• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

نگاهي به پرونده‌هاي همچنان باز فيزيك امروز

parisa

متخصص بخش
يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي علم اين است كه پاسخ هر پرسشي به‌وجود آورنده پرسش‌هاي بسيار ديگر است. شايد همين عامل باعث زايندگي و بي‌پايان بودن علم است. در اينجا نگاهي داريم به چند پرسش بنيادين كه هنوز پاسخ نهايي آن يافت نشده است.

---

كاركرد جهان چگونه است

ما هم‌اكنون به جايي رسيده‌ايم كه بدون حل كردن برخي از پرسش‌ها و مسائل فيزيك، نمي‌توانيم در مورد حقايق و پديده‌هاي به‌ راستي جالب و شگفت‌انگيز ديگر فيزيكي، اطلاعات بيشتري كسب كنيم. براي درك مفاهيمي مثل خاستگاه جهان، سرنوشت نهايي سياهچاله‌ها يا امكان سفر در زمان، لازم است بدانيم كاركرد جهان چگونه است. هم‌اكنون يك ايده خوب در مورد واحد‌هاي احتمالي سازنده ماده در ذهن داريم. علم فيزيك در قرن بيستم بر پايه دو انقلاب مكانيك كوانتومي (تئوري ماهيت جسم) و نظريه معروف «اينشتين» در مورد فضا، زمان و گرانش (معروف به نسبيت) بنا شده است. اما راضي‌كننده نيست كه تنها يك واقعيت را ببينيم ولي براي توجيه آن به دو نظريه متفاوت متوسل شويم.

تلاش براي يگانه‌سازي اين دو نظريه، موانع فني و مفهومي دشواري را بر سر راه بهترين نظريه‌پردازان فيزيك در طول دهه‌هاي گذشته قرار داده و آنان را به چالش كشيده است. براي مثال از آنجايي كه گرانش، خود را به شكل عامل ايجاد واپيچش در فضاي چهاربعدي زمان- مكان نشان مي‌دهند، به‌كارگيري نظريه كوانتومي در مورد گرانش مشكل‌ساز مي‌شود. از يك جهت، اين‌ موضوع به معناي آن است كه به‌كار‌گيري اصل عدم‌ قطعيت‌ «هايزنبرگ» در مورد فرضيه‌هاي موجود در مورد فضا- زمان مشكل‌ساز خواهد بود.

اما ممكن است اين ترديدها، يك معناي ديگر هم داشته باشند كه به معناي وجود يك مشكل در رويكرد ما نسبت به واقعيت است. شايد ما نبايد مفهوم گرانش را به تنهايي بررسي كنيم. بيشتر تلاش‌ها براي يگانه‌سازي نظريه‌هاي موجود، به تلفيق گرانش با نيروهاي ديگر و همچنين ديگر ذره‌هاي زيراتمي و ايجاد يك ساختار نظري مربوط مي‌شود. اين ايده‌اي است كه برخي از فيزيكدان‌ها آن را «نظريه همه‌چيز» مي‌خوانند.

نظريه جديدي كه در حال حاضر مطرح مي‌شود، نظريه «ابرتار» است. اين نظريه اجزاي تشكيل‌دهنده ماده را به شكل تارهاي بسيار ظريفي در نظر مي‌گيرد (به جاي ذره‌هاي كوچك شبه‌نقطه‌اي). ديدگاه ديگري كه وجود دارد و به تئوري «ام» (M) مشهور است، از نظريه قبلي نيز كمي پيچيده‌تر و مبهم‌تر به نظر مي‌رسد. اين نظريه رويه‌اي را در نظر مي‌گيرد كه در ابعاد وسيع‌تر فضا حركت مي‌كند. اما مرحله و روند پيشرفت در اين نظريه‌ را در بهترين حالت، هنگامي مي‌توان بهتر دريافت كه بدانيم هيچ كس به ‌درستي نمي‌داند وجود حرف «M» در نظريه «ام»، دقيقاً به چه معناست و چه واژه‌اي را تداعي مي‌كند. هنوز راه درازي در پيش است.

آيا «ضدگرانش» «اينشتين» به راستي اشتباه بود

«آلبرت اينشتين» ضدگرانش را بزرگ‌ترين اشتباه خود مي‌شمارد. اما شايد هم او با اضافه كردن ضدگرانش با نام عبارت كيهان‌شناسي به فرضيه نسبيت خود كار درستي انجام داده است.

اين شرط اضافه در فرضيه نسبيت، به فضا يك خاصيت دافعه‌اي نسبت مي‌دهد، به اين معنا كه فضا خودش را دفع مي‌كند، فضا گسترده‌تر مي‌شود و اين روند افزايش و گسترش هر چه سريع‌تر ادامه مي‌يابد. «اينشتين» اين عامل را اضافه كرد، چرا كه تصور مي‌كرد جهان هستي ثابت است و بي‌حركت. در نتيجه نياز بود تا نيرويي وجود داشته باشد و قدرت جاذبه‌ جهان را موازنه و متعادل كند تا مواد موجود در جهان، در خود فرو نريزد (رمبش نكند).

منبع : روزنامه شرق
 
بالا