• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

چرا دختران لیسانسه با پسران دیپلمه ازدواج نمی کنند؟

sasan

Banned
زمانی که ۶۵ درصد فارغ التحصیلان دختران هستند طبیعتا ۳۵ درصد شامل پسران می شود. بنابراین حاصل این تفاوت یعنی ۳۰ درصد دختران باید بپذیرند که با پسرانی که تحصیلات پایین تر از خودشان دارند، ازدواج کنند اما...دختری که کارشناسی ارشد خوانده فقط حاضر است با کسی که کارشناسی ارشد خوانده و یا دکترا دارد، ازدواج کند البته با تخفیف ممکن است با کارشناسی ها هم ازدواج کند اگر تا آن زمان پسری که تا مقطع کارشناسی ارشد و دکترا خوانده و ازدواج هم نکرده باشد، پیدا شود...
یک زمان مرد سالاری بی داد می کرد، زنان فقط حق داشتند بشویند و بپزند و مردان در حق زحماتشان بگویند، زنان را همین بس بود یک هنر/ نشینند و زایند شیران نر...(!)
با این حال و به برکت انقلاب اسلامی ایران این تفکر خام برچیده شد و امروز شرکت در فعالیت های اجتماعی، تحصیل و اشتغال اساسا مختص به قشر خاصی نبوده و زن یا مرد ندارد. اما در طول تاریخ زنان همواره به علت شرایط خاص روحی و جسمی، دچار تبعیض شدند. اما بعد از انقلاب به علت حاکم شدن جو مساعد اجتماعی، ورق برگشت و زنان توانستند کم کم پا به عرصه اجتماع گذاشته و توانایی های خود را به اثبات رسانند و حتی در بعضی از زمینه ها نیز از مردان پیشی گرفتند. یکی از زمینه هایی که حضور زنان بیش از همه به چشم می خورد، ورود به دانشگاه و طی کردن مدارج بالای تحصیلی است. دختران امروز ما بیش از ۶۰ درصد از صندلی های دانشگاه ها را به خود اختصاص دادند. اما متوازن نبودن تعداد دختران و پسران به گفته برخی جامعه شناسان و برنامه ریزان کشوری، جامعه را با مشکلاتی مواجه ساخته است.
قرایی مقدم، جامعه شناس دراین باره می گوید: تحصیلات یک دختر سبب می شود که او انتخاب آگاهانه و دقیق تری داشته باشد. زنان تحصیلکرده، در طول زندگی از امنیت بیشتری برخوردار خواهند بود حتی اگر وارد بازار کار نشوند، می دانند که با تحصیلاتشان _ اگر لازم شد _ می توانند کاری شرافتمند و موجه داشته باشند. زندگی یک زن تحصیل کرده به مراتب از یک زن کم سواد و یا بدون سواد از لحاظ فکری، اقتصادی، شخصیتی و پرورشی بقا و تداوم بشتری خواهد داشت.
● نابرابری اجتماعی؛ از کدام نوع؟
عده ای، طرفدار حقوق زنان، از وضعیت بوجود آمده راضی و معتقد هستند، حال که شرایطی برای حضور زنان در جامعه بوجود آمده نباید مانع آن شد؛ در مقابل عده ای می گویند در برنامه ریزی ها باید واقعیت های جامعه را در نظر گرفت. قبولی دختران بیش از پسران در دانشگاه با واقعیت های موجود جامعه سازگاری ندارد و مشکلاتی برای نظام برنامه ریزی کشور بوجود می آورد. در شرایطی که امکانات اجتماعی برابری در جامعه ما موجود نیست، این نابرابری مشکل آفرین خواهد شد.
این در حالی است که قسمت عمده بازار کار در دست مردان است. از طرفی پایگاه زن در خانواده به گونه ای است که به او اجازه اشتغال در هر شغلی را نمی دهد. بعضی از شغل ها با روحیات و طبع لطیف زن در تعارض است. اگر از مسائلی چون عدم اشتغال زنان بعد از اتمام تحصیلات بگذریم، نمی توان بالا رفتن آمار سن ازدواج در دختران تحصیل کرده را نادیده گرفت.
یک عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه در این باره می گوید: "مشکل دیگر این است که در جامعه ما برای یک دختر با تحصیلات عالی مشکل است که با پسری ازدواج کند که تحصیلات بالایی ندارد. البته در کشور ما شرایط به این گونه است چرا که در بسیاری از کشورهای دیگر یک دختر با تحصیلات عالی به راحتی با پسری که حتی دیپلم هم ندارد ازدواج می کند اما واقعیت های جامعه ما این نکته را گوشزد می کند که این مسایل برای جامعه ما بسیار مهم است و تحصیلات در ازدواج دختران ما خلل ایجاد می کند و باعث می شود دختران دیر ازدواج کنند یا اصلا ازدواج نکنند."
دکتر علی انتظاری درباره یکی دیگر از دلایل افزایش سن ازدواج دختران می گوید: "تحقیقات نشان می دهد هرچه تحصیلات دختران بالا می رود دایره همسر گزینی آنها تنگ تر می شود. فرضا یک دختر دیپلمه با تمام پسران دیپلمه و مقاطع بالاتر ازدواج می کند. اما دختری که کارشناسی ارشد خوانده فقط حاضر است با کسی که کارشناسی ارشد خوانده و یا دکترا دارد، ازدواج کند. البته با تخفیف ممکن است با کارشناسی ها هم ازدواج کند. البته اگر تا آن زمان پسری که تا مقطع کارشناسی ارشد و دکترا خوانده و ازدواج هم نکرده باشد، پیدا شود."
● تغییرات در عرف، نیازی ضروری
جمعیت کثیر دختران در دانشگاه و متوازن نبودن نسبت جنسی بین دختر و پسر مشکلات دیگری را هم از لحاظ عرفی بوجود آورده است.
دکتر انتظاری در این باره می گوید: این متوازن نبودن شرایطی را بوجود می آورد تا دختری که در گذشته مورد انتخاب واقع می شد به علت کم بودن تعداد پسران در دانشگاه به سمتی سوق پیدا کند که در انتخاب پسر مورد علاقه خود با بقیه دختران رقابت کند. این رقابت باعث می شود نوع ابراز وجود دختر تا حدی متفاوت از قبل شود. گاهی اوقات این رقابتها حتی ناسالم شده و در فضای عمومی تاثیر می گذارد. وجود احساس ناامنی در دختران، برای ازدواج، موجب اختلالات رفتاری هم می شود."
به عبارت دیگر به علت ارزش هایی که در جامعه ما وجود دارد، مردان مسئول اصلی تامین معاش خانواده محسوب می شوند؛ اینکه مردان با تحصیلات پایین تر در مشاغل با رده پایین تر و زنان در رده بالاتر باشند، خود به خود باعث اختلال در مناسبات اجتماعی می شود.
دکتر غلامرضا علیزاده، جامعه شناس و مدرس دانشگاه علوم اجتماعی تهران در این باره می گوید: زمانی که ۶۵ درصد فارغ التحصیلان دختران هستند طبیعتا ۳۵ درصد شامل پسران می شود. بنابراین حاصل این تفاوت یعنی ۳۰ درصد دختران باید بپذیرند که با پسرانی که تحصیلات پایین تر از خودشان دارند، ازدواج کنند. این مساله اگر در جامعه، فرهنگ سازی و تبدیل به یک رفتار اجتماعی نشود مطمئنا در امر ازدواج در آینده به یک معضل اجتماعی تبدیل می شود.
اگر دختران این آمادگی را پیدا نکنند و منتظر کسانی باشند که تحصیلاتی هم سطح خودشان داشته باشند، در ازدواج دچار مشکل خواهند شد. این انتظار، سن ازدواج را افزایش خواهد داد. البته عدم تعادل فکری و تفاهم یکی از عوامل جدایی شناخته شده است اما گاهی تحصیلات برای افراد یک برگ برنده و امتیاز آور است در واقع عده ای هرچند اندک، مدرک خود را دستاویزی برای فخر فروشی قرار داده اند.
نکته مهم این است که کسب علم به تنهایی مشکل آفرین نیست، آنچه ایجاد مشکل می کند تفکر غلط است. اگر علم برای علم کسب شود، نه عاملی برای برتری جستن، مشکلات حل خواهد شد. تفکر غلط و فرهنگ اشتباه حاکم در جامعه که مدرک را دلیل برتری می داند تا حدودی به بالا رفتن سن ازدواج دامن زده است. آنچه باید در جامعه فرهنگ سازی شود این است که ازدواج یک اتفاق مقدس است در این اتفاق مقدس نباید تحصیلات به عنوان عاملی برای فخر فروشی به کار برده شود گرچه نقش پسران نیز در کسب فضایل اخلاقی و انسانی در این میان حائز اهمیت است.
به عبارتی نباید ملاک ارزشگذاری بر انسانها "مدرک" تحصیلی شان باشد و در ادامه این رفتار غلط اجتماعی بعضا تعیین مهریه و برگزاری مراسم و ...هم دستخوش تغییرات فاحش شود، آنچه برای یک زوج مهم است _ بر اساس دستورات اسلام و آیین مقدس نبوی _ هم سطح بودن و یا همان "هم کفو " بودن دوطرف از لحاظ فرهنگی و اجتماعی است. تحصیلات نیز مطمئنا سوغات کمال بشری را برای فرد به ارمغان نمی آورد، ازدواج اما اگر با همان نگاه مقدس و اسلامی دنبال شود بی تردید برای تکامل انسان بهترین روش و طریق خواهد بود.
 

Mehdi

متخصص بخش سخت افزار
نخیر من قبول ندارم چون خلافش رو دیدم:نیش:

البته بعدش مجبور شد از دیپلم بره لیسانس بخونه :سوت: تازه دیپلمش هم نگرفته بود در صورتی که خانوم فوق لیسانس بود:18:

حالا بماند که کی بود:نیش:
 

sasan

Banned
حالا اون یکی استثنا بود داداش گلم
همه که مثله هم نیستند
نکنه خودت بودی شیطون



نخیر من قبول ندارم چون خلافش رو دیدم:نیش:

البته بعدش مجبور شد از دیپلم بره لیسانس بخونه :سوت: تازه دیپلمش هم نگرفته بود در صورتی که خانوم فوق لیسانس بود:18:

حالا بماند که کی بود:نیش:
 

آسمان دریایی

متخصص بخش زبان انگلیسی
همه جور موردی پیدا میشه گرچه فک نکنم از لحاظ علمی و روانشناسی هم اینجور ازدواج ها درست باشه، مگر در موارد خاص:بله:
 

زینب

کاربر ويژه
lkl
نخیر من قبول ندارم چون خلافش رو دیدم

البته بعدش مجبور شد از دیپلم بره لیسانس بخونه تازه دیپلمش هم نگرفته بود در صورتی که خانوم فوق لیسانس بود
منم با نظر دادا مهدی موافقم . منم چندتا این مورد رو دیدم.
البته ازدواج زیاد موفقی نبود.
 

sasan

Banned
در این موراد آمارگیری ،چند نمونه رو به عنوام نمونه بررسی میکنند مثلا 100 دختر لیسانسه و 100 پسر دیپلمه ،و بر اساس این نتیجه ی آمار یه فرضیه آماری درست میکنند البته همیشه جواب این مطالعه درست از آب در نمیاد و امکان اشتباه و خطا هست ما این درس رو ترم های قبل داشتیم اگه اشتباه نکنم به این مطالعه میگن مطالعه همبستگی امیدوارم درست گفته باشم
lklمنم با نظر دادا مهدی موافقم . منم چندتا این مورد رو دیدم.البته ازدواج زیاد موفقی نبود.
 

Mehdi

متخصص بخش سخت افزار
چی چی رو بماند!!!!!!!:بدجنس: کیا بودن این آقا و خانوووووم؟:خنده2:


بعدا بهت میگم :راز: :نیش:

حالا اون یکی استثنا بود داداش گلم
همه که مثله هم نیستند
نکنه خودت بودی شیطون


خب دیگه در مرود همه صدق نمیکنه:18: :نیش:

نه بابا من کجا بودم؟:غش2:
 
بالا