خلاقیت آن چیزی که همه طراحان گرافیک بدنبال آن هستند. آن چه که بیش از پارامترهای دیگر تمایز ایجاد می کند و کار یکی را نسبت به دیگری بهتر می نماید.
خلاقیت نیز مانند بسیاری از مباحث دیگر آموختنی است کافی است شیوه های ایجاد آن را بدانید تمرین کنید و بکار گیرید. خواهید دید که پس از مطالعه این مجموعه مقاله دید بهتری نسبت به جهان اطراف خواهید یافت و طراحی خلاقانه مطابق با سلایق مشتری برایتان ساده تر می گردد
● آمادگی برای پذیرش ایده های نو
«اگر وقت زیادی برای گرم کردن خود صرف کنید،به مسابقه نخواهید رسید اگر هم اصلا" بدن خود را گرم نکنید، به مسابقه می رسید اما نمی توانید آن را به پایان برسانید».Grant Heidrich
دونده در یک پروژه {کارگرافیکی } باید پیام کار کاملا" تعریف شده باشد و اهداف آن نیز کاملا" متمرکز و مشخص باشد.
در این صورت است که پروژه ای که بر اساس چنین پیام و اهدافی انجام می گیرد،کاری موفق و نو آورانه خواهد بود.اگر پیش از شروع طراحی وقت کافی برای تجربه و تحلیل مسائل،پرسش و پاسخ ،شفاف سازی پیام مورد انتقال و اهداف پروژه و تحقیق و بررسی صرف کنید،ایده های نو خود به خود در ذهن شما جاری خواهد شد.اما هنگامی که از همان ابتدا شروع به طرح ریزی و انتخاب سبک کار نمایید، مسیر ایده های نوآورانه مسدود خواهد شد.
خلاقیت فرآیند بسیار پیچیده ایست و عوامل بسیاری بر موفقیت یا شکست شما در خلق اثری خلاقانه تاثیر می گذارند. به عنوان مثال
دغدغه ها و سیاستهای درون سازمانی سفارش دهنده پروژه ممکن است بر تصمیم گیریهای تاثیر گذارد و یا او را تحت فشار قرار دهد،همچنین تربیت دست اندرکاران چاپ ممکن است تحت تاثیر جلوه های تکنولوژی روز قرارگیرند.
بنابراین مدیریت صحیح در فرایند خلاقیت یعنی تحت کنترل در آوردن این گونه تاثیرات و اطمینان حاصل کردن از آگاهی همه افراد دخیل در پروژه به اهداف پروژه، از ابتدا تا انتهای کار. این امر می تواند فرسایش درروند شکوفایی خلاقیت را کاهش دهد.
● دریافت صحیح پیام
« ذهن خالی همیشه برای پذیرش و یادگیری چیزهای جدید آماده است.در ذهن افراد تازه کار فضای خالی زیادی وجود دارد اما این فضای خالی در ذهن متخصصان بسیار کم است»نقل ازShunyyu Swrnki
«در خلق یک اثر سخت ترین بخش کار،شروع کردن آن است خلق کردن یک برگ علف به همان اندازه سخت است که خلق کردن یک درخت بلوط» نقل از جیمز راسل لورل
● فکر کردن را با ذهنی باز آغاز کنید
برای یک طرح ]گرافیست [ ،نویسنده،هنرمند و یا فیلسوف هیچ چیز وحشتناکتر از یک صفحه سفید کاغذ نیست. زیر این وظیفه آنهاست که این صفحه خالی را پرکنند.
به علاوه،موضوع فقط پر کردن صفحه نیست بلکه باید آن را با اطلاعات و مطالبی که معنی دار، تاثیر گذار و خلاقانه باشد،پر کنند.انجام این کار شاید کمی سخت به نظر برسد اما غیر ممکن نیست.درست در لحظه ای که خط،تصویر و یا کلمه ای بر روی این صفحه سفید قرار می گیرد، فرایند خلاقیت آغاز می گردد.
