وقتی اشک از کاسه ی چشم افتاد
آسمان بغضش شکست
قطره قطره ، چون گهر ، اشکش چکید
قطره ای از اشکش
افتاد بر روی زمین
زمین از شوقش
خنده کنان سرسبز شد
سبزه هایش را
برد تا اوج
و با آسمان
پیمان همیاری بست
دل ، شاداب شد
اشک ها ، تبدیل به یک خنده شدند
تبدیل به یک لبخند قشنگ
روی قاب رخ یار
تا ابد جاودانه شدند.
میلاد اسم زاده
آسمان بغضش شکست
قطره قطره ، چون گهر ، اشکش چکید
قطره ای از اشکش
افتاد بر روی زمین
زمین از شوقش
خنده کنان سرسبز شد
سبزه هایش را
برد تا اوج
و با آسمان
پیمان همیاری بست
دل ، شاداب شد
اشک ها ، تبدیل به یک خنده شدند
تبدیل به یک لبخند قشنگ
روی قاب رخ یار
تا ابد جاودانه شدند.
میلاد اسم زاده