيماري ديابت نيز بيشتر ديده مي شود. سالها قبل و پيش از ابداع روشهاي جديد درماني مانند ليزر، بسياري از بيماران ديابتي متاسفانه به دليل عوارض چشمي اين بيماري ، نابينا و در ميان سالگي خانه نشين مي شدند؛ اما امروز مي توان با تشخيص بموقع و درمان مناسب ، بخوبي از اين عارضه جلوگيري کرد.
عوارض چشمي بيماري قند مي تواند شامل مواردي همچون آسيب به عروق خوني شبکيه که در اصطلاح رتينوپاتي ديابتي خوانده مي شود و سبب ورم مرکز بينايي چشم (ماکولا)، خونريزي هاي متعدد در شبکيه و زجاجيه چشم مي شود، باشد و اگر بموقع درمان نشود، به کم بينايي يا نابينايي دائمي منجر مي شود. آب مرواريد (کاتارکت) زودرس يکي از اين عوارض است که خوشبختانه اين عارضه به خوبي با عمل جراحي آب مرواريد قابل درمان است و آب سياه (گلوکوم) که به علت افزايش فشار داخل چشم ايجاد مي شود و اگر بموقع درمان نشود، سبب آسيب دائمي به عصب چشم و کم بينايي يا نابينايي مي شود، از ديگر عوارض چشمي بيماري قند هستند.
شروع رتينوپاتي ديابتي معمولا بدون علامت است ، اما بتدريج پيشرفت کرده و سبب افت بينايي مي شود. البته اگر اين عارضه بموقع تشخيص داده شود و به موقع درمان شود، بيش از 90 درصد از بيماران مي توانند از خطر نابينايي نجات يابند.
قدرت بينايي بازمي گردد
به گفته مدرس زاده ، پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکي ايران پس از بررسي تمامي ملکول موجود و مدتها مطالعه روي اين بيماري ، اين نظريه را مطرح کردند که در بعضي از بيماران ممکن است کشش زجاجيه روي سر عصب بينايي ، باعث تورم آن و کاهش ديد شود که در اين صورت عمل جراحي و برداشتن کشش زجاجيه از روي عصب بينايي مي تواند باعث بهبود شود. وي مي افزايد: پس از طي مقدمات و کسب موافقت مراکز ذي ربط با عده اي از بيماران که در آنها چسبندگي زجاجيه روي عصب بينايي با معاينه و آزمايش هاي مختلف ازجمله اولترا سونوگرافي و oct اثبات شده بود مذاکره و در نهايت 17 نفر داوطلب شدند تا اين روش جديد در آنها اعمال شود. براساس نتايج اين تحقيق که در بيمارستان حضرت رسول اکرم ص انجام شد، رشته هاي زجاجيه از سر عصب بينايي برداشته شد و خوشبختانه در اکثريت آنها ديد به ميزان قابل توجهي بهبود يافت.
البته چنانچه داروي آنتي آنژيورانر (ضدعروق غيرطبيعي) به نام اواستين چند روز قبل از عمل در چشم بيماران تزريق شود، عروق غيرطبيعي کاهش مي يابند و در نتيجه خونريزي حين عمل را بسيار کاهش و موفقيت عمل را افزايش مي دهد. مدرس زاده با اشاره به اين که افراد مبتلا به ديابت بايد از بروز عوارض چشمي که بيماري ديابت در آنها ايجاد خواهد کرد، پيشگيري کنند و تحت کنترل باشند، مي افزايد: يکي از بافتهايي که به طور شايع در بيماران مبتلا به ديابت دچار اختلال مي شود، شبکيه يا همان پرده بينايي چشم است.
ازجمله مشکلاتي که در اين بيماران شيوع پيدا مي کند، رسوب ذرات چربي روي شبکيه ، انسداد عروق شبکيه ، پارگي و خونريزي رگها، ايجاد عروق غيرعادي در عصب بينايي و در نهايت ايجاد تورم در شبکيه و کاهش ديد بيمار است
اما يادمان باشد با وجود پيشرفت هايي که در تشخيص و درمان اين عارضه صورت گرفته است ، اغلب به علت بي توجهي بيماران و عدم مراجعه بموقع ، رتينوپاتي ديابتي هنوز يکي از دلايل نابينايي در بزرگسالان است.
