زمانی كه كودكی بتواند بدون توقع و انتظار از دیگران كاری را آغاز كند و بكوشد تا آن را به اتمام برساند، میگوییم «اعتماد به نفس» دارد. كودك از همان ابتدا كه شروع به شناخت خود و محیط پیرامونش میكند،به قدرت و توانایی خود برای تسلط بر محیط و اطرافیانش آگاه می شود. یكی از عوامل موثر در رشد اعتماد به نفس كودكان و نوجوانان،والدین و اعضای خانواده هستند. اگر كودك در خانوادهیی سرشار از صمیمیت ،محبت و مهربانی رشد یابد میتواند ویژگیهای شخصیتی خود را بشناسد و با اطمینان به تواناییهای خود یا مشكلات و مسائل گوناگون روبرو شود و از طرفی میتواند با رفتارهای نامطلوب ومنفی خود،برخوردی واقعبینانه داشته باشد و در صدد رفع و تغییر آنها برآید. از آنجایی كه اعتماد به نفس صفتی ارثی نیست،اگر كودك ضمن انجام فعالیتهای مختلف مدام دچار محدودیت شود و نتواند تجارب جدید و مفیدی در زندگی كسب كند،ترسو ،كمرو و خجول بار میآید و قدرت تصمیمگیری هم در او رشد نخواهدیافت. نتایج تحقیقات محققان نشان میدهد كه اغلب پدران و مادران نسبت به پرورش فرزندان پسر و دختر خود دید یكسانی ندارند. زمانی كه كودكی متولد میشود، نخستین پرسشی كه پس از سلامتی نوزاد مطرح میشود،جنسیت اوست. اگر نوزاد دختر بود،لباس صورتی و اگر پسر بود لباس آبی به تن او میكنند و برهمین اساس رفتار بزرگسالان نیز طبقهبندی میشود.
به پسران فرصت بیشتری برای كندوكاو دنیای فیزیكی پیرامونشان داده میشود و همین امر موجب تقویت مهارتهای حركتی بیشتر آنان میشود. برعكس دختران به شیوهیی محدودتر پرورش مییابند و آنان را برای تعاملات كلامیشان بیشتر تشویق میكنند.
جانبیكس ،دریافت كه دختران در سنین بین 14 - 10سالگی بطور محسوسی دچار ضعف اعتماد به نفس میشوند. طبق تحقیق او دختران در آغاز سن مدرسه و شروع دبستان از خود پنداره بالاتر و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به پسران برخوردارند. در حالی كه طی سالهای پایانی دبستان و آغاز دوران نوجوانی این نسبت برعكس شده است و دختران دچار ضعف و كاهش اعتماد به نفس میشوند. این امر میتواند ناشی از نظام آموزشی،دیدگاههای فرهنگی و نحوه تعاملات اجتماعی،درباره نقش جنسیت نوجوانان باشد.
دكتر دیپولد (1995) طی تحقیقی به این نتیجه رسید كه نوجوانان دختر در مقایسه با نوجوانان پسر،بیشتر دچار اضطراب فشار روانی و افسردگی میشوند.
یكی از عوامل موثر در كاهش اعتماد به نفس و ضعف خودپنداره دختران،بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی آنان است. بطور معمول دختران 2 الی 3 سال زودتر از پسران بالغ میشوند و همین امر باعث میشود كه آنها با پختگی كمتری با این فرایند روبرو شوند.
به عبارت سادهتر یك دختر در 11 -10 سالگی مراحل بلوغ خود را طی میكند،در حالی كه یك پسر در حدود 14 -13 سالگی،یعنی حدود 3 -2 سال بعد از دختر به این مرحله میرسد. طی این مدت دختران ناگهان با تغییرات جسمانی گوناگونی روبرو میشوند كه برای آنها محدودیت هایی را نیز به همراه میآورد. این احتمال وجود دارد كه افسردگی و ضعف خودپنداره دختران ناشی از احساس نارضایتی آنان نسبت به وضعیت ظاهر و تن انگاره خود باشد. زیرا ضعف تنانگاره،ازدیاد وزن و زیبایی ظاهر برای دختران بسیار مهمتر از پسران است.
