آلودگی هوا همان طور که بر روی تنفس ( اکسیژن رسانی) و جریان خون، قلب، مغز و ... اثر می گذارد، روان انسان را نیز درگیر می کند. در این زمینه تحقیقاتی نیز به عمل آمده که نتایج آن را در برخی از روزنامه ها و مجلات تحت عنوان « افسردگی همه گیر» مطالعه کرده ایم. انسان موجودی طبیعت گراست و می تواند با محیط، مبادله انرژی داشته باشد؛ بنابراین هر قدر محیط سالم تر، زیباتر و آرام تر باشد این تبادل به نحو مفیدتری صورت خواهد گرفت.
رنگ سبز، رنگ بودن، گرمی، آرامش، مهربانی و دعوت کننده است. رنگی که خداوند با طیف بسیار گسترده ای آن را در جای جای طبیعت گسترده است و این گستره زیبایی، پیام آور آرامش و سلامتی است. افسوس که ماشینیزم، بهره وری انسان را از این نعمت محدود ساخته است. اما با این محدودیت و آلودگی رو به افزایش چه باید کرد؟ آیا گل ها و گیاهان آپارتمانی می توانند جایگزینی مناسبی برای این نعمت باشند؟ و ما انسان ها چگونه می توانیم از وجود این گیاهان برای تقویت روح و روان خود استفاده کنیم؟
« در آپارتمان های امروزی به علت نبود نور و انرژی کافی، گیاهان دست ساز و بی جان جای گیاهان طبیعی را گرفته اند که نه آب می خواهد، نه کود و نور؛ و به راحتی قابل شستشو است. برقراری ارتباط با چنین وسایل بی جان به مراتب سخت تر از جانداران سبز و با نشاط است. لطافت و سرزندگی یک گیاه زنده و جاندار به راحتی می تواند ما را به سوی خود دعوت کند و اگر ما راه های کسب انرژی را بیاموزیم و بتوانیم با دنیای درون خود ارتباط برقرار کنیم، به راحتی پاسخگوی این دعوت خواهیم بود. ما می توانیم با گیاهان صحبت کنیم، درددل کنیم و به زبان دیگر همنشینی داشته باشیم. وقتی در فضای کوچک آپارتمان خود پنجره را به هوای چند گلدان باز می کنیم، خودمان هم کمی هوای تازه استنشاق می کنیم ( البته اگر مه و دود نباشد).
ریزش برگ های کهنه و قدیمی و رویش مجدد برگ های نو الگویی است برای بازسازی، تلاش و سازندگی ما که همنشین این موجودات با طراوت و سرشار از زندگی هستیم. اگر گلدانی در منزل دارید حتماً این کلمات برایتان معنادارتر خواهد بود زیرا مأنوس شدن با این مخلوقات زیبای بی کلام، بسیار لذت بخش خواهد بود. به طوری که اگر آفتی به خاک یا برگ های گیاهتان بیفتد ناراحت می شوید و درصدد رفع آن برمی آیید، به مغازه های مختلف سر می زنید تا چاره ای بیابید و وقتی که گل و گیاهتان را مجدداً سرحال می بینید، گویی دوباره انرژی گرفته اید و خوشحال می شوید. این همان احساسی است که مزرعه داران، کشاورزان و کسانی که در دل طبیعت زندگی می کنند، بارها و بارها تجربه کرده اند؛ ولی با مقیاسی کوچک تر و شهری. وقتی نمی توانیم گلستان داشته باشیم، چرا خود را از گل محروم نماییم؟
با کمک تکنیک های گوناگون، با چگونگی ارتباط با دنیای درون خود – که هنوز متداول نشده– آشنا شوید تا نیازهای ناشناخته درون خود را ملموس، و از سطح ناهوشیار به سطح هوشیار خود منتقل سازید. در این صورت است که می توانید با دنیای گیاهان رابطه برقرار کنید. زیرا آن هنگام است که زبان سکوت را فرا گرفته اید.
با چشم دل ببینید و با گوش جان بشنوید. به خصوص برای افرادی که تنها زندگی می کنند، نگهداری گیاه در چهار دیواری خانه بدون حیاط بسیار مفید خواهد بود. مونس و همدمی که آزار رسان نیست. آسیب ها و زخم های عاطفی و روانی را نه تنها نمک پاش نیست بلکه مرهمی بی دردسر است. انرژی دهنده ای که توقع و انتظارات عصبی ندارد و شما را نمی آزارد. با شما مهربان است و همراه سکوتش دریایی از آرامش را به شما هدیه می کند.