مثلا" هنگامی که تصویری بر روی صفحه کاغذ بکشید مثل تصویر یک کلاه ذهن شما با تاثیر گرفتن از آن تصویر شروع به فعالیت در جهت آن خواهد کرد. سپس اگر عامل دیگری به این صفحه اضافه کنید ( مثل کلمه time ) خواهید دید که ذهن شما با ادغام کردن این دو عامل فعالیت خود را ادامه خواهد داد. اگر فقط برای مدت کوتاهی به این دو عامل که بر روی صفحه قرار داده اید ،خیره شوید، ایده های جدید،تصاویر و پیام های بیشتری در ذهن شما شکل می گیرد.
کلیدخلق یک ایده که کاملا" مناسب و کاملا" مرتبط با موضوع باشداین است که از صفر شروع کنید یعنی با ذهن کاملا" باز که هیچ گرفتاری قبلی در آن وجود نداشته باشد فکر کنید،درست است که در این صورت ایده های بسیار گوناگونی در ذهن شما شکل خواهد گرفت اما نگران نباشید زیرا در هنگام کار محدودیت توانایی های شما،بایدها و نبایدها و پارامترهای دیگری که در نظر دارید،انتخاب های شما را محدود خواهد کرد همین مساله درباره مشتری ها Clients و مخاطبان Audiencer شما هم صدق می کند.
به این معنی که اگر آنها هم با ذهن باز ،با نظرات و کار شما برخورد کنند،موفقیت کار ، تنها به نوآوری های شما بستگی پیدا خواهد کرد. به این دلیل هم هست که باید دغدغه های مشتری و نیاز مخاطبان خود را درک کنید.
توجه شما به این نیازها و دغدغه ها موجب کاهش مخالفت های اولیه از طرف آنها خواهد شد و با ذهن بازتر و آرامش بیشتری به ایده های شما توجه خواهند کرد.
بنابراین ذهن مخاطب و مشتری شما نیز مانند همان صفحه سفیدی خواهد شد که می توانید خلاقیت خود را بر روی آن نشان دهید.
ولی از طرف دیگر، بی تفاوتی و بی توجهی شما به مسائل و نیازهای مشتری، به معنی عدم علاقه شما به کار تلقی خواهد شد.حتی اگر برخی از این مسائل به کار شما مربوط نباشد هم باید به آنها توجه کنید.
اگر مشتری حس کند که شما به مسائل مورد توجه آنها اهمیت زیادی نمی دهید،آنها نیز امکان کار خلاقانه را از شما خواهند گرفت این وظیفه شما طراحان است که به باز شدن ذهن مشتری و مخاطب خود کمک کنید و امکان فکر کردن به چیزهایی که پیش از آن هرگز حتی تصورش را هم نمی کردند، برای آنها تصور فراهم نمایید.
یک » وقت طراحی: این مورد رو خودم شخصا تجربه کردم و بهش ایمان دارم. به نظرم بهترین وقت و مناسب ترین ساعات برای طراحی، صبح ها (چیزی بین 6 تا 12 ظهر) و شب ها (چیزی بین 10 تا 4 بامداد) هست. نظر من این است که از طراحی در هنگام غروب (چیزی بین 4 تا 7 بعد از ظهر) تا حد امکان بپرهیزید مگر اینکه عجله داشته باشید! در ساعاتی به جز زمان هایی که ذکر شد نیز میتوانید طراحی هایتان را انجام دهید. اما مفیدترین ساعات، همان است که اشاره شد! و البته این رو هم مدنظر داشته باشید که این مورد صد در صد نیست و استثنا همیشه وجود دارد!
دو » محیط استقرار: سعی کنید برای طراحی، مکانی آرام و با دمای معمولی و دارای نوری مناسب را انتخاب کنید و این رو بدونید که یک گرافیست موفق، بهترین مکان رو برای استقرار انتخاب میکنه!
اگر اتاق خودتان را به عنوان یک مکان مناسب انتخاب کرده اید، قبل از شروع، کمی اطرافتان را خلوت کنید و لوازم اضافی را بردارید و سر جایشان بگذارید. یک طراح ماهر همیشه به نظافت محیط کاریش اهمیت میده و اون رو لازمه ی وظایفش میدونه! پرده ی اتاقتان را نیز کنار بکشید و بگذارید نور وارد اتاقتان بشود و اگر سروصدای بیرون از محل استقرار زیاد نبود و اذیتتان نمی کرد، پنجره ی اتاق را نیز باز کنید و بگذارید هوای داخل اتاق عوض شود و خلاصه تا حد امکان برای خود محیط دنجی درست کنید و از طراحی لذت ببرید!
