• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

چه خوبه بدونیم که:.....(نظرتون رو در مورد هر جمله ای که ارسال میشه بگید.)

سکرت

کاربر ويژه
zka3cyd85jpd2nssb30k.jpg



براستی راویان دانش بسیار اما حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندک اند​
 

mary.brayant

کاربر ويژه
:73::73::73::73::73::73::73::73::73::73::73::73::73::73::73::73::73:
من دیگه از هرچی دانش داره بدم میاد
درسا سخت شدهههههههههههههههه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
:قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی::قاطی:
:حرص::حرص::حرص::حرص::حرص::حرص::حرص::حرص::حرص::حرص::حرص::حرص:

 

admin

Administrator
عضو کادر مدیریت
براستی راویان دانش بسیار اما حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندک اند

دقیقاً موافق این جمله ی کاملاً درست هستم، و شخصاً معتقدم که از این بابت صدمات بسیار زیادی به بشریت وارد شده!
 

سکرت

کاربر ويژه

بله ممنونم

براستی دانش چگونه حفظ میشود؟

با انتقال و آموزش به دیگری

خوب آموزش خود تعریفی دارد:
آموزش می بایست علاوه بر گفتار به صورت عملی باشد تا محیط و افراد را متاثر از خود کند .

حضرت رسول (ص) وقتی که در شرایط خاص رطب را برای دیگری نامناسب میدانستند خود رطب نمیخوردند .
یعنی رطب خورده کی منع رطب کند.

حال ما هم اگر آموزشی داریم در صورتی نهادینه خواهدبود که گوینده در درجه اول مجری باشد تاثیر اجرا کجا تاثیر کلام کجا
دریافت بصری بسیار موثر تر و قوی تر از دریافت های دیگر ست .

گاهی باید قدری تامل کرد تا دریافت کرد چراکه بی تامل رونده باشی بسیاری موارد را نخواهی دید .
شما اگر در داخل ماشینی باشی و چشمانت را ببندند و اصطکاک خودرور با سطح جاده بسیار ناچیز باشد حرکت را متوجه نخواهی شد پس چشمها را گشاده تر
و دقیق تر کنیم و با تامل حرکت کنیم و خود عامل باشیم به آنچه میدانیم علم برای عمل ست نه برای انباشت در ذهن

وقتی عامل باشی خود به خود آموزگاری خواهی بود برای محیط خود و خادمی موثر برای جامعه.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
براستی راویان دانش بسیار اما حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندک اند​


دقیقا" و حفظ کردن و عمل کردن به دانش باعث پیشرفت بشریت خواهد شد...
 

سکرت

کاربر ويژه
کمکککککککککک

برای دریافت مفهوم متن زیر نیاز به کمک دارم:


خداوند سبحان وقتی مردم را آفرید از اطاعتشان بی نیاز و از معصیتشان ایمن بود،
چرا که نه معصیت گناهکاران زیانی به او می رساند و نه اطاعت فرمانبرداران سودی.

پس معیشت مردم را بین آنان تقسیم کرد و هر کس را در دنیا در موضع خود قرار داد.
پارسایان در دنیا اهل فضیلت اند. سخن آنان صواب و جامه ی آنان میانه روی و روش آنان فروتنی است.

چشم را بر آنچه خداوند حرام کرده است می بندند و گوش را به علمی می سپارند که نافع است.
پارسایان در سختی و بلا، چنان اند که گویی در آسایش و راحتی فرو آمده اند و اگر اجل مقدری که خداوند بر آنان معین کرده است نبود،

ارواح آنان از شوق ثواب و خوف عذاب، یک لحظه هم در کالبدشان باقی نمی ماند.

