«بررسي پديدهاي نو در امر ازدواج»
در جوامع امروزي برخي از زنان مايلاند با مردان جوانتر از خود ارتباط برقرار كنند. اين امر بهويژه بيشتر در ميان زوجهاي مشهور ديده ميشود. بهعنوان مثال دمي مور و استن كاچر، هالي بري و گابريل آبري و ارتباطي كه بهتازگي بين ليندا هوگان ٤٨ ساله و چارلي هيل ١٩ ساله به وجود آمده، همگي نمونههايي از اين قبيل ارتباطات هستند.
طبق تحقيقاتي كه توسط سايت آنلاين دوستيابي در سال ٢٠٠٧ انجام گرفت، نشان داده شد از ميان ٠٠٠/٥٠ زن بالاي ٣٠ سال بيشتر از يكسوم آنان به مردان حداقل ٥ سال كوچكتر از خود، علاقه نشان داده بودند.
همچنين در سال ٢٠٠٣ تحقيق AARP نشان داد كه ٣٤ درصد از ٣٥٠٠ زناني كه سنشان بين ٤٠ تا ٦٩ سال بود، با مردان ١٠ سال كوچكتر از خود، ارتباط برقرار كردند.
اين روند از نظر بعضيها عجيب به نظر ميرسد، اما اينطور فكر نميكنم. از لحاظ اجتماعي، نوعي دگرگوني نقشها در حال رخ دادن است. امروزه زنها از هر زمان ديگري مقتدرتر هستند و ممكن است بخواهند با مرداني باشند كه از خودشان جوانتر و شايد انعطافپذيرترند، مرداني كه بتوانند با موقعيت شغلي بالاتر و نوع زندگي بهتر همسرانشان كنار بيايند.
رسانهها نيز نقش مؤثري در نشان دادن اين روند داشتهاند. در مجموعه تلويزيوني sex and the City (شخصيت اسميت جرلد و سامانتا جونز) و در مجموعه Desperate Housewives اين امر بهخوبي نشان داده شده است كه زنان لزوماً خواستار ارتباط برقرار كردن با مردان بزرگتر از خود نيستند. زناني كه اعتماد به نفس بالا و موقعيت شغلي خوبي دارند، به همان نسبت حق انتخاب بيشتري نيز دارند. همچنين زناني كه از همسرشان جدا شدهاند و خود به تنهايي زندگيشان را اداره ميكنند، تمايل دارند با مرداني ارتباط برقرار كنند كه از بودن در كنار آنها لذت ببرند و در عين حال، به استقلالشان خدشهاي وارد نشود.
آيا روابط زنان با مردان جوانتر از خود دوام پيدا ميكند؟
در مراكز مشاوره ديده شده است كه اين نوع روابط، پايدار مانده، و موفقيتآميز ارزيابي شده است. رسانهها بيشتر توجه خود را روي مسئله اختلاف سن معطوف ميكنند، در حاليكه عامل موفقيت يا شكست يك رابطه، به ميزان ارتباط خوب و مؤثر زوجها بستگي دارد.
در بحبوحه نوجواني مسئله تفاوت سن اهميت بالايي دارد، زيرا در سنين حساس نوجواني، هنوز نگرش افراد به زندگي شكل نگرفته است و تفاوتهاي عمدهاي در تجربيات و نگرش آنها به زندگي وجود دارد. در اين دوره سني، افراد با اختلاف سني كم نيز با هم تفاوتهاي بسياري دارند و اين تفاوتها خود مانعي بر سر راه ارتباطات طرفين است. اما هنگامي كه افراد بالغتر ميشوند، رشد عاطفي پيدا ميكنند كه اين خود باعث پيشرفت مهارتهاي ارتباطي آنان ميشود و ديگر تفاوت سني ١٠ سال يا حتي بيشتر باعث به وجود آمدن مشكلات ارتباطي بين دو طرف نخواهد شد.
بهتر است توجه خود را منحصراً معطوف به تفاوت سنيتان نكنيد. باارزشترين مسئله در برقراري يك ارتباط خوب اين است كه دو نفر تا چه حد با يكديگر سازگاري دارند و مهمتر از همه اينكه چقدر يكديگر را دوست دارند.
ارزش داشتن يك ارتباط خوب، بسيار مهمتر از مسئله سن است و اگر تفاوت سني شما براي ديگران عجيب به نظر ميرسد اين مشكل آنهاست، نه شما.
ارتباط دو نفر با تفاوت سني ١٠ سال چندان مشكل به نظر نميرسد، اما ٢٠ سال تفاوت سني يا بيشتر از آن، ممكن است موجب به وجود آمدن مشكلاتي شود. براي مثال زوج جوانتر همچنان كه بالغتر ميشود، ممكن است در انتخاب خود بازنگري كند و يا اينكه زوج بزرگتر زودتر با مسائل مربوط به سالخوردگي مواجه شود. اما اگر هر دوي آنها افراد بالغي باشند و راجع به اختلاف سنشان و مسائلي كه ممكن است در آينده برايشان پيش آيد. صحبت كرده، به توافق رسيده باشند، ديگر جايي براي قضاوت باقي نميماند.
