چرا به بارسلونا باختیم و می بازیم؟!
ترکیب بازی و سیستم بازی
اولین نکته جالب بازی با بارسا ترکیب رئال بود،کوئنترائو در دفاع راست قرار گرفته بود و آربلوا نیمکت نشین شده بود این در حالیه که آربلوا در بازی کوپا مقابل بارسلونا یکی از ارکان موفقیت تیم بود جالب تر از اون اینه که کوئنترائو چپ پایه و قرار گرفتن اون در دفاع راست یعنی کند شدن بازی رئال به این دلیل که برای پاس دادن یا سانتر کردن باید توپ رو،روی پای چپش می آورد. انتظار قرار گرفتن کوئنترائو رو در ترکیب داشتم ولی نه در دفاع راست بلکه در دفاع چپ جایی که مارسلو بازی میکرد و جایی که دقیقا یکی از نقاط ضعف رئال در بازیهای ال کلاسیکو بوده و عجیب بود که مورینیو فکری برای رفع این مشکل نیندیشیده یود.قرار گرفتن لاس به جای خدیرا یکی از نکات مثبت ترکیب مورینیو در این بازی بود و لاس نشون داد که شایستگی قرار گرفتن در ترکیب اصلی تیم رو داره شاید اگه کارت زرد نگرفته بود و خطر اخراج شدنش در کار نبود 90 دقیقه بازی میکرد. با دوندگی و جنگندگیش واقعا تیم رو از یه باخت سنگین تر نجات داد(به تکل هایی که در بازی زد توجه کنید که اگه اون توپ ها رو نمی گرفت بارسایی چند موقعیت جدی گل ایجاد می کردند).دیگر بازیکنی که انتظار بازی کردنشو نداشتم اوزیل بود.یکی از بازیکنایی که همیشه تو ال کلاسیکو ضعیف کار کرده و تعویض شده و توانایی بازی کردن 90 دقیقه ای رو نداره و به دلیل سبک بازی رئال که مبنی بر پرس کردن تیم حریف بود زودتر از موعد خسته شد و عملا از جریان بازی خارج شد جالب تر این بود که مورینیو که از توان بدنی اوزیل خبر داشت چطور قبل از بازی متوجه این مسئله نشد و اوزیل رو تو ترکیب ثابت تیم قرار داد شاید اگه اوزیل رو در دقیقه 70 وارد زمین میکرد نتیجه بهتری میدید.بعد از آنالیز نفرات میرسیم به سیستم بازی که بسیار عالی و هوشمندانه بود خیلی امیدوار کننده بود که با دو هافبک دفاعی بازی کردیم و نه سه هافبک دفاعی. امیدوارم روزی برسه که با تک هافبک دفاعی مقابل بارسلونا بازی کنیم
گل ثانیه 20
در ثانیه 20 رئال به گل رسید.هوادارای تیم فکر کردند دیگه ناکامی های تیم در مقابل بارسا تموم شد ولی از رو تصویر گل میشد فهمید که رئال هیچ برنامه ای برای گل نداشت و بدلیل استرس بازیکنای بارسا به گل رسید و و این که این گل اتفاقی به ثمر رسید نیز کاملا مشهود بود و دوباره همون غرور لعنتی گریبان تیم رو گرفت همون غروری که همیشه باعث باخت رئال به بارسا میشد فکر کردیم بازی تموم شد و الان 3 ، 4 تا گل دیگه هم میزنیم
کریستیانو رونالدو
کاملا مشخص بود که تحت فشار روانی قرار داره همش تو این فکر بود که ثابت کنه بهترین بازیکن جهان اونه نه مسی برای تیم بازی نمیکرد بلکه برای خودش بازی میکرد این فرصت رو داشت که یه بار دیگه دروازه رو باز کنه ولی با نهایت بی دقتی توپ رو به بیرون زد و نشون داد که مرد بازیهای بزرگ نیست
نبوغ مسی و گواردیولا