تشکر فراوان
 

سکرت

کاربر ويژه

سلام

در ابتدای این پست عرض کنم که اگر احساس میکنید این دست مباحث برای شما کاربران عزیز انجمن در هر موقعیتی دلچسب نیست بفرمایید
من انعطافم زیاده فقط کافیه بگید .
ممنونم

سعی میکنم هر از گاهی تاپیک ها و پست ها رو بخونم و خوب زدن تاپیکی سرگرم کننده کار مشکلی نیست ولی اینکه تاپیکی بار محتوایی داشته باشه و مخاطب رو جذب کنه کار ساده ای نیست و خوب من واقعاً توانم بیش از این نیست اگر مطلوبتان نیست امر کنید حذف کنیم!!!!


دست به دامان شدیم که ما را یاری کنید ولی یاری رسانی نیست !!!!!
و به مدد جستجو های متوالی و خوب پسو پیش کردن و بالا و پایین پریدن به اندک مطالبی رسیدم که چون سوال رو اینجا طرح کردم پس دریافت ها رو هم به تدریج اینجا میذارم.

در پست 6 اشاراتی به خلقت انسان و مسائل معیشتی و نهایت صفات پرهیز کاران شده
میدونید این مطلب چی هست؟

قسمتی از ترجمه ی خطبه ی متقین از نهج البلاغه و اما انقدر مطلب وسیع است که خوب از حوصله خارج خواهد شد پس چکیده ی اهم آن را به تدریج براتون قرار میدم :


آغاز خطبه به بیان این نکته مهم مى پردازد که :

خدا از همگان بى نیاز است و اگر دستورات سنگین و متعددى درباره تقوا در این خطبه مى آید، براى افزودن به جاه و جلال خدا نیست، بلکه براى پیمودن راه تکامل انسان است.

که البته برنامه به سان نردبانی پله پله آدمی را تا بالاترین مرتبه ای که برای او متصور است می رساند . البته به شرطی که طالب کمال عزم و همت جدی برای بالا رفتن از این نردبان و طی مراحل مختلف کمال را داشته باشد

ادامه دارد .......

muyk9t8q05mn0cl6jhxb.jpeg

 

سکرت

کاربر ويژه
ممنونم
خوب حالا میبینیم که گفته :

ما اسباب معیشت آنها را در زندگى دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضى را بر بعضى برترى دادیم».

بدیهى است معناى تقسیم معیشت این نیست که بدون سعى و کوشش همه چیز به خانه انسان بیاید، از آنجا که روزى بر سعى و کوشش، مایه تباهى و تنبلى و بى اعتنایى به روزیهاست،
خداوند مواد همه را آفریده و همگان را به سعى و عمل دعوت کرده است. مقامات ظاهرى نیز که خداوند به بندگان بخشیده، بدون سعى و کوشش به دست نمى آید.

این نکته نیز قابل توجه است که اگر گروهى در دنیاى امروز بر اثر گرسنگى جان مى دهند، نه به علت کمبودهاست، بلکه به سبب ظلم و ستم گروهى خودخواه و سودجو و انحصارطلب است. حتى در سخت ترین سال هاى قحطى اگر تقسیم عادلانه اى در ارزاق شود، کسى گرسنه نمى ماند.

نه تنها ارزاق انسانها، بلکه روزه همه جانداران و حیوانات را به گونه شگفت آورى براى آنها فراهم ساخته است; نه نطفه ها را در جنین به فراموشى سپرده، نه جاندار کوچکى که درون تخم پرندگان، یا دانه گیاهان وجود دارد، محروم ساخته است. داستان تقسیم روزى در طرق بسیار مختلف آن، داستانى است بسیار شگفت انگیز که درباره آن کتابها مى توان نوشت و حتى شرح کوتاه آن به درازا مى کشد.



ادامه دارد....

images
 

سکرت

کاربر ويژه
خوب حالا میرسیم به صفات پارسایان :


1-گفتارشان راست ست.
زبان که می تواند باعث رشد شود و آدمی را به بالاترین درجات برساند و اگر بد بکار برده شود باعث فساد میشود پس زبان یک فرد پارسا درست میگوید و سخن غیر مفید نمیگوید.


