نگاهی بر بازار در یزد
مطالعه بازار را از دو طریق می توان پیش گرفت؛ مطالعه ای در زمانی که به تاریخ پیدایش و تحولات بازار بپردازد و مطالعه ای همزمانی که به بررسی بازار یا بازارهایی که همکنون در سطح شهر وجود دارند و بی تردید روابط متقابلی میان آنها وجود دارد، می پردازد. مطالعه در زمانی بیشتر از طریق اسناد و پژوهش تاریخی میسر است، حال آنکه مطالعه ای همزمانی بیشتر نیازمند بررسی جریان های کالا و سرمایه در مطالعه کارکردی و تحلیل شناختی در مطالعه آنها به عنوان پدیده ای فرهنگی است. در این قسمت به مطالعه همزمانی بازار به عنوان پدیده ای فرهنگی و شناختی خواهیم پرداخت.
در تحلیل شناختی می باید پیش از هر چیز به این سئوال پاسخ داد که بازار چیست. آیا هر جایی که در آن مبادله اقتصادی صورت گیرد، بازار است؟ آیا بازار فقط مکانی سنتی و مسقف است که تعداد قابل توجهی حجره، تیمچه و سرا را در خود جای داده؟ و البته هر یک از این اصطلاحات حجره، تیمچه، سرا و... دقیقا بر چه مکان هایی مصداق می یابند. بنابراین بازار یا بازارهای یزد کدام اند. آیا هر جایی را که مردم یزد بازار بگویند فقط باید بازار بدانیم. آیا پاساژهای واقع در خیابان فرخی و کاشانی بازار نیستند. آیا تنها تفاوت در زمان احداث و استفاده اهالی از کلمه پاساژ و عدم حضور معماری سنتی، در مورد پاساژ کویتی ها، کافی است که ما مکانی را که روابط اجتماعی آن به شدت مشابه بازار های سنتی است را بازار ندانیم. با این حال نباید زیاده روی کنیم و کافی شاپ ها و بوتیک های خیابان صفائیه و یا مجتمع های تجاری - اداری چندین طبقه را تداوم همان پدیده بازار سنتی بدانیم.
با وصف فوق که طیف وسیعی از مکان ها را تحت عنوان کلی بازار پذیرفتیم می باید برای بیان تفاوت ها، گونه های مختلف بازار را نیز معرفی کنیم. و این نوشتار در این مرحله فقط می کوشد تلاشی برای این مقصود باشد، که نشان دهد در مقطع تاریخی اکنون رفتار مردم یزد در قبال بازارهای مختلف شهر چه تفاوتی دارد، رفتاری که از شناخت مردم نسبت به این بازارها حکایت می کند.
بازار در یزد را تحت هر تعریفی که قرار دهیم، بارزترین حضور آن را در مجموعه بازار خان و خیابان قیام مشاهده خواهیم کرد، به لحاظ جهت توسعه ادامه آن در دو خیابان امام و امامزاده در جهت جنوب امتداد می یابد، از بین این دو خیابان، خیابان امام که در شرق قرار دارد در جهت جنوب و شرق همچنان ادامه می یابد، خیابان فرخی در جهت جنوب، و خیابان کاشانی در جهت شرق، و از این دو آنکه در جهت شرق قرار دارد در میدان ابوذر و خیابان صفائیه دورترین بازار شهر را شکل می دهد. و البته جهات اصلی رشد شهر نیز در جانب جنوب و جنوب شرقی است.
بازار خان مرکز صنوف طلافروشان و قماش است، حتی در آن راسته ای به نام بازار طلافروشان قرار دارد که تعطیلی این راسته در پنج شنبه بعد از ظهر تقریبا کل بازار و خیابان قیام را از جنب و جوش می اندازد. تداوم صنوف طلا فروش و قماش را در شکلی مدرن می توان در خیابان امامزاده پی گرفت، و پاساژ کویتی ها آخرین جایی است که می توان این صنوف را بطور متراکم مشاهده کرد، بطوریکه در سایر بازارها تراکم بوتیک ها کمتر است و از طلافروشی نیز جز موارد اتفاقی خبری نیست.
