ما در قانون چيزي به نام طلاق توافقي نداريم. در واقع طلاق توافقي محصول ابتكار زناني است كه در برخورد با نواقص قانون...
سهيلا، دختري آرام و خجالتي از يك خانواده سنتي است كه در 17 سالگي به علت اصرارهاي مكرر با يكي از خواستگارانش ازدواج كرد. او از همان ابتداي زندگي به علت بيقيدي و بياخلاقي همسر و خانواده همسرش با آنها دچار مشكل شد.
سهيلا تمام توهينها و كتكهاي شوهر را تحمل كرد تا اينكه شوهرش در سانحه رانندگي دچار آسيب جدي از ناحيه پا شد، يكسال در خانه بستري بود. در طول اين يكسال سهيلا با كارگري در بيمارستان خرج خانه و خانواده را تامين ميكرد تا اينكه پي به رابطه پنهاني شوهرش با زني كه در جلسات فيزيوتراپي با او آشنا شده بود، برد. سهيلا تصميم به جدايي گرفت و در جلسات مشاوره فهميد طلاق توافقي سادهترين راه براي جدايي است، ولي هر بار كه شوهر را راضي ميكرد با سنگاندازيهاي او در مراحل مختلف مواجه ميشد، ضمن اينكه فرهنگ بيمار مردسالاري و تعصبات بيحدي مانند دختر با لباس عروس ميرود و با كفن برميگردد مانع همدردي و حمايت خانواده سهيلا از او شد تا اينكه شوهر سهيلا تصميم به ازدواج با آن زن گرفت و اين بهانه خوبي بود تا يك بار ديگر تقاضاي طلاق مطرح شود و در واقع تقاضاي طلاق فقط زماني از سوي شوهرش پذيرفته شد كه قصد ازدواج مجدد داشت.
زندگي در دنياي صنعتي همه مسائلش متفاوت است و گاه عجيب و غريب؛ تولد، بزرگ شدن، ازدواج و طلاق.
تا چند سال پيش طلاق پديدهاي مذموم و قبيح در جامعه بهشمار ميرفت و افراد در شرايط بسيار سخت به فكر طلاق ميافتادند يا گاه آنقدر در پيچ و خمهاي مراحل قانوني سردرگم ميشدند كه از طلاق گرفتن انصراف ميدادند؛ اما امروزه با گسترش نوعي از طلاق، ديگر نياز نيست كفش آهنين براي جداشدن از هم بپوشند. آنها ميتوانند با چاشني گذشت (بخشش مهريه) براحتي به دادگاه مراجعه و پس از مدت كوتاهي از دادگاه خارج شوند، يك نفس عميق بكشند و بگويند آزاد شدم.
تعريف طلاق توافقي
به موجب قانون، دادگاه خانواده، دادگاهي است كه صلاحيت رسيدگي به 14 مورد از دعاوي از جمله نكاح موقت و دائم، طلاق، فسخ نكاح، بذل مدت و انقضاي مدت، مهريه، جهيزيه، اجرتالمثل و نحله ايام زوجيت، نفقه معوقه و جاريه زوجه و اقرباي واجب نفقه، حضانت و ملاقات اطفال، نسب، نشوز و تمكين، نصب قيم و ناظر قيم امين و عزل آنها، حكم رشد، ازدواج مجدد، اهداي جنين داراست؛ بنابراين طلاق توافقي نيز از مواردي است كه دادگاه خانواده صلاحيت رسيدگي به آن را دارد.
