يک جامعه شناس گفت: «عدم تجانس فرهنگي و فکري و تفريحات ناسالمي که براي دختران و پسران در تهران و کرج ايجاد شده و نيز بي بند و باريهايي که در اين دو شهر بوجود آمده باعث شده آمار طلاق در تهران و کرج افزايش پيدا کند.»
مديرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعيتي و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور گفته است: استانهاي تهران و البرز در ازدواج رتبه آخر و در طلاق اول هستند. علي اکبر محزون اظهار داشته است: استانهاي تهران، البرز و خراسانرضوي بيشترين نرخ طلاق را دارند و در مقابل استانهاي سيستانوبلوچستان، ايلام و چهارمحالوبختياري در آخر جدول طلاق قرار ميگيرند.
فرارو نوشت که امان الله قرايي مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه گفت: «مهمترين عامل طلاق عدم تجانس فکري و فرهنگي است. وقتي از کرج به عنوان ايران کوچک ياد ميشود، يعني تمام خُرده فرهنگهاي مختلف کشور در اين شهر جمع است. در تهران نيز به همين صورت خُرده فرهنگهاي مختلف جمع است.»
وي ادامه داد: «لذا از يکسو عدم تجانس فرهنگي و فکري و از سوي ديگر تفريحات ناسالمي که براي دختران و پسران در تهران و کرج ايجاد شده و نيز بيبند و باريهايي که در اين دو شهر بوجود آمده باعث شده آمار طلاق در تهران و کرج افزايش پيدا کند.» اين استاد دانشگاه تصريح کرد: «در بررسي اي که ما در کرج انجام داديم، از يک جامعه آماري 860 نفره حدود 33.3 درصد زنان شوهردار، رابطه نامشروع داشتند و 50 دختر را که مورد بررسي قرار داديم هر 50 نفر داراي رابطه جنسي با پسران بودند.»
قرايي مقدم در پاسخ به اين سوال که چرا با آنکه گفته ميشود مسئله اقتصادي يکي از عوامل اصلي در طلاق ميباشد، اما آمار طلاق در استانهاي محرومي همچون سيستان و بلوچستان و ايلام پايين است؟، گفت: «دليل آن اين است که در اين استانها سنتها قوي است. اقتصاد در برابر سنت نميتواند راه به جايي ببرد.»
وي ادامه داد: «در اين استانها تجانس فرهنگي و فکري وجود دارد. زن ميداند که بايد مطيع مرد باشد و از نظر اقتصادي نيز به مرد وابستگي دارد و از نظر فکري نيز تسلط مرد را پذيرفته است. لذا مسلم است که آمار طلاق پايين ميآيد.» قرايي مقدم درباره راهکار کاهش طلاق در استانهاي تهران و البرز گفت: «در اين باره راهکاري نميتوان ارائه کرد. هر شهري که مهاجرپذير باشد و تجانس فرهنگي آن بهم بخورد و ازدواجها از روي درک و شناخت منطقي صورت نگيرد، باعث افزايش آمار طلاق ميشود.»
فاصله از بافت فرهنگي سنتي
اما سيد احمد جليلي مشاور عالي انجمن روانپزشکان ايران در اين باره گفت: «در رابطه با آمار طلاق بايد گفت اين يک عدد خام است که اعلام شده است.
وي ادامه داد: «اگر بخواهيم بگوييم علت افزايش طلاق در استانهاي تهران و البرز صرفا به دليل شرايط سخت اقتصادي در اين دو استان است؛ آنگاه اين ادعا با اين مسئله که در استانهاي محروميمانند سيستان و بلوچستان و ايلام آمار طلاق پايين است نفي ميشود.»
جليلي تصريح کرد: «تنها نتيجه گيري که ميتوان از اين آمار گرفت اين است که روابط ميان انسانها و روابط فرهنگي و پايبندي به خانواده به علت بافت خاص اين دو استان (تهران و البرز) که نسبت به ساير استانها از بافت سنتي کشور بيشتر فاصله گرفته اند باعث افزايش ميزان طلاق در آنها شده است.»
وي افزود: «لذا تنها تفاوتي که ميتوان ميان اين دو استان و ساير استانها با توجه به اين اطلاعات خام بدست داد همين تفاوت بافت فرهنگي است.
