• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

چرا ضریب هوشی ایرانیان رو به تنزل است؟

فائزه حسین زاده

متخصص روانشناسی
ضریب هوشی چیست و اهمیت آن درچیست؟اعلام میانگین ضریب هوشی 84 برای ایرانی‌ها،سبب تعجب بسیاری از نخبگان ایران گردید. عده‌ای با انكار این آمار درصدد اعتراض بهآن برآمده‌اند، اما برای اینجانب، این آمار هیچ‌گونه جای تعجبی نداشت، زیرا اینموضوع را در سال 1379 در سخنرانی در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی تحت عنوان نظریهترقیق هوشی (Intellectual Dilution) پیش بینی كرده بودم. در این مقاله به اختصارعلل افت میانگین ضریب هوشی در كشوررا بررسی خواهم كرد و سپس به راهكارهای مقابلهبا این رخداد تلخ خواهیم پرداخت.
ضریب هوشیIQ یك نسبت است كه از تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی ضربدر صدبه دست می‌آید. اگر سن عقلی با سن تقویمی یكسان باشد، ضریب هوشی صد می‌شود ولی دربعضی مواقع در بعضی افراد سن عقلی بیشتر می‌شود كه این فرد هوشی بیشتر از سایرافراد دارد.
برای به دست آوردن سن عقلی راه‌های زیادی وجود دارد ومعمولا كارشناسان از تست‌های خاصی استفاده می‌كنند كه جنبه‌های مختلفی مانند تشخیصالگوها، قدرت حافظه كوتاه ‌مدت، استفاده فرد از واژه‌ها، سرعت محاسبه فرد، دركروابط یا جبر، اطلاعات عمومی، محاسبات ریاضیات، درك فضایی، منطق و املا را ارزیابیمی‌كند.
ا
به این ترتیبدستیابی به میانگین ضریب هوشی بالاتر یكی از ابزار توسعه و به طور هم‌زمان یكی ازدستاوردهای مهم توسعه محسوب می‌گردد.
ضریب هوشی اقوام ومللمطالعات فراوانی روی تفاوت متوسط ضریب هوشی در كشورهای مختلف صورت گرفتهاست.
میانگین ضریب هوشی در آمریكا و انگلستان حدود100 است. این عدد برایشهروندان ژاپنی، چینی، كره‌ای، هنگ كنگی و تایوانی 105 و برای تركیه، كشورهایخاورمیانه و جنوب آسیا بین 78 و 90 و برای كشورهای آفریقایی پایین تر از صحرایآفریقا بین 65 تا 75 است. در این میان كشور ما ایران با ضریب هوشی متوسط 84 رتبه 97 را بین 185 كشور جهان دارا می‌باشد.
اما هنگامی كه با تفاوت میانگینضریب هوشی میان دو كشور یا دو نژاد مواجه می‌شویم قایل شدن به تفاوت ژنتیكی، بهنوعی به معنای وجود نژاد برتر (ژن برتر) است.
جدای از عوامل ژنتیكی، عوامل محیطیمتعددی روی ضریب هوشی تاثیر می‌گذارد وضعیت تغذیه‌ای به خصوص در دوران كودكی،استرس‌ها و تروماهای روانی، فقر عاطفی و ارتباطی و كمیت و كیفیت تحصیلات همگی برضریب هوشی تاثیر می‌گذارند. به .
مهاجرت نخبگانو ضریب هوشی
مهاجرت انتخابی نخبگان اثری مخرب بر توسعه ملل می‌گذارد. بدیهیاست كه بار توسعه و پیشرفت جوامع بر دوش هوشمندان و نخبگان هر جامعه‌ای است. حالوقتی در یك جامعه شرایط به گونه‌ای باشد كه نخبگان در گذر زمان آن را ترك می‌كنند،نه تنها خروج آنها مستقیماً جامعه را متاثر می‌كند، بلكه در دراز مدت، ذخیره ژنتیكیكشور را نیز فقیرتر می‌كند و در نسل‌های آتی، روند انتقال ضرایب بالای هوشی به«نسل‌های آینده» با اختلال مواجه می‌شود.
این امر در مورد كشور اسكاتلند طی بیش ازنیم قرن به دقت مطالعه شده است. از اوایل قرن بیستم، هر ساله تعداد زیادی از افرادتحصیل كرده اسكاتلندی به انگلستان مهاجرت می‌كنند. درصد متوسط مهاجرت سالانه تحصیلكردگان دانشگاهی از اسكاتلند به انگلستان 17.2 درصد و ضریب هوشی متوسط این مهاجران108.1 می‌باشد.
این موضوع سبب شده است كه میانگین ضریب هوشی اسكاتلندی‌ها بهطور متوسط در هر نسل یك امتیاز نسبت به نسل قبل كاهش پیدا كند و اسكاتلندی‌ها دراواسط قرن بیستم به كم‌هوش‌ترین ملت اروپایی (با میانگین ضریب هوشی 97) تبدیل شدند. د
بر اساس آمارصندوق بین المللی پول، ایران با ضریب مهاجرت 15 درصد، رتبه اول را در میان 61 كشورتوسعه نیافته و در حال توسعه دارا می‌باشد و می‌توان تخمین زد كه در طی سه دهه اخیرحداقل سه واحد از ضریب هوشی متوسط ایرانی‌ها صرفا به سبب مهاجرت كاهش پیدا كردهاست.
مهاجرت نخبگان تنها سبب كاهش میانگین ضریب هوشی ملل نمی‌شود، بلكهاین كشورها را از نوابغ تهی می‌سازد. با نگاهی به فهرست اسامی افرادی مانندلئوناردو داوینچی (ضریب هوشی220)، گوته (210)، پاسكال (195)، نیوتن (190)، لاپلاس(190)، ولتر (190)، دكارت (185)، گالیله (185)، كانت (175)، داروین (165)، موزارت(165)، بیل گیتس (160)، كوپرنیك (160) و اینشتین (160) به‌سادگی درمی‌یابیم كهتوسعه دانش بشر در طول تاریخ بیش از هر چیز مرهون افراد نابغه می‌باشد. نوابغ همانكسانی هستند كه توان حل پیچیده‌ترین مشكلات یك كشور را دارا می‌باشند و مسوولیتراهبری كشور را در وضعیت‌های بحرانی بر عهده دارند.
تاثیر نوابغ روی توسعه جوامع بهحدی است كه می‌توان عبارت معروف «ملتی كه قهرمان ندارد هیچ چیز ندارد» را با جمله«ملتی كه نوابغ را در راس مدیریت خود ندارد، به هیچ جا نخواهد رسید» جایگزینكرد.
كنترل موالید و ضریب هوشی
بررسی‌های متعدد ارتباط بینهوش و تحصیلات و همچنین ارتباط میان تحصیلات و تبعیت از سیاست‌های كنترل موالید رابه اثبات رسانده است. ضریب هوشی متوسط 20 درصد پرهوش جامعه حدود 115 و ضریب هوشیمتوسط 20 درصد كم‌هوش جامعه حدود 85 می‌باشد. اگر فرض كنیم كه میزان زاد و ولد درگروه كم‌هوش جامعه تنها 30 درصد بیش از میانگین جامعه و میزان زاد و ولد در گروه پرهوش جامعه 30 درصد كمتر از میانگین جامعه باشد، میانگین ضریب هوشی نسل دوم ازمحاسبه زیر به دست می‌آید:
0.2×1.3×85) + (0.6x1x100) + (0.2×0.7×115) = 98.8
به این ترتیب می‌توان انتظار داشت كه میانگین ضریب هوشی هر نسل 1.2 امتیاز از میانگین ضریب هوشی نسل قبل كمتر شود.

تحلیل فوق به خوبی می‌تواندآمار توصیفی ارایه شده از سوی نهادهای بین‌المللی را توجیه نماید، اما اصلاح اینوضعیت نیازمند اتخاذ رویكردی مداخله‌ای و همه‌جانبه است. اتخاذ تمهیدات و سیاست‌هایعلمی برای فقرزدایی و مقابله با شكاف رو به فزونی طبقاتی، توجه به مدیریت عواملخطرزای سلامت و عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، حمایت و مدیریت علمی نخبگان و تلاشبرای متوقف و معكوس نمودن سیر مهاجرت نخبگان و بازنگری علمی سیاست‌های كنترل جمعیتتنها بخشی از رژیم‌درمانی ملتی است كه به تدریج هوش خود را از دست می‌دهد.
 
بالا