نبود طلاق توافقي در قانون
ما در قانون چيزي به نام طلاق توافقي نداريم. در واقع طلاق توافقي محصول ابتكار زناني است كه در برخورد با نواقص قانون مردسالار آن را به وجود آوردهاند ما در قانون طلاقي داريم به نام خلع. در طلاق خلع زن به واسطه كراهتي كه از مرد دارد بايد مالي كمتر، معادل يا بيشتر از مهريه خود را به مرد بدهد تا او را راضي به طلاق كند. قضات دادگاهها طلاق توافقي را به لحاظ قانوني با مواد مربوط به خلع توجيه ميكنند. در طلاق توافقي زن و مرد توافق ميكنند از يكديگر جدا شوند و اين توافق در حكم دادگاه ثبت ميشود و ضمانت اجراي قانوني پيدا ميكند، ولي از آنجا كه زنان هيچ حربهاي براي راضي كردن همسر خود براي جدايي ندارند و مطابق با ماده 1133 قانون مدني حق طلاق با مرد است و مرد هر وقت كه بخواهد ميتواند زن خود را طلاق دهد معمولا همه حقوق مالي خود را ميبخشند تا همسرشان را براي جدايي راضي كنند.
علل رواج طلاق توافقي
تغيير شيوههاي همسريابي در سالهاي اخير، توقعات و خواستههاي زوجين وتفاوت ديدگاههاي آنها، شناخت كافي و مناسب نداشتن از اوضاع و احوال فرهنگي و شخصيتي يكديگر از مهمترين عوامل درخواست طلاق از سوي زوجين است، از سوي ديگر اعتياد كه از عوامل اضمحلال و انهدام خانواده است و همچنين بيكاري و ترك انفاق. در حالي كه زنان و خانوادههاي ايراني اغلب بسيار سازگار و حاضر به سازش به شرط تامين حداقل امكانات و نيازهاي ماديشان هستند، اما وقتي در تامين همان حداقل با مشكل مواجه ميشوند و به هر سازماني مراجعه ميكنند نتيجهاي نميگيرند، چارهاي جز طلاق ندارد.
مراحل طلاق توافقي
براي گرفتن طلاق توافقي زن و شوهر بايد به همراه شناسنامه و عقدنامه به دادگاه بروند و فرم درخواست را پر و همه موارد و مسائل مانند حضانت فرزند، ملاقات او و امورمالي مانند مهريه، جهيزيه، نفقه و غيره را مشخص كنند و پس از تقديم دادخواست طبق روال معمول، دادگاه به آنها تكليف ميكند هريك از زوجين داوري از ميان بستگانشان معرفي كنند كه بايد با زوجين مذاكره و سعي در مصالحه كنند. اگر داوران به نتيجه نرسيدند گزارش خود را به دادگاه ميدهند و دادگاه نيز براساس توافق زوجين گواهي عدم امكان سازش صادر ميكند و آنها ميتوانند با ارائه گواهي به دفترخانه طلاق، صيغه طلاق را جاري و ثبت كنند.
گواهي عدم امكان سازش به مدت 3 ماه اعتبار دارد، يعني اگر زوجين ظرف 3 ماه آن را اجرا نكردند ديگر اعتباري ندارد. گفتني است شوراهاي حل اختلاف درخصوص اختلافات خانوادگي با توجه به تقاضاي طرفين ميتوانند براي اصلاح ذاتالبين دخالت كنند، در حاليكه در طلاق توافقي افراد معمولا پيش از درخواست طلاق صحبت كرده و به توافق رسيدهاند و اگر باز هم علاقه داشته باشند كه جلساتي براي سازش و مذاكره بگذارند بالطبع به شوراي حل اختلاف كه فرصت دوبارهاي براي سازش فراهم ميكنند ارجاع ميشوند.
ايجاد مشكل
معمولا پس از صدور حكم طلاق توافقي، شوهر هيچ اجباري براي آمدن به محضر ندارد و چون اين طلاق با توافق طرفين صورت ميگيرد به لحاظ قانوني رفتن به محضر هم بايد با توافق طرفين باشد و نميشود توافق طرفين را با الزام همراه كرد، بنابراين براي حل اين مشكل شايد بهترين راهكار اين باشد كه طرفين الزام رفتن به محضر را هم جزيي از تعهدات خود در دادخواست ذكركنند تا در نهايت در حكم دادگاه منعكس شود. در اين صورت ميشود الزام شوهر را به آنچه خود تعهد داده است از دادگاه درخواست كرد.