سه » موسیقی: یکی از موثرترین مواردی که فوق العاده روی طراحی تاثیر میگذاره، موسیقی هست!
در اینجا سعی میکنم برای هر سبک خاص از طراحی، یک سبک موسیقی معرفی کنم!
این ها را بر اساس تجارب شخصی میگویم و ممکن است بعضی از دوستان کمی در این مورد نظرشان متفاوت باشد!
1. سبک فانتزی: برای طراحی هایی با محتوای فانتزی باید برای خود یک محیط شاد مهیا کنید! موسیقی شاد در محیط کاری خود پخش کنید و سعی کنید تا حد امکان سیگنال های شاد و زیبا را از موسیقیِ در حال پخش، دریافت کنید و آن را به همان شکل روی طرح پیاده سازی کنید! اگر بخواهید، میتوانم بگویم که خودم در هنگام این نوع طراحی، چه آهنگی رو گوش میکنم!
2.سبک سنتی و اسلیمی: برای طراحی سبک های اسلیمی و سنتی، پیشنهاد میکنم که از همان موسیقی های سنتی استفاده کنید. چون تاثیر گذاری فوق العاده ای روی این سبک طراحی دارد. به این دلیل که همیشه موسیقی سنتی رو به همراه طرح های سنتی دیده ایم و این دو را به نوعی در کنار هم و جدا نشدنی میبینیم. پس چه بهتر که محیط را نیز با نوع و سبک طرح مان سازگار کنیم!
3.دیگر سبک ها: در کل برای طراحی هایی که انجام میدید و نمیشه سبک و اسم خواصی روش گذاشت، می توانید از موسیقی های ملایم و کلاسیک و از این دست که خودتان با شنیدنش احساس آرامش دارید، گوش کنید.
وقتی هنگام طراحی موسیقی گوش میکنید، تمامی افکار و ذهن و روح تان تحت تاثیر موسیقی قرار میگیرد و به همین دلیل وقتی طراحی ای را با موسیقی آغاز میکنید، آن طراحی در قالب همان موسیقی ای که گوش میکنید در می آید و دیگر این دَستان خالی شما نیست که طرح میریزد، بلکه تمامی حرکاتتان، افکارتان، دیدتان و همه و همه توسط موسیقی تنظیم میشوند و به بهترین شکل ممکن عمل میکنند. امتحان کنید!
چهار » روحیه ی مناسب: مطمئن باشید که اگر در وضعیت روحی مناسبی نباشید، هیچ وقت طرح تان مورد پسند واقع نمیشود و فقط دو راه پیش رو دارید:
1.با انجام دادن کارهایی که شما را از آن وضع نامطلوب در می آورد، خود را متحول کنید!: قطعا هر کدام از ما در مواقعی ممکن است مسائلی برایمان پیش بیاید که روحیه خود را از دست بدهیم و به قول معروف دپرس شویم و دل و دماغ هیچ کاری را نداشته باشیم…
اگر مشکل پیش آمده خیلی بزرگ نباشد و بتوان کاری کرد که از آن حال دربیاییم، پس حتما باید این کار را انجام دهیم. چون هیچ کسی طراحی کردن در چنین وضعیتی را توصیه نمیکند! پس اگر اصرار دارید که طراحی خود را ادامه دهید، ابتدا باید خود را از آن حال دربیارید و هر وقت حالت نرمال پیدا کردید و احساس خوبی داشتید، طراحی را شروع کنید. چند مورد از کارهایی که خودم در اینجور مواقع انجام میدهم را نام می برم:
- با دوستانتان قرار بگذارید و مثلا برای شام برید بیرون. ترجیحا اگر دوستان دوران دبیرستانتان باشند بهتر است، چون هم یاد گذشته ها می افتید و خاطراتی که با هم داشتید رو مرور می کنید و هم به اندازه ی کافی از مشکلی که برایتان پیش آمده دور خواهید شد!