بار دیگه مسی ثابت کرد که چرا بهترین بازیکن جهانه(رئالی ها به این اشاره میکنن که اگه ژاوی نباشه مسی هیچه ولی به نظر من دقیقا برعکسه چون از وقتی مسی وارد تیم شد ژاوی تونست ژاوی بشه البته منکر توانایی های ژاوی نیستم ولی قبل از اینکه مسی وارد ترکیب بارسلونا بشه خبری از ژاوی نبود) و این به من ثابت شد که گواردیولا همه چی رو مدیون بازیکنانش نیست و این نبوغش هستش که باعث شده یکی از بهترین تیم های تاریخ رو بسازه. وقتی بارسا عقب افتاد و مسی در دام های تاکتیکی مورینیو اثیر شده بود گواردیولا مسی رو یه خط عقب تر آورد و دنی آلوس رو به خط هافبک اضافه کرد بوسکتز به دفاع وسط آمد و پویول جای آلوز در دفاع راست قرار گرفت.این جا بود که گواردیولا نبوغش رو به رخ مورینیو کشید و مورینیو مبهوت شده بود .حتی بعد گل رئال برنامه ای برای ادامه بازی نداشت این در حالی بود که گواردیولا مدام در حال تغییر تاکتیک در طول بازی بود و نتیجه اش رو با پاس زیبای مسی و ضربه زیبای سانچز دید نکته جالب دیگه این بود که گواردیولا از اول بازی در کنار زمین بود و شاگرداش رو تنها نزاشت ولی خبری از مورینیودر کنار زمین نبود این کار گواردیولا به شاگرداش احساس امنیت داد و شاگرداش خودشون رو تو زمین تنها ندیدند
گل !!! بارسلونا 2 رئال مادرید 1
در حالی که رئال حمله میکرد بارسا به گل رسید اگه یادتون باشه تو 5 ال کلاسیکو قبلی هم دقیقا همینطوری پیروز شدن این نه به شانس مربوط میشه نه اتفاقیه بلکه کاملا برنامه ریزی شدست ولی ما نمیخوایم قبول کنیم(البته منظور من چگونگی به ثمر رسیدن گل دوم نیست منظور من گل زدن بارسا در زمانی که رئال حمله میکنه هستش)دقیقا گل بارسا با دخالت مستقیم مارسلو به ثمر رسید(بازیکنی که همیشه یکی از نقاط ضعف رئال در الکلاسیکو بوده)و بعد از اون هم با افتی که از نظر روحی پیدا کردش سمت چپ رئال رو تبدیل به اتوبان کردش و باز هم مورینیو بعد از گل هیچ چاره ای نیندیشید و بازیکنان رئال باز هم سر در گم به بازی ادامه میدادن
باز هم کریس رونالدو
در حالی که رئال برای باز شدن گره بازی به یه گل احتیاج داشت کریستانو فرصت 120% گل رو از دست داد "سانتر از جناح چپ ،گل،نه این موقعیت از دست رفت گل کردن این توپ آسونتر از گل نکردنش بود" بله کسی که ادعا داره بهترین بازیکن جهانه یه موقعیتی که من تو مدسه بار ها ازش گل ساخته بودم رو نتونست گل کنه (یاد اون دوران بخیر کاش کریس رونالدو یه بار بازی منو تو مدرسه میدید)و دقیقا بعد از ، از دست رفتن این موقعیت بود که بارسا به گل سوم خودش رسید
گل سوم برای بارسلونا
به نظر من مارسلو و صد البته مورینیو بیشترین تقصیر رو ، روی گل سوم داشتن .مورینیو که خشکش زده بود و راه حلی برای جلوگیری از نفوذ بازیکنای بارسا از سمت چپ خط دفاعی نیندیشیده بود. بازیکنای بارسا هم به راحتی از سمت چپ نفوذ کردند و مارسلو حتی یه لحظه هم تلاش نکرد که توپ رو پس بگیره و بازیکنای بارسا با یه ارسال تماشایی دروازه رئال رو باز کردن درسته روی این صحنه کوئنترائو جا موند و جاگیری کاسیاس کمی اشتباه بود(من گل رو یه بار دیدم چون دیگه روم نشد
جلو دو تا بارسلونایی سرم رو بالا بگیرم)ولی این مارسلو بود که اجازه ارسال توپ رو به بازیکنای بارسلونا داد
تعویض ها
