دوباره دفتر شعر است و پاییز
قلم، کاغذ ، دوباره بر سر میز
هنوزم حس آن دوران اول ...
هنوزم... خاطره های غم انگیز
کجا رفت آن همه شوق رسیدن ؟
به روی گونه شبنم های سرریز
هنوزم یاد تو پیچیده در من ...
صدای خنده هایت محکم و تیز
دوباره رویش شعرانه ی من ،
و جای پای مردی حیرت انگیز ...
بگو با من هنوزم خاطرت هست ؟
همان قهرهای پی در پی و ناچیز
هنوزم من به دیدار تو دلتنگ،
وجودم همه از عشق تو لبریز ...
قلم، کاغذ ، دوباره بر سر میز
هنوزم حس آن دوران اول ...
هنوزم... خاطره های غم انگیز
کجا رفت آن همه شوق رسیدن ؟
به روی گونه شبنم های سرریز
هنوزم یاد تو پیچیده در من ...
صدای خنده هایت محکم و تیز
دوباره رویش شعرانه ی من ،
و جای پای مردی حیرت انگیز ...
بگو با من هنوزم خاطرت هست ؟
همان قهرهای پی در پی و ناچیز
هنوزم من به دیدار تو دلتنگ،
وجودم همه از عشق تو لبریز ...