لباس، یکی از مهمترین مؤلفهها در میراث فرهنگی هر کشور است.
از سوی دیگر همیشه تأکید شده است که مؤلفه «تفاوت»، یک کشور را جذاب میکند و یکی از مهمترین نمودهای تفاوت یک کشور با سرزمینهای دیگر، لباس ملی و متفاوت آنهاست؛ چیزی که متأسفانه ما آن را از دست دادهایم. چقدر امکان احیای پوشاک ملی و حفظ این بخش از میراث فرهنگی ایران وجود دارد؟
افسانه ریحانی فرد» یکی از طراحانی است که سعی کرده در کارهای خود مؤلفههای ایرانی و اسلامی را به کارگیرد، در حالی که بازار پوشاک ما متأثر از طرحها و مدهای غیرایرانی است.
گفتوگو با این طراح که تا به حال نمایشگاههایی در خارج از کشور داشته و مدعی ایرانی کردن مدلهایی از لباس است فرصتی است تا بتوان این عرصه را بهتر شناخت. ریحانیفرد معتقد است علاوه بر طرح خوب و با هویت باید تدارک کافی نظیر پوششهای تصویری- رسانهای و برنامههای نمایش لباس مناسب اجرا شود تا یک طرح خوب قابلیت تبدیل شدن به مد را بیابد.
▪ بحث بر سر لباس و طراحی آن در ایران ما چنان داغ شده که حتی در قالب یک طرح در مجلس هم مطرح شده است. نکته ظریف این بحث را هم باید در این موضوع جستوجو کنیم که آیا میتوان لباس و مد ایرانی طراحی و عرضه کنیم یا نه؟ به عبارت دیگر آیا میتوان با به کارگیری مؤلفههای روز در کار لباس را با هویت ایرانی تلفیق کنیم یا نه؟
- هدف من هم در سالهایی که کار طراحی لباس کردهام همین بوده است. درواقع سعی کردهام طرح ایرانی را به نوعی مدرن کنم. البته باید تأکید کنم که ویژگی پوشیده بودن مانع از زیبایی لباس نمیشود و حتی میتواند مطابق با معیارهای روز دنیا باشد.
▪ آیا استفاده از طرحهایی مثل طرح ترمه و به کارگیری شکل «بته جقه» در پارچه میتواند به هویتبخشی لباسهایمان کمک کند یا باید موضوع را به گونهای دیگر دید؟
- طرح ترمه در کشورهای اروپایی نظیر ایتالیا هم وجود دارد و از آن استفاده میکنند. این اتفاق مربوط به سالها و قرنهاکار است و الزاماً ایرانی نیست. گرچه این طرح سنتهای ما را یادآوری میکند مثل آنچه در بقچه مادربزرگها بود ولی نمیتوان گفت که این مؤلفهای برای ایرانی کردن مد و لباس است. البته اندکی لباس را سنتی و بومی میکند.
▪ با این وصف چه مؤلفههایی برای ایرانی شدن لباس و هویت بخشی به آن مطرح است که باید به آنها توجه کنیم؟
- نسخه مشخصی نمیتوان پیچید. البته بگذارید به یک نکته اشاره کنم. تنها تفاوتی که کشور ما با سایر نقاط جهان دارد این است که به دلیل وجود قوانین و مقررات موجود در کشور لباسها به نوعی به لباس فرم درآمده است. باید این نکته را چه در طراحی و چه در مد رعایت کنیم. بسیاری از لباسها مناسب پوشش اسلامی است ولی این به قوانین سایر نقاط جهان مربوط نمیشود.
در مورد ایرانی شدن و هویت بخشی به لباس و مد به سادگی نمیتوان گفت یکسری ویژگیها هست که بیاییم و آنها را به کاربگیریم بعد میشود یک لباس با هویت ایرانی تولید کرد. مثلاً آیا میتوان لباس عشایر قشقایی را بهواسطه داشتن نشانههای ایرانی به بازار عرضه کرد؟ مسلماً نمیشود چون هم حجمی از پارچه را میطلبد که مقرون به صرفه نیست و بعد تصور کنید زنی با دامن قشقایی بخواهد سوار تاکسی شود یا سر کار برود.