تفاوت نسلها
در مورد ارتباط برقرار كردن با فردي از نسلي ديگر، دلايل درست و نادرست زيادي وجود دارد. يكي از انگيزههاي بياساس و نادرست براي ارتباط برقرار كردن با شريك جوانتر، ترس از سالخوردگي است. شريك جوانتر قادر به معكوس كردن روند سالخوردگي نيست و نميتواند شما را از روبهرو شدن با اين، روند مصون نگه دارد. كساني كه با فردي همسن فرزندشان ارتباط برقرار ميكنند با مخالفت جمعي نيز روبهرو ميشوند، اما مسئلهاي كه از همه مهمتر است و ميتواند مشكلسازتر باشد، تفاوت در سطح بلوغ آن دو نفر است.
با توجه به اينكه روز به روز زنان بيشتري مايلاند با مردان جوانتر از خود ارتباط برقرار كنند اين سؤال مطرح ميشود كه آيا زنان در سنين ٣٠ يا ٤٠ سالگي ميتوانند با مردان ١٠ تا ١٥ سال كوچكتر از خود روابط موفقيتآميزي داشته باشند؟ موفقيت در اين نوع روابط به انگيزههاي طرفين بستگي دارد. بعضي از افراد نسبت به همسالان خود جوانتر به نظر ميرسند و احساس جواني ميكنند، در نتيجه تمايل دارند شريكي جوانتر از خود داشته باشند كه به اندازه آنها فعال هستند.
سن شناسنامهاي هميشه بيانگر توانايي جسماني و بلوغ عاطفي افراد نيست.
گاهي تفاوت سني، باعث به وجود آوردن ارتباطي ميشود كه در آن فرد بزرگتر ميتواند مشاور خوبي براي فرد كوچكتر باشد. در مواقعي نيز چنين چيزي نتيجه معكوس ميدهد، زيرا فرد جوانتر احساس ميكند به اندازه كافي تجربه كسب كرده است تا بتواند خود بهطور مستقل عمل كند.
اگر شما بپرسيد كه آيا من ميتوانم شريكي را انتخاب كنم كه از من بسيار كوچكتر يا بسيار بزرگتر باشد، پاسخ من اين است كه بهتر است مسئله اختلاف سن را فراموش كنيد و به اين مسئله توجه داشته باشيد كه آيا اين ارتباط براي هر دوي شما مؤثر و موفقيتآميز است؟ حقيقتاً چيزي كه باعث موفقيت يك رابطه رمانتيك ميشود، وابستگي عاطفي افراد به همديگر است.
در جوامع امروزي برخي از زنان مايلاند با مردان جوانتر از خود ارتباط برقرار كنند. اين امر بهويژه بيشتر در ميان زوجهاي مشهور ديده ميشود. بهعنوان مثال دمي مور و استن كاچر، هالي بري و گابريل آبري و ارتباطي كه بهتازگي بين ليندا هوگان ٤٨ ساله و چارلي هيل ١٩ ساله به وجود آمده، همگي نمونههايي از اين قبيل ارتباطات هستند.
طبق تحقيقاتي كه توسط سايت آنلاين دوستيابي در سال ٢٠٠٧ انجام گرفت، نشان داده شد از ميان ٠٠٠/٥٠ زن بالاي ٣٠ سال بيشتر از يكسوم آنان به مردان حداقل ٥ سال كوچكتر از خود، علاقه نشان داده بودند.
همچنين در سال ٢٠٠٣ تحقيق AARP نشان داد كه ٣٤ درصد از ٣٥٠٠ زناني كه سنشان بين ٤٠ تا ٦٩ سال بود، با مردان ١٠ سال كوچكتر از خود، ارتباط برقرار كردند.
اين روند از نظر بعضيها عجيب به نظر ميرسد، اما اينطور فكر نميكنم. از لحاظ اجتماعي، نوعي دگرگوني نقشها در حال رخ دادن است. امروزه زنها از هر زمان ديگري مقتدرتر هستند و ممكن است بخواهند با مرداني باشند كه از خودشان جوانتر و شايد انعطافپذيرترند، مرداني كه بتوانند با موقعيت شغلي بالاتر و نوع زندگي بهتر همسرانشان كنار بيايند.
رسانهها نيز نقش مؤثري در نشان دادن اين روند داشتهاند. در مجموعه تلويزيوني sex and the City (شخصيت اسميت جرلد و سامانتا جونز) و در مجموعه Desperate Housewives اين امر بهخوبي نشان داده شده است كه زنان لزوماً خواستار ارتباط برقرار كردن با مردان بزرگتر از خود نيستند. زناني كه اعتماد به نفس بالا و موقعيت شغلي خوبي دارند، به همان نسبت حق انتخاب بيشتري نيز دارند. همچنين زناني كه از همسرشان جدا شدهاند و خود به تنهايي زندگيشان را اداره ميكنند، تمايل دارند با مرداني ارتباط برقرار كنند كه از بودن در كنار آنها لذت ببرند و در عين حال، به استقلالشان خدشهاي وارد نشود.