خیابان کاشانی را نمیتوان قاطعانه یک بازار دانست، شاید به این دلیل ساده که هیچ عابری طول آن را قدم نمی زند، کاشانی بیشتر خیابانی است که در برخی از قسمت های آن تراکم فضاهای تجاری بیشتر است، و حتی در صورت تکمیل مجتمع تجاری جنب بیمارستان مجیبیان احتمال اینکه تعداد زیادی از عابرین فاصله آن تا پاساژهای اطراف سینما ایران را پیاده بپیمایند چندان نیست که بتوان آن را با خیابان قیام یا حتی خیابان امام مقایسه کرد. اما نباید فراموش کرد که خیابان کاشانی یکی از پر رفت و آمد ترین خیابان های یزد است و در حاشیه آن در بخش قابل توجهی از طول خیابان واحد های تجاری از صنوف مختلف بچشم می خورند. همچنین باید توجه داشت که ابعاد واحد های تجاری در طول این خیابان و برخی خیابان های مشابه بزرگتر از واحد های مرکز شهر و بویژه بازار های سرپوشیده است، بعلاوه برخلاف بازارهای مرکز شهر تابلو های بزرگ و رنگارنگی بر سردر این فروشگاه ها دیده می شود، بطوریکه با توجه به سرعت تقریبا پایین اتومبیل در این خیابان، هر خریداری می تواند در حین حرکت با اتومبیل مقصود خود را بیابد. با این حال بی تردید قدم زدن در میان جمعیتی که در بازار خان در برق بازتابیده از جواهرات و آینه ها و رنگ برخاسته از پارچه ها خیره شده اند، لذتی بیش از بازی نور و تابلو های فلکسی طول خیابان خواهد داشت. با این حال ممکن است برخی چرخ زدن با اتومبیل در خیابان های شهر برای خرید را ترجیح دهند.
شاید این تصور پیش آید که کسی که برای خرید به بازار خان یا خیابان قیام یا خیابان امامزاده می رود، از قبل می داند که از کجا می خواهد خرید کند ولی کسی که در حین عبور با اتومبیل در خیابان کاشانی تصمیم می گیرد مقابل فروشگاهی بایستد و به داخل آن برود، از قبل نمی داند از چه فروشگاهی می خواهد خرید کند. در حالی که، در واقع تفاوتی بین این دو نیست، اگر بدانیم که در بازار خان چند صد مغازه کوچک در راسته های تو در تویی که اغلب حرکت در بین آنها حساب شده نیست، عمل انتخاب را تا حد زیادی تصادفی می کند، مگر اینکه کسی از قبل بداند که می خواهد از کدام مغازه خرید کند، که در این صورت تفاوتی ندارد که پیاده به سمت آن برود یا با اتومبیل. بعلاوه وقتی بدانیم که ترمه رضایی که در بازار خان حجره ای دارد، در خیابان صفائیه(دورترین بازار شهر) نیز فروشگاهی تاسیس کرده، مساله بازار شکل پیچیده تری به خود می گیرد. سوال دیگری که می توان آن را هم گشوده گذاشت اینکه، اگر هر چرخ زدن پیاده یا سواره به قصد خرید شاخصی برای تعریف بازار باشد، آیا می توان نمایشگاه های اتومبیل و فروشندگان وسایل اسپرت اتومبیل را که در نهایت پراکندگی و گاها با فاصله از دیگر واحد های تجاری قرار دارند، در یک بازار تعریف کرد. البته من در پی تایید این تعریف از بازار نیستم.
پاساژ کویتی ها، شاید قدیمی ترین نوع از بازاری در یزد باشد که به آن پاساژ می گویند. ورودی پاساژ در حاشیه میدان بهشتی(مجاهدین) است، و گویا در زمان احداث قصد رقابت با بازار خان را داشته است. بیش از صد مغازه در ابعادی بزرگتر از حجره های بازار خان صنوف مختلف طلافروشی، لباس و کیف و کفش را در خود جای داده اند. یکی از همکلاسیان دوره لیسانسم معتقد بود که بیشتر دانشجویان از پاساژ کویتیها خرید می کنند، و مردم یزد اغلب از بازار خان یا خیابان امامزاده خرید می کنند، اما مشاهدات اخیر من این گفته را بیشتر نفی و کمتر تایید می کند، اگرچه بی تردید بازدیدکنندگان کمتری دارد، و در کنار پایانه رفت و آمد دانشجویان در مرکز شهر(میدان مجاهدین) قرار دارد. بعلاوه تعداد دانشجویان حداکثر معادل پنج درصد کل جمعیت شهر است، که از این پنج درصد تعداد قابل توجهی نیز از اهالی یزد هستند.
