baroon
متخصص بخش ادبیات
خواهر کوچکم از من پرسيد
پنج وارونه چه معنا دارد؟
من به او خنديدم...
گفت بر روي ديوار و درختان ديدم!
باز هم خنديدم...
گفت خود ديدم که ديروز مهران، پسر همسايه
پنج وارونه به مينو مي داد!
انقدر خنده برم داشت که طفلک ترسيد...
بغلش کردم و بوسيدم و با خود گفتم:
بعدها وقتي غم
سقف کوتاه دلت را خم کرد
بي گمان مي فهمي
پنج وارونه چه معنا دارد؟
آخرین ویرایش: