ویتمن را پدر «شعر آزاد» می نامند، کسی که وزن و قافیه سنتی را زیر پا گذاشت و صدایش تنفس روح تازه امریکا بود. «شعر آزاد» گونه یی شعر است که از وزن خاصی پیروی نمی کند و می تواند درباره هر موضوعی باشد. ویتمن در اشعارش از هویتی به هویت دیگر می رود و «خود»های مختلفی به خود می گیرد. او برای اینکه شاعری «نمایانگر» باشد باید به همه چیز و همه کس تبدیل شود. نقدهایی که از آثار والت ویتمن به جا مانده است نشان می دهد که او همواره در گردابی از بگومگو و بحث و جدل قرار داشت. تخطی از قوانین شعر، استفاده از موضوعات تابو و رفتارهای بی پروای او از مواردی بود که مطبوعات معتبر به آن می پرداختند. شیفتگی نسبت به ویتمن زمانی افزایش پیدا کرد که ناشران، کتاب «برگ های علف» را بدون اجازه او چاپ کردند. دادگستری بوستون جلوی پخش این کتاب را گرفت و به آن لقب «ادبیات موهن» داد. نوشته های مربوط به ویتمن که در مطبوعات چاپ شده بود از داستان های عامه پسند او گرفته تا نقدهای ادبی اهمیت بسیار داشت چرا که شهرت نقدگرایانه و بلندمدت او از همین متون مجادله آمیز شکل گرفت. از طرف دیگر، نقدهای نوشته شده توسط خود ویتمن نشان می دهد که او علاقه داشت نظر مردم را درباره رابطه اش با ادبیات مدیریت کند. در «والت ویتمن و شعرهایش» شاعر خودش را اینگونه توصیف می کند: «همچون مردی بی خبر از اثری چون کتاب یا موجودی چون نویسنده.» او همچنین مقاله «والت ویتمن: پسربچه یی بروکلینی» را در روزنامه دیلی تایمز بروکلین چاپ کرد. این مقاله با این ادعا آغاز می شود که: «برای داوری اشعار واقعی، شناخت شاعر هم لازم است.» سپس خودش را به گونه یی توصیف می کند که انگار به همبسته بودنش با امریکاییان طبقه کارگر تاکید می کرد. تقریبا تمام منتقدان و زندگینامه نویسان در شگفتند که خواندن آثار والت ویتمن تا این حد فراگیر و کتاب هایش بسیار پردرایت است. شاید علت این شگفت زدگی این باشد که ویتمن، مردی که تحصیلات آکادمیک کمی دارد، بارها گفته است که ترجیح می دهد به صدای غرش دریا گوش کند تا به یک شعر حماسی قدرتمند و همیشه از متنی که اصالت ندارد نفرت داشت. نباید نتیجه گرفت که ویتمن از ادبیات کلاسیک آگاهی نداشت، چراکه او شاعران بزرگ امریکایی را از تقلید اینگونه آثار ادبی منع می کرد. او می گفت: «هیچ گونه تصویرسازی، نه از دوران کهن، نه از کلاسیک ها، نه حتی اسطورگان، نه مصر، نه یونان، نه روم و نه حتی نهادهای سلطنتی و آریستوکرات اروپا.» نقد ادبی والت ویتمن بر دو استاندارد تکیه زده است: در هر قطعه ادبی ویتمن همان گونه که به دنبال تعالی هنری بود، به دنبال اهداف دموکراتیک نیز می گشت. آنچه ویتمن برای خلق ادبیات متعالی تجویز می کرد عبارت بود از: خویشتنداری، اصالت، هدف، خوش بینی، جهان شمولی، دغدغه طبیعت، دغدغه زندگی معاصر و تاکید بر دموکراسی. در واقع اینها جوهره ادبیاتی است که ویتمن از آن سخن می گفت. ویتمن در افراط کاری های شکسپیر، نثر پرطمطراق هوگو و جزییات زننده بایرون ضعف و ناتوانی می دید. در عوض موسیقی وزین کیتس و ظرافت های کالریج را ترجیح می داد. او از راسین و کورنی ایراد می گرفت چراکه آثارشان براساس الگوبرداری بود و درحالی که اشعار امرسون غنی و هدفمند بود، اشعار الن پو اینگونه نبود. از نظر ویتمن، هگل آنقدر جهانی بود که به راحتی در امریکا پذیرفته می شد و هازلیت دموکرات و رهایی بخش بود. دیکنز در بهترین حالتش یک نویسنده دموکرات، یک خردمند و خالق شخصیت های بزرگ بود. برداشت نهایی این خواهد بود که شاعری که تمامی فضایل نسخه شده را توامان دارد خود والت ویتمن است. او با ثابت قدمی تلاش کرد تا نویسنده یی دموکرات باشد. هم در شعر و هم در نثر، ویتمن تلاش می کرد میان دو استاندارد ذکر شده هماهنگی ایجاد کند: همان طور که مدام در پی فحوای دموکراتیک بود، به دنبال تعالی هنری نیز می گشت. در شعر «شاعران آینده»، ویتمن می گوید: «من مردی هستم که به آرامی پرسه می زنم بی آنکه توقف کنم/ به شما نگاهی اتفاقی می اندازم و سپس رویم را برمی گردانم/ به خودتان وامی گذارم تا آن را ثابت کنید و شرح دهید/ من توقع پاسخی اساسی از شما دارم.» آن نگاه ساده و تصادفی تاثیر عمیقی داشته است، چراکه نویسندگان بسیاری تلاش کرده اند پروژه ویتمن را تمام کرده و خود را بهتر بشناسند. واکنش ها متفاوت بوده است، از اتهام سازی گرفته تا وی را قرین افتخار کردن. تاثیرات شاعرانه از ویتمن گاه به تقلید از گام آهنگ او برمی گردد و گاه به تقلید از سبک او. اما بسیاری از شاعران، همچون ولیام کارلوس ویلیامز، فهمیده اند که تنها راه نوشتن شبیه به ویتمن این است که شبیه به او ننویسند. با این حال، میراث ویتمن تنها این ژانر نیست که در آن معروف شده است. سوای شعر، ویتمن تاثیر بسیار زیادی بر داستان، فیلم، معماری، موسیقی، نقاشی و دیگر هنرها گذاشته است. ویتمن از یک آوازه بلند بین المللی بهره مند شد. شاید ویلیام فالکنر نیز به اندازه ویتمن بر امریکای جنوبی تاثیر گذاشته باشد. اما نه فالکنر و نه هیچ نویسنده امریکایی دیگری، به اندازه ویتمن در نقاط مختلف دنیا تاثیر نگذاشته است. تمام نسخه های «برگ های علف» به زبان های اسپانیایی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، چینی، ژاپنی و بخش هایی از آن به تمامی زبان های اصلی عربی ترجمه شده است. اهمیت ویتمن تنها ریشه در ادبیات او ندارد، بلکه او را یک پیام آور آزادی و انقلاب می دانند. به طور کلی، تاثیر بین المللی ویتمن را می توان در حلقه های آزادیخواهانه یافت که به عنوان یک نویسنده، زیبایی و قدرت را با هم همبند می کرد و همواره با کاستی هایی نوید دموکراسی را به سرانجام می رساند. ترجمه و تالیف: ثنا ولدخانی برگرفته از کتابها و مقالات: کنت. ام. پرایس و موریس. او. جانسون |