- کارهای متفرقه انجام دهید! مثلا اگر باغچه ای در خانه دارید، برید و بهش برسید و خلاصه صفایی بهش بدید! یا برید و برای نهار و یا شام، یک غذای خوشمزه بپزید و صمیمی ترین دوست خود را دعوت نمایید!
- به یک گردش کوتاه یک روزه به همراه بهترین دوستان خود بروید!
توجه داشته باشید که در این جور مواقع که روحیه خود را از دست می دهید، باید از تنهایی و دور بودن از دوستان پرهیز کنید و تا میتوانید دور و بر خود را شلوغ کنید و در صورت امکان مشکل خود را با یکی از دوستان درمیان بگذارید!
2.طراحی را تا اطلاع ثانوی تعطیل کنید!: اگر شدت ناراحتی و مشکل پیش آمده آنقدر زیاد است که انجام دادن موارد بالا برایتان بسیار سخت است، تنها یک راه دارید! طراحی را تا اطلاع ثانوی تعطیل کنید و تمامی کارهای خود را یا به تعویق بیاندازید و یا کلا کنسلشان کنید. و برای بهبود روحیه خود حتما به یک مسافرت یک هفته ای به نقاط خوش آب و هوا رفته و ترجیحا یک یا چند نفر از صمیمی ترین دوستان را با خود همراه کنید! در طول این مسافرت اصلا به طراحی و موارد مشابه فکر نکنید و فقط و فقط به کارهایی بپردازید که فکرتان را از مشکلات دور میکند!
بعد از گذشت یک زمان قابل توجه و کاهش ناراحتی شما نسبت به مشکل پیش آمده، حالا میتوانید طراحی را دوباره آغاز کنید و از کنسل کردن کارهای اخیرتان اصلا نگران و پشیمان نباشید، زیرا که اگر در همان زمان (زمانی که روحیه نامناسب داشتید) طرح ها را آماده میکردید، مطمئنا آن چیزی که میخواستید نمیشد و ممکن بود که طرف درخواست کننده نیز از آن ها خوشش نیاید و این برای شما خیلی ناخوشایند می شد!
البته امیدوارم هیچ وقت مشکل و ناراحتی ای برایتان پیش نیاید، اما چه می شود کرد که با سرنوشت نمیتوان جنگید!
خلاقیت نیز مانند بسیاری از مباحث دیگر آموختنی است کافی است شیوه های ایجاد آن را بدانید تمرین کنید و بکار گیرید. خواهید دید که پس از مطالعه این مجموعه مقاله دید بهتری نسبت به جهان اطراف خواهید یافت و طراحی خلاقانه مطابق با سلایق مشتری برایتان ساده تر می گردد
● آمادگی برای پذیرش ایده های نو
«اگر وقت زیادی برای گرم کردن خود صرف کنید،به مسابقه نخواهید رسید اگر هم اصلا" بدن خود را گرم نکنید، به مسابقه می رسید اما نمی توانید آن را به پایان برسانید».Grant Heidrich
دونده در یک پروژه {کارگرافیکی } باید پیام کار کاملا" تعریف شده باشد و اهداف آن نیز کاملا" متمرکز و مشخص باشد.
در این صورت است که پروژه ای که بر اساس چنین پیام و اهدافی انجام می گیرد،کاری موفق و نو آورانه خواهد بود.اگر پیش از شروع طراحی وقت کافی برای تجربه و تحلیل مسائل،پرسش و پاسخ ،شفاف سازی پیام مورد انتقال و اهداف پروژه و تحقیق و بررسی صرف کنید،ایده های نو خود به خود در ذهن شما جاری خواهد شد.اما هنگامی که از همان ابتدا شروع به طرح ریزی و انتخاب سبک کار نمایید، مسیر ایده های نوآورانه مسدود خواهد شد.
خلاقیت فرآیند بسیار پیچیده ایست و عوامل بسیاری بر موفقیت یا شکست شما در خلق اثری خلاقانه تاثیر می گذارند. به عنوان مثال
دغدغه ها و سیاستهای درون سازمانی سفارش دهنده پروژه ممکن است بر تصمیم گیریهای تاثیر گذارد و یا او را تحت فشار قرار دهد،همچنین تربیت دست اندرکاران چاپ ممکن است تحت تاثیر جلوه های تکنولوژی روز قرارگیرند.