دختران و زنان بلوچی که در بندر میان صورتشون نمیبینی چه تفاوت بزرگی با دختران تهرانی که بندر میان دارن انگار دبی امدن
مديرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعيتي و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور گفته است: استانهاي تهران و البرز در ازدواج رتبه آخر و در طلاق اول هستند. علي اکبر محزون اظهار داشته است: استانهاي تهران، البرز و خراسانرضوي بيشترين نرخ طلاق را دارند و در مقابل استانهاي سيستانوبلوچستان، ايلام و چهارمحالوبختياري در آخر جدول طلاق قرار ميگيرند.
فرارو نوشت که امان الله قرايي مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه گفت: «مهمترين عامل طلاق عدم تجانس فکري و فرهنگي است. وقتي از کرج به عنوان ايران کوچک ياد ميشود، يعني تمام خُرده فرهنگهاي مختلف کشور در اين شهر جمع است. در تهران نيز به همين صورت خُرده فرهنگهاي مختلف جمع است.»
وي ادامه داد: «لذا از يکسو عدم تجانس فرهنگي و فکري و از سوي ديگر تفريحات ناسالمي که براي دختران و پسران در تهران و کرج ايجاد شده و نيز بيبند و باريهايي که در اين دو شهر بوجود آمده باعث شده آمار طلاق در تهران و کرج افزايش پيدا کند.» اين استاد دانشگاه تصريح کرد: «در بررسي اي که ما در کرج انجام داديم، از يک جامعه آماري 860 نفره حدود 33.3 درصد زنان شوهردار، رابطه نامشروع داشتند و 50 دختر را که مورد بررسي قرار داديم هر 50 نفر داراي رابطه جنسي با پسران بودند.»
قرايي مقدم در پاسخ به اين سوال که چرا با آنکه گفته ميشود مسئله اقتصادي يکي از عوامل اصلي در طلاق ميباشد، اما آمار طلاق در استانهاي محرومي همچون سيستان و بلوچستان و ايلام پايين است؟، گفت: «دليل آن اين است که در اين استانها سنتها قوي است. اقتصاد در برابر سنت نميتواند راه به جايي ببرد.»
وي ادامه داد: «در اين استانها تجانس فرهنگي و فکري وجود دارد. زن ميداند که بايد مطيع مرد باشد و از نظر اقتصادي نيز به مرد وابستگي دارد و از نظر فکري نيز تسلط مرد را پذيرفته است. لذا مسلم است که آمار طلاق پايين ميآيد.» قرايي مقدم درباره راهکار کاهش طلاق در استانهاي تهران و البرز گفت: «در اين باره راهکاري نميتوان ارائه کرد. هر شهري که مهاجرپذير باشد و تجانس فرهنگي آن بهم بخورد و ازدواجها از روي درک و شناخت منطقي صورت نگيرد، باعث افزايش آمار طلاق ميشود.»
فاصله از بافت فرهنگي سنتي
اما سيد احمد جليلي مشاور عالي انجمن روانپزشکان ايران در اين باره گفت: «در رابطه با آمار طلاق بايد گفت اين يک عدد خام است که اعلام شده است.
وي ادامه داد: «اگر بخواهيم بگوييم علت افزايش طلاق در استانهاي تهران و البرز صرفا به دليل شرايط سخت اقتصادي در اين دو استان است؛ آنگاه اين ادعا با اين مسئله که در استانهاي محروميمانند سيستان و بلوچستان و ايلام آمار طلاق پايين است نفي ميشود.»
جليلي تصريح کرد: «تنها نتيجه گيري که ميتوان از اين آمار گرفت اين است که روابط ميان انسانها و روابط فرهنگي و پايبندي به خانواده به علت بافت خاص اين دو استان (تهران و البرز) که نسبت به ساير استانها از بافت سنتي کشور بيشتر فاصله گرفته اند باعث افزايش ميزان طلاق در آنها شده است.»
وي افزود: «لذا تنها تفاوتي که ميتوان ميان اين دو استان و ساير استانها با توجه به اين اطلاعات خام بدست داد همين تفاوت بافت فرهنگي است.
دختران و زنان بلوچی که در بندر میان صورتشون نمیبینی چه تفاوت بزرگی با دختران تهرانی که بندر میان دارن انگار دبی امدن