بنابراين لازم است بيماران ديابتي حداقل سالي يک بار تحت معاينه کامل چشم قرار گيرند که با استفاده از قطره هاي گشادکننده مردمک صورت مي گيرد.
آسيب هاي شبکه اي چشم
در اين ميان ، گرفتاري شبکيه اي بيماري قند به 2مرحله تقسيم بندي مي شود: مرحله نخست که به نام رتينوپاتي ديابتي زمينه اي ناميده مي شود که در اين حالت ، بيماري محدود به شبکيه است و خونريزي هاي کوچک و تورم و رسوب چربي در شبکيه ديده مي شود. در اين مرحله اگر ناحيه مرکز بينايي (ماکولا) گرفتار نباشد، اين وضعيت بدون علامت است و بيمار ممکن است هيچ گونه علائم بينايي نداشته باشد و اغلب نياز به درمان هم ندارد. اما نکته مهم در اين مرحله ، اين است که بيمار بايد با فواصل نزديک تر (هر 4 ماه) مورد معاينه چشم قرار گيرد يا با ديدن اولين علائم بيماري بلافاصله به پزشک مراجعه کند. مرحله دوم هم به نام رتينوپاتي ديابتي پيشرونده ناميده مي شود که در اين حالت عروق خوني جديد و غيرطبيعي در شبکيه ، سر عصب و همچنين در زجاجيه ايجاد مي شود که به علت شکننده بودن اين عروق ، شانس خونريزي داخل شبکيه و زجاجيه بسيار بالاست و اگر در اين حالت درمان صورت نگيرد، در مدت کوتاهي به عوارض ثانويه ديگر يعني خونريزي داخل چشم ، پارگي شبکيه و آب سياه منجر مي شود که در نهايت سبب از بين رفتن کامل بينايي خواهد شد.
بنابراين مهم است که بيمار در شروع اين مرحله تحت درمان با ليزر قرار گيرد تا اين عروق جديد قبل از اين که سبب عوارض بعدي شوند، از بين بروند. بايد توجه داشت که در مرحله رتينوپاتي پيشرونده ، تعداد دفعاتي که بيمار ممکن است به ليزر احتياج داشته باشد، معمولا بيش از يک بار است و عمده اين بيماران براي کنترل بيماري بايد حدود 4 جلسه ليزرتراپي شوند. گاهي ليزر ممکن است به تنهايي کافي نباشد يا به علت خونريزي زجاجيه ، امکان انجام ليزر درماني وجود نداشته باشد که در اين صورت بيمار به عمل جراحي ويترکتومي نياز پيدا مي کند. اين عمل به علت طولاني بودن زمان عمل ، معمولا تحت بيهوشي عمومي انجام مي گيرد. البته انجام آن با بي حسي موضعي نيز امکان پذير است.
تاکنون بهترين روش درماني اين بيماري ، ليزردرماني بوده است. در واقع ليزرهاي مختلفي براي مقاصد متفاوت در چشم پزشکي استفاده مي شوند. به عنوان مثال ليزري که در درمان عوارض چشمي بيماري قند استفاده مي شود، متفاوت از نوعي است که براي درمان نزديک بيني کاربرد دارد. در اين ميان ، ليزردرماني يکي از اصلي ترين درمان هاي عوارض چشمي بيماري قند است.
از ليزردرماني هم در مرحله نخست بيماري يعني در رتينوپاتي زمينه اي در صورتي که تورم مرکز بينايي وجود داشته باشد، استفاده مي شود و هم در مرحله دوم که رتينوپاتي پيشرونده است ، به صورت فراگير استفاده مي شود. نکته اي که بايد توجه داشت ، اين است که ليزردرماني در درمان عوارض چشمي بيماري قند باعث کنترل بيماري مي شود، اما معمولا بينايي از دست رفته را نمي توان برگرداند. حتي ليزردرماني در بيماري قند تا حدودي موجب کاهش ديد محيطي ، کاهش قدرت تطابق ، کاهش ديد شب و کاهش تمايز رنگها مي شود.
بهاره صفوي