ــ مزاياي طلاق توافقي
ــ عدم تشكيل پروندههاي متعدد در دادگستري
ــ جلوگيري از رجوع مكرر زوجين به محل دادگستري
ــ دخالت طرفين در طلاق و صدور گواهي عدم سازش
ــ كوتاه بودن زمان صدور گواهي مربوط براي جواز اجراي طلاق
ــ مدتدار بودن اين گواهي در عرض 3 ماه كه سبب حفظ دوام عقد نكاح است در حاليكه در حكم طلاق، كه بدون مدت اجرايي است هر لحظه دوام زندگي تهديد ميشود.
ــ درگيري كمتر و كاهش تنش بينابين خانوادههاي زوجين
ــ احتمال رجوع بيشتر زوجين در آينده به يكديگر و تشكيل مجدد زندگي مشترك به دليل مورد ششم
ــ كاهش استرس فرزندان
آمارها سخن ميگويند
با نگاهي گذرا به ارقام موجود طلاق توافقي ميتوان دريافت نهاد خانواده بويژه در ميان جوانان از قداست پيشين برخوردار نيست. بر خلاف معيارهاي گذشته در فرهنگ ايراني كه زندگي زير يك سقف تحت هر شرايطي را تجويز ميكرد، بسياري از كساني كه در گيرودار مسائل و اختلافات زندگي مشترك قادر به ادامه زندگي نيستند با استفاده از شيوه طلاق توافقي به فسخ اين قرارداد اقدام ميكنند، به نظر ميآيد قداست زندگي مشترك و كراهت طلاق ميان جوانان به مسائلي نه چندان پيچيده بدل شدهاند.
به گزارش برنا، افزايش طلاق در زندگي هزاره سوم در ايران در حالي مرز هشدار را رد كرده است كه بنا به گفته معاون قضايي رئيس كل دادگستري تهران، 82 درصد طلاقهاي كشور در سال85 توافقي بوده است.
براساس آمارهاي به دست آمده تا سال 79 رشد طلاق در ايران سيري آرام و تقريبا ثابتي را طي ميكرده است، اما از سال 80 طلاق با سير صعودي چشمگيري در ايران مواجه شده است.
بنابر گزارشهاي منتشر شده 80 درصد طلاقهايي كه در مجتمع قضايي خانواده انجام ميشود به درخواست زنان و حدود 40 درصد مربوط به درخواست طلاق زناني است كه تازه ازدواج كردهاند يا در دوره عقد هستند يا سابقه 3 سال زندگي مشترك را با زوج دارند، همچنين براساس گزارش منتشر شده از سوي نماينده قوهقضاييه، در سال 85 بيشترين مراجعه دعاوي خانوادگي در كل كشور، دعوي طلاق توافقي با 93075 مورد بوده است، در چنين شرايطي با ادامه روند صعودي بحران انفجار آمار طلاق، اضمحلال نهاد خانواده چندان دور از انتظار نيست.
برگه دادخواست
در برگه دادخواست صدور گواهي عدم امكان سازش (طلاق توافقي) مواردي كه بايد درج شود عبارتند از:
مشخصات طرفين: نام، نامخانوادگي، نام پدر، شغل، محل اقامت خواهان و خوانده
مشخصات وكيل يا نماينده قانوني (در صورت وجود)
تعيين خواسته و بهاي آن: تقاضاي صدور گواهي عدم امكان سازش (طلاق توافقي) دلايل و منظمات دادخواست: فتوكپي مصدق عقدنامه ازدواج
شرح تقاضا:
رياست محترم دادگاه عمومي...
سلام عليكم
احتراما، با تقديم اين دادخواست به استحضار عالي ميرساند نظر به اين كه اينجانبان... و... (زن و شوهر) از هر جهت براي جدايي به توافق رسيدهايم، لذا با عنايت به ماده واحده مصوب مجمع تشخيص مصلحت نظام هر زمان كه دادگاه محترم مقرر بدارد، داوران خود را معرفي نموده و تقاضاي صدور گواهي عدم امكان سازش (طلاق توافقي) را داريم.