در سایر پاساژهای شهر، از جمله آنهایی که در بین چهارراه مارکار و سینما ایران قرار دارند و آنهایی که در طول خیابان فرخی، همان تصویر پاساژ کویتی ها البته در ابعادی کوچکتر و کم اهمیت تر دیده می شود. همچنین از دیگر ویژگی های این لایه از بازار آن است که فروشندگان وسایل آرایشی و فروشندگان کیف و کفش بیشتر از بازار مرکزی شهر در آن بچشم می خورند. و همچنین می باید به این تفاوت اشاره کرد که پاساژهای اخیر چیزی جز سالن هایی احیانا در دو طبقه که تعدادی مغازه همچراغ را در خود جای داده نیستند، حال آنکه در پاساژ کویتی ها، شاید بخاطر ابعاد بزرگتر و تعدد مغازه ها همچنان روابط اجتماعی از نوع بازار سنتی جریان دارد.
رای آنکه به معرفی بازار دیگری بپردازم از پاساژهای خیابان فرخی شروع می کنم، آن دسته از این پاساژها که به میدان آزادی(باغ ملی) نزدیک تر هستند، به میزان نزدیکی، ابتدا در طبقات غیر همکف و به تدریج حتی حاشیه خیابان را به صنوف خدمات و وسایل چاپ، اپتیک(عینک و انواع دوربین)، کامپیوتر و کتاب فروشی اختصاص داده اند. و البته حضور این صنوف با استقرار ساختمان اداری دانشگاه در جوار میدان بی ارتباط نیست. میدانی که در ضلع غربی اش شهرداری را جای داده و در ضلع شرقی اش مجتمع تجاری چند طبقه بزرگی در حال احداث است که باعث شده چشم انداز تبدیل این میدان به حداقل یکی از دو مرکز شهر چندان دور نباشد، مرکزی که حتی اگر برخلاف مسیری که تا کنون پیموده به سمت رقابت با بازار خان برود، بازارگردانان آن نمایندگان حجره داران بازار خان خواهند بود و اگر جوانی هم با سرمایه پدری بخواهد بوتیکی در مجتمع تجاری ایجاد کند، بی تردید می باید تحت بنکداران تیمچه های بازار خان عمل کند، مگر اینکه این بازار همچنان استقلال صنفی خود را حفظ کند.
دیگر بازار قدیم یزد که در مقابل بازار خان در ضلع جنوبی خیابان قیام قرار دارد، بازار پنجعلی است که معرفی آن را به این دلیل به تاخیر انداختم که جای بحث بر بازار بودن یا نبودن صنوف چاپ، اپتیک و کامپیوتر را ببندم، چراکه بازار پنجعلی بیش از هر کارکردی محل تولید و قروش صنایع دستی سنتی است، و پس از آن می توان توزیع کنندگان قدیمی خشکبار را که در رقابت با کلی فروشان مواد غذایی حاشیه بلوار دانشجو فروش محدود خود را ادامه می دهند، نام برد و همچنین تعداد معدودی فروشندگان البسه. بنابراین اگر صنوف چاپ، اپتیک و کامپیوتر قرار بود در شهر قدیم جای یابی شوند، شاید بازار خان آنها را برنمی تابید، اما استقرار آنها در بازار پنجعلی مخالفتی را بهمراه نمی داشت.
دورترین بازار شهر با دو کارکرد در اطراف میدان ابوذر و دو سر خیابان صفائیه قرار دارد، کارکرد اصلی آن تأمین مایحتاج روزانه صفائیه و شهرک های تازهساز دانشگاه، گلستان و فرهنگیان است، چراکه نسبت واحد های تجاری در این شهرکها چنان کم است که ساکنان می باید برای خرید اولین نیازهای خود به میدان اطلسی(انتهای جنوبی خیابان صفائیه) یا میدان ابوذر(انتهای شمالی خیابان صفائیه) مراجعه کنند، در عین حال، از طرف دیگر بهرهمندی اغلب ساکنان این منطقه از اتومبیل نیز باعث شدت این وضعیت شده است، بطوریکه بزرگترین عناصر بازار ابوذر-صفائیه مربوط به تامین مایحتاج خوراکی هستند؛ بازارچه میوه و تره بار، که همیشه در مقابل آن دهها اتومبیل پارک شده اند و در کنار آن، بازارچه مرغ و ماهی و یک سوپر مارکت زنجیره ای در آن سوی میدان قرار دارد.
