نوسانات بازار ارز این روزها به حوزه اقتصادی محدود نشده و پای آن به حوزه گردشگری نیز کشیده شد. هرچند برداشت های عجیب و غریبی از ان می شود. لیلا شریف: "منوچهر جهانیان" معاون گردشگری کشور از احتمال افزایش ۳۰ درصدی ورود توریست به ایران با تکیه به وضعیت کنونی نرخ ارز سخن گفته است. تلاش برای جذب نزدیک به 20 میلیون گردشگر تا پایان سال 1404 یکی از اهداف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است. اهدافی که برای دستیابی به آن دست به دامان راه حل های مختلفی همچون خوشبین بودن به نوسانات بازار ارز شده اند. البته خوشبین بودن به فضای ملتهب بازار ارز و تلاش برای آنکه این نوسانات ارزی، به عنوان منجی گردشگری کشور معرفی شود، تنها اقدام متولیان گردشگری برای به حاشیه راندن خلاءهای اصلی این حوزه از جمله نبود آمار واقعی گردشگران خارجی، بی توجهی به بهبود زیرساخت های مناسب برای جذب گردشگر و هزار و یک گره حوزه گردشگری کشور که کم کم به گره های کور تبدیل میشوند، نیست. آمارهای مگو ورود گردشگر خارجی به کشور در سال های اخیر آمار ورود گردشگران خارجی به کشور به داستانی مگو تبدیل شده است که اغلب مسئولان گردشگری کشور، از بیان آن طفره می روند یا اینکه با بیان آمارهای متناقض بدون توجه به سطح آگاهی مخاطب، بر نادرست بودن این آمارها صحه می گذارند. در این میان تلاش برای جستجو آمار درستی در مورد تعداد گردشگران خارجی که وارد کشور شده اند نیز، تقریبا بیهوده است. آمار مسافران خارجی که وارد کشور می شوند، به طور معمول از سوی چهار مرجع اداره کل اتباع خارجه نیروی انتظامی، اداره کل اتباع خارجه وزارت امور خارجه، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و سازمان گمرک کشور جمع آوری می شود. اما هر کدام از سازمان ها به دلایلی همچون محرمانه بودن، نبود محاسبات دقیق، از ارائه آمار دقیق گردشگران خارجی سر باز می زنند. در میان منابع موجود، سازمان کمرگ به عنوان تنها گزینه دستیابی به تعداد مسافران خارجی وارد شده به کشور پیشرو بود. که این گزینه نیز- با وجود نداشتن شاخص لازم برای شناسایی گردشگر از مسافر- پس از تغییرات ایجاد شده در ساختار سایت اطلاع رسانی این سازمان، حذف شد و به عبارتی دیگر هیچ منبع موثقی برای دستیابی به آماری گرشگران خارجی در دسترس نیست. آمارهای متناقض نبود منبع موثق برای دستیابی به آمار حوزه گردشگری، عاملی شده است تا هر چند وقت یکبار شاهد ارائه آماری متفاوت و متناقض در حوزه گردشگری باشیم. در واقع تفاوت در ارائه آمارها داستانی تکراری در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است. اوایل مرداد ماه امسال "احمدزاده کرمانی" رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی از رشد 300 درصدی گردشگران خارجی در کشور نسبت به سال 83 سخن گفت اما در تغییر موضعی قابل توجه درست یک ماه بعد، احمدزاده سخنان خود را تغییر داد و میزان رشد ورود گردشگران خارجی به کشور را به میزان 65 درصد محدود کرد و از موضع خود پایین آمد. البته پیش از این نیز " شهباز یزدانی" معاون گردشگری سابق سازمان میراث فرهنگی در اسفند سال 89 از ورود دو میلیون و 590 هزار گردشگر خارجی به کشور خبر داده بود اما پس گذشت چند ماه "حمید بقائی" آماری را با کمی تفاوت یعنی رقم دو میلیون و 400هزار نفر را به عنوان آمار گردشگران خارجی اعلام کرد، آمارهایی که تفاوت آنها، تا حدودی واقعی نبودن این اعداد و ارقام را به ذهن متبادر می کند. اما در این آشفته بازار آمارهای متفاوت و گاه متناقض ورود گردشگر خارجی به کشور، برخی مسئولان به شیوه های جالبی برای افزایش تعداد گردشگرهای خارجی در کشور و رسیدن به سند چشم انداز 1404 متوسل شده اند و به جای حل منطقی مشکلات حوزه گردشگری- به خصوص ورود گردشگر خارجی- گزینه های عجیبی را مطرح می کنند. ارز، توریسم می آورد؟ "منوچهر جهانیان" معاون گردشگری کشور وضعیت کنونی ارز و نوسانات بازار ارز را دلیلی برای افزایش 30 درصدی ورود گردشگر خارجی به کشور دانست و در این رابطه گفت: ضعیت کنونی نرخ ارز از سویی باعث کاهش تورهای خروجی شده و از طرف دیگر آژانسداران را ترغیب به افزایش تورهای ورودی به کشور میکند که تأثیر 30 درصدی بر افزایش توریست خارجی در ایران خواهد داشت. گزینه ای که با توجه به اهداف بلند مدت سند چشم انداز گردشگری ایران در سال 1404 که بر افزایش تعداد گردشگر ورودی به کشور تا میزان 20 میلیون نفر تأکید دارد، چندان قابل قبول به نظر نمی رسد. به عبارت دیگر با نگاهی منطقی به این داستان، نمیتوان نوسانات بازار ارز که موقتی بوده و خود منشاء مشکلات دیگر در کشور می شود را به عنوان منجی گردشگری کشور معرفی کرد و متولیان این حوزه باید به دنبال دستاویز دیگر برای نجات صنعت گردشگری کشور باشند. جدول زیر اهدافی که به توسعه گردشگری ایران در طول چهار برنامه چشم انداز وجود دارد را نشان می دهد: سالهای برنامه نرخ رشد برنامه تعداد گردشگران در سال های پایانی برنامه درآمد ارزی برنامه چهارم (84-88) 30 درصد 2.6 میلیون نفر 1.5میلیارد دلار برنامه پنجم (89-93) 20 درصد 6.5 میلیون نفر 4.5 میلیارد دلار برنامه ششم (94-98) 15 درصد 13 میلیون نفر 10 میلیارد دلار برنامه هفتم (99-1403) 10 درصد 20 میلیون نفر 15 میلیارد دلار