در مواردی نیز دختران نمیتوانند خود را با این تغییرات جسمانی سازگار كنند و آن را بپذیرند. در نتیجه خود پنداره آنان لطمه میبیند و دچار ضعف اعتماد به نفس میشوند.
یكی از روانشناسان معاصر به نام دكتر «نانسی اسمیت» معتقد است :«پسران برای ماجراجویی و قدرتمندی و دختران برای وابستگی و محتاط بودن تشویق میشوند»زمانی كه پسری دچار مشكل میشود،او را تشویق میكنند تا درصدد مبارزه با آن مشكل برآید. در حالی كه وقتی دختری در چنین شرایطی قرار میگیرد با گفتن: «اجازه بده تا كمكت كنیم»و یا حتی بدتر از آن، «بگذار ما این كار را برایت انجام دهیم...» در صدد رفع مشكل او برمی آیند و این موضوع ،مفهومی از احساس «درماندگی آموخته شده» دربردارد. به عبارت سادهتر او را به ناتوانی و وابستگی عادت میدهیم. دكتر اسمیت معتقد است كه میتوان دختران را همچون پسران افرادی قوی و متكی به نفس بار آورد. وی نكات زیر را به منظور راهنمایی والدین و مربیان یادآور میشود:
1-اجازه دهید كه دخترتان نیز همچون پسرتان با شن و خاك بازی كند و از اینكه خود را كثیف میكند،ناراحت نشوید.
2- به دخترتان اجازه دهید كه با حیوانات خانگی مثل پرندگان،ماهیها،لاكپشت، ... بازی كند وبعد از بازی خوب دستهایش را بشویید.
3 -والدین میتوانند دخترانشان را نسبت به انجام كارهای فنی گوناگون تشویق كنند و آنان را با وسایل و ابزارآلاتی مثل میخ،چكش،آچار و از این قبیل آشنا سازند . حتی اگر ضربهیی با چكش بر روی دست خودش زد،چندان هول و پریشان نشوند.
جاناسموتنی ، توجه به نكات زیر را برای رشد و ارتقای اعتماد به نفس دختران لازم و ضروری می داند:
1 -دختران خود را تشویق به مطالعه زندگینامههای زنان سرشناس و برجسته تاریخ،علوم،هنر ،ادبیات، ورزش و ... كنید.
2 -سعی كنید دخترانتان را به مشاهده فیلمهایی تشویق كنید كه هم مردان و هم زنان دارای نقشهای مثبت و سازندهیی در آن باشند.
3 -به سوالات دخترتان به همان میزان كه به سوالات پسرتان اهمیت میدهید،توجه كنید. با آنها درباره روابط خانوادگی ،دوستیها و مباحث مختلف فرهنگی اجتماعی صحبت كنید.
به پسران فرصت بیشتری برای كندوكاو دنیای فیزیكی پیرامونشان داده میشود و همین امر موجب تقویت مهارتهای حركتی بیشتر آنان میشود. برعكس دختران به شیوهیی محدودتر پرورش مییابند و آنان را برای تعاملات كلامیشان بیشتر تشویق میكنند.
جانبیكس ،دریافت كه دختران در سنین بین 14 - 10سالگی بطور محسوسی دچار ضعف اعتماد به نفس میشوند. طبق تحقیق او دختران در آغاز سن مدرسه و شروع دبستان از خود پنداره بالاتر و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به پسران برخوردارند. در حالی كه طی سالهای پایانی دبستان و آغاز دوران نوجوانی این نسبت برعكس شده است و دختران دچار ضعف و كاهش اعتماد به نفس میشوند. این امر میتواند ناشی از نظام آموزشی،دیدگاههای فرهنگی و نحوه تعاملات اجتماعی،درباره نقش جنسیت نوجوانان باشد.