2-لباسشان میانه روى.
اینجا معناى لباس را منحصر در پوشش ظاهرى نمی دانیم ومفهوم گسترده اى پیدا مى کند که همه زندگى انسان را شامل مى شود; یعنى اعتدال و میانه روى تمام زندگى آنان را در برگرفته و همچون لباسى است بر قامت آنان،یعنی هم رفتارشان معتدل و هم پوشاک ظاهریشان میانه ست.

3-روش آنان:فروتنی
پس پارسایان اهل تفاخر نیستند و با تواضع رفتار میکنند پس تواضع از بزرگی ست.

ادامه دارد................................


b_nahjolb.gif
 

سکرت

کاربر ويژه

سلامی دوباره
میدونید حس میکنم جایگاه دین در زندگی ما خیلی کمرنگ شده و علل متفاوتی داره که با توجه به شرایط جامعه وروند ریزش دینداری و توجه به اعتقادات
به نظر میاد یکی از علل قابل توجه اون ،شخص مداری ست ،یعنی ما به جای توجه به محتوای دین و ریز شدن در ارزش هایی که بزرگان بسیاری در این
عرصه گام نهادند،ملاک قضاوتمون افرادی هستند که دینداران خوبی نیستند در حالیکه نهایت اگر ما غلط حرک کنیم اون فرد نیست که باید تاوان حرکات ما
رو بده بلکه خود ما هستیم کهآسیب میبینیم چرا که انسان دارای قدرت تفکر و تمیز شده پس عملکرد مرا خود من تعیین میکنم نه دیگری .پس بیاییم ---
کمی از این ساده انگاری دست برداشته و عمیق تر باشیم.متشکرم.






Breathtaking-Photographs-of-Nature-15.jpg



گر داند کس که چون جهان کرد.............. بی شک بتواند آن چنان کرد
 
آخرین ویرایش:

سکرت

کاربر ويژه
و اما ادامه ی صفات متقین از دید مولا علی(ع):

چشم را بر آنچه خداوند حرام کرده است می بندند و گوش را به علمی می سپارند که نافع است.

شرح:

بى شک رابطه انسان با جهان خارج، جهان امروز و گذشته به طور عمده از طریق این دو موهبت الهى; یعنى چشم و گوش است، حقایق را با چشم مى بیند، تاریخ مکتوب را با چشم مى خواند، پیام الهى و پیشوایان دین و تجربیات بزرگان پیشین را با گوش خود مى شنود و با این دو وسیله با همه چیز در اطراف خود رابطه برقرار مى کند که اگر این دو موهبت از انسان گرفته شود، چیزى براى او باقى نمى ماند و عقل و شعورش در حدّ طفل غیر ممیز متوقف خواهد ماند و حتى زبان و سایر حواس در صورت سلامت این دو فعال مى شوند. به همین دلیل افراد کر و کور همیشه لال هستند هر چند زبانشان سالم باشد.

پس تمامی این نعمات اگر خوب بهره گیری شود میتواند ما را به سمت و سوی سلامت و درستی سوق دهد گرنه در صورت سوءبهره همچون نوشدارویی ست که به خطا تجویز شده و ما را به وادی انحطاط میکشدو در هر حال مسئول ماییم چرا که اراده از آن ماست .



بنابراین هر گاه در دو جمله بالا معانى حقیقى کلمه را در نظر بگیریم مفهومش آن است که آنها نگاه به صحنه هاى حرام نمى کنند و پیوسته گوش به علم نافع مى دهند و اگر معناى وسیع و کنایى آنها را در نظر بگیریم، مفهوم جمله اوّل این است که آنها از همه محرمات چشم پوشى و صرف نظر مى کنند و گوشهاى آنها وقف بر علم نافع است.





مقصود از «علم نافع» در درجه اوّل، علومى است که براى دین و ارزشهاى معنوى و زندگى سعادت بخش در جهان دیگر، سودمند است و در درجه بعد، همه علوم و دانشهایى را که براى عزت و عظمت و استقلال و سربلندى انسانها در این دنیا لازم است; اعم از علوم مربوط به سلامت انسان یا صنایع و کشاورزى یا علوم سیاسى و مانند آن.


206849_nygPhdaf.gif
 
بالا