قبل از آنکه نقش زیبایی مردان در حیوانات را توضیح دهم بد نیست اشاره کوتاهی داشته باشم به تئوری داروین در باره « انتخاب طبیعی»,۱ از دید داروین، اگر یکی از حیوانات گروه بر اساس تفاوت و تطبیق بیشتر، به غذای بیشتری دست یافت شانس افزایش تولید مثل همان حیوان بیشتر می گردد.
داروین معتقد است که درصد افزایش فرزندان بیشتر توسط همان فرد در گروه، زمینه را برای گسترش و همگانی شدن تطبیق ایجاد شده در جمع فراهم می کند. این گسترش و روند تکاملی که از یک تفاوت ساده یکی از اعضا گروه شروع می شد و به همه گروه سرایت می کند همان «انتخاب طبیعی» است.
داروین معتقد است در کنار اصل«انتخاب طبیعی»، تلاش برای زیبا نشان دادن مذکرها، بخشی از عنصر « انتخاب جنسی» ۲ است که برای تکرار نسل حیاتی است.
از دید مکانیسمی که داروین شرح داده است « انتخاب جنسی» تکرار بقای هر موجود زنده را تضمین می کند. داروین می گوید حیوانات برای فراهم کردن شرائطی که به تکرار نسل شان ختم شود، همواره در یک کشمکش جنسی دو طرفه قرار می گیرند.
داروین با دقت تمام توضیح می دهد که میل یک حیوان به تکرار خویش از طریق تولید مثل آنقدر قوی است که حیوانات مذکر حتی زندگی خود را صرف مسابقه زیبایی اندامی می کنند که نام دیگرش همان « انتخاب جنسی» است. به عبارت دیگر انتخاب جنسی بر دو اصل استوار است: جدال مستقیم مذکرها با همدیگر برای دسترسی به همنوع مونث و حق انتخابی که مونث ها دارند.
مذکرها برای تضمین پدر شدن خود، هم باید به رقابت با سایر مذکرها بپردازند که نمونه های بارز آن در طبیعت وجود دارد و هم باید در مسابقه زیبایی اندامی شرکت کنند که تصمیم نهایی بر عهده حیوان ماده است.
داروین در این مرحله از تشریح مکانیسم « انتخاب جنسی»، پدیده جدیدی به نام « تفاوت فیزیکی بین نر و ماده»۳ را عرضه می کند و معلوم می کند به چه دلیل مردان باید زیبا باشند و اصلا چرا رقابت و جدال برای تصاحب جنس ماده شکل می گیرد.
ماده ها در یک وصلت جنسی حق انتخاب دارند چون تقریبا ۹۰ درصد حیوانات مذکر، تنها همکاری شان برای شکل گیری فرزند، فقط انتشار اسپرم شان است. مردان برای تهیه صدها میلیون اسپرم نباید انرژی زیادی مصرف کنند. ولی اعضای مادهِ اکثر انواع حیوانات، هم انرژی زیادی صرف تهیه تخمک می کنند که بسیار بزرگتر از اسپرم است و هم حاوی مقدار زیادی غذا است که حیوان ماده از مصرف خودش زده است تا توسط جنین استفاده شود.
یکی دیگر از دلائلی که ماده ها را وا می دارد تا انتخابگر وصلت جنسی باشند در این است که ماده ها از تعداد محدودی تخمک برخوردارهستند ( به عنوان نمونه، زنان بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ تخمک دارند). این نکته مهم هم قابل ذکر است که میل به تکثیر و انتقال ژن به نسل بعدی و تکرار خود، مونث و مذکر نمی شناسد برای همین ماده ها ناگزیرند که برای انتخاب پدر برای فرزندان خود دقت زیادی به خرج دهند.
حیوانات نوع مونث بیشتراز هر چیز باید مطمئن باشند که پدر فرزندان شان هم دسترسی به غذای شان بیشتر است و هم قدرت دفاع از او و فرزندانش را دارد. از همه مهمتر از کیفیت فیزیکی سالم و ژن مسلطی برخوردار هستند که آینده فرزندان و حتی نوه های سالم آنها نیز تضمین خواهد شد.
هر خصوصیت زیبایی که نرها نشان می دهند یا وقتی مثلاً می گویند صدای رساتر و رنگ و جلای پر و پوست دارند، معنای دیگری ندارد جز آنکه: اولاً، به غذای مقوی تر و بیشتری دسترسی دارند، دوماً صاحب یک منطقه حاصلخیز غذایی هستتند که مردان دیگر حق تعرض به آن را ندارند و سوماً زیبایی آنها نشانه آن است که بیماری های ارٍثی و انگلی کمتری در آنها وجود دارد و با انتخاب شان، شانس تکرارشان از طریق تکثیر بیشتر و سالمتر تخمک تضمین می شود.
داروین معتقد است که درصد افزایش فرزندان بیشتر توسط همان فرد در گروه، زمینه را برای گسترش و همگانی شدن تطبیق ایجاد شده در جمع فراهم می کند. این گسترش و روند تکاملی که از یک تفاوت ساده یکی از اعضا گروه شروع می شد و به همه گروه سرایت می کند همان «انتخاب طبیعی» است.
داروین معتقد است در کنار اصل«انتخاب طبیعی»، تلاش برای زیبا نشان دادن مذکرها، بخشی از عنصر « انتخاب جنسی» ۲ است که برای تکرار نسل حیاتی است.
از دید مکانیسمی که داروین شرح داده است « انتخاب جنسی» تکرار بقای هر موجود زنده را تضمین می کند. داروین می گوید حیوانات برای فراهم کردن شرائطی که به تکرار نسل شان ختم شود، همواره در یک کشمکش جنسی دو طرفه قرار می گیرند.
داروین با دقت تمام توضیح می دهد که میل یک حیوان به تکرار خویش از طریق تولید مثل آنقدر قوی است که حیوانات مذکر حتی زندگی خود را صرف مسابقه زیبایی اندامی می کنند که نام دیگرش همان « انتخاب جنسی» است. به عبارت دیگر انتخاب جنسی بر دو اصل استوار است: جدال مستقیم مذکرها با همدیگر برای دسترسی به همنوع مونث و حق انتخابی که مونث ها دارند.
مذکرها برای تضمین پدر شدن خود، هم باید به رقابت با سایر مذکرها بپردازند که نمونه های بارز آن در طبیعت وجود دارد و هم باید در مسابقه زیبایی اندامی شرکت کنند که تصمیم نهایی بر عهده حیوان ماده است.
داروین در این مرحله از تشریح مکانیسم « انتخاب جنسی»، پدیده جدیدی به نام « تفاوت فیزیکی بین نر و ماده»۳ را عرضه می کند و معلوم می کند به چه دلیل مردان باید زیبا باشند و اصلا چرا رقابت و جدال برای تصاحب جنس ماده شکل می گیرد.
ماده ها در یک وصلت جنسی حق انتخاب دارند چون تقریبا ۹۰ درصد حیوانات مذکر، تنها همکاری شان برای شکل گیری فرزند، فقط انتشار اسپرم شان است. مردان برای تهیه صدها میلیون اسپرم نباید انرژی زیادی مصرف کنند. ولی اعضای مادهِ اکثر انواع حیوانات، هم انرژی زیادی صرف تهیه تخمک می کنند که بسیار بزرگتر از اسپرم است و هم حاوی مقدار زیادی غذا است که حیوان ماده از مصرف خودش زده است تا توسط جنین استفاده شود.
یکی دیگر از دلائلی که ماده ها را وا می دارد تا انتخابگر وصلت جنسی باشند در این است که ماده ها از تعداد محدودی تخمک برخوردارهستند ( به عنوان نمونه، زنان بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ تخمک دارند). این نکته مهم هم قابل ذکر است که میل به تکثیر و انتقال ژن به نسل بعدی و تکرار خود، مونث و مذکر نمی شناسد برای همین ماده ها ناگزیرند که برای انتخاب پدر برای فرزندان خود دقت زیادی به خرج دهند.
حیوانات نوع مونث بیشتراز هر چیز باید مطمئن باشند که پدر فرزندان شان هم دسترسی به غذای شان بیشتر است و هم قدرت دفاع از او و فرزندانش را دارد. از همه مهمتر از کیفیت فیزیکی سالم و ژن مسلطی برخوردار هستند که آینده فرزندان و حتی نوه های سالم آنها نیز تضمین خواهد شد.
هر خصوصیت زیبایی که نرها نشان می دهند یا وقتی مثلاً می گویند صدای رساتر و رنگ و جلای پر و پوست دارند، معنای دیگری ندارد جز آنکه: اولاً، به غذای مقوی تر و بیشتری دسترسی دارند، دوماً صاحب یک منطقه حاصلخیز غذایی هستتند که مردان دیگر حق تعرض به آن را ندارند و سوماً زیبایی آنها نشانه آن است که بیماری های ارٍثی و انگلی کمتری در آنها وجود دارد و با انتخاب شان، شانس تکرارشان از طریق تکثیر بیشتر و سالمتر تخمک تضمین می شود.