کارکرد دوم این بازار در رابطه با بیشترین چگالی دانشجویان در این خیابان خود را نشان می دهد، تعداد قابل توجهی کافی شاپ ، پیتزا-ساندویچی، کافی نت و خدمات تایپ و چاپ، و تعداد کمتری بوتیک های پر زرق و برق و حتی تعدادی سالن بیلیارد که البته بیشتر مورد استفاده جوانان یزدی است.
شاید پر جنب و جوش ترین نقطه در شهر یزد بازار خان باشد، بطوریکه که اگر قرار می بود نیمی از بازدید کنندگان با اتومبیل شخصی از منزل خارج شوند، خیابان های اطراف منحصرا کارکرد پارکینگ می یافت و تردد در آنها قطع می شد، از طرف دیگر کالاهایی که در بازار عرضه می شود در انطباقی دانسته یا ندانسته مخاطب خود را اکثریت جمعیت شهر قرار داده، و جز در مورد برخی اصناف مثل طلافروشان کمتر می توان از اجناس لوکس و بسیار گران قیمت در بازار خان نشانی یافت. بنابراین، انطباق بین فضای شهری، کالاهای عرضه شده، امکان تحرک خریدار، نزدیکی به موقعیت استقرار قشر اکثریت اقتصادی در شهر، باعث این جنب و جوش بی نظیر شدهاند. و شاید عکس همین رابطه باعث شده است که فروشگاه های عرضه لوکس ترین کالاها از مرکز شهر فاصله داشته و حتی گاه بصورت منفرد و با فاصله زیاد از دیگر واحد های صنفی همکار قرار گیرند، بعلاوه فاصله از مرکز شهر امکان اتخاذ ابعاد بزرگ برای فروشگاه و گاه تبدیل آن به نمایشگاه را فراهم می آورد، قابلیتی که در جلب توجه عابران سواره اهمیت غیر قابل انکاری دارد. پس بطور خلاصه، بین کالاهای عرضه شده، ابعاد واحد تجاری، فاصله از مرکز شهر و حتی متوسط سرعت اتومبیل رابطهای وجود دارد که گونه های مختلف بازار را رقم می زند. اما در عین حال شواهدی که در مورد بازارچه های ابوذر- صفائیه گفتیم نشان می دهد که در مورد برخی کالاها(اقلام خوراکی) حتی با وجود وسیله نقلیه افراد ترجیح می دهند از جایی خرید کنند که تراکم عرضه زیاد باشد، شاید به این دلیل ساده که خرید اقلام خوراکی(به استثنای اصناف پذیرایی) کمتر قابل تفکیک به لوکس و غیر لوکس هستند.
در تحلیل شناختی می باید پیش از هر چیز به این سئوال پاسخ داد که بازار چیست. آیا هر جایی که در آن مبادله اقتصادی صورت گیرد، بازار است؟ آیا بازار فقط مکانی سنتی و مسقف است که تعداد قابل توجهی حجره، تیمچه و سرا را در خود جای داده؟ و البته هر یک از این اصطلاحات حجره، تیمچه، سرا و... دقیقا بر چه مکان هایی مصداق می یابند. بنابراین بازار یا بازارهای یزد کدام اند. آیا هر جایی را که مردم یزد بازار بگویند فقط باید بازار بدانیم. آیا پاساژهای واقع در خیابان فرخی و کاشانی بازار نیستند. آیا تنها تفاوت در زمان احداث و استفاده اهالی از کلمه پاساژ و عدم حضور معماری سنتی، در مورد پاساژ کویتی ها، کافی است که ما مکانی را که روابط اجتماعی آن به شدت مشابه بازار های سنتی است را بازار ندانیم. با این حال نباید زیاده روی کنیم و کافی شاپ ها و بوتیک های خیابان صفائیه و یا مجتمع های تجاری - اداری چندین طبقه را تداوم همان پدیده بازار سنتی بدانیم.
با وصف فوق که طیف وسیعی از مکان ها را تحت عنوان کلی بازار پذیرفتیم می باید برای بیان تفاوت ها، گونه های مختلف بازار را نیز معرفی کنیم. و این نوشتار در این مرحله فقط می کوشد تلاشی برای این مقصود باشد، که نشان دهد در مقطع تاریخی اکنون رفتار مردم یزد در قبال بازارهای مختلف شهر چه تفاوتی دارد، رفتاری که از شناخت مردم نسبت به این بازارها حکایت می کند.