بنابراین مدیریت صحیح در فرایند خلاقیت یعنی تحت کنترل در آوردن این گونه تاثیرات و اطمینان حاصل کردن از آگاهی همه افراد دخیل در پروژه به اهداف پروژه، از ابتدا تا انتهای کار. این امر می تواند فرسایش درروند شکوفایی خلاقیت را کاهش دهد.
● دریافت صحیح پیام
« ذهن خالی همیشه برای پذیرش و یادگیری چیزهای جدید آماده است.در ذهن افراد تازه کار فضای خالی زیادی وجود دارد اما این فضای خالی در ذهن متخصصان بسیار کم است»نقل ازShunyyu Swrnki
«در خلق یک اثر سخت ترین بخش کار،شروع کردن آن است خلق کردن یک برگ علف به همان اندازه سخت است که خلق کردن یک درخت بلوط» نقل از جیمز راسل لورل
● فکر کردن را با ذهنی باز آغاز کنید
برای یک طرح ]گرافیست [ ،نویسنده،هنرمند و یا فیلسوف هیچ چیز وحشتناکتر از یک صفحه سفید کاغذ نیست. زیر این وظیفه آنهاست که این صفحه خالی را پرکنند.
به علاوه،موضوع فقط پر کردن صفحه نیست بلکه باید آن را با اطلاعات و مطالبی که معنی دار، تاثیر گذار و خلاقانه باشد،پر کنند.انجام این کار شاید کمی سخت به نظر برسد اما غیر ممکن نیست.درست در لحظه ای که خط،تصویر و یا کلمه ای بر روی این صفحه سفید قرار می گیرد، فرایند خلاقیت آغاز می گردد.
مثلا" هنگامی که تصویری بر روی صفحه کاغذ بکشید مثل تصویر یک کلاه ذهن شما با تاثیر گرفتن از آن تصویر شروع به فعالیت در جهت آن خواهد کرد. سپس اگر عامل دیگری به این صفحه اضافه کنید ( مثل کلمه time ) خواهید دید که ذهن شما با ادغام کردن این دو عامل فعالیت خود را ادامه خواهد داد. اگر فقط برای مدت کوتاهی به این دو عامل که بر روی صفحه قرار داده اید ،خیره شوید، ایده های جدید،تصاویر و پیام های بیشتری در ذهن شما شکل می گیرد.
کلیدخلق یک ایده که کاملا" مناسب و کاملا" مرتبط با موضوع باشداین است که از صفر شروع کنید یعنی با ذهن کاملا" باز که هیچ گرفتاری قبلی در آن وجود نداشته باشد فکر کنید،درست است که در این صورت ایده های بسیار گوناگونی در ذهن شما شکل خواهد گرفت اما نگران نباشید زیرا در هنگام کار محدودیت توانایی های شما،بایدها و نبایدها و پارامترهای دیگری که در نظر دارید،انتخاب های شما را محدود خواهد کرد همین مساله درباره مشتری ها Clients و مخاطبان Audiencer شما هم صدق می کند.
به این معنی که اگر آنها هم با ذهن باز ،با نظرات و کار شما برخورد کنند،موفقیت کار ، تنها به نوآوری های شما بستگی پیدا خواهد کرد. به این دلیل هم هست که باید دغدغه های مشتری و نیاز مخاطبان خود را درک کنید.
توجه شما به این نیازها و دغدغه ها موجب کاهش مخالفت های اولیه از طرف آنها خواهد شد و با ذهن بازتر و آرامش بیشتری به ایده های شما توجه خواهند کرد.
بنابراین ذهن مخاطب و مشتری شما نیز مانند همان صفحه سفیدی خواهد شد که می توانید خلاقیت خود را بر روی آن نشان دهید.
ولی از طرف دیگر، بی تفاوتی و بی توجهی شما به مسائل و نیازهای مشتری، به معنی عدم علاقه شما به کار تلقی خواهد شد.حتی اگر برخی از این مسائل به کار شما مربوط نباشد هم باید به آنها توجه کنید.
