ARASH CHIRIK
کاربر ويژه
چرا مرد بر زن در قران برتری دارد
در اسلام هیچ یک از زنان و مردان و قبایل و طوائف و نژادها بر دیگران برتری ندارند، مگر به پرهیزکاری و تقوای الهی. "یا أیها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی... ان اکرمکم عند الله أتقیکم(1)؛ ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم، و شما را ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسائی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شما است".
یعنی در کمالات انسانی و کسب فضایل مانند کسب دانش و معرفت و ارزش و شخصیت انسانی و رسیدن به مراتب کمال انسانی و... میباشد، با هم برابر بوده و هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد.
اما معنای سخن چنین نیست که همه انسانها در همه شرایط و وظایف و مسئولیتها برابر باشند. این را هیچ خردمندی نمیپذیرد...
جامعه بشری یک نظام اندام واره و ارگانیکی است، که هر یک از اعضا و جوارح مسؤلیتی دارد که دیگری آن را ندارد، مانند این که: مغز وظیفهاش مدیریت و صدور فرمان است. قلب مسئولیتش پمپاژ خون و رساندن اکسیژن به تمامی سلولهای بدن است. چشم وظیفه دارد از امور مادی عکس برداری کند و آن را به شبکه عصب بسپارد و تارهای عصبی آن را به مغز منتقل کند. همین طور هر یک از اعضا و اندام وظیفهای دارد که با وظایف دیگر اندامها متفاوت است. در اجتماع بشری نیز وضع بدین منوال است، بلکه در کل جهان طبیعت چنین است.
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست
که هر چیزش به جای خویش نیکوست
برای استمرار حیات اجتماعی میبایست یکی طبیب باشد و دیگری نانوا و سومی کشاورز. انسانها متفاوت آفریده شدهاند تا مسئولیتها و وظایف بین مردم تقسیم شود. امام علی(ع) فرمود: "لا یزال الناس بخیر ما تفاوتوا فاذا استووا هلکوا؛(2) مردم تا وقتی که از تفاوتها بهره مندند، مشمول خیر و رحمت الهی قرار میگیرند. اگر تفاوت نباشد، هلاک میگردند."
بنابراین با وجود تفاوتهای موجود در افراد اجتماع، یکی مسئولیت مدیریت اجتماع را برعهده میگیرد، یکی کشاورز میشود و.... اجتماع چون میبایست نظم داشته باشد و از هرج و مرج جلوگیری شود، مدیر لازم دارد.
خانواده کوچکترین هسته جامعه بشری است. در این اجتماع کوچک نیز میبایست وظایف و مسئولیتهاتقسیم و مشخص شود. یکی مدیریت و مسئولیت اداره آن را میبایست در دست بگیرد.
در دنیای امروز این سخن پذیرفته شده است که اگر هیأتی (حتی هیأت دو نفره) مأمور انجام کاری شود، حتماً باید یکی از آن دو رئیس و مدیر و دیگری معاون یا عضو باشد وگرنه هرج و مرج پیدا میشود، یعنی باید در هر تشکل و اجتماعی اگر چه محدود، یکی از آنها مدیریت کند. حال در خانواده مدیر مرد باشد یا زن؟ باید مسئولیتها منطبق با نظام تکوینی و سازگار با آفرینش زن و مرد باشد. اسلام میگوید این مسئولیت منطبق با آفرینش مرد است و مدیر خانه مرد و زن معاون او باشد. (الرجال قوامون علی النساء...)(3)
اشتباه نشود و از این سخن استبداد و ظلم مردان بر زنان برداشت نگردد، بلکه مراد این است که این اجتماع کوچک با داشتن یک نفر به عنوان مدیر و مسئول، کارهایش به خوبی بچرخد و همه از آن نفع ببرند.
ممکن است بپرسید چرا این مسئولیت را اسلام برعهده زن قرار نداده است. در پاسخ میگوییم: همان گونه که در بالا اشاره شد، این مسئولیت همگام با خلقت و فطرت زن و مرد است.
توضیح: زن و مرد اگر چه در انسانیت تفاوتی ندارند، ولی از نظر امور جسمانی (اعضا و جوارح)، احساسات و عواطف و تمایلات و اخلاق و فعالیتهای مغزی تفاوت هایی دارند.
از نظر توان بازو و رشد عضلات، توان زن به پای مردان نمیرسد. در این تردیدی نیست که به تناسب تفاوت در آفرینش این دو، معمولاً کارهایی را که نیازمند به نیروی بازو و قدرت بدنی باشد، مردان انجام میدهند. و کارهای سبک و پرظرافت را زنان.