با تشكر و تجديد احترام
نام و نامخانوادگي (زوج)
نام و نامخانوادگي (زوجه)
امضاء
سهيلا، دختري آرام و خجالتي از يك خانواده سنتي است كه در 17 سالگي به علت اصرارهاي مكرر با يكي از خواستگارانش ازدواج كرد. او از همان ابتداي زندگي به علت بيقيدي و بياخلاقي همسر و خانواده همسرش با آنها دچار مشكل شد.
سهيلا تمام توهينها و كتكهاي شوهر را تحمل كرد تا اينكه شوهرش در سانحه رانندگي دچار آسيب جدي از ناحيه پا شد، يكسال در خانه بستري بود. در طول اين يكسال سهيلا با كارگري در بيمارستان خرج خانه و خانواده را تامين ميكرد تا اينكه پي به رابطه پنهاني شوهرش با زني كه در جلسات فيزيوتراپي با او آشنا شده بود، برد. سهيلا تصميم به جدايي گرفت و در جلسات مشاوره فهميد طلاق توافقي سادهترين راه براي جدايي است، ولي هر بار كه شوهر را راضي ميكرد با سنگاندازيهاي او در مراحل مختلف مواجه ميشد، ضمن اينكه فرهنگ بيمار مردسالاري و تعصبات بيحدي مانند دختر با لباس عروس ميرود و با كفن برميگردد مانع همدردي و حمايت خانواده سهيلا از او شد تا اينكه شوهر سهيلا تصميم به ازدواج با آن زن گرفت و اين بهانه خوبي بود تا يك بار ديگر تقاضاي طلاق مطرح شود و در واقع تقاضاي طلاق فقط زماني از سوي شوهرش پذيرفته شد كه قصد ازدواج مجدد داشت.
زندگي در دنياي صنعتي همه مسائلش متفاوت است و گاه عجيب و غريب؛ تولد، بزرگ شدن، ازدواج و طلاق.
تا چند سال پيش طلاق پديدهاي مذموم و قبيح در جامعه بهشمار ميرفت و افراد در شرايط بسيار سخت به فكر طلاق ميافتادند يا گاه آنقدر در پيچ و خمهاي مراحل قانوني سردرگم ميشدند كه از طلاق گرفتن انصراف ميدادند؛ اما امروزه با گسترش نوعي از طلاق، ديگر نياز نيست كفش آهنين براي جداشدن از هم بپوشند. آنها ميتوانند با چاشني گذشت (بخشش مهريه) براحتي به دادگاه مراجعه و پس از مدت كوتاهي از دادگاه خارج شوند، يك نفس عميق بكشند و بگويند آزاد شدم.
تعريف طلاق توافقي
به موجب قانون، دادگاه خانواده، دادگاهي است كه صلاحيت رسيدگي به 14 مورد از دعاوي از جمله نكاح موقت و دائم، طلاق، فسخ نكاح، بذل مدت و انقضاي مدت، مهريه، جهيزيه، اجرتالمثل و نحله ايام زوجيت، نفقه معوقه و جاريه زوجه و اقرباي واجب نفقه، حضانت و ملاقات اطفال، نسب، نشوز و تمكين، نصب قيم و ناظر قيم امين و عزل آنها، حكم رشد، ازدواج مجدد، اهداي جنين داراست؛ بنابراين طلاق توافقي نيز از مواردي است كه دادگاه خانواده صلاحيت رسيدگي به آن را دارد.
نبود طلاق توافقي در قانون
ما در قانون چيزي به نام طلاق توافقي نداريم. در واقع طلاق توافقي محصول ابتكار زناني است كه در برخورد با نواقص قانون مردسالار آن را به وجود آوردهاند ما در قانون طلاقي داريم به نام خلع. در طلاق خلع زن به واسطه كراهتي كه از مرد دارد بايد مالي كمتر، معادل يا بيشتر از مهريه خود را به مرد بدهد تا او را راضي به طلاق كند. قضات دادگاهها طلاق توافقي را به لحاظ قانوني با مواد مربوط به خلع توجيه ميكنند. در طلاق توافقي زن و مرد توافق ميكنند از يكديگر جدا شوند و اين توافق در حكم دادگاه ثبت ميشود و ضمانت اجراي قانوني پيدا ميكند، ولي از آنجا كه زنان هيچ حربهاي براي راضي كردن همسر خود براي جدايي ندارند و مطابق با ماده 1133 قانون مدني حق طلاق با مرد است و مرد هر وقت كه بخواهد ميتواند زن خود را طلاق دهد معمولا همه حقوق مالي خود را ميبخشند تا همسرشان را براي جدايي راضي كنند.