آيا روابط زنان با مردان جوانتر از خود دوام پيدا ميكند؟
در مراكز مشاوره ديده شده است كه اين نوع روابط، پايدار مانده، و موفقيتآميز ارزيابي شده است. رسانهها بيشتر توجه خود را روي مسئله اختلاف سن معطوف ميكنند، در حاليكه عامل موفقيت يا شكست يك رابطه، به ميزان ارتباط خوب و مؤثر زوجها بستگي دارد.
در بحبوحه نوجواني مسئله تفاوت سن اهميت بالايي دارد، زيرا در سنين حساس نوجواني، هنوز نگرش افراد به زندگي شكل نگرفته است و تفاوتهاي عمدهاي در تجربيات و نگرش آنها به زندگي وجود دارد. در اين دوره سني، افراد با اختلاف سني كم نيز با هم تفاوتهاي بسياري دارند و اين تفاوتها خود مانعي بر سر راه ارتباطات طرفين است. اما هنگامي كه افراد بالغتر ميشوند، رشد عاطفي پيدا ميكنند كه اين خود باعث پيشرفت مهارتهاي ارتباطي آنان ميشود و ديگر تفاوت سني ١٠ سال يا حتي بيشتر باعث به وجود آمدن مشكلات ارتباطي بين دو طرف نخواهد شد.
بهتر است توجه خود را منحصراً معطوف به تفاوت سنيتان نكنيد. باارزشترين مسئله در برقراري يك ارتباط خوب اين است كه دو نفر تا چه حد با يكديگر سازگاري دارند و مهمتر از همه اينكه چقدر يكديگر را دوست دارند.
ارزش داشتن يك ارتباط خوب، بسيار مهمتر از مسئله سن است و اگر تفاوت سني شما براي ديگران عجيب به نظر ميرسد اين مشكل آنهاست، نه شما.
ارتباط دو نفر با تفاوت سني ١٠ سال چندان مشكل به نظر نميرسد، اما ٢٠ سال تفاوت سني يا بيشتر از آن، ممكن است موجب به وجود آمدن مشكلاتي شود. براي مثال زوج جوانتر همچنان كه بالغتر ميشود، ممكن است در انتخاب خود بازنگري كند و يا اينكه زوج بزرگتر زودتر با مسائل مربوط به سالخوردگي مواجه شود. اما اگر هر دوي آنها افراد بالغي باشند و راجع به اختلاف سنشان و مسائلي كه ممكن است در آينده برايشان پيش آيد. صحبت كرده، به توافق رسيده باشند، ديگر جايي براي قضاوت باقي نميماند.
تفاوت نسلها
در مورد ارتباط برقرار كردن با فردي از نسلي ديگر، دلايل درست و نادرست زيادي وجود دارد. يكي از انگيزههاي بياساس و نادرست براي ارتباط برقرار كردن با شريك جوانتر، ترس از سالخوردگي است. شريك جوانتر قادر به معكوس كردن روند سالخوردگي نيست و نميتواند شما را از روبهرو شدن با اين، روند مصون نگه دارد. كساني كه با فردي همسن فرزندشان ارتباط برقرار ميكنند با مخالفت جمعي نيز روبهرو ميشوند، اما مسئلهاي كه از همه مهمتر است و ميتواند مشكلسازتر باشد، تفاوت در سطح بلوغ آن دو نفر است.
با توجه به اينكه روز به روز زنان بيشتري مايلاند با مردان جوانتر از خود ارتباط برقرار كنند اين سؤال مطرح ميشود كه آيا زنان در سنين ٣٠ يا ٤٠ سالگي ميتوانند با مردان ١٠ تا ١٥ سال كوچكتر از خود روابط موفقيتآميزي داشته باشند؟ موفقيت در اين نوع روابط به انگيزههاي طرفين بستگي دارد. بعضي از افراد نسبت به همسالان خود جوانتر به نظر ميرسند و احساس جواني ميكنند، در نتيجه تمايل دارند شريكي جوانتر از خود داشته باشند كه به اندازه آنها فعال هستند.
سن شناسنامهاي هميشه بيانگر توانايي جسماني و بلوغ عاطفي افراد نيست.
گاهي تفاوت سني، باعث به وجود آوردن ارتباطي ميشود كه در آن فرد بزرگتر ميتواند مشاور خوبي براي فرد كوچكتر باشد. در مواقعي نيز چنين چيزي نتيجه معكوس ميدهد، زيرا فرد جوانتر احساس ميكند به اندازه كافي تجربه كسب كرده است تا بتواند خود بهطور مستقل عمل كند.
اگر شما بپرسيد كه آيا من ميتوانم شريكي را انتخاب كنم كه از من بسيار كوچكتر يا بسيار بزرگتر باشد، پاسخ من اين است كه بهتر است مسئله اختلاف سن را فراموش كنيد و به اين مسئله توجه داشته باشيد كه آيا اين ارتباط براي هر دوي شما مؤثر و موفقيتآميز است؟ حقيقتاً چيزي كه باعث موفقيت يك رابطه رمانتيك ميشود، وابستگي عاطفي افراد به همديگر است.