همونطور که اول مقاله گفتم تعویض لاس با توجه به این که خطر اخراجش وجود داشت کاملا منطقی بود یا همینطور بیرون کشیدن اوزیل ولی هر چقدر فکر کردم متوجه نشدم چرا دی ماریا که بدون شک بهترین بازیکن رئال بود(با دوندگی که داشت سمت چپ بارسلونا رو کاملا فلج کرده بود و همونطور که دیدید بعد از تعویض دی ماریا ،اینیستا در سمت چپ بارسلونا تبدیل به ستاره تیمش شد)تعویض شد و عجیب تر از اون این بود که هیگواین به جاش وارد زمین شده یبود به این علت میگم عجیب که رئال برای رسیدن به دروازه بارسا نیاز به تحرک داشت و با وارد کردن هیگواین به بازی و حضورش در کنار بنزما خسته تحرک خط حمله رئال خیلی کم شد شاید اگه مورینیو در اول بازی ترکیب بهتری چیده بود نیاز به این تعویض های بیهوده نبود و می تونست تعویض های بهتری در بازی داشته باشه و نکته جالب توجه تر این بود که کریستیانو و مارسلو که از بدترین بازیکنان رئال بودن 90 دقیقه بازی کردن
ایکر مقدس
اگه به جای ایکر کاسیاس دروازبان دیگری درون دروازه رئال بود بعد از بازی این بارسایی ها بودن که نتیجه 11-1 را به رخمان میکشیدن شاید خیلی ها اینجا متوجه شدن که ایکر مقدس یعنی چه خسته نباشی کاپیتان
تعصب
یکی از دلایل موفقیت بارسا تو الکلاسیکوها اتحاد و تعصب بازیکنای بارسا هست بازیکنای بارسا اکثریت محصولات آکادمی تیم هستن و اونایی هم که به این تیم از سایر تیم ها اضافه میشن خودشون با تعصبات و روحیات کاتالونیایی ها وقف میدن ولی در رئال برعکسه کسانی هم که عشق رئال رو دارن با اینکه بازی خوبی به نمایش میذارن نیمکت نشین میشن مثل کایخون،پدرو لئون و نفرات دیگه در سال های اخیر که تعدادشان کم نیست زمانی که بارسا عقب افتاد میتونستید غیرت بازیکنای این تیم رو برای جبران نتیجه ببینید و وقتی گل مساوی رو زدن شادیه بازیکنانشون رو دیدید طوری خوش حالی میکردن که انگار قهرمان لالیگا شدن (مقایسه کنید با خوشحالی بعد از گل
بازیکنای رئال) و وقتی که این تیم جلو افتاد می دیدید که برای خوش حالی هواداراشون و تحقیر کردن حریف دیرینه چقدر تلاش می کردن ولی بازیکنای ما بعد از جلو افتادن گفتن بردیم پیروزی با 1 گل با پیروزی با 6 گل چه فرقی داره و وقتی عقب افتادن هم گفتن باخت باخته چه در مقابل بارسلونا چه در مقابل لوانته(یادمه زمانی بردن بارسلونا از قهرمانی در لالیگا و لیگ قهرمانان مهمتر بود ولی حالا...)یاد اون زمان ها بخیر
بهانه بعد از هر بازی
بعد از هر بازی که میبازیم میگیم 11-1 که یادتون نرفته ، داوری با بارسا بود ، بد شانس بودیم ، بارسا خوش شانس بود، پلاتینی و ویار با اون ها هستن ، ولی هیچ وقت دنبال اینکه چرا باختیم و دنبال راه حل باخت نیستیم
درسته اکثر مقاله من انتقادی بود ولی به عنوان یه هوادار رئال که 14 سال که عاشق این تیم هستم معتقدم که باید یه فرصت دوباره به تیم داد تا اینکه بتونه این راه طولانی رو به سلامت پشت سر بگزاره.این مقاله ها،این انتقادها،سوت های هوادارا برای کریس رونالدو ، شکستن غرور مورینیو و بازیکنا من رو به آینده امیدوار میکنه فراموش نکنید بیشتر از 1 الکلاسیکو انتظار ما رو میکشه و ما باید اتحاد خودمون رو تا پایان فصل حفظ کنیم و یار دوازدهم تیم باشیم