از نظر احساسات، عواطف و تمایلات بنا به گفته روانشناسان، "محبت"، "رفتار انفعالی"، "رفتار عاطفی" و "حمایت کننده" از ویژگیها و رفتار زنانه، در مقابل، "پرخاشگری"، "استقلال"، "رقابت" "سلطه" و "حاکمیت" از ویژگیها و رفتار و مردانه است.(4)
به مقتضای تفاوت در آفرینش و تکوین، تشریع و مسئولیتهای اجتماعی مختلف میشود. زن با تکیه به شوهرش و رفتار انفعالی در برابر شوهر (اطاعت از وی) به آرامش میرسد. اما مرد میخواهد با استقلال و حاکمیت و اتکای همسر به او، به آرامش برسد.
این سخن همان "الرجال قوامون علی النساء" است، یعنی مرد باید مسئول خانواده باشد.
به تناسب همین مسئولیت اسلام میگوید: مرد وظیفه دارد هزینه خانواده را تأمین کند.
قرار دادن مسئولیت تأمین مخارج خانواده بر دوش مردان امری طبیعی است و از این که به نفع زنان است و باری بر دوش مردان وضع شده است، کسی اعتراض نمیکند، چون این حکم به مقتضای طبیعت است و در آفرینش ریشه دارد. نیز قراردادن وظیفه سنگین و طاقتفرسای جهاد و خدمت سربازی، بر دوش مردان امری طبیعی است و از این که این قانون به نفع زنان است و آنان را از این کار طاقت فرسا معاف داشته است، اعتراضی نیست.
قرآن در آیه 34 سوره نساء بعد از بیان مسئولیت مردان در خانواده به دو نیروی مذکور (توانایی بدنی و نفقه) اشاره کرده است. (5)
اگر یکی از احکام اسلامی مورد پسند ما نشد، میبایست آن را در کنار دیگر مسائل اسلامی قرار داد و با توجه به همه جوانب داوری نمود. در امور خانوادگی، مسئولیتهای زنان و مردان را میبایست کنار هم قرار داد و قضاوت نمود. همان گونه که اسلام تکالیفی برعهده مردان قرار میدهد که برعهده زنان قرار نمیدهد، مانند نفقه، مهریه، دیه عاقله، جهاد و سربازی و... تکالیفی هم برعهده زنان قرار میدهد که برعهده مردان نیست.
این دو قسم را در مجموع باید سنجید و قضاوت نمود.
در اسلام هیچ یک از زنان و مردان و قبایل و طوائف و نژادها بر دیگران برتری ندارند، مگر به پرهیزکاری و تقوای الهی. "یا أیها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی... ان اکرمکم عند الله أتقیکم(1)؛ ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم، و شما را ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسائی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شما است".
یعنی در کمالات انسانی و کسب فضایل مانند کسب دانش و معرفت و ارزش و شخصیت انسانی و رسیدن به مراتب کمال انسانی و... میباشد، با هم برابر بوده و هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد.
اما معنای سخن چنین نیست که همه انسانها در همه شرایط و وظایف و مسئولیتها برابر باشند. این را هیچ خردمندی نمیپذیرد...
جامعه بشری یک نظام اندام واره و ارگانیکی است، که هر یک از اعضا و جوارح مسؤلیتی دارد که دیگری آن را ندارد، مانند این که: مغز وظیفهاش مدیریت و صدور فرمان است. قلب مسئولیتش پمپاژ خون و رساندن اکسیژن به تمامی سلولهای بدن است. چشم وظیفه دارد از امور مادی عکس برداری کند و آن را به شبکه عصب بسپارد و تارهای عصبی آن را به مغز منتقل کند. همین طور هر یک از اعضا و اندام وظیفهای دارد که با وظایف دیگر اندامها متفاوت است. در اجتماع بشری نیز وضع بدین منوال است، بلکه در کل جهان طبیعت چنین است.
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست
که هر چیزش به جای خویش نیکوست
برای استمرار حیات اجتماعی میبایست یکی طبیب باشد و دیگری نانوا و سومی کشاورز. انسانها متفاوت آفریده شدهاند تا مسئولیتها و وظایف بین مردم تقسیم شود. امام علی(ع) فرمود: "لا یزال الناس بخیر ما تفاوتوا فاذا استووا هلکوا؛(2) مردم تا وقتی که از تفاوتها بهره مندند، مشمول خیر و رحمت الهی قرار میگیرند. اگر تفاوت نباشد، هلاک میگردند."
بنابراین با وجود تفاوتهای موجود در افراد اجتماع، یکی مسئولیت مدیریت اجتماع را برعهده میگیرد، یکی کشاورز میشود و.... اجتماع چون میبایست نظم داشته باشد و از هرج و مرج جلوگیری شود، مدیر لازم دارد.
