کانتر همان پیشخوان آشپزخانه است که در قسمت جلو و ورودی آشپزخانه یا در وسط آن قرار دارد و معمولا عرض آن را متناسب با عرض کابینت ها در نظر میگیرند. در واقع کانتر برای آماده کردن غذا ، گذاشتن مواد غذایی مختلف و یا جایی برای دسترسی آسان و راحت به وسایلی که در طول روز زیاد مورد استفاده قرار میگیرند میباشد. سنگ، چوب، استیل و شیشه های محکم و پلاستیک های فشرده و... از جمله متریالی هستند که برای ساخت کانتر استفاده می شوند.
کمپوزسیون به معنای ترکیب بندی که وحدت و هماهنگی در اجزای مختلف یک اثر هنری را بیان می کند است. مفاهیمی که در کمپوزسیون بیشتر مورد توجه قرار می گیرند عبارتند از تعادل، تقارن، تناسب و ریتم.
در واقع عناصر تشکیل دهنده یک شی یا اثر هنری باید بطور صحیحی با هم ترکیب شوند.
نقطه کانونی به بخشی از فضای داخلی گفته می شود که از لحاظ بصری دارای ویژگی های فرمی یا عملکردی قابل توجهی است به طوریکه در نگاه اول چشم را متوجه خود می کند. به بیان دیگر نقطه کانونی، یک نقطه خاص و برجسته در دکوراسیون است که می تواند یک ویژگی خاص در طراحی داخلی، یک کاناپه با رنگ جذاب، یک دکور با دکوراتیوهای خاص، آینه یا یک عکس وتابلویی زیبا، یک پنجره رو به نمایی دلفریب و ... باشد.
فنگ شویی یکی از آیین های باستانی کشور چین است و از ترکیب دو واژه آب و باد تشکیل شده و انرژی در این آیین، اصل اول است.
در واقع فنگ شویی به سبک دکوراسیون و معماری فضا وابسته نیست ، بلکه مجموعه اقداماتی ست که در آن نظم و نزدیکی به طبیعت حرف اول را می زند و باعث میشود احساس خوشایند و آرامی در فضای خانه جاری شود و کمک می کند تا انرژی های درونی و محیطی به سمتی مناسب حرکت کنند.
بنابراین در چیدمان و دکوراسیون باید به تمام عناصر دقت کرد تا بیشترین انرژی مثبت را در ما ایجاد کنند. از جمله عناصر تاثیرگذار در فنگ شویی، رنگ و نور، استفاده از گیاهان و آب، آیینه و محل قرارگیری مبلمان و... است.
اين اصطلاح در فارسي به معناي فرانوگرايي يا نوگرايي و مفهومي ست كه به دوران تاريخي بعد از مدرنيته اطلاق مي شود.
در معماري نيز اين اصطلاح به عنوان معماري پيشرو در دهه هشتاد ميلادي گسترش يافت. طراحان پست مدرن بر اين عقيده اند كه مي توان تاريخ معماري را به شيوه هايي اصيل، تازه و بديع به هم پيوند زد. به دنبال اين سبك بود كه مفاهيمي مانند ساختار شكني (deconstruction) به وجود آمد. در معماري پست مدرن از مصالح متفاوتي استفاده مي شود تا تضاد را نشان دهد.
معماران سعي مي كنند رابطه اي بين گذشته و حال به وجود آورند تا علاوه بر ايجاد حس نوستالژي در افراد، ساختار جديدي نيز به وجود آورده باشند.
هنر تزئين شيشه با نقاشي و رنگ هاي مختلف را ويتراي مي گويند.
در گذشته ويتراي از نظر محتواي طرح ها به دو دسته تقسيم مي شد؛ 1.نقاشي هاي مذهبي و شمايل نگاري 2.نقاشي هاي گل و مرغ. اما امروزه ويتراي منحصر به اين دو دسته نمي شود و هنرمندان انواع تصاوير مختلف را با رنگ هاي متفاوت روي شيشه پياده مي كنند. در هنر ويتراي از خمير ويتراي در نقاشي كردن روي سطوح مختلف از جمله شيشه، چوب، فلز يا هر سطح ديگري استفاده مي شود.
براي اين كار ابتدا طرح مورد نظر را روي سطح پياده مي كنيم و خطوط طرح را به صورت برجسته از خمير ويتراي پر مي كنيم و بعد در مرحله رنگ كردن مي رسد كه فواصل بين خطوط را با رنگ پر مي كنند.
به روشنايي با لامپ ها و نورافكن هايي مي گويند كه 90درصد از 100درصد نور پخش شده را به صورت مستقيم بر سطح يا عنصر مورد نظر مي تاباند و معمولا جهت آن به سمت پايين است. از اين نور براي تاكيد بيشتر بر عنصر يا فضاها استفاده مي شود كه با اين كار جذابيت بصري آن ها افزوده مي شود. به عنوان نمونه در گالري ها براي نمايش آثار هنري بيشتر از اين نور استفاده مي شود.