چاكراها گردابهايي هستند كه انرژي از طريق آنها به بدن وارد و از آن خارج ميشود. وقتي كه رشد يافته باشند، به صورت يك چرخ ميگردند. در بيشتر مباحث مربوط به چاكراها از هفت چاكراي اصلي صحبت ميشود ولي ما عملاً صدها چاكرا داريم كه در سراسر بدنمان جاي گرفتهاند. هر نقطة طب سوزني و acupressure يك گرداب انرژي و بنابراين يك چاكرا است. انرژيي كه اين گردابها را به كار مياندازد از چند منبع ميآيد كه يكي از آنها كنداليني يا انرژي تكاملي ما و ديگري نيروي روحاني نهفته در وجود ما ميباشد. اين انرژيها از درون بدن ميآيند و از چاكراها تراوش ميكنند.
چاكراها انرژي هم دريافت ميكنند. ما از افراد پيرامونمان ناخودآگاه، يا آگاهانه انرژي دريافت كنيم. وقتي كه انرژي ما به وسيلة ديگران جذب ميشود ما در يك چاكراي خاص احساس ربوده شدن مي كنيم. وقتي كه انرژي دريافت ميكنيم احساس مي كنيم زير بارش شديدي از انرژي قرار ميگيريم. انرژي روحاني يا پرانا و ديگر انرژيها همگي پيرامون ما هستند (ما در اقيانوسي از انرژي به سر ميبريم). انرژيها مي توانند از مراكز چاكرا در بدنمان جريان يابند.
افرادي كه رشد تكاملي آنها كمتري دارند معمولاً انرژي بيشتري نسبت به آنچه ارسال ميكنند دريافت مينمايند. آنها ممكن است به هنگام ضعف يا بيماري از آدمهاي سرزندهتر و رشديافتهتر كسب انرژي كنند. آنهايي كه احساس ضعف ميكنند و تصور پاييني نسبت به خود دارند به شدت تحت تأثير انرژيهاي ديگران قرار مي گيرند و عملاً جذب ديگران مي شوند در هر دو حال به آنها جذبكننده (مكنده) گفته ميشود. اين نام از چند نظر صحيح نيستكه عمل جذب انرژي از ديگران ممكن است در شفايابي و كسب قدرت كافي براي ادامة حيات سودمند باشد، اگر انسان بتواند به كساني كه انرژي نياز دارند انرژي دهد، كاري بسيار عالي انجام داده است. بخشيدن، قسمتي از عمل ما هنگام عيادت از بيماران يا دوستان افسرده است. ما انرژي را از چاكراهاي خود به چاكراهاي آنها ميبخشيم تا كمكشان كنيم.
چاكراها انرژي هم دريافت ميكنند. ما از افراد پيرامونمان ناخودآگاه، يا آگاهانه انرژي دريافت كنيم. وقتي كه انرژي ما به وسيلة ديگران جذب ميشود ما در يك چاكراي خاص احساس ربوده شدن مي كنيم. وقتي كه انرژي دريافت ميكنيم احساس مي كنيم زير بارش شديدي از انرژي قرار ميگيريم. انرژي روحاني يا پرانا و ديگر انرژيها همگي پيرامون ما هستند (ما در اقيانوسي از انرژي به سر ميبريم). انرژيها مي توانند از مراكز چاكرا در بدنمان جريان يابند.
افرادي كه رشد تكاملي آنها كمتري دارند معمولاً انرژي بيشتري نسبت به آنچه ارسال ميكنند دريافت مينمايند. آنها ممكن است به هنگام ضعف يا بيماري از آدمهاي سرزندهتر و رشديافتهتر كسب انرژي كنند. آنهايي كه احساس ضعف ميكنند و تصور پاييني نسبت به خود دارند به شدت تحت تأثير انرژيهاي ديگران قرار مي گيرند و عملاً جذب ديگران مي شوند در هر دو حال به آنها جذبكننده (مكنده) گفته ميشود. اين نام از چند نظر صحيح نيستكه عمل جذب انرژي از ديگران ممكن است در شفايابي و كسب قدرت كافي براي ادامة حيات سودمند باشد، اگر انسان بتواند به كساني كه انرژي نياز دارند انرژي دهد، كاري بسيار عالي انجام داده است. بخشيدن، قسمتي از عمل ما هنگام عيادت از بيماران يا دوستان افسرده است. ما انرژي را از چاكراهاي خود به چاكراهاي آنها ميبخشيم تا كمكشان كنيم.