دكتر دیپولد (1995) طی تحقیقی به این نتیجه رسید كه نوجوانان دختر در مقایسه با نوجوانان پسر،بیشتر دچار اضطراب فشار روانی و افسردگی میشوند.
یكی از عوامل موثر در كاهش اعتماد به نفس و ضعف خودپنداره دختران،بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی آنان است. بطور معمول دختران 2 الی 3 سال زودتر از پسران بالغ میشوند و همین امر باعث میشود كه آنها با پختگی كمتری با این فرایند روبرو شوند.
به عبارت سادهتر یك دختر در 11 -10 سالگی مراحل بلوغ خود را طی میكند،در حالی كه یك پسر در حدود 14 -13 سالگی،یعنی حدود 3 -2 سال بعد از دختر به این مرحله میرسد. طی این مدت دختران ناگهان با تغییرات جسمانی گوناگونی روبرو میشوند كه برای آنها محدودیت هایی را نیز به همراه میآورد. این احتمال وجود دارد كه افسردگی و ضعف خودپنداره دختران ناشی از احساس نارضایتی آنان نسبت به وضعیت ظاهر و تن انگاره خود باشد. زیرا ضعف تنانگاره،ازدیاد وزن و زیبایی ظاهر برای دختران بسیار مهمتر از پسران است.
در مواردی نیز دختران نمیتوانند خود را با این تغییرات جسمانی سازگار كنند و آن را بپذیرند. در نتیجه خود پنداره آنان لطمه میبیند و دچار ضعف اعتماد به نفس میشوند.
یكی از روانشناسان معاصر به نام دكتر «نانسی اسمیت» معتقد است :«پسران برای ماجراجویی و قدرتمندی و دختران برای وابستگی و محتاط بودن تشویق میشوند»زمانی كه پسری دچار مشكل میشود،او را تشویق میكنند تا درصدد مبارزه با آن مشكل برآید. در حالی كه وقتی دختری در چنین شرایطی قرار میگیرد با گفتن: «اجازه بده تا كمكت كنیم»و یا حتی بدتر از آن، «بگذار ما این كار را برایت انجام دهیم...» در صدد رفع مشكل او برمی آیند و این موضوع ،مفهومی از احساس «درماندگی آموخته شده» دربردارد. به عبارت سادهتر او را به ناتوانی و وابستگی عادت میدهیم. دكتر اسمیت معتقد است كه میتوان دختران را همچون پسران افرادی قوی و متكی به نفس بار آورد. وی نكات زیر را به منظور راهنمایی والدین و مربیان یادآور میشود:
1-اجازه دهید كه دخترتان نیز همچون پسرتان با شن و خاك بازی كند و از اینكه خود را كثیف میكند،ناراحت نشوید.
2- به دخترتان اجازه دهید كه با حیوانات خانگی مثل پرندگان،ماهیها،لاكپشت، ... بازی كند وبعد از بازی خوب دستهایش را بشویید.
3 -والدین میتوانند دخترانشان را نسبت به انجام كارهای فنی گوناگون تشویق كنند و آنان را با وسایل و ابزارآلاتی مثل میخ،چكش،آچار و از این قبیل آشنا سازند . حتی اگر ضربهیی با چكش بر روی دست خودش زد،چندان هول و پریشان نشوند.
جاناسموتنی ، توجه به نكات زیر را برای رشد و ارتقای اعتماد به نفس دختران لازم و ضروری می داند:
1 -دختران خود را تشویق به مطالعه زندگینامههای زنان سرشناس و برجسته تاریخ،علوم،هنر ،ادبیات، ورزش و ... كنید.
2 -سعی كنید دخترانتان را به مشاهده فیلمهایی تشویق كنید كه هم مردان و هم زنان دارای نقشهای مثبت و سازندهیی در آن باشند.
3 -به سوالات دخترتان به همان میزان كه به سوالات پسرتان اهمیت میدهید،توجه كنید. با آنها درباره روابط خانوادگی ،دوستیها و مباحث مختلف فرهنگی اجتماعی صحبت كنید.