اگر مشتری حس کند که شما به مسائل مورد توجه آنها اهمیت زیادی نمی دهید،آنها نیز امکان کار خلاقانه را از شما خواهند گرفت این وظیفه شما طراحان است که به باز شدن ذهن مشتری و مخاطب خود کمک کنید و امکان فکر کردن به چیزهایی که پیش از آن هرگز حتی تصورش را هم نمی کردند، برای آنها تصور فراهم نمایید.
یک » وقت طراحی: این مورد رو خودم شخصا تجربه کردم و بهش ایمان دارم. به نظرم بهترین وقت و مناسب ترین ساعات برای طراحی، صبح ها (چیزی بین 6 تا 12 ظهر) و شب ها (چیزی بین 10 تا 4 بامداد) هست. نظر من این است که از طراحی در هنگام غروب (چیزی بین 4 تا 7 بعد از ظهر) تا حد امکان بپرهیزید مگر اینکه عجله داشته باشید! در ساعاتی به جز زمان هایی که ذکر شد نیز میتوانید طراحی هایتان را انجام دهید. اما مفیدترین ساعات، همان است که اشاره شد! و البته این رو هم مدنظر داشته باشید که این مورد صد در صد نیست و استثنا همیشه وجود دارد!
دو » محیط استقرار: سعی کنید برای طراحی، مکانی آرام و با دمای معمولی و دارای نوری مناسب را انتخاب کنید و این رو بدونید که یک گرافیست موفق، بهترین مکان رو برای استقرار انتخاب میکنه!
اگر اتاق خودتان را به عنوان یک مکان مناسب انتخاب کرده اید، قبل از شروع، کمی اطرافتان را خلوت کنید و لوازم اضافی را بردارید و سر جایشان بگذارید. یک طراح ماهر همیشه به نظافت محیط کاریش اهمیت میده و اون رو لازمه ی وظایفش میدونه! پرده ی اتاقتان را نیز کنار بکشید و بگذارید نور وارد اتاقتان بشود و اگر سروصدای بیرون از محل استقرار زیاد نبود و اذیتتان نمی کرد، پنجره ی اتاق را نیز باز کنید و بگذارید هوای داخل اتاق عوض شود و خلاصه تا حد امکان برای خود محیط دنجی درست کنید و از طراحی لذت ببرید!
سه » موسیقی: یکی از موثرترین مواردی که فوق العاده روی طراحی تاثیر میگذاره، موسیقی هست!
در اینجا سعی میکنم برای هر سبک خاص از طراحی، یک سبک موسیقی معرفی کنم!
این ها را بر اساس تجارب شخصی میگویم و ممکن است بعضی از دوستان کمی در این مورد نظرشان متفاوت باشد!
1. سبک فانتزی: برای طراحی هایی با محتوای فانتزی باید برای خود یک محیط شاد مهیا کنید! موسیقی شاد در محیط کاری خود پخش کنید و سعی کنید تا حد امکان سیگنال های شاد و زیبا را از موسیقیِ در حال پخش، دریافت کنید و آن را به همان شکل روی طرح پیاده سازی کنید! اگر بخواهید، میتوانم بگویم که خودم در هنگام این نوع طراحی، چه آهنگی رو گوش میکنم!
2.سبک سنتی و اسلیمی: برای طراحی سبک های اسلیمی و سنتی، پیشنهاد میکنم که از همان موسیقی های سنتی استفاده کنید. چون تاثیر گذاری فوق العاده ای روی این سبک طراحی دارد. به این دلیل که همیشه موسیقی سنتی رو به همراه طرح های سنتی دیده ایم و این دو را به نوعی در کنار هم و جدا نشدنی میبینیم. پس چه بهتر که محیط را نیز با نوع و سبک طرح مان سازگار کنیم!
3.دیگر سبک ها: در کل برای طراحی هایی که انجام میدید و نمیشه سبک و اسم خواصی روش گذاشت، می توانید از موسیقی های ملایم و کلاسیک و از این دست که خودتان با شنیدنش احساس آرامش دارید، گوش کنید.
