هنر های تجسمی
شناسايي اصول تركيب بندي
پس هر نقش و شكلى نسبت به شكل و فضايى كه پيرامونش مى باشد جلوه و معنى خاص پيدا مى كند كه آن ناشى از مجموعه اى فعل و انفعالات و نيروهاى بصرى است.
در نتيجه هر واحد بصرى موقعيت فضايى و جلوه ونمود خود را به واسطه روابط فعال و متقابل واحدهاى تصويرىپيرامون خود كسب مى كند و نيرو هاى تصويرى از جهات مختلف ، راست و چپ ، بالاو پايين ،جلوو عقب بر آن اثر مى گذارند موقعيت فضايى آنرا ايجاد مى كنند.
ودر ضمن رنگ نيز با ارزشهاىتصويرى خاص خود كه دائما تحت تاثير و دگرگونى شرايط فضايى و تابش نور مى باشد، و بافت نيز بصورت موثر در مشخص كردن موقعيت فضايى و كيفيات بصرى عناصر تصويرى موثر هستند.
__________________
تركيب يعني جاى دادن منطقى عناصر تجسمى در فضاى مورد نظر، در سطح دو بعدى ويا در فضاى سه بعدى تركيب بندى يا كمپوزيسيون* گفته مى شود تركيب بندى تحت قواعد و اصول معين و محاسبات دقيق انجام مى گردد و بين عناصر تصويرى ارتباط ، پيوند و روابط منطقى ايجاد مى كند.
نظم و ترتيب دادن ، برنامه ريزى كردن بين عناصر تصويرى ، منسجم نمودن قسمت ها با هم ، تركيب كردن و كنار هم قرار دادن آنها ، ساختار و سازماندهى عناصر تجسمى وبالاخره هماهنگ كردن همه اجزا ء با هم ، مفهوم تركيب را مشخص مى كند.
Arrengement،assemblage،structvre،accord - composition *
پس هر نقش و شكلى نسبت به شكل و فضايى كه پيرامونش مى باشد جلوه و معنى خاص پيدا مى كند كه آن ناشى از مجموعه اى فعل و انفعالات و نيروهاى بصرى است.
در نتيجه هر واحد بصرى موقعيت فضايى و جلوه ونمود خود را به واسطه روابط فعال و متقابل واحدهاى تصويرىپيرامون خود كسب مى كند و نيرو هاى تصويرى از جهات مختلف ، راست و چپ ، بالاو پايين ،جلوو عقب بر آن اثر مى گذارند موقعيت فضايى آنرا ايجاد مى كنند.
ودر ضمن رنگ نيز با ارزشهاىتصويرى خاص خود كه دائما تحت تاثير و دگرگونى شرايط فضايى و تابش نور مى باشد، و بافت نيز بصورت موثر در مشخص كردن موقعيت فضايى و كيفيات بصرى عناصر تصويرى موثر هستند.
__________________
آخرین ویرایش: