[h=2] چرا دخترها خواستگاری نمیکنند؟
در حوزه انتخاب، بدون هیچ شک و تردید، زنان و دختران حق انتخاب دارند و معمولا در بیشتر موارد، وقتی کسی به خواستگاری آنها می آید، می توانند در مورد آن فرد تحقیق کنند و پس از تحقیقات لازم انتخاب کنند؛ یعنی جواب آری یا نه بگویند. انتخاب شرعا و قانونا حق طبیعی زنان در مورد همسر آینده شان است و از لحاظ عرفی هم در حال حاضر در اغلب مناطق کشور ما تقریبا همین طور عمل می شود؛ مگر در موارد بسیار نادری که ممکن است خانواده ای از روی تعصب، فردی را به دختر تحمیل کند. اما مسئله خواستگاری گرچه مقدمه یک انتخاب است، ولی بیشتر شبیه به پیشنهاد است؛ یعنی آنچه در فرآیند خواستگاری رخ می دهد، این است که از طرف خانواده پسر یا از طرف خود پسر به خواستگاری دختر می روند و در واقع پیشنهاد ازدواج با دختر را مطرح می کنند و دختر حق دارد انتخاب کند و جواب مثبت دهد و همچنین حق دارد رد کند و جواب منفی بدهد. خواستگاری زن از مرد، یک مساله فرهنگی است و در قانون و شرع محدودیتی برای آن ذکر نشده اما در عرف، این زنان هستند که باید مورد خواستگاری قرار گیرند. در آیات قرآنی به این نکته توجه داده شده است که در عقد زناشویی، اصلیترین مرجع تصمیم گیرنده زن و شوهر هستند و این مطلب به رغم محدودیتهایی که برای زنان مطرح بوده، جالب توجه است. آیه 230 سوره بقره نکاح را به زن نسبت میدهد و تحقق آن را به اراده او میداند. از داستان حضرت شعیب(ع) و موسی(ع) در قرآن استفاده میشود که خواستگاری از سوی خانواده دختر (و نه صرفا دختر) نیز صورت میپذیرد. در این گونه مسائل که هم احتمال دریافت پاسخ منفی و یا مثبت وجود دارد، باید با درایت خاصی عمل شود و در صورت لزوم باید با افراد کارشناس و مجرب مشورت شود و در مرحله بعد از واسطه استفاده شود؛ واسطه ای که از نظر تعهد، دلسوزی و رازداری مورد اعتماد باشد در بعضی از کشورها مانند هندوستان مرسوم است که خانواده دختر به خانواده پسر پیشنهاد ازدواج می کند و خواستگاری بیشتر از سوی خانواده دختر مطرح می شود. در چنین فرهنگ هایی، خواستگاری زن از مرد از قدر و منزلت زن نمی کاهد و او را در چشم مرد کوچک نمی کند و حتی اگر جواب از طرف خانواده مرد منفی باشد، موجب سرشکستگی خانواده دختر نمی شود و نیز از نظر روانی، برای دختر آسیب زا نیست. اما در کشورهایی مثل کشور ما که چنین فرهنگی وجود ندارد و فرهنگ خواستگاری دقیقا برعکس است، خواستگاری مستقیم زن از مرد، مطلوب نیست و عوارضی دارد که در نهایت از نظر روانی و شخصیتی و حیثیت اجتماعی و خانوادگی به ضرر زن تمام می شود؛ به ویژه اگر زن در این رابطه پاسخ منفی دریافت کند؛ زیرا زنان از نظر عاطفی و هیجانی در عین حال که در سطح بالاتری از جنس مخالف هستند، اما شکنندگی آنها نیز به همین میزان از نظر عاطفی بیشتر از مردان است. بنابراین در این گونه مسائل که هم احتمال دریافت پاسخ منفی و یا مثبت وجود دارد، باید با درایت خاصی عمل شود و در صورت لزوم باید با افراد کارشناس و مجرب مشورت شود و در مرحله بعد از واسطه استفاده شود؛ واسطه ای که از نظر تعهد، دلسوزی و رازداری مورد اعتماد باشد تا به صورت کاملا محرمانه کار را پیگیری کند و با مهارت و کیاست خاصی، فرد مورد نظر را تشویق و ترغیب کند و بعد از این که آمادگی ازدواج در او ایجاد شد، به او جهت بدهد و او را به خواستگاری دختر هدایت کند. با این شیوه، هم دختر از حق انتخاب خود به خوبی استفاده کرده است و هم با واسطه و به صورت غیر مستقیم از فرد مورد نظر خواستگاری کرده و هم از آسیب های خواستگاری مستقیم در امان مانده است.
در حوزه انتخاب، بدون هیچ شک و تردید، زنان و دختران حق انتخاب دارند و معمولا در بیشتر موارد، وقتی کسی به خواستگاری آنها می آید، می توانند در مورد آن فرد تحقیق کنند و پس از تحقیقات لازم انتخاب کنند؛ یعنی جواب آری یا نه بگویند. انتخاب شرعا و قانونا حق طبیعی زنان در مورد همسر آینده شان است و از لحاظ عرفی هم در حال حاضر در اغلب مناطق کشور ما تقریبا همین طور عمل می شود؛ مگر در موارد بسیار نادری که ممکن است خانواده ای از روی تعصب، فردی را به دختر تحمیل کند. اما مسئله خواستگاری گرچه مقدمه یک انتخاب است، ولی بیشتر شبیه به پیشنهاد است؛ یعنی آنچه در فرآیند خواستگاری رخ می دهد، این است که از طرف خانواده پسر یا از طرف خود پسر به خواستگاری دختر می روند و در واقع پیشنهاد ازدواج با دختر را مطرح می کنند و دختر حق دارد انتخاب کند و جواب مثبت دهد و همچنین حق دارد رد کند و جواب منفی بدهد. خواستگاری زن از مرد، یک مساله فرهنگی است و در قانون و شرع محدودیتی برای آن ذکر نشده اما در عرف، این زنان هستند که باید مورد خواستگاری قرار گیرند. در آیات قرآنی به این نکته توجه داده شده است که در عقد زناشویی، اصلیترین مرجع تصمیم گیرنده زن و شوهر هستند و این مطلب به رغم محدودیتهایی که برای زنان مطرح بوده، جالب توجه است. آیه 230 سوره بقره نکاح را به زن نسبت میدهد و تحقق آن را به اراده او میداند. از داستان حضرت شعیب(ع) و موسی(ع) در قرآن استفاده میشود که خواستگاری از سوی خانواده دختر (و نه صرفا دختر) نیز صورت میپذیرد. در این گونه مسائل که هم احتمال دریافت پاسخ منفی و یا مثبت وجود دارد، باید با درایت خاصی عمل شود و در صورت لزوم باید با افراد کارشناس و مجرب مشورت شود و در مرحله بعد از واسطه استفاده شود؛ واسطه ای که از نظر تعهد، دلسوزی و رازداری مورد اعتماد باشد در بعضی از کشورها مانند هندوستان مرسوم است که خانواده دختر به خانواده پسر پیشنهاد ازدواج می کند و خواستگاری بیشتر از سوی خانواده دختر مطرح می شود. در چنین فرهنگ هایی، خواستگاری زن از مرد از قدر و منزلت زن نمی کاهد و او را در چشم مرد کوچک نمی کند و حتی اگر جواب از طرف خانواده مرد منفی باشد، موجب سرشکستگی خانواده دختر نمی شود و نیز از نظر روانی، برای دختر آسیب زا نیست. اما در کشورهایی مثل کشور ما که چنین فرهنگی وجود ندارد و فرهنگ خواستگاری دقیقا برعکس است، خواستگاری مستقیم زن از مرد، مطلوب نیست و عوارضی دارد که در نهایت از نظر روانی و شخصیتی و حیثیت اجتماعی و خانوادگی به ضرر زن تمام می شود؛ به ویژه اگر زن در این رابطه پاسخ منفی دریافت کند؛ زیرا زنان از نظر عاطفی و هیجانی در عین حال که در سطح بالاتری از جنس مخالف هستند، اما شکنندگی آنها نیز به همین میزان از نظر عاطفی بیشتر از مردان است. بنابراین در این گونه مسائل که هم احتمال دریافت پاسخ منفی و یا مثبت وجود دارد، باید با درایت خاصی عمل شود و در صورت لزوم باید با افراد کارشناس و مجرب مشورت شود و در مرحله بعد از واسطه استفاده شود؛ واسطه ای که از نظر تعهد، دلسوزی و رازداری مورد اعتماد باشد تا به صورت کاملا محرمانه کار را پیگیری کند و با مهارت و کیاست خاصی، فرد مورد نظر را تشویق و ترغیب کند و بعد از این که آمادگی ازدواج در او ایجاد شد، به او جهت بدهد و او را به خواستگاری دختر هدایت کند. با این شیوه، هم دختر از حق انتخاب خود به خوبی استفاده کرده است و هم با واسطه و به صورت غیر مستقیم از فرد مورد نظر خواستگاری کرده و هم از آسیب های خواستگاری مستقیم در امان مانده است.