علل رواج طلاق توافقي
تغيير شيوههاي همسريابي در سالهاي اخير، توقعات و خواستههاي زوجين وتفاوت ديدگاههاي آنها، شناخت كافي و مناسب نداشتن از اوضاع و احوال فرهنگي و شخصيتي يكديگر از مهمترين عوامل درخواست طلاق از سوي زوجين است، از سوي ديگر اعتياد كه از عوامل اضمحلال و انهدام خانواده است و همچنين بيكاري و ترك انفاق. در حالي كه زنان و خانوادههاي ايراني اغلب بسيار سازگار و حاضر به سازش به شرط تامين حداقل امكانات و نيازهاي ماديشان هستند، اما وقتي در تامين همان حداقل با مشكل مواجه ميشوند و به هر سازماني مراجعه ميكنند نتيجهاي نميگيرند، چارهاي جز طلاق ندارد.
مراحل طلاق توافقي
براي گرفتن طلاق توافقي زن و شوهر بايد به همراه شناسنامه و عقدنامه به دادگاه بروند و فرم درخواست را پر و همه موارد و مسائل مانند حضانت فرزند، ملاقات او و امورمالي مانند مهريه، جهيزيه، نفقه و غيره را مشخص كنند و پس از تقديم دادخواست طبق روال معمول، دادگاه به آنها تكليف ميكند هريك از زوجين داوري از ميان بستگانشان معرفي كنند كه بايد با زوجين مذاكره و سعي در مصالحه كنند. اگر داوران به نتيجه نرسيدند گزارش خود را به دادگاه ميدهند و دادگاه نيز براساس توافق زوجين گواهي عدم امكان سازش صادر ميكند و آنها ميتوانند با ارائه گواهي به دفترخانه طلاق، صيغه طلاق را جاري و ثبت كنند.
گواهي عدم امكان سازش به مدت 3 ماه اعتبار دارد، يعني اگر زوجين ظرف 3 ماه آن را اجرا نكردند ديگر اعتباري ندارد. گفتني است شوراهاي حل اختلاف درخصوص اختلافات خانوادگي با توجه به تقاضاي طرفين ميتوانند براي اصلاح ذاتالبين دخالت كنند، در حاليكه در طلاق توافقي افراد معمولا پيش از درخواست طلاق صحبت كرده و به توافق رسيدهاند و اگر باز هم علاقه داشته باشند كه جلساتي براي سازش و مذاكره بگذارند بالطبع به شوراي حل اختلاف كه فرصت دوبارهاي براي سازش فراهم ميكنند ارجاع ميشوند.
ايجاد مشكل
معمولا پس از صدور حكم طلاق توافقي، شوهر هيچ اجباري براي آمدن به محضر ندارد و چون اين طلاق با توافق طرفين صورت ميگيرد به لحاظ قانوني رفتن به محضر هم بايد با توافق طرفين باشد و نميشود توافق طرفين را با الزام همراه كرد، بنابراين براي حل اين مشكل شايد بهترين راهكار اين باشد كه طرفين الزام رفتن به محضر را هم جزيي از تعهدات خود در دادخواست ذكركنند تا در نهايت در حكم دادگاه منعكس شود. در اين صورت ميشود الزام شوهر را به آنچه خود تعهد داده است از دادگاه درخواست كرد.