خانواده کوچکترین هسته جامعه بشری است. در این اجتماع کوچک نیز میبایست وظایف و مسئولیتهاتقسیم و مشخص شود. یکی مدیریت و مسئولیت اداره آن را میبایست در دست بگیرد.
در دنیای امروز این سخن پذیرفته شده است که اگر هیأتی (حتی هیأت دو نفره) مأمور انجام کاری شود، حتماً باید یکی از آن دو رئیس و مدیر و دیگری معاون یا عضو باشد وگرنه هرج و مرج پیدا میشود، یعنی باید در هر تشکل و اجتماعی اگر چه محدود، یکی از آنها مدیریت کند. حال در خانواده مدیر مرد باشد یا زن؟ باید مسئولیتها منطبق با نظام تکوینی و سازگار با آفرینش زن و مرد باشد. اسلام میگوید این مسئولیت منطبق با آفرینش مرد است و مدیر خانه مرد و زن معاون او باشد. (الرجال قوامون علی النساء...)(3)
اشتباه نشود و از این سخن استبداد و ظلم مردان بر زنان برداشت نگردد، بلکه مراد این است که این اجتماع کوچک با داشتن یک نفر به عنوان مدیر و مسئول، کارهایش به خوبی بچرخد و همه از آن نفع ببرند.
ممکن است بپرسید چرا این مسئولیت را اسلام برعهده زن قرار نداده است. در پاسخ میگوییم: همان گونه که در بالا اشاره شد، این مسئولیت همگام با خلقت و فطرت زن و مرد است.
توضیح: زن و مرد اگر چه در انسانیت تفاوتی ندارند، ولی از نظر امور جسمانی (اعضا و جوارح)، احساسات و عواطف و تمایلات و اخلاق و فعالیتهای مغزی تفاوت هایی دارند.
از نظر توان بازو و رشد عضلات، توان زن به پای مردان نمیرسد. در این تردیدی نیست که به تناسب تفاوت در آفرینش این دو، معمولاً کارهایی را که نیازمند به نیروی بازو و قدرت بدنی باشد، مردان انجام میدهند. و کارهای سبک و پرظرافت را زنان.
از نظر احساسات، عواطف و تمایلات بنا به گفته روانشناسان، "محبت"، "رفتار انفعالی"، "رفتار عاطفی" و "حمایت کننده" از ویژگیها و رفتار زنانه، در مقابل، "پرخاشگری"، "استقلال"، "رقابت" "سلطه" و "حاکمیت" از ویژگیها و رفتار و مردانه است.(4)
به مقتضای تفاوت در آفرینش و تکوین، تشریع و مسئولیتهای اجتماعی مختلف میشود. زن با تکیه به شوهرش و رفتار انفعالی در برابر شوهر (اطاعت از وی) به آرامش میرسد. اما مرد میخواهد با استقلال و حاکمیت و اتکای همسر به او، به آرامش برسد.
این سخن همان "الرجال قوامون علی النساء" است، یعنی مرد باید مسئول خانواده باشد.
به تناسب همین مسئولیت اسلام میگوید: مرد وظیفه دارد هزینه خانواده را تأمین کند.
قرار دادن مسئولیت تأمین مخارج خانواده بر دوش مردان امری طبیعی است و از این که به نفع زنان است و باری بر دوش مردان وضع شده است، کسی اعتراض نمیکند، چون این حکم به مقتضای طبیعت است و در آفرینش ریشه دارد. نیز قراردادن وظیفه سنگین و طاقتفرسای جهاد و خدمت سربازی، بر دوش مردان امری طبیعی است و از این که این قانون به نفع زنان است و آنان را از این کار طاقت فرسا معاف داشته است، اعتراضی نیست.
قرآن در آیه 34 سوره نساء بعد از بیان مسئولیت مردان در خانواده به دو نیروی مذکور (توانایی بدنی و نفقه) اشاره کرده است. (5)
اگر یکی از احکام اسلامی مورد پسند ما نشد، میبایست آن را در کنار دیگر مسائل اسلامی قرار داد و با توجه به همه جوانب داوری نمود. در امور خانوادگی، مسئولیتهای زنان و مردان را میبایست کنار هم قرار داد و قضاوت نمود. همان گونه که اسلام تکالیفی برعهده مردان قرار میدهد که برعهده زنان قرار نمیدهد، مانند نفقه، مهریه، دیه عاقله، جهاد و سربازی و... تکالیفی هم برعهده زنان قرار میدهد که برعهده مردان نیست.
این دو قسم را در مجموع باید سنجید و قضاوت نمود.