• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

هوا سرد است!!!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
هوا سردست
من از عشق لبريزم
چنان گرمم ...
چنان با ياد تو در خويش سر گرمم
که رفت روزها و لحظه ها از خاطرم رفته ست
هوا سردست اما من ...
به شور و شوق دلگرمم
چه فرقي مي کند فصل بهاران يا زمستان است
تو را هر شب درون خواب مي‌بينم...
تمام دسته هاي نرگس دي ماه را در راه مي‌چينم
و وقتي از ميان کوچه مي‌آيي ...
و وقتي قامتت را در زلال اشک مي‌بينم
به خود آرام مي‌گويم :دوباره خواب مي‌بينم
دوباره وعده‌ي ديدارمان در خواب شب باشد
بيا
من دسته هاي نرگس دي ماه را
در راه مي چينم
 

سکرت

کاربر ويژه
هوا بس ناجوانمردانه سرد ست .....(اخوان ثالث)

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

سرها در گریبان است .

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را .

نگه جز پیش پا را دید ، نتواند ،

که ره تاریک و لغزان است .

وگر دست محبت سوی کس یاری،

به اکراه آورد دست از بغل بیرون ،

که سرما سخت سوزان است .

نفس کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک .

چو دیوار ایستد در پیش چشمانت .

نفس کاینست ، پس دیگر چه داری چشم ز چشم دوستان دور یا نردیک؟

مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین!

هوا بس ناجوانمردانه سردست ... آی ...

دمت گرم و سرت خوش باد !

سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای !



منم من ، میهمان هر شبت ، لولی‌وَش مغموم .

منم من ، سنگ تیپا خورده رنجور .

منم ، دشنام پست آفرینش ، نغمه ناجور



نه از رومم، نه از زنگم ، همان بی رنگ بی رنگم .

بیا بگشای در ، بگشای، دلتنگم.

حریفا ! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد.

تگرگی نیست ، مرگی نیست .

صدائی گر شنیدی صحبت سرما و دندان است .

من امشب آمدستم وام بگذارم.

حسابت را کنار جام بگذارم .

چه می گوئی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟

فریبت می دهد بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست .

حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است .

و قندیل سپهر تنگ میدان . مرده یا زنده ،

به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است .

حریفا! رو چراغ باده را بفروز شب با روز یکسان است .



سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت.

هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان ، نفسها ابر ،

دلها خسته و غمگین ،

درختان اسکلتهای بلور آجین ،

زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه ،

غبار آلوده ، مهر و ماه ،

زمستان است ...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا