• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

پیرنگِ داستان

baroon

متخصص بخش ادبیات


پیرنگِ داستان(عناصر داستان)




پیرنگ حوادث را در داستان آن چنان تنظیم و تركیب می‌كند كه در نظر خواننده منطقی و قانع‌كننده باشد. به همین دلیل پیرنگ تنها ترتیب و توالی حوادث نیست بلكه مجموعه‌ای نظام‌یافته از حوادث یا وقایع است.



درآمد

پیرنگ، نقشه، طرح یا الگوی حوادث در داستان است. شرح فشرده و منجر به وقایعی كه برای اشخاص داستان اتفاق می‌افتد. حلقه‌های پیوسته ی رشته ی حوادثی است كه نویسنده انتخاب می‌كند و به یاری آن خواننده را به جایی كه مدّنظرش است هدایت می‌كند. پیرنگ چون و چرایی حوادث را در داستان نشان می‌دهد.
به عبارت دیگر:
پیرنگ حوادث را در داستان آن چنان تنظیم و تركیب می‌كند كه در نظر خواننده منطقی و قانع‌كننده باشد؛ به همین دلیل پیرنگ تنها ترتیب و توالی حوادث نیست بلكه مجموعه‌ای نظام‌یافته از حوادث یا وقایع است.
در حقیقت پیرنگ نقل حوادث با تكیه بر روابط علت و معلولی است. پیرنگ وابستگی موجود میان حوادث داستان را به طور عقلانی تنظیم می‌كند و ضابطه‌ای است كه بر اساس آن نویسنده وقایع را نظم می‌دهد.

داستان هر چه باشد، حتی اگر نقل ساده ی ماجرایی باشد، باید طرح و نقشه ی منظمی داشته باشد تا بر اساس آن به نگارش در‌آید.


 

baroon

متخصص بخش ادبیات


تعریف پیرنگ




نقشه و الگوی رویدادهای یک نمایش یا شعر یا اثر داستانی را كه سازماندهی حادثه و شخصیت را به عهده می‌گیرد، پیرنگ می‌گویند؛ بدان صورت كه حس كنجكاوی و تحریک خواننده یا بیننده را برانگیزد.


ای.ام. فورستر تعریف ساده اما بسیار مفیدی از طرح پیرنگ به دست می‌دهد: داستان، روایت رویدادهایی است كه در توالی زمانی منظم شده باشد. طرح نیز روایت رویدادهاست كه در آن بر تصادف تأكید شده باشد.

طبق تعریف فورستر بین داستان و پیرنگ تفاوت است. از این سخن درمی‌یابیم كه
داستان نقل رشته‌ای از حوادث است كه تنها بر طبق توالی زمانی، نظم و ترتیب یافته است در حالی كه پیرنگ نقل حوادث با تكیه بر موجبیّت و روابط علّی و معلولی است.


 

baroon

متخصص بخش ادبیات


پیرنگ در ایران




تعبیر پیرنگ را به جای طرح (Plot) كه در فنّ شعر ارسطو به كار رفته است،http://www.iranjoman.com
در ایران برای اوّلین بار محمدرضا شفیعی كدكنی پیشنهاد كرد و جمال میرصادقی آن را به كار برد.

پیرنگ در واقع همان بیرنگ است. بیرنگ طرحی است كه نقّاشان به روی كاغذ می‌كشند و بعد آن را كامل می‌كنند یا طرح ساختمانی كه معماران می‌ریزند و از روی آن ساختمان را بنا می‌كنند. خلاصه ی فشرده امّا كامل و گویایی كه شامل خطّ مسیر ماجراهاست و ما پس از دیدن یک فیلم یا نمایش یا مطالعه یک داستان برای دیگران بیان می‌كنیم، همان طرح داستان یا پیرنگ است كه حاصل دیده‌ها، شنیده‌ها، تجربه‌ها و یا تخیّل آزاد افرادی است كه ممكن است نویسنده هم نباشند.


به گفته ی سامرست موام :
«پیرنگ به منزله ی خطی است كه به توجّه خواننده جهت می‌دهد و در داستان‌سرایی شاید مهمترین نكته باشد، زیرا با سمت‌دادن به همین توجه است كه نویسنده، خواننده را صفحه به صفحه با خود می‌كشاند و حالت مورد نظر را در او ایجاد می‌كند.»


بنابراین هر چه پیرنگ فنّی‌تر و دقیق‌تر باشد به همان نسبت می‌توان امیدوار بود كه داستان مربوط به آن پركشش‌تر و مؤثّرتر خواهد بود.
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


انواع پیرنگ




پیرنگ را به دو دسته «پیرنگ باز» و «پیرنگ بسته» تقسیم كرده‌اند.

پیرنگ باز:
پیرنگی كه نظم طبیعی حوادث بر نظم ساختگی و قراردادی آن غلبه دارد. در این نوع داستان ها اغلب گره‌گشایی
[1] وجود ندارد.
نویسنده در این نوع داستان‌ها می‌كوشد تا خود را در داستان پنهان كند تا داستان همانند زندگی، ملموس و بی‌طرفانه جلوه كند.
آنتوان چخوف یكی از نویسندگانی است كه به نوشتن داستان با پیرنگ باز توجه داشته است.

پیرنگ بسته:
پیرنگی است كه از كیفیتی پیچیده و تودرتو و مختصات فنی نیرومند برخوردار باشد؛ به عبارت دیگر نظم ساختگی حوادث بر نظم طبیعی آن بچربد.


این گونه پیرنگ‌ها اغلب در داستان های اسرارآمیز و هیجان انگیز به كار گرفته می‌شود كه گره‌گشایی و نتیجه‌گیری قطعی و محتومی دارد.
بیشتر داستان های ادگار آلن پو واجد پیرنگی بسته است.




**********
[1] . گره‌گشایی، پی‌آمد موقعیت و وضعیت پیچیده یا نتیجه نهایی رشته حوادث است و نتیجه ی گشودن رازها و معمّاها و برطرف‌شدن سوء تفاهم است.



 
بالا