بازار در یزد را تحت هر تعریفی که قرار دهیم، بارزترین حضور آن را در مجموعه بازار خان و خیابان قیام مشاهده خواهیم کرد، به لحاظ جهت توسعه ادامه آن در دو خیابان امام و امامزاده در جهت جنوب امتداد می یابد، از بین این دو خیابان، خیابان امام که در شرق قرار دارد در جهت جنوب و شرق همچنان ادامه می یابد، خیابان فرخی در جهت جنوب، و خیابان کاشانی در جهت شرق، و از این دو آنکه در جهت شرق قرار دارد در میدان ابوذر و خیابان صفائیه دورترین بازار شهر را شکل می دهد. و البته جهات اصلی رشد شهر نیز در جانب جنوب و جنوب شرقی است.
بازار خان مرکز صنوف طلافروشان و قماش است، حتی در آن راسته ای به نام بازار طلافروشان قرار دارد که تعطیلی این راسته در پنج شنبه بعد از ظهر تقریبا کل بازار و خیابان قیام را از جنب و جوش می اندازد. تداوم صنوف طلا فروش و قماش را در شکلی مدرن می توان در خیابان امامزاده پی گرفت، و پاساژ کویتی ها آخرین جایی است که می توان این صنوف را بطور متراکم مشاهده کرد، بطوریکه در سایر بازارها تراکم بوتیک ها کمتر است و از طلافروشی نیز جز موارد اتفاقی خبری نیست.
خیابان کاشانی را نمیتوان قاطعانه یک بازار دانست، شاید به این دلیل ساده که هیچ عابری طول آن را قدم نمی زند، کاشانی بیشتر خیابانی است که در برخی از قسمت های آن تراکم فضاهای تجاری بیشتر است، و حتی در صورت تکمیل مجتمع تجاری جنب بیمارستان مجیبیان احتمال اینکه تعداد زیادی از عابرین فاصله آن تا پاساژهای اطراف سینما ایران را پیاده بپیمایند چندان نیست که بتوان آن را با خیابان قیام یا حتی خیابان امام مقایسه کرد. اما نباید فراموش کرد که خیابان کاشانی یکی از پر رفت و آمد ترین خیابان های یزد است و در حاشیه آن در بخش قابل توجهی از طول خیابان واحد های تجاری از صنوف مختلف بچشم می خورند. همچنین باید توجه داشت که ابعاد واحد های تجاری در طول این خیابان و برخی خیابان های مشابه بزرگتر از واحد های مرکز شهر و بویژه بازار های سرپوشیده است، بعلاوه برخلاف بازارهای مرکز شهر تابلو های بزرگ و رنگارنگی بر سردر این فروشگاه ها دیده می شود، بطوریکه با توجه به سرعت تقریبا پایین اتومبیل در این خیابان، هر خریداری می تواند در حین حرکت با اتومبیل مقصود خود را بیابد. با این حال بی تردید قدم زدن در میان جمعیتی که در بازار خان در برق بازتابیده از جواهرات و آینه ها و رنگ برخاسته از پارچه ها خیره شده اند، لذتی بیش از بازی نور و تابلو های فلکسی طول خیابان خواهد داشت. با این حال ممکن است برخی چرخ زدن با اتومبیل در خیابان های شهر برای خرید را ترجیح دهند.
شاید این تصور پیش آید که کسی که برای خرید به بازار خان یا خیابان قیام یا خیابان امامزاده می رود، از قبل می داند که از کجا می خواهد خرید کند ولی کسی که در حین عبور با اتومبیل در خیابان کاشانی تصمیم می گیرد مقابل فروشگاهی بایستد و به داخل آن برود، از قبل نمی داند از چه فروشگاهی می خواهد خرید کند. در حالی که، در واقع تفاوتی بین این دو نیست، اگر بدانیم که در بازار خان چند صد مغازه کوچک در راسته های تو در تویی که اغلب حرکت در بین آنها حساب شده نیست، عمل انتخاب را تا حد زیادی تصادفی می کند، مگر اینکه کسی از قبل بداند که می خواهد از کدام مغازه خرید کند، که در این صورت تفاوتی ندارد که پیاده به سمت آن برود یا با اتومبیل. بعلاوه وقتی بدانیم که ترمه رضایی که در بازار خان حجره ای دارد، در خیابان صفائیه(دورترین بازار شهر) نیز فروشگاهی تاسیس کرده، مساله بازار شکل پیچیده تری به خود می گیرد. سوال دیگری که می توان آن را هم گشوده گذاشت اینکه، اگر هر چرخ زدن پیاده یا سواره به قصد خرید شاخصی برای تعریف بازار باشد، آیا می توان نمایشگاه های اتومبیل و فروشندگان وسایل اسپرت اتومبیل را که در نهایت پراکندگی و گاها با فاصله از دیگر واحد های تجاری قرار دارند، در یک بازار تعریف کرد. البته من در پی تایید این تعریف از بازار نیستم.