اولین نکته جالب بازی با بارسا ترکیب رئال بود،کوئنترائو در دفاع راست قرار گرفته بود و آربلوا نیمکت نشین شده بود این در حالیه که آربلوا در بازی کوپا مقابل بارسلونا یکی از ارکان موفقیت تیم بود جالب تر از اون اینه که کوئنترائو چپ پایه و قرار گرفتن اون در دفاع راست یعنی کند شدن بازی رئال به این دلیل که برای پاس دادن یا سانتر کردن باید توپ رو،روی پای چپش می آورد. انتظار قرار گرفتن کوئنترائو رو در ترکیب داشتم ولی نه در دفاع راست بلکه در دفاع چپ جایی که مارسلو بازی میکرد و جایی که دقیقا یکی از نقاط ضعف رئال در بازیهای ال کلاسیکو بوده و عجیب بود که مورینیو فکری برای رفع این مشکل نیندیشیده یود.قرار گرفتن لاس به جای خدیرا یکی از نکات مثبت ترکیب مورینیو در این بازی بود و لاس نشون داد که شایستگی قرار گرفتن در ترکیب اصلی تیم رو داره شاید اگه کارت زرد نگرفته بود و خطر اخراج شدنش در کار نبود 90 دقیقه بازی میکرد. با دوندگی و جنگندگیش واقعا تیم رو از یه باخت سنگین تر نجات داد(به تکل هایی که در بازی زد توجه کنید که اگه اون توپ ها رو نمی گرفت بارسایی چند موقعیت جدی گل ایجاد می کردند).دیگر بازیکنی که انتظار بازی کردنشو نداشتم اوزیل بود.یکی از بازیکنایی که همیشه تو ال کلاسیکو ضعیف کار کرده و تعویض شده و توانایی بازی کردن 90 دقیقه ای رو نداره و به دلیل سبک بازی رئال که مبنی بر پرس کردن تیم حریف بود زودتر از موعد خسته شد و عملا از جریان بازی خارج شد جالب تر این بود که مورینیو که از توان بدنی اوزیل خبر داشت چطور قبل از بازی متوجه این مسئله نشد و اوزیل رو تو ترکیب ثابت تیم قرار داد شاید اگه اوزیل رو در دقیقه 70 وارد زمین میکرد نتیجه بهتری میدید.بعد از آنالیز نفرات میرسیم به سیستم بازی که بسیار عالی و هوشمندانه بود خیلی امیدوار کننده بود که با دو هافبک دفاعی بازی کردیم و نه سه هافبک دفاعی. امیدوارم روزی برسه که با تک هافبک دفاعی مقابل بارسلونا بازی کنیم
گل ثانیه 20
در ثانیه 20 رئال به گل رسید.هوادارای تیم فکر کردند دیگه ناکامی های تیم در مقابل بارسا تموم شد ولی از رو تصویر گل میشد فهمید که رئال هیچ برنامه ای برای گل نداشت و بدلیل استرس بازیکنای بارسا به گل رسید و و این که این گل اتفاقی به ثمر رسید نیز کاملا مشهود بود و دوباره همون غرور لعنتی گریبان تیم رو گرفت همون غروری که همیشه باعث باخت رئال به بارسا میشد فکر کردیم بازی تموم شد و الان 3 ، 4 تا گل دیگه هم میزنیم
کریستیانو رونالدو
کاملا مشخص بود که تحت فشار روانی قرار داره همش تو این فکر بود که ثابت کنه بهترین بازیکن جهان اونه نه مسی برای تیم بازی نمیکرد بلکه برای خودش بازی میکرد این فرصت رو داشت که یه بار دیگه دروازه رو باز کنه ولی با نهایت بی دقتی توپ رو به بیرون زد و نشون داد که مرد بازیهای بزرگ نیست
نبوغ مسی و گواردیولا