▪ به هر حال ما یک پیشینهای داشتهایم و با لباس و خیاطی و این چیزها هم غریبه نبودهایم. بنابراین به نظر میرسد بتوان با تغییراتی در این نوع پوشش آنها را برای استفاده امروز آماده کرد. همانطور که خودتان گفتید مثل مدرن کردن طرحهای ایرانی برای نیاز امروز.

افسانه ریحانی فرد» یکی از طراحانی است که سعی کرده در کارهای خود مؤلفههای ایرانی و اسلامی را به کارگیرد، در حالی که بازار پوشاک ما متأثر از طرحها و مدهای غیرایرانی است.
گفتوگو با این طراح که تا به حال نمایشگاههایی در خارج از کشور داشته و مدعی ایرانی کردن مدلهایی از لباس است فرصتی است تا بتوان این عرصه را بهتر شناخت. ریحانیفرد معتقد است علاوه بر طرح خوب و با هویت باید تدارک کافی نظیر پوششهای تصویری- رسانهای و برنامههای نمایش لباس مناسب اجرا شود تا یک طرح خوب قابلیت تبدیل شدن به مد را بیابد.
▪ بحث بر سر لباس و طراحی آن در ایران ما چنان داغ شده که حتی در قالب یک طرح در مجلس هم مطرح شده است. نکته ظریف این بحث را هم باید در این موضوع جستوجو کنیم که آیا میتوان لباس و مد ایرانی طراحی و عرضه کنیم یا نه؟ به عبارت دیگر آیا میتوان با به کارگیری مؤلفههای روز در کار لباس را با هویت ایرانی تلفیق کنیم یا نه؟
- هدف من هم در سالهایی که کار طراحی لباس کردهام همین بوده است. درواقع سعی کردهام طرح ایرانی را به نوعی مدرن کنم. البته باید تأکید کنم که ویژگی پوشیده بودن مانع از زیبایی لباس نمیشود و حتی میتواند مطابق با معیارهای روز دنیا باشد.
▪ آیا استفاده از طرحهایی مثل طرح ترمه و به کارگیری شکل «بته جقه» در پارچه میتواند به هویتبخشی لباسهایمان کمک کند یا باید موضوع را به گونهای دیگر دید؟
- طرح ترمه در کشورهای اروپایی نظیر ایتالیا هم وجود دارد و از آن استفاده میکنند. این اتفاق مربوط به سالها و قرنهاکار است و الزاماً ایرانی نیست. گرچه این طرح سنتهای ما را یادآوری میکند مثل آنچه در بقچه مادربزرگها بود ولی نمیتوان گفت که این مؤلفهای برای ایرانی کردن مد و لباس است. البته اندکی لباس را سنتی و بومی میکند.
▪ با این وصف چه مؤلفههایی برای ایرانی شدن لباس و هویت بخشی به آن مطرح است که باید به آنها توجه کنیم؟
- نسخه مشخصی نمیتوان پیچید. البته بگذارید به یک نکته اشاره کنم. تنها تفاوتی که کشور ما با سایر نقاط جهان دارد این است که به دلیل وجود قوانین و مقررات موجود در کشور لباسها به نوعی به لباس فرم درآمده است. باید این نکته را چه در طراحی و چه در مد رعایت کنیم. بسیاری از لباسها مناسب پوشش اسلامی است ولی این به قوانین سایر نقاط جهان مربوط نمیشود.
در مورد ایرانی شدن و هویت بخشی به لباس و مد به سادگی نمیتوان گفت یکسری ویژگیها هست که بیاییم و آنها را به کاربگیریم بعد میشود یک لباس با هویت ایرانی تولید کرد. مثلاً آیا میتوان لباس عشایر قشقایی را بهواسطه داشتن نشانههای ایرانی به بازار عرضه کرد؟ مسلماً نمیشود چون هم حجمی از پارچه را میطلبد که مقرون به صرفه نیست و بعد تصور کنید زنی با دامن قشقایی بخواهد سوار تاکسی شود یا سر کار برود.
▪ به هر حال ما یک پیشینهای داشتهایم و با لباس و خیاطی و این چیزها هم غریبه نبودهایم. بنابراین به نظر میرسد بتوان با تغییراتی در این نوع پوشش آنها را برای استفاده امروز آماده کرد. همانطور که خودتان گفتید مثل مدرن کردن طرحهای ایرانی برای نیاز امروز.