پاساژ کویتی ها، شاید قدیمی ترین نوع از بازاری در یزد باشد که به آن پاساژ می گویند. ورودی پاساژ در حاشیه میدان بهشتی(مجاهدین) است، و گویا در زمان احداث قصد رقابت با بازار خان را داشته است. بیش از صد مغازه در ابعادی بزرگتر از حجره های بازار خان صنوف مختلف طلافروشی، لباس و کیف و کفش را در خود جای داده اند. یکی از همکلاسیان دوره لیسانسم معتقد بود که بیشتر دانشجویان از پاساژ کویتیها خرید می کنند، و مردم یزد اغلب از بازار خان یا خیابان امامزاده خرید می کنند، اما مشاهدات اخیر من این گفته را بیشتر نفی و کمتر تایید می کند، اگرچه بی تردید بازدیدکنندگان کمتری دارد، و در کنار پایانه رفت و آمد دانشجویان در مرکز شهر(میدان مجاهدین) قرار دارد. بعلاوه تعداد دانشجویان حداکثر معادل پنج درصد کل جمعیت شهر است، که از این پنج درصد تعداد قابل توجهی نیز از اهالی یزد هستند.
در سایر پاساژهای شهر، از جمله آنهایی که در بین چهارراه مارکار و سینما ایران قرار دارند و آنهایی که در طول خیابان فرخی، همان تصویر پاساژ کویتی ها البته در ابعادی کوچکتر و کم اهمیت تر دیده می شود. همچنین از دیگر ویژگی های این لایه از بازار آن است که فروشندگان وسایل آرایشی و فروشندگان کیف و کفش بیشتر از بازار مرکزی شهر در آن بچشم می خورند. و همچنین می باید به این تفاوت اشاره کرد که پاساژهای اخیر چیزی جز سالن هایی احیانا در دو طبقه که تعدادی مغازه همچراغ را در خود جای داده نیستند، حال آنکه در پاساژ کویتی ها، شاید بخاطر ابعاد بزرگتر و تعدد مغازه ها همچنان روابط اجتماعی از نوع بازار سنتی جریان دارد.
رای آنکه به معرفی بازار دیگری بپردازم از پاساژهای خیابان فرخی شروع می کنم، آن دسته از این پاساژها که به میدان آزادی(باغ ملی) نزدیک تر هستند، به میزان نزدیکی، ابتدا در طبقات غیر همکف و به تدریج حتی حاشیه خیابان را به صنوف خدمات و وسایل چاپ، اپتیک(عینک و انواع دوربین)، کامپیوتر و کتاب فروشی اختصاص داده اند. و البته حضور این صنوف با استقرار ساختمان اداری دانشگاه در جوار میدان بی ارتباط نیست. میدانی که در ضلع غربی اش شهرداری را جای داده و در ضلع شرقی اش مجتمع تجاری چند طبقه بزرگی در حال احداث است که باعث شده چشم انداز تبدیل این میدان به حداقل یکی از دو مرکز شهر چندان دور نباشد، مرکزی که حتی اگر برخلاف مسیری که تا کنون پیموده به سمت رقابت با بازار خان برود، بازارگردانان آن نمایندگان حجره داران بازار خان خواهند بود و اگر جوانی هم با سرمایه پدری بخواهد بوتیکی در مجتمع تجاری ایجاد کند، بی تردید می باید تحت بنکداران تیمچه های بازار خان عمل کند، مگر اینکه این بازار همچنان استقلال صنفی خود را حفظ کند.
دیگر بازار قدیم یزد که در مقابل بازار خان در ضلع جنوبی خیابان قیام قرار دارد، بازار پنجعلی است که معرفی آن را به این دلیل به تاخیر انداختم که جای بحث بر بازار بودن یا نبودن صنوف چاپ، اپتیک و کامپیوتر را ببندم، چراکه بازار پنجعلی بیش از هر کارکردی محل تولید و قروش صنایع دستی سنتی است، و پس از آن می توان توزیع کنندگان قدیمی خشکبار را که در رقابت با کلی فروشان مواد غذایی حاشیه بلوار دانشجو فروش محدود خود را ادامه می دهند، نام برد و همچنین تعداد معدودی فروشندگان البسه. بنابراین اگر صنوف چاپ، اپتیک و کامپیوتر قرار بود در شهر قدیم جای یابی شوند، شاید بازار خان آنها را برنمی تابید، اما استقرار آنها در بازار پنجعلی مخالفتی را بهمراه نمی داشت.
دورترین بازار شهر با دو کارکرد در اطراف میدان ابوذر و دو سر خیابان صفائیه قرار دارد، کارکرد اصلی آن تأمین مایحتاج روزانه صفائیه و شهرک های تازهساز دانشگاه، گلستان و فرهنگیان است، چراکه نسبت واحد های تجاری در این شهرکها چنان کم است که ساکنان می باید برای خرید اولین نیازهای خود به میدان اطلسی(انتهای جنوبی خیابان صفائیه) یا میدان ابوذر(انتهای شمالی خیابان صفائیه) مراجعه کنند، در عین حال، از طرف دیگر بهرهمندی اغلب ساکنان این منطقه از اتومبیل نیز باعث شدت این وضعیت شده است، بطوریکه بزرگترین عناصر بازار ابوذر-صفائیه مربوط به تامین مایحتاج خوراکی هستند؛ بازارچه میوه و تره بار، که همیشه در مقابل آن دهها اتومبیل پارک شده اند و در کنار آن، بازارچه مرغ و ماهی و یک سوپر مارکت زنجیره ای در آن سوی میدان قرار دارد.
کارکرد دوم این بازار در رابطه با بیشترین چگالی دانشجویان در این خیابان خود را نشان می دهد، تعداد قابل توجهی کافی شاپ ، پیتزا-ساندویچی، کافی نت و خدمات تایپ و چاپ، و تعداد کمتری بوتیک های پر زرق و برق و حتی تعدادی سالن بیلیارد که البته بیشتر مورد استفاده جوانان یزدی است.
شاید پر جنب و جوش ترین نقطه در شهر یزد بازار خان باشد، بطوریکه که اگر قرار می بود نیمی از بازدید کنندگان با اتومبیل شخصی از منزل خارج شوند، خیابان های اطراف منحصرا کارکرد پارکینگ می یافت و تردد در آنها قطع می شد، از طرف دیگر کالاهایی که در بازار عرضه می شود در انطباقی دانسته یا ندانسته مخاطب خود را اکثریت جمعیت شهر قرار داده، و جز در مورد برخی اصناف مثل طلافروشان کمتر می توان از اجناس لوکس و بسیار گران قیمت در بازار خان نشانی یافت. بنابراین، انطباق بین فضای شهری، کالاهای عرضه شده، امکان تحرک خریدار، نزدیکی به موقعیت استقرار قشر اکثریت اقتصادی در شهر، باعث این جنب و جوش بی نظیر شدهاند. و شاید عکس همین رابطه باعث شده است که فروشگاه های عرضه لوکس ترین کالاها از مرکز شهر فاصله داشته و حتی گاه بصورت منفرد و با فاصله زیاد از دیگر واحد های صنفی همکار قرار گیرند، بعلاوه فاصله از مرکز شهر امکان اتخاذ ابعاد بزرگ برای فروشگاه و گاه تبدیل آن به نمایشگاه را فراهم می آورد، قابلیتی که در جلب توجه عابران سواره اهمیت غیر قابل انکاری دارد. پس بطور خلاصه، بین کالاهای عرضه شده، ابعاد واحد تجاری، فاصله از مرکز شهر و حتی متوسط سرعت اتومبیل رابطهای وجود دارد که گونه های مختلف بازار را رقم می زند. اما در عین حال شواهدی که در مورد بازارچه های ابوذر- صفائیه گفتیم نشان می دهد که در مورد برخی کالاها(اقلام خوراکی) حتی با وجود وسیله نقلیه افراد ترجیح می دهند از جایی خرید کنند که تراکم عرضه زیاد باشد، شاید به این دلیل ساده که خرید اقلام خوراکی(به استثنای اصناف پذیرایی) کمتر قابل تفکیک به لوکس و غیر لوکس هستند.