`نیروی مرکز گریز` آری یا خیر؟
در شکل های زیر یک نمودار جسم آزاد درست برای حرکت دایرهای یکنواخت (شکل الف) و یک نمودار نادرست متداول (شکل ب) نشان داده شده است.
شکل ب به این دلیل نادرست است که شامل یک نیروی به طرف خارج اضافی به بزرگی برای `نگهداشتن جسم در بیرون` یا `نگه داشتن آن در حال تعادل` است.
به سه دلیل نباید چنین نیروی به طرف خارجی که آن را به طور معمول نیروی مرکز گریز مینامند وارد کرد (`مرکز گریز` به معنای `فرار کردن از مرکز` است). نخست آن که جسم `در آن بیرون نمیماند` : جسم به طور پیوسته روی مسیر دایرهای حرکت میکند. از آنجا که جهت سرعت آن به طو پیوسته در تغییر است ، جسم شتاب دارد و در حال تعادل نیست. دوم این که اگر یک نیروی به طرف خارج اضافی وجود میداشت که با نیروی به طرف داخل توازن کند ، آنگاه نیروی خالص صفر میشد و جسم بر یک خط راست حرکت میکرد نه دایره و سوم آن که کمیت یک نیرو نیست ؛ این کمیت با در معادلهی متناظر است و در ظاهر نمیشود (شکل الف).
این درست است که وقتی در اتومبیلی نشستهاید که یک پیچ دایرهای را دور میزند تمایل پیدا میکنید که به طرف خارج پیچ بلغزید آنچنان که گویی یک نیروی `مرکز گریز` به شما وارد میشود اما می دانیم که آنچه که در واقع روی میدهد آن است که شما تمایل دارید به حرکت خود در راستای خط راست ادامه دهید و آن سمت اتومبیل که در طرف خارج پیچ قرار دارد با دور زدن اتومبیل به شما `برخورد` میکند .
در یک چارچوب مرجع لخت چیزی به عنوان `نیروی مرکز گریز` وجود ندارد. این واژه را دیگر بیان نخواهیم کرد و به شما هم اکیداً توصیه میکنیم که از به کار بردن این واژه خودداری کنید.
در شکل های زیر یک نمودار جسم آزاد درست برای حرکت دایرهای یکنواخت (شکل الف) و یک نمودار نادرست متداول (شکل ب) نشان داده شده است.
شکل ب به این دلیل نادرست است که شامل یک نیروی به طرف خارج اضافی به بزرگی برای `نگهداشتن جسم در بیرون` یا `نگه داشتن آن در حال تعادل` است.
به سه دلیل نباید چنین نیروی به طرف خارجی که آن را به طور معمول نیروی مرکز گریز مینامند وارد کرد (`مرکز گریز` به معنای `فرار کردن از مرکز` است). نخست آن که جسم `در آن بیرون نمیماند` : جسم به طور پیوسته روی مسیر دایرهای حرکت میکند. از آنجا که جهت سرعت آن به طو پیوسته در تغییر است ، جسم شتاب دارد و در حال تعادل نیست. دوم این که اگر یک نیروی به طرف خارج اضافی وجود میداشت که با نیروی به طرف داخل توازن کند ، آنگاه نیروی خالص صفر میشد و جسم بر یک خط راست حرکت میکرد نه دایره و سوم آن که کمیت یک نیرو نیست ؛ این کمیت با در معادلهی متناظر است و در ظاهر نمیشود (شکل الف).
این درست است که وقتی در اتومبیلی نشستهاید که یک پیچ دایرهای را دور میزند تمایل پیدا میکنید که به طرف خارج پیچ بلغزید آنچنان که گویی یک نیروی `مرکز گریز` به شما وارد میشود اما می دانیم که آنچه که در واقع روی میدهد آن است که شما تمایل دارید به حرکت خود در راستای خط راست ادامه دهید و آن سمت اتومبیل که در طرف خارج پیچ قرار دارد با دور زدن اتومبیل به شما `برخورد` میکند .
در یک چارچوب مرجع لخت چیزی به عنوان `نیروی مرکز گریز` وجود ندارد. این واژه را دیگر بیان نخواهیم کرد و به شما هم اکیداً توصیه میکنیم که از به کار بردن این واژه خودداری کنید.