وقتی هنگام طراحی موسیقی گوش میکنید، تمامی افکار و ذهن و روح تان تحت تاثیر موسیقی قرار میگیرد و به همین دلیل وقتی طراحی ای را با موسیقی آغاز میکنید، آن طراحی در قالب همان موسیقی ای که گوش میکنید در می آید و دیگر این دَستان خالی شما نیست که طرح میریزد، بلکه تمامی حرکاتتان، افکارتان، دیدتان و همه و همه توسط موسیقی تنظیم میشوند و به بهترین شکل ممکن عمل میکنند. امتحان کنید!
چهار » روحیه ی مناسب: مطمئن باشید که اگر در وضعیت روحی مناسبی نباشید، هیچ وقت طرح تان مورد پسند واقع نمیشود و فقط دو راه پیش رو دارید:
1.با انجام دادن کارهایی که شما را از آن وضع نامطلوب در می آورد، خود را متحول کنید!: قطعا هر کدام از ما در مواقعی ممکن است مسائلی برایمان پیش بیاید که روحیه خود را از دست بدهیم و به قول معروف دپرس شویم و دل و دماغ هیچ کاری را نداشته باشیم…
اگر مشکل پیش آمده خیلی بزرگ نباشد و بتوان کاری کرد که از آن حال دربیاییم، پس حتما باید این کار را انجام دهیم. چون هیچ کسی طراحی کردن در چنین وضعیتی را توصیه نمیکند! پس اگر اصرار دارید که طراحی خود را ادامه دهید، ابتدا باید خود را از آن حال دربیارید و هر وقت حالت نرمال پیدا کردید و احساس خوبی داشتید، طراحی را شروع کنید. چند مورد از کارهایی که خودم در اینجور مواقع انجام میدهم را نام می برم:
- با دوستانتان قرار بگذارید و مثلا برای شام برید بیرون. ترجیحا اگر دوستان دوران دبیرستانتان باشند بهتر است، چون هم یاد گذشته ها می افتید و خاطراتی که با هم داشتید رو مرور می کنید و هم به اندازه ی کافی از مشکلی که برایتان پیش آمده دور خواهید شد!
- کارهای متفرقه انجام دهید! مثلا اگر باغچه ای در خانه دارید، برید و بهش برسید و خلاصه صفایی بهش بدید! یا برید و برای نهار و یا شام، یک غذای خوشمزه بپزید و صمیمی ترین دوست خود را دعوت نمایید!
- به یک گردش کوتاه یک روزه به همراه بهترین دوستان خود بروید!
توجه داشته باشید که در این جور مواقع که روحیه خود را از دست می دهید، باید از تنهایی و دور بودن از دوستان پرهیز کنید و تا میتوانید دور و بر خود را شلوغ کنید و در صورت امکان مشکل خود را با یکی از دوستان درمیان بگذارید!
2.طراحی را تا اطلاع ثانوی تعطیل کنید!: اگر شدت ناراحتی و مشکل پیش آمده آنقدر زیاد است که انجام دادن موارد بالا برایتان بسیار سخت است، تنها یک راه دارید! طراحی را تا اطلاع ثانوی تعطیل کنید و تمامی کارهای خود را یا به تعویق بیاندازید و یا کلا کنسلشان کنید. و برای بهبود روحیه خود حتما به یک مسافرت یک هفته ای به نقاط خوش آب و هوا رفته و ترجیحا یک یا چند نفر از صمیمی ترین دوستان را با خود همراه کنید! در طول این مسافرت اصلا به طراحی و موارد مشابه فکر نکنید و فقط و فقط به کارهایی بپردازید که فکرتان را از مشکلات دور میکند!
بعد از گذشت یک زمان قابل توجه و کاهش ناراحتی شما نسبت به مشکل پیش آمده، حالا میتوانید طراحی را دوباره آغاز کنید و از کنسل کردن کارهای اخیرتان اصلا نگران و پشیمان نباشید، زیرا که اگر در همان زمان (زمانی که روحیه نامناسب داشتید) طرح ها را آماده میکردید، مطمئنا آن چیزی که میخواستید نمیشد و ممکن بود که طرف درخواست کننده نیز از آن ها خوشش نیاید و این برای شما خیلی ناخوشایند می شد!
البته امیدوارم هیچ وقت مشکل و ناراحتی ای برایتان پیش نیاید، اما چه می شود کرد که با سرنوشت نمیتوان جنگید!