ــ مزاياي طلاق توافقي
ــ عدم تشكيل پروندههاي متعدد در دادگستري
ــ جلوگيري از رجوع مكرر زوجين به محل دادگستري
ــ دخالت طرفين در طلاق و صدور گواهي عدم سازش
ــ كوتاه بودن زمان صدور گواهي مربوط براي جواز اجراي طلاق
ــ مدتدار بودن اين گواهي در عرض 3 ماه كه سبب حفظ دوام عقد نكاح است در حاليكه در حكم طلاق، كه بدون مدت اجرايي است هر لحظه دوام زندگي تهديد ميشود.
ــ درگيري كمتر و كاهش تنش بينابين خانوادههاي زوجين
ــ احتمال رجوع بيشتر زوجين در آينده به يكديگر و تشكيل مجدد زندگي مشترك به دليل مورد ششم
ــ كاهش استرس فرزندان
آمارها سخن ميگويند
با نگاهي گذرا به ارقام موجود طلاق توافقي ميتوان دريافت نهاد خانواده بويژه در ميان جوانان از قداست پيشين برخوردار نيست. بر خلاف معيارهاي گذشته در فرهنگ ايراني كه زندگي زير يك سقف تحت هر شرايطي را تجويز ميكرد، بسياري از كساني كه در گيرودار مسائل و اختلافات زندگي مشترك قادر به ادامه زندگي نيستند با استفاده از شيوه طلاق توافقي به فسخ اين قرارداد اقدام ميكنند، به نظر ميآيد قداست زندگي مشترك و كراهت طلاق ميان جوانان به مسائلي نه چندان پيچيده بدل شدهاند.
به گزارش برنا، افزايش طلاق در زندگي هزاره سوم در ايران در حالي مرز هشدار را رد كرده است كه بنا به گفته معاون قضايي رئيس كل دادگستري تهران، 82 درصد طلاقهاي كشور در سال85 توافقي بوده است.
براساس آمارهاي به دست آمده تا سال 79 رشد طلاق در ايران سيري آرام و تقريبا ثابتي را طي ميكرده است، اما از سال 80 طلاق با سير صعودي چشمگيري در ايران مواجه شده است.
بنابر گزارشهاي منتشر شده 80 درصد طلاقهايي كه در مجتمع قضايي خانواده انجام ميشود به درخواست زنان و حدود 40 درصد مربوط به درخواست طلاق زناني است كه تازه ازدواج كردهاند يا در دوره عقد هستند يا سابقه 3 سال زندگي مشترك را با زوج دارند، همچنين براساس گزارش منتشر شده از سوي نماينده قوهقضاييه، در سال 85 بيشترين مراجعه دعاوي خانوادگي در كل كشور، دعوي طلاق توافقي با 93075 مورد بوده است، در چنين شرايطي با ادامه روند صعودي بحران انفجار آمار طلاق، اضمحلال نهاد خانواده چندان دور از انتظار نيست.
برگه دادخواست
در برگه دادخواست صدور گواهي عدم امكان سازش (طلاق توافقي) مواردي كه بايد درج شود عبارتند از:
مشخصات طرفين: نام، نامخانوادگي، نام پدر، شغل، محل اقامت خواهان و خوانده
مشخصات وكيل يا نماينده قانوني (در صورت وجود)
تعيين خواسته و بهاي آن: تقاضاي صدور گواهي عدم امكان سازش (طلاق توافقي) دلايل و منظمات دادخواست: فتوكپي مصدق عقدنامه ازدواج
شرح تقاضا:
رياست محترم دادگاه عمومي...
سلام عليكم
احتراما، با تقديم اين دادخواست به استحضار عالي ميرساند نظر به اين كه اينجانبان... و... (زن و شوهر) از هر جهت براي جدايي به توافق رسيدهايم، لذا با عنايت به ماده واحده مصوب مجمع تشخيص مصلحت نظام هر زمان كه دادگاه محترم مقرر بدارد، داوران خود را معرفي نموده و تقاضاي صدور گواهي عدم امكان سازش (طلاق توافقي) را داريم.
با تشكر و تجديد احترام
نام و نامخانوادگي (زوج)
نام و نامخانوادگي (زوجه)
امضاء