بار دیگه مسی ثابت کرد که چرا بهترین بازیکن جهانه(رئالی ها به این اشاره میکنن که اگه ژاوی نباشه مسی هیچه ولی به نظر من دقیقا برعکسه چون از وقتی مسی وارد تیم شد ژاوی تونست ژاوی بشه البته منکر توانایی های ژاوی نیستم ولی قبل از اینکه مسی وارد ترکیب بارسلونا بشه خبری از ژاوی نبود) و این به من ثابت شد که گواردیولا همه چی رو مدیون بازیکنانش نیست و این نبوغش هستش که باعث شده یکی از بهترین تیم های تاریخ رو بسازه. وقتی بارسا عقب افتاد و مسی در دام های تاکتیکی مورینیو اثیر شده بود گواردیولا مسی رو یه خط عقب تر آورد و دنی آلوس رو به خط هافبک اضافه کرد بوسکتز به دفاع وسط آمد و پویول جای آلوز در دفاع راست قرار گرفت.این جا بود که گواردیولا نبوغش رو به رخ مورینیو کشید و مورینیو مبهوت شده بود .حتی بعد گل رئال برنامه ای برای ادامه بازی نداشت این در حالی بود که گواردیولا مدام در حال تغییر تاکتیک در طول بازی بود و نتیجه اش رو با پاس زیبای مسی و ضربه زیبای سانچز دید نکته جالب دیگه این بود که گواردیولا از اول بازی در کنار زمین بود و شاگرداش رو تنها نزاشت ولی خبری از مورینیودر کنار زمین نبود این کار گواردیولا به شاگرداش احساس امنیت داد و شاگرداش خودشون رو تو زمین تنها ندیدند
گل !!! بارسلونا 2 رئال مادرید 1
در حالی که رئال حمله میکرد بارسا به گل رسید اگه یادتون باشه تو 5 ال کلاسیکو قبلی هم دقیقا همینطوری پیروز شدن این نه به شانس مربوط میشه نه اتفاقیه بلکه کاملا برنامه ریزی شدست ولی ما نمیخوایم قبول کنیم(البته منظور من چگونگی به ثمر رسیدن گل دوم نیست منظور من گل زدن بارسا در زمانی که رئال حمله میکنه هستش)دقیقا گل بارسا با دخالت مستقیم مارسلو به ثمر رسید(بازیکنی که همیشه یکی از نقاط ضعف رئال در الکلاسیکو بوده)و بعد از اون هم با افتی که از نظر روحی پیدا کردش سمت چپ رئال رو تبدیل به اتوبان کردش و باز هم مورینیو بعد از گل هیچ چاره ای نیندیشید و بازیکنان رئال باز هم سر در گم به بازی ادامه میدادن
باز هم کریس رونالدو
در حالی که رئال برای باز شدن گره بازی به یه گل احتیاج داشت کریستانو فرصت 120% گل رو از دست داد "سانتر از جناح چپ ،گل،نه این موقعیت از دست رفت گل کردن این توپ آسونتر از گل نکردنش بود" بله کسی که ادعا داره بهترین بازیکن جهانه یه موقعیتی که من تو مدسه بار ها ازش گل ساخته بودم رو نتونست گل کنه (یاد اون دوران بخیر کاش کریس رونالدو یه بار بازی منو تو مدرسه میدید)و دقیقا بعد از ، از دست رفتن این موقعیت بود که بارسا به گل سوم خودش رسید
گل سوم برای بارسلونا
به نظر من مارسلو و صد البته مورینیو بیشترین تقصیر رو ، روی گل سوم داشتن .مورینیو که خشکش زده بود و راه حلی برای جلوگیری از نفوذ بازیکنای بارسا از سمت چپ خط دفاعی نیندیشیده بود. بازیکنای بارسا هم به راحتی از سمت چپ نفوذ کردند و مارسلو حتی یه لحظه هم تلاش نکرد که توپ رو پس بگیره و بازیکنای بارسا با یه ارسال تماشایی دروازه رئال رو باز کردن درسته روی این صحنه کوئنترائو جا موند و جاگیری کاسیاس کمی اشتباه بود(من گل رو یه بار دیدم چون دیگه روم نشد
جلو دو تا بارسلونایی سرم رو بالا بگیرم)ولی این مارسلو بود که اجازه ارسال توپ رو به بازیکنای بارسلونا داد
تعویض ها
همونطور که اول مقاله گفتم تعویض لاس با توجه به این که خطر اخراجش وجود داشت کاملا منطقی بود یا همینطور بیرون کشیدن اوزیل ولی هر چقدر فکر کردم متوجه نشدم چرا دی ماریا که بدون شک بهترین بازیکن رئال بود(با دوندگی که داشت سمت چپ بارسلونا رو کاملا فلج کرده بود و همونطور که دیدید بعد از تعویض دی ماریا ،اینیستا در سمت چپ بارسلونا تبدیل به ستاره تیمش شد)تعویض شد و عجیب تر از اون این بود که هیگواین به جاش وارد زمین شده یبود به این علت میگم عجیب که رئال برای رسیدن به دروازه بارسا نیاز به تحرک داشت و با وارد کردن هیگواین به بازی و حضورش در کنار بنزما خسته تحرک خط حمله رئال خیلی کم شد شاید اگه مورینیو در اول بازی ترکیب بهتری چیده بود نیاز به این تعویض های بیهوده نبود و می تونست تعویض های بهتری در بازی داشته باشه و نکته جالب توجه تر این بود که کریستیانو و مارسلو که از بدترین بازیکنان رئال بودن 90 دقیقه بازی کردن
ایکر مقدس
اگه به جای ایکر کاسیاس دروازبان دیگری درون دروازه رئال بود بعد از بازی این بارسایی ها بودن که نتیجه 11-1 را به رخمان میکشیدن شاید خیلی ها اینجا متوجه شدن که ایکر مقدس یعنی چه خسته نباشی کاپیتان
تعصب
یکی از دلایل موفقیت بارسا تو الکلاسیکوها اتحاد و تعصب بازیکنای بارسا هست بازیکنای بارسا اکثریت محصولات آکادمی تیم هستن و اونایی هم که به این تیم از سایر تیم ها اضافه میشن خودشون با تعصبات و روحیات کاتالونیایی ها وقف میدن ولی در رئال برعکسه کسانی هم که عشق رئال رو دارن با اینکه بازی خوبی به نمایش میذارن نیمکت نشین میشن مثل کایخون،پدرو لئون و نفرات دیگه در سال های اخیر که تعدادشان کم نیست زمانی که بارسا عقب افتاد میتونستید غیرت بازیکنای این تیم رو برای جبران نتیجه ببینید و وقتی گل مساوی رو زدن شادیه بازیکنانشون رو دیدید طوری خوش حالی میکردن که انگار قهرمان لالیگا شدن (مقایسه کنید با خوشحالی بعد از گل
بازیکنای رئال) و وقتی که این تیم جلو افتاد می دیدید که برای خوش حالی هواداراشون و تحقیر کردن حریف دیرینه چقدر تلاش می کردن ولی بازیکنای ما بعد از جلو افتادن گفتن بردیم پیروزی با 1 گل با پیروزی با 6 گل چه فرقی داره و وقتی عقب افتادن هم گفتن باخت باخته چه در مقابل بارسلونا چه در مقابل لوانته(یادمه زمانی بردن بارسلونا از قهرمانی در لالیگا و لیگ قهرمانان مهمتر بود ولی حالا...)یاد اون زمان ها بخیر
بهانه بعد از هر بازی
بعد از هر بازی که میبازیم میگیم 11-1 که یادتون نرفته ، داوری با بارسا بود ، بد شانس بودیم ، بارسا خوش شانس بود، پلاتینی و ویار با اون ها هستن ، ولی هیچ وقت دنبال اینکه چرا باختیم و دنبال راه حل باخت نیستیم
درسته اکثر مقاله من انتقادی بود ولی به عنوان یه هوادار رئال که 14 سال که عاشق این تیم هستم معتقدم که باید یه فرصت دوباره به تیم داد تا اینکه بتونه این راه طولانی رو به سلامت پشت سر بگزاره.این مقاله ها،این انتقادها،سوت های هوادارا برای کریس رونالدو ، شکستن غرور مورینیو و بازیکنا من رو به آینده امیدوار میکنه فراموش نکنید بیشتر از 1 الکلاسیکو انتظار ما رو میکشه و ما باید اتحاد خودمون رو تا پایان فصل حفظ کنیم